در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
حالا قرار است من - که یکی از آن بچههای دیروز هستم - برای تهیه گزارشی از پشت صحنه برنامه زنده «جمع ما» در محل ضبط آن حاضر شوم. برای آن که به استودیوی شماره 25 برسم از پلههای محوطه خارجی شبکه 2 پایین میروم. این استودیو در یک زیرزمین کوچک و جمع و جور واقع شده است. عوامل برنامه جمع ما همانهایی هستند که پیشتر در تازهها و غیرمنتظره با هم همکاری داشتهاند. اجرای «جمع ما» همچون 2 برنامه پیش بر عهده آزاده نامداری است و الهه بهبودی هم مسوولیت تهیهکنندگی کار را پذیرفته است. «جمع ما» یک مجله تصویری است که در آن پرونده موضوعات اجتماعی روز ورق میخورد.
بهبودی پرجنب و جوشترین فرد پشت صحنه است. از او درباره نحوه شکلگیری «جمع ما» میپرسم. بهبودی پاسخ میدهد: دوستان یک برنامه شبانه خانوادگی میخواستند که در آن بحثهای کارشناسی هم باشد. من میخواستم جذابیت برنامه قبلیمان از بین نرود. بنابراین ویژگیهای برنامه غیرمنتظره را حفظ کردم. من زمان پخش غیرمنتظره مشکلم این بود که نباید خیلی روی کارشناسان متمرکز بشویم. در برنامه «جمع ما» نقاط قوت غیرمنتظره را بررسی کردیم. این موارد عبارت بودند از این که ما به سوژههای جدید میپرداختیم و فضای صمیمانهای داشتیم. آدمهای جدیدی را به استودیو میآوردیم، شعار نمیدادیم و...
ما با یک بچه 12 ساله که اعتیادش را ترک کرده بود مصاحبه کردیم. من به مخاطبم اعتماد میکردم. میگفتم او خودش با دیدن این بچه همه چیز را میفهمد. حضور این جور سوژهها جذاب بود.تهیهکننده جمع ما با اشاره به این که برنامهاش یکجور غیرمنتظره کامل شده است، میگوید: در برنامه غیرمنتظره آدمهای عادی و معمولی دیده میشدند. فقط فرهیختگان و کارشناسان به برنامه ما نمیآمدند. به عنوان مثال ما دو تا چوپان را به برنامه آوردیم که درباره شغلشان صحبت کنند. به نظر من بعضی از برنامههای ترکیبی تلویزیون این قدر در فضاهای کارشناسی سیر میکنند که جذابیتهای دیگر را از دست میدهند. برخی برنامهها خیلی آموزشمحور و شعارمحورند.
وی با اشاره به این که جمع ما در زمان بهتری روی آنتن میرود، تاکید میکند: البته زمان پخش برنامه هم روی تعداد مخاطب تاثیر دارد. جمع ما به نسبت غیرمنتظره 6 برابر بیننده دارد. این آمار را از روی پیامکهای رسیده میگویم.
یک میز گرد و یک میز دراز!
معمولا در استودیوی دیگر شبکههای تلویزیون چند تا دکور چیده شده و در هر کدام یک برنامه خاص اجرا میشود. اما خوشبختانه در اینجا از دکورهای برنامههای دیگر خبری نیست. یک قسمت از استودیو خالی است. در این شرایط 3 تصویربردار میتوانند حرکتهای راحتتر و بیشتری داشته باشند.دکور برنامه به 2 بخش تقسیم شده؛ یک بخش حالت میزگرد دارد که کارشناسان دور آن مینشینند و بخش دیگر یک میز دراز است که به مهمانان معمولی تعلق دارد.
پخت و پز و آشپزی هم روی همین میز صورت میگیرد. عوامل صحنه مشغول تر و تمیز کردن دکور برنامه هستند. جمع ما یکی از معدود برنامههایی است که دکورش به فراخور موضوع مطرح شده عوض میشود.قرار است امشب به موضوع عشق و آشناییهای پیش از ازدواج پرداخته شود. 2 قفس مرغ عشق در پس زمینه دکور به چشم میخورد.
علی محسن سجادی مدیر تولید برنامه میگوید: این مرغ عشقها نماد عشق و عاشقی هستند. هفته دیگر که موضوع درباره مدگرایی است چند لباس از دیوار آویزان میکنیم. در برنامه غیرمنتظره روی کمدها کاریکاتور دیده میشد. الان مجسمههای مجسمهسازان را نمایش میدهیم.
نامداری: احساس خودم را روی صحنه نشان میدهم
آزاده نامداری کنار مدیر تولید ایستاده و دارد درباره چینش دکور نظر میدهد. از او میپرسم جذاب بودن دکور چقدر برای شما اهمیت دارد. او پاسخ میدهد: مسلم است که تلویزیون با رادیو فرق دارد. تلویزیون باید از عناصر بصری استفاده کند. باید رنگ و لعاب داشته باشد. منظور من این نیست که مجری خیلی باید زیبا و خوش تیپ باشد. به نظر من مجری باید خوب لباس بپوشد. باید با چشمهایش با مردم ارتباط برقرار کند. باید در 10 ثانیه مخاطب را جذب کنی وگرنه بیننده ممکن است کانال را عوض کند.
تلویزیون اگر از نقاط قوت رسانهایاش استفاده نکند، ضرر کرده است. در این صورت تلویزیون چه فرقی با رادیو دارد؟
او ادامه میدهد: نمیتوانیم در استودیو فقط 2 تا صندلی بگذاریم و با هم حرف بزنیم. یک وقتهایی اصلیترین ویژگی برنامه دکورش است. آن دکور مخاطب را نگه میدارد. دکور خوب و مجری خوب و مهمان خوب مکمل هم هستند.
از او میپرسم اگر بخواهید خودانتقادی کنید از اجرای خودتان چه ایرادی میگیرید. نامداری پاسخ میدهد: من حال خودم را روی صحنه میآورم. مثلا وقتی میگویند زمان برنامهتان کم شده من خودسانسوری نمیکنم. روی آنتن اعتراض میکنم که چرا این اتفاق افتاده. اگر یک نفر قبل از پخش عصبانیام کند نمیتوانم روی آنتن این مساله را نشان ندهم. نه این که بیایم مستقیما بگویم. حال درونیام معلوم میشود. این بزرگترین ایراد من است. من خوشحالیها و ناراحتیهایم را با خودم به برنامه میآورم.
پخت اشکنه در 8 دقیقه
مرتب کردن وسایل آشپزی وقت زیادی میبرد. یکی از تفاوتهای جمع ما با دیگر برنامهها در این است که مجری خودش پخت و پز میکند و هر روز تهیه یک غذای ساده را آموزش میدهد. در حالی که در دیگر برنامهها کارشناس آشپزی این کار را به عهده میگیرد.
در جمع ما کارها به صورت مشارکتی انجام میشود. بعد از چند دقیقه میفهمم که هر کدام از خوردنیهای روی میز را یک نفر از خانهاش آورده. مژده سعادت، نویسنده برنامه در خانهشان پیازداغ درست کرده و تخممرغ و شنبلیله و روغن از خانه الهه بهبودی، تهیهکننده به استودیو آورده شده است.
امشب قرار است روش پخت اشکنه به بینندگان آموزش داده شود. الهه بهبودی چند دقیقه قبل از شروع برنامه برای آزاده نامداری توضیح میدهد که مواد لازم برای پخت اشکنه چیست و چطوری باید مخلوط شود.نامداری به شوخی میگوید: امشب قرار است درباره عشق و عاشقی صحبت کنیم. چون عشاق پول زیادی در بساط ندارند مجبورند اشکنه بخورند! الهه بهبودی توضیح میدهد که در داخل قابلمه باید چقدر آب ریخته بشود و تخم مرغ و گوجه فرنگی و پیازداغ چه زمانی باید با آب مخلوط بشوند. نامداری خیلی تلاش میکند دستور آشپزی را حفظ کند.
چند دقیقه بعد بهبودی دوباره خانم مجری را فرامیخواند و میگوید: بیا میخواهم ازت تست اشکنه بگیرم.
چند نفر از عوامل به شوخی میگویند ما اگر مهمان بودیم از این اشکنه نمیخوردیم. به بقیه هم توصیه میکنیم نخورند.
الهه بهبودی درباره بخش آشپزی برنامه اینگونه توضیح میدهد: واقعا هدفمان این نبوده که وقت برنامه را پر کنیم. پدرم به شوخی میگوید بخش آموزش غذا بخش کمدی برنامه شماست. ما دنبال ارائه یک سبک زندگی هستیم. تغذیه یکی از مهمترین پایههای زندگی است. خیلی مهم است که آدمها تغذیه سالمی داشته باشند.
مخاطب حق دارد سرگرم شود
عقربههای ساعت نشان میدهند که تا زمان آغاز برنامه حدود یک ساعت باقی مانده است. کارشناسان و مهمانان امشب کم کم سر میرسند. 2 روانشناس قرار است پاسخگوی سوالات بخش تخصصی باشند. مهمان بخش اول زن و شوهر مسنی هستند که 70 سال در کنار هم عاشقانه زندگی کردهاند. در بخش اول آدمهای ساده و معمولی روی صندلی گفتوگو مینشینند. پیرمرد دعوت شده سمعک به گوش زده است و زیاد چیزی را نمیشنود. همسرش حرفهای مجری را به او میفهماند. کارشناسان که مشاور خانواده هستند تازه از گریم برگشتهاند. نامداری به طرفشان میرود و به آنها میگوید: دیشب درباره عشق آتشین صحبت کردیم. امشب میخواهیم به این موضوع بپردازیم که عشق ماندگار چطور به دست میآید.
الهه بهبودی چند پوشه به نامداری میدهد که داخل هرکدامشان چند عدد برگه قرار دارد. در هر کدام از برگهها متن قسمتی از برنامه آمده است. مثل متن دستور آشپزی، نظرسنجی پیامکی، سوالهای کارشناسی و...
سوال نظرسنجی امشب این است: به نظر شما عشقهای پیش از ازدواج تا چه اندازه منتهی به ازدواج موفق میشود؟
بهبودی توضیح میدهد که سعی کرده با گنجاندن بخشهای طنز و آشپزی وجه سرگرمکننده کار را اندکی پررنگتر کند. او تاکید میکند: برنامههای ترکیبی باید چند رویکرد داشته باشند که یکی از آنها سرگرم کنندگی است. اما رویکرد سرگرمیسازی معمولا کنار گذاشته میشود. ما در برنامههایمان دوست داریم بیشتر آموزش بدهیم و یادمان میرود که باید مخاطب را سرگرم هم بکنیم.
او ادامه میدهد: الان در تکنیکهای آموزشی میگویند به بچهها آموزش مستقیم ندهید. با آنها بازیهایی کنید که بار آموزشی داشته باشد. ببینید بچه از چه چیزی خوشش میآید و از آن مسیر به او آموزش دهید.مخاطب هم حق دارد با دیدن یک مجله اجتماعی سرگرم شود. ما آمدیم برنامه مان را به 2 قسمت تقسیم کردیم. بخش اول ضامن دیده شدن آدمهای عادی و معمولی است. مثلا ما یک نفر را به عنوان عاشق به برنامه آوردیم که از خودش دفاع کند.وقتی داریم درباره جراحی زیبایی صحبت میکنیم فردی که 20 عمل جراحی روی صورتش انجام داده بهتر از هر کسی میتواند اظهار نظر کند. نمیخواستیم یک کار صرفا آموزشی انجام دهیم. میخواستیم مخاطبمان را سرگرم و خوشحال کنیم.
پخش جمع ما تا پایان تابستان ادامه دارد
از نظر بهبودی یک برنامه اجتماعی نباید موضع خاصی نسبت به موضوعاتش داشته باشد. بلکه باید جوانب مختلف را بررسی کند و قضاوت را بر عهده مخاطب بگذارد.
این تهیهکننده در پاسخ به این سوال که پخش جمع ما تا چه زمانی ادامه پیدا میکند، میگوید: قراردادمان 65 قسمت است. اول قرار بود تا قبل از ماه رمضان پخش داشته باشیم. اما با توجه به این که تعداد اجراهایمان 4 روز در هفته شده است احتمالا تا آخر تابستان باید برنامه را ادامه دهیم.اخبار 30/20 که آغاز میشود دلهره و اضطراب عوامل برای شروع برنامه بیشتر میشود. این بخش خبری حکم شمارش معکوس را دارد. یک نفر تماس میگیرد و خبر میدهد که پس از اخبار پیامهای بازرگانی در کار نیست و بلافاصله جمع ما شروع میشود.
عشق ورزیدن یک هنر است
مجری جمع ما صحبتهایش را با جمله همیشگی آغاز میکند: به نام خدایی که در آسونیها فراموشش میکنیم اما اون ما رو در سختیها فراموش نمیکنه. آزاده نامداری و کارشناس برنامه با هم وارد یک بحث داغ شدهاند. بحث بر سر این است که عقل حسابگر است یا زیبا پسند و این که آیا میتواند همزمان هم حسابگر باشد و هم زیبا پسند. عشقهای امروزی چه تفاوتی با عشقهای سنتی دارند و...
آخرین جملهای که 3 نفری روی آن توافق میکنند، این است: عشق ورزیدن یک هنر است.مجری و کارشناس مثل همیشه وقت کم میآورند. نامداری از کاهش زمان برنامه گلایه میکند و از مهمانان میخواهد حرفهای پایانی را بیان کنند. آخرین جمله هم مثل همیشه این است: به حرفامون فکر کنین ما فردا برمیگردیم.
احسان رحیمزاده / گروه رادیو و تلویزیون
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد