در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در این میان کشورهای غربی که تلاش داشتند تا با ورود به جنگ در نهایت خود را فاتح عنوان کرده و در سایه آن به چپاول ثروتهای این کشور بپردازند به رغم تمام تلاشهایشان با چالشهایی مواجه شدند. هر چند که آنها همچنان برآنند تا خود را بازیگر اصلی صحنه لیبی معرفی و به اهداف استعماری خود دست یابند، اما تحولات لیبی یک به یک چالشها و مشکلاتی را پیش روی آنها قرار داد که استمرار آن میتواند افغانستان یا عراق دیگری را پیش روی آنها قرار دهند.
پرونده غرب در لیبی
1 ـ
غربیها تلاش کردهاند تا حضور و سلطه خود را در کشورهای انقلابی منطقه در قالب دموکراسی عرضه و توجیه کنند. این سناریو هر چند در قبال لیبی در پیش گرفته شد، اما ملت مسلمان لیبی با تاکید بر لزوم تدوین قانون اساسی بر اساس شریعت اسلامی نشان داد که مانند مصر و تونس به دنبال اسلامگرایی است و خواستههای غرب را مورد پذیرش قرار نمیدهند.ورود مردم به طرابلس با شعار الله اکبر و نیز تاکید شورای انتقالی بر محوریبودن اسلام در قانون اساسی از نشانههای این رویکرد است که هزینههای بسیاری برای غرب خواهد داشت. هر چند که غرب تلاش دارد اهداف قیام ملتهای عربی را امور اقتصادی و سیاسی نشان دهند، اما ملتها نشان دادهاند که احیای اصول اسلامی در کشورشان از مطالبات اصلی آنها را تشکیل میدهد.
2 ـ از سوی دیگر، انقلابیون لیبی تاکید دارند که سیاست آنها بر اساس اصل نه شرقی نه غربی است و اجازه دخالت به این کشورها را برای تعیین سرنوشت خود نخواهند داد. انقلابیون هر چند که در امر بازسازی به آنها نیاز دارند، اما در حوزه سیاسی پذیرنده خواستههای آنها نیستند. این امر 2مساله را آشکار میسازد؛ نخست آنکه مردم لیبی پذیرای حضور بیگانگان در کشورشان نبوده و احتمال تکرار تحولات افغانستان در لیبی که در آن غرب با چالش عدم مشروعیت مواجه شده است، دور از ذهن نیست. دوم آن که با رویکرد مردم به استقلال سیاسی غرب، شاهد تکرار رخدادهای سیاسی عراق که بر اساس آن دولتی مردمی مغایر با خواست غرب شکل داد در لیبی خواهد بود. این بدان معنا است که غرب ضمن دادن تلفات سنگین در صورت ورود نظامی به لیبی در حوزه سیاسی نیز نمیتواند چندان دستاوردی داشته باشد و باید تسلیم خواست مردم شود.
مخالفتها با مداخلات غرب تا بدانجا پیش رفته که حتی شورای انتقالی لیبی خواست انگلیس برای بررسی متهم لاکربی را رد کرده و آن را مختومه اعلام کرده است.
3 ـ ناتو تلاش داشت تا چهرهای مردمدوست و ناجی بشریت از خود در لیبی به نمایش گذارد تا توجیهی باشد برای نظامیگری غرب در جهان. کشورهای غربی که زمانی با نام مبارزه با تروریسم به اشغال کشورها و جنگطلبی در جهان میپردازند اکنون دیگر نمیتوانند این سناریو را تکرار کنند و باید به دنبال سناریوهای جدید باشند. آنها برای رسیدن به مقصود خود سیاستهای جدیدی را در پیش گرفتهاند که اساس آن را ادعای حمایت از بشریت و مقابله با جنگ و کشتار تشکیل میدهد. هر چند غرب با این ادعا وارد لیبی شد، اما افشای اسناد همکاری مقامات و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی غرب با قذافی پرده از چهره واقعی آنها برداشت.
اسنادی که نشان میدهد سران کشورهای غربی از جمله تونی بلر، نخستوزیر اسبق انگلیس و حتی نزدیکان خاندان سلطنتی انگلیس روابط گستردهای با قذافی داشته و حتی دستگاههای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا ضمن تامین امنیت نزدیکان قذافی به بازداشت جهانی و استرداد مخالفان قذافی به لیبی اقدام کردهاند. جهانیان بار دیگر این سوال را مطرح میکنند که سران ناتو و غرب چگونه ادعای حمایت از مردم لیبی را سر میدهد در حالی که خود اصلیترین تقویتکننده قذافی بودهاند؟ این سوال و سوالاتی نظیر اینکه غرب ناجی بشریت، چرا از اورانیوم در آنچه مقابله با قذافی نامیده علیه مردم لیبی استفاده کرده است؟ پاسخ به این سوالات نشان میدهد که غرب نه به دنبال کمک، بلکه همچون گذشته به دنبال منافع استعماری خود بوده که در نهایت دستاوردی برای مردم لیبی همراه نخواهد دشت. به هر حال رسواترشدن چهره واقعی غرب از جمله پیامدهای جنگ لیبی است که چالشهای آنها برای حضور در لیبی را نشان میدهد.
4 ـ غرب با جنگ لیبی تلاش داشت تا بار دیگر وحدت داخلی و همپیمانی با آمریکا در لوای ناتو را به نمایش گذارد. هر چند که اصل آغاز حملات تا حدودی این امر را محقق ساخت، اما تحرکات کشورها بر سر تقسیم غنایم جنگ و اختلاف درباره آینده لیبی اختلافهای داخلی میان این کشورها را آشکارتر ساخت. روند تحولات نشان میدهد یکی از چالشهای کنونی لیبی در کنار مسائل داخلی رقابت میان کشورهای غربی برای سلطه بر این کشور است که عملا لیبی را با بحرانهای بسیاری همراه میسازد. در کنار سیاست امتیازدهی، غرب از اصل تفرقهافکنی برای کسب منافع بیشتر استفاده میکند که این رقابت شرایطی نهچندان مطلوب را بر لیبی حاکم میسازد.
با توجه به شرایط ذکرشده میتوان گفت کشورهای غربی به رغم تمام طرحها و تحرکات صورت داده نتوانستهاند تاکنون لیبی را به منطقه نفوذ برای تامین منافع انرژی و نیز استفاده از آن برای ادامه اشغالگری و سلطهطلبی در سراسر آفریقا مبدل سازند.
البته آنها همچنان به طرحهای جدید برای جبران این برنامه و رسیدن به مقصود میپردازند. ایجاد اختلاف میان قبایل و جریانهای مختلف برای جلوگیری از تشکیل دولت، ایجاد فضای ناامنی و رعب و وحشت به عنوان اصلیترین محور نیاز لیبی برای توجیه نظامیگری غرب، ادامهیافتن بازی با قذافی برای فرسودهساختن انقلابیون و بالابردن ویرانیهای این کشور، تاکید بر نیاز لیبی به غرب برای بازسازی کشور که سالها به طول میانجامد، بلوکهکردن داراییهای لیبی به عنوان اهرم فشار علیه انقلابیون و مردم، برجستهسازی احتمال جنگ داخلی برای توجیه افکار عمومی جهان از ادامه اشغالگری، ایجاد مسائل حاشیهای برای انحراف افکار عمومی از حقایق عملکردهای غرب در لیبی نظیر پرونده قذافی و سرنوشت فرزندان وی در سایر کشورها و... از جمله تحرکات این کشورها برای جبران ناکامیهای کنونی در لیبی و توجیه سلطه بر آن است. هدف نهایی این کشورها آن است که به هر نحوی شده جایگاه خود را در لیبی تثبیت و از آن برای رسیدن به سیاستهای استعماری در سراسر جهان بهرهبرداری کنند.
نتیجهگیری
در جمعبندی کلی از تحولات لیبی میتوان گفت که این کشور اکنون در شرایطی حساس قرار دارد، چرا که از یکسو همچنان وضعیت انقلابیون و چگونگی تشکیل دولت به درستی مشخص نشده است و از سوی دیگر غرب تلاش دارد تا به هر نحوی شده لیبی را به زیر سیطره خود درآورد. امری که به دلیل شرایط غیر قابل پیشبینی و ساختار اجتماعی حاکم بر لیبی تاکنون چندان محقق نشده است، اما غرب با ترفندهای متعدد آن را پیگیری میکند. سناریوهایی که شاید به ایجاد جنگ داخلی و حتی رضایت غرب برای تجزیه لیبی منجر شود. در این میان بیداری انقلابیون و رویکرد به وحدت ملی برای تشکیل دولتی مردمی و فراگیر در کنار کمکهای جهان اسلام برای مقابله با فتنههای غرب علیه یکی دیگر از کشورهای اسلامی میتواند سدی در برابر این فتنهها باشد.
قاسم غفوری / جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر