گفت‌وگو با آیدا پناهنده ، کارگردان فیلم قصه داوود و قمری

فیلم‌‌ها خواهم ساخت، ‌غم‌ نان‌گر ‌بگذارد!

تله‌فیلم «قصه داوود و قمری» جمعه‌شب از شبکه 4 سیما به نمایش درآمد. سازنده این فیلم کارگردان جوانی است که اولین فیلم بلند خود را با حمایت و تهیه‌کنندگی کیانوش عیاری ساخته است.
کد خبر: ۴۰۹۳۸۰

پناهنده با این فیلم نشان داد که نگاهی متفاوت به تله‌فیلم‌های تلویزیونی دارد. او بیشتر دوست دارد دغدغه‌ها و تجربیات شخصی‌اش را به فیلم تبدیل کند. پناهنده تحصیلکرده رشته فیلمبرداری و کارگردانی سینما از دانشگاه هنر است. تاکنون چند فیلم کوتاه ساخته و جوایزی را هم برای این فیلم‌ها از جشنواره‌های مختلف دریافت کرده است. پخش قصه داوود و قمری بهانه‌ای شد تا پای صحبت‌های این کارگردان بنشینیم.

برای آغاز گفت‌وگو شاید بهتر باشد برایمان بگویید،چگونه شد که برای ساخت اولین فیلم بلند‌تان سراغ داستانی رفتید که به پشت صحنه سینما می‌پردازد؟

من و همسرم ارسلان امیری چندین سال است که فیلم کوتاه و مستند می‌سازیم. تجربیاتی که در این چند سال به دست آورده بودیم تشویقمان کرد تا این داستان را برای ساخت فیلم بلند انتخاب کنیم. فیلمنامه‌ را هم با همکاری همسرم، نوشتم. تجربیات مشترکمان باعث شد تا این قصه به فیلمنامه و سپس فیلم تبدیل شود.

پس فیلم قصه داوود و قمری به نوعی یک تجربه شخصی است؟

دقیقا. این داستان را خودمان در زمان ساخت یکی از فیلم‌های کوتاهمان تجربه کرده بودیم. من برای فیلمم به صدای قمری نیاز داشتم و صداگذار فیلم این صدا را نداشت. یک ریکوردر (دستگاه ضبط صدا) و یک میکروفن به ما داد و گفت خودتان صدا را ضبط کنید. من و همسرم یک هفته در خانه، روی پشت‌بام، روی ایوان و... درگیر ضبط صدای قمری بودیم و عاقبت هم نتوانستیم این صدا را ضبط کنیم. این تجربه را به همراه داشتیم تا زمانی که آقای عیاری از ما خواست تا یک فیلمنامه را برای فیلم بلند آماده کنیم. ما هم سراغ این قصه رفتیم که خودمان هم آن را تجربه کرده بودیم و بهتر می‌توانستیم از آن تصویرسازی کنیم.

نوشتن و ساخت این‌جور داستان‌ها مشکل است چون داستانی یک خطی دارند که اوج و فرود چندانی ندارند و گره‌های آنها هم زیاد نیست.

دقیقا ‌این‌طور است که می‌گویید. اما من این نوع فیلمسازی را در فیلم‌های کوتاهم تجربه کرده‌ام. بیشتر داستان‌هایی را برای فیلمسازی انتخاب می‌کنم که بار دراماتیک زیادی نداشته‌ باشند، اما بیشتر درباره چیزهایی باشند که من دوستشان دارم و به خصلت‌‌ها و روابط بین انسان‌ها توجه دارند. قصه داوود و قمری هم در ادامه همان دغدغه‌ها و علایقم در سینمای کوتاه است.

در فیلم شما فضای سردی بین زن و مرد وجود دارد این رابطه سرد ریشه در کجا دارد؟ این سردی را چرا وارد داستان کردید؟

رابطه بین زن و مرد اصلا سرد نیست اگر رابطه بین آنها کمی سرد به نظر می‌رسد بیشتر به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی است که زندگی آنها را تحت‌الشعاع قرار داده است. خالی بودن یخچال، نبود نان در خانه و... همه نشانه‌هایی از بدی اوضاع اقتصادی خانواده است.

البته نوع بازی هومن سیدی هم به این فضای سرد کمک کرده است. چون اصولا بازی او سرد است.

داوود (هومن سیدی) بیشتر از آن‌که سرد باشد خسته است. او چندین شبانه‌روز است که نخوابیده، تازه از سرکار آمده و آنقدر خسته است که حوصله هیچ کاری را ندارد. مهم‌تر از خستگی این مساله است که آرامش روحی هم ندارد. او زیاد کار می‌کند، اما این در شرایطی است که نه پول زیادی دستش را می‌گیرد و نه کسی از کارش راضی است.

با دیدن فیلم شما می‌توان‌ گفت که داوود سینما را به عنوان یک حرفه انتخاب کرده و با عشق و علاقه‌ سراغ سینما نیامده است.

فضای قصه داوود و قمری خیلی واقعی و رئال است. عشق به بازیگری بیشتر در نوجوانان دیده می‌شود تا کسانی که جوان هستند یا خانواده تشکیل داده‌اند. ابتدا همه ما با عشق کارمان را در سینما آغاز می‌کنیم، اما بتدریج آنقدر مسائل زندگی پررنگ می‌شود که این عشق را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. فیلم ما بشدت رئالیستی بود چون نمی‌خواستیم درگیر فضای سانتیمانتالی شویم که بیشتر آثاری که به سینما می‌پردازند به آن گرفتار می‌شوند و بیشتر به این موضوع با نگاه احساسی برخورد می‌کنند.

داستان فیلم شما را کسانی که به نوعی با سینما درگیر هستند کاملا می‌فهمند، اما مخاطبی که از اوضاع درونی سینما خبر ندارد، چندان نمی‌تواند با فیلم ارتباط برقرار کند. آیا از ابتدا تصمیم داشتید فیلم‌تان را برای مخاطب خاص بسازید؟

آیدا پناهنده: بیشتر داستان‌هایی را برای فیلمسازی انتخاب می‌کنم که بار دراماتیک زیادی نداشته‌ باشند، اما درباره چیزهایی باشند که من دوستشان دارم و به‌خصلت‌‌ها و روابط بین انسان‌ها توجه دارند

نه اصلا تصمیم نداشتیم فیلم را برای تعداد محدودی مخاطب بسازیم. البته در زمان ساخت این نگرانی را داشتیم که نکند عموم مردم با فیلم ارتباط برقرار نکنند، اما جمعه شب که فیلم پخش شد، بازخوردهای خوبی به ما رسید. خیلی‌ها فیلم را پسندیده بودند حتی کسانی که شغلشان سینما نیست. این ارتباط برقرار کردن با فیلم شاید به این دلیل است که ما در فیلم زیاد به سینما کاری نداشتیم بلکه زن و شوهری را نشان دادیم که زندگی‌‌شان تحت تاثیر شغل مرد قرار می‌گرفت. زن و شوهری که برای امرار معاش روزانه زندگی‌‌شان دچار مشکلات زیادی بودند، البته این را بگویم که امروزه مردم به مدد ارتباطات مختلف سینما و دنیای آن را می‌شناسند و زیاد با این دنیا و روابط آن بیگانه نیستند. به همین دلیل خیلی از مردم توانستند با فیلم ارتباط برقرار کنند.

شغلی را که برای همسر داوود انتخاب کرده‌اید، سفره‌آرایی سفره عقد است. این انتخاب تعمدی بود یا دلیل خاصی برای این انتخاب داشتید؟

ما می‌خواستیم همسر داوود حتما شغلی داشته باشد، شغلی که کاملا در تضاد با شغل داوود باشد، از طرفی می‌خواستیم او بیشتر اوقات در خانه باشد. بخشی از سردی بین داوود و همسرش هم که شما به آن اشاره کردید به تفاوت شغل این دو نفر برمی‌گردد.‌ شغل همسر داوود به نوعی با نان سروکار دارد. او به نشانه نان در سفره عقد بسیار حساس است و در طول فیلم می‌بینیم که او از نان، گُل می‌سازد و می‌گوید که نان نشانه روزی است و این نان در طول فیلم اهمیت پیدا می‌کند.

و برای ما ایرانی‌ها نان یک جورایی پایه اقتصاد خانواده است.

دقیقا. همسر داوود از ابتدا تا انتهای فیلم با یک نان خودش را مشغول می‌کند و برای ما این نان و نحوه برخورد داوود و همسرش با نان بسیار مهم بود.

فیلم شما را کیانوش عیاری تهیه کرده است، کارگردانی که بشدت واقعگراست. حضور او در فیلم چه کمکی به شما در ساخت فیلم کرد؟

آقای عیاری این ریسک را پذیرفت که فیلمی را تهیه کند که در فضای تلویزیون ما کاملا تازه و نامانوس بود چون تله‌فیلم‌های تلویزیونی در کشور ما خیلی شبیه هم شده‌اند وانگار اکثر آنها یک داستان واحد را تعریف می‌کنند، اما آقای عیاری ریسک کرد و قبول کرد که ما برای اولین کار تلویزیونی‌مان داستانی کاملا متفاوت را روایت کنیم.

البته تلویزیون هم ریسک کرد که این کار را تولید و پخش کرد؟

بله. دقیقا چنین ریسکی را کردند. مدیر گروه اجتماعی
سیما فیلم و آقای اسلامی به آقای عیاری و ما اعتماد کردند و همین اعتماد باعث شد تا فیلم قصه داوود و قمری ساخته و پخش شود والبته در جشنواره فیلم فجر هم به نمایش درآید و مورد توجه داوران و منتقدان قرار گیرد و من هم از آقای عیاری و هم مدیران سیما فیلم تشکر می‌کنم که چنین فضایی را برای ما به وجود آوردند.

کیانوش عیاری در زمان نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم هم کمکتان کرد و به شما مشاوره داد؟

آقای عیاری فیلم کوتاه من با نام تاج خروس را در جشن خانه سینما دیده بودند. همین فیلم باعث شد تا به ما اطمینان کنند. خوشبختانه آقای عیاری نه در فیلمنامه دست بردند و نه در زمان ساخت نظراتشان را اعمال کردند و مرا کاملا آزاد گذاشتند تا کارم را پیش ببرم و فیلم خودم را بسازم. که این را هم جزو خوش‌شانسی‌‌های خودم می‌گذارم که توانستم فیلمم را آزادانه بسازم.

طاهره آشیانی
گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها