نمایشگاه بزرگان نقاشی ایران با الهام از تابلوی معراج سلطان محمد نقاش، نمونه‌ای از برآیند هنر معاصر ایران است

معراج به روایت نقاشان معاصر ایران

چهارمین رونمایی از گنجینه هنر معاصر نگارخانه صبا وابسته به فرهنگستان هنر هفته گذشته با نمایش آثاری با مضامین دینی از بزرگان نقاشی معاصر ایران در این نگارخانه گشایش یافت. نمایشگاهی که در آن آثاری از 40 هنرمند نقاش پیشکسوت کشورمان -که همگی با توجه به مضمون شاخص‌ترین نگاره سلطان محمد نقاش یعنی معراج حضرت رسول اکرم (ص)‌خلق شده‌اند- به نمایش درآمد.
کد خبر: ۴۲۵۸۰۷

کارشناسان معتقدند این آثار که به مناسبت ماه مبارک رمضان در این نگارخانه به نمایش درآمده است از آن رو فرصت مناسبی برای نظاره یکباره هنر معاصر نقاشی ایران به شمار می‌رود که این بار هر یک از برگزیدگان نقاشی ایران با یک موضوع واحد به ارائه توانایی خویش پرداخته‌اند. متن زیر خوانش چند تابلو به نمایش درآمده در این نمایشگاه است.

آرشیو آثار هنرمندان معاصر

این یک واقعیت است که هنر نقاشی پس از انقلاب ایران تنها در بخش هنر دفاع مقدس دارای آرشیو مشخص و مدون است. در توضیح این مطلب باید گفت که به جز تلاش‌های نزدیک به 2 دهه پیش حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در زمینه گردآوری و تدوین جریان خاصی از نقاشی‌ها که توسط نقاشان این مرکز که بعد تر از آنان با عنوان نسل نقاشان انقلاب یاد شد دیگر هیچ تلاشی در زمینه گردآوری و تدوین آثار هنری صورت نگرفته است. هرچند در طول این سال‌ها بودجه اندک مرکز هنرهای تجسمی ارشاد در پایان هر دوسالانه و یک نمایشگاه هنری بانی خرید چند اثر هنری با مضامین ارائه شده در آن دوسالانه شده است، اما کماکان نمی‌توان بر فقر حاکم بر آرشیو آثار هنرمندان نقاش پس از انقلاب چشم پوشید. موضوعی که نظر بسیاری از هنرشناسان غربی را در گنگ و نامشخص بودن فضای نقاشی پس از انقلاب ایران به جز بخش مربوط به نقاشان انقلاب تایید می‌کند. اما در این میان فرهنگستان هنر که رویه‌ای موازی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در چند سال گذشته در پرداخت به مسائل هنری بخصوص در زمینه نقاشی در پیش گرفت با نگاهی به دنبال ایجاد و تدوین آثاری از هنرمندان نقاشی افتاد که به صورت آزاد به خلق آثار هنری می‌پرداختند و بسیاری از آنان حتی در گمنامی نیز به سر می‌بردند.

بر همین اساس، این فرهنگستان در مناسبت‌ها و ایام مختلف از نقاشانی از این گروه درخواست خلق آثاری برای گنجینه هنری خویش می‌کرد تا به تکمیل داشته‌های خویش بپردازد. نمایشگاهی که اکنون در نگارخانه صبا برپا شده است ماحصل یکی از همین برنامه‌های هنری است که این فرهنگستان در سال 84 برگزار کرد. فراخوانی که در حاشیه برگزاری همایش بزرگ مکتب تبریز صورت گرفت و در آن از نقاشان بزرگ کشورمان که هر یک سالها به تنهایی به خلق اثر هنری می‌پرداختند خواسته شد تا در یک حرکت جمعی آثاری را با مضمون نگاره‌های سلطان محمد نقاش و اثر بی‌بدیل او یعنی معراج حضرت رسول اکرم(ص) خلق کنند. ماحصل این نمایشگاه که این روزها در این نگارخانه برپاست، برآیند هنر پیش و پس از انقلاب ایران است. هنرمندانی که از 2 نسل متفاوت نگاهشان را به موضوعی واحد در قالب نقاشی بیان کرده‌اند. شاید این نمایشگاه بتواند کارنامه نقاشی معاصر ایران لقب گیرد.

بیان متفاوت یا متفاوت گفتن

نکته قابل توجه در تمامی 40 اثر ارائه شده در این نمایشگاه را شاید بتوان نگاه جستجوگر هنرمندانی دانست که خواسته‌اند به شیوه و با ابزارهای متفاوت به قول خویش نگاهی متفاوت را با الهام از این اثر خلق کنند.

ابزار بیان متفاوت، اما اندیشه یکسان است. شاید همین امر باعث می‌شود تا نمایشگاه دیدنی شود؛ نمایشگاهی که در برخی تابلوهایش حتی نمی‌توان رگه‌هایی از الهام کمرنگ هنرمندان از تابلوی معراج سلطان محمد نقاش را سراغ گرفت و هنرمندان با نام یک نمایشگاه مناسبتی بیننده را به سمت درک و دریافت‌های متفاوت از اثر خویش فراخوانده‌اند. البته ناگفته نماند برخی از هنرمندان هم خواسته‌اند با گرته‌برداری صرف از المان‌های به کار رفته در تابلوی مشهور سلطان محمد نقاش فضای حاکم بر تابلوی اصلی معراج پیامبر را در ذهن مخاطب تداعی کنند. این امر را می‌توان بخوبی در آثار هنرمندانی مانند کامیار صادقی و نگار آیت‌الله‌زاده مشاهده کرد. هنرمندانی که با استفاده از عناصر و موتیف‌های به کار رفته در تابلوی اصلی خواسته‌اند فضای کار خویش را به آن اثر نزدیک‌تر کنند هر چند هر یک برای متفاوت جلوه‌دادن کارهایشان به دنبال خلق اثری با شکست فرم تابلوی اصلی هستند.

نکته: نکته قابل توجه در تمامی 40 اثر ارائه شده در این نمایشگاه را شاید بتوان نگاه جستجوگر هنرمندانی دانست که خواسته‌اند به شیوه و با ابزارهای متفاوت به قول خویش نگاهی متفاوت را با الهام ازتابلوی معراج سلطان محمد ‌خلق کنند

اما در این میان هم هنرمندانی هستند که در این نمایشگاه آثارشان هیچ قرابتی با مضمون ندارد. یکی از آنان ناصر پلنگی است. وی اثری را ارائه کرده است که شاید سطحی‌ترین نگاه به این مفهوم لقب گیرد. در تابلوی او جمعی از هنرمندان موسیقی قاجاری در کنار هم نشسته‌اند و در ذهن بیننده هیچ تصویری از هنر دینی یا حتی هنری مرتبط با تابلوی معراج پیامبر ایجاد نمی‌کند. شاید برداشت شخصی هنرمند توجیه اصلی در خلق و حتی نمایش این اثر باشد، اما در رابطه با خلق آثاری در حوزه هنر دینی دریافت بیننده اهمیت بسیاری می‌یابد که متاسفانه این هنرمند نتوانسته در این زمینه موفق باشد. آخر چه رابطه‌ای می‌توان میان عکس یادگاری چند خواننده و نوازنده قاجاری که در کنار سازهایشان عکس یادگاری گرفته‌اند با تابلوی غنی و پرمایه معراج پیامبر اثر سلطان محمد نقاش یافت. در مورد این تابلو شاید باید گفت که از یک‌سو یا نقاش مضمون را درک نکرده یا آن‌که خواسته نگاه شخصی را ـ که شاید در زمره هنر دینی هم نمی‌گنجد ـ به تصویر بکشاند.

سفارش‌نگاری، آفت نمایشگاه هنری

با آن‌که در نمایشگاه حاضر آثاری شگرف از برخی هنرمندان بزرگ کشورمان با مضمون معراج پیامبر اکرم به نمایش درآمد، اما شاید در نقد عملکرد برخی از نقاشان که آثارشان با مضمون اصلی نمایشگاه مطابقت ندارد بتوان به انگیزه اصلی برپایی این نمایشگاه رجوع کرد. برپایی یک نمایشگاه سفارشی هرچند می‌تواند در جای خود قابل‌توجه باشد اما در عرف هنر هیچ زمانی نمی‌توان هنرمند را وادار به خلق اثری با یک مفهوم و یک مضمون خاص کرد. شاید همین امر باعث شده تا برخی از هنرمندان نام‌آشنای کشورمان برای نمایشگاهی موضوعی، آثاری را به نمایش بگذارند که تفاوت چندانی با دیگر آثار قبلی‌شان ـ که بدون عنوان و بدون موضوع بوده است ـ نیز نمی‌کند. به عنوان مثال جمشید حقیقت‌شناس ـ هنرمندی که ریاست انجمن نقاشان ایران را نیز بر عهده دارد ـ در این نمایشگاه تابلویی را به نمایش گذاشته که او در این تابلو تنها با استفاده از چند المان دفرمه شده از هنر مینیاتور مکتب تبریز خواسته اثری متفاوت را عرضه کند. یک مرد که به شیوه نگاره‌های مکتب تبریز به‌طور سر و ته در بالای تابلو نقاشی شده است، تمام ارائه هنری این اثر را تشکیل می‌دهد. با آن‌که برخی از منتقدان معتقدند این اثر حتی نمی‌تواند در زمره برداشتی سطحی از تابلوی معراج حضرت رسول قرار گیرد، اما نکته اصلی در این میان باز هم رجوع به این امر است که نمی‌توان برداشت شخصی هنرمند در یک موضوع را مورد عتاب قرار داد. اما سوال اصلی اینجاست در نمایشگاهی که با این مضمون برپا شده است، نمایش چنین تابلوهایی یا نشان از بی‌اطلاعی مسوولان نمایشگاه دارد یا نشان از آفتی به نام سفارش‌نگاری که در سال‌های اخیر معضل بزرگی در هنر معاصر ایران شده است.

به عنوان مثال، آیدین آغداشلو یکی دیگر از همین هنرمندان سرشناس است که در این نمایشگاه اثری از وی به نمایش درآمده است. از آفت‌های سفارش‌نگاری همین‌بس که این اثر به‌طور کامل شبیه دیگر آثاری است که آغداشلو با مضامین مختلف نقاشی کرده است؛ یک کاغذ مچاله شده به همراه تصویر مردی مینیاتوری که در میان کاغذ چمباتمه زده است. آنهایی که با این هنرمند و آثارش آشنا هستند می‌دانند که این دو المان ساده بارها و بارها به همین شیوه و سیاق درآثار آغداشلو تکرار شده است و این‌بار با موضوع و مضمون معراج پیامبر در این نمایشگاه به نمایش درآمده است.این امر در حالی است که با فرض قبول نگاه شخصی هنرمندی مانند آغداشلو در خلق یک اثر هنری او خود نیز در سخنانش چنین چالش‌هایی را در مورد هنر دینی مطرح می‌کند. آغداشلو دراین‌باره می‌گوید: هنر معنوی در هنر غرب نیز نمونه‌هایی دارد، از آثار هنرمندان بزرگ دوره رنسانس ایتالیا تا تصویرگری‌های ویلیام بلیک (1827ـ1757)‌ و نقاشی‌های استادان بزرگ مکتب فلاماندر، چنین نیتی را می‌توان مشاهده و تعقیب کرد، اما در بسیاری از نمونه‌های نقاشی مذهبی غربی نیز نتیجه دیگری حاصل شده است: یعنی به جای «آسمانی‌شدن عناصر خاکی»، «خاکی شدن عناصر آسمانی» صورت پذیرفته است.

هرچند مقایسه این مفاهیم شاید کاری عبث به شمار رود، اما به عقیده این پژوهشگر نگاهی به نقاشی «تصلیب» در محراب آیزنهایم، اثر ماتیاس گرونه‌والد آلمانی (1528ـ1470) که رنجی کاملا بشری را در چهره و اندام درهم پیچیده مسیح نمایش می‌دهد و نیز در بسیاری از صحنه‌های «تصلیب» نقاشی شده به وسیله پیتر پل روبنس (1640-1577) که مسیحی تنومند و فربه را تصویر می‌کند گواه این نوع دیدگاه و عملکرد است.

نقاشی که موضوعی دینی و معنوی را انتخاب می‌کند، می‌داند که تمامی سعی و تخیل و خلاقیت خود را در راه نمایش جهانی فراخاکی و قدسی و ملکوتی باید به کار برد و چنین تصویرگری خطیری، چالش سهلی نیست. این طرز بیان و فکر آغداشلو در مقابله با هنر دینی در حالی است که شاید کمتر در میان تابلوهای به‌نمایش درآمده در این نمایشگاه بتوان ریشه‌ها یا اندیشه‌های هنری اینچنین را دریافت.

نمایشگاهی برای یک حس خوب

در این نمایشگاه اما آثاری نیز به نمایش درآمده است که می‌توان آنها را در زمره دریافت‌های خالص و به‌روز هنرمند از یک موضوع دینی دانست. کاظم چلیپا یکی از همین هنرمندان است که با تاش‌های ساده‌اش بوم را به 2قسمت تقسیم می‌کند. او در گوشه‌ای و در پشت تخته‌سنگی، سبزه‌ای را می‌رویاند که در میان هاله‌ای نورهای صورتی و زرد رو به آسمان در حال قد کشیدن است. هنرمند در بالای تابلو با رنگ طلایی که در میان لاجوردی‌ها رخ نمایی می‌کند به دنبال القای مضمون است. استفاده هوشمندانه این هنرمند از این رنگ‌ها علت خاصی دارد. دقیقا رنگ‌هایی که سلطان محمد نقاش با استادی هرچه تمام‌تر آن را استفاده کرده است. یا در گوشه‌ای دیگر از نمایشگاه تابلویی از کیومرث قورچیان که با هنرمندی تمام با خلق یک اثر کامل بیننده را به فضایی معنوی دعوت می‌کند یکی دیگر از آثار موفق می‌تواند نام گیرد.

قورچیان در این تابلو، فرشتگان همراه حضرت را در قاب‌های کوچکی ترسیم کرده است که در میانه قاب‌ها پروانه‌ای را مشایعت می‌کنند. نکته قابل توجه نیمه پایینی این تابلو است که مربع‌ها درهاله‌ای از سیاهی‌های زندگی زمینی اسیر شده‌اند و از میانه تابلو به بالا این رنگ به‌لاجوردی و آبی فیروزه‌ای تغییر طیف می‌دهد. استفاده از ترکیب‌بند‌های کاشیکاری‌های سنتی ایرانی نیز بر زیبایی این اثر افزوده تا اثر وی یکی از برگزیده‌ترین آثار این نمایشگاه قرار گیرد.

مهدی نورعلیشاهی / گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها