با مراد محمدی ، ملی‌پوش سابق کشتی‌آزاد

اتحاد، حلقه گمشده کشتی ایران است

اشاره: سید مراد محمدی دارنده مدال طلای جهان در سال 2006 و دارنده 3 مدال برنز المپیک و جهان در سال‌های 2005، 2008 و 2010، در شرایطی از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد که این توان را داشت که تیم ملی کشتی‌آزاد را در بازی‌های آسیایی 2010 گوانگجو همراهی کرده و با کسب طلایی دیگر از این بازی‌ها، وداعی شکوهمند با دنیای قهرمانی داشته باشد.
کد خبر: ۴۰۸۰۶۸

اما همان طور که کشتی ما با شرکت دادنش در رقابت‌های جهانی دچار اشتباه شد، در رابطه با نحوه حفظ و برخورد با قهرمان بزرگی چون او نیز دچار اشتباه بزرگ‌تر شد تا حداقل یک مدال طلای کشتی ایران در بازی‌های آسیایی براحتی از کف برود.

 البته اشتباهات مدیریتی و تاکتیکی کشتی ایران کم نیست، چه در غیر این صورت نباید هیچ زمان وضعیت به گونه‌ای می‌شد که کشتی ایران از کمبود پشتوانه احساس ضعف و کمبود کند.

 در حقیقت کشتی قدر سرمایه‌ها و استعدادهای بالای خود را نمی‌داند و بلد نیست چگونه از ظرفیت‌های بالای خود در جهت رقابت با قدرت‌های این رشته و از جمله روس‌ها استفاده کند. این وسط اختلاف‌ها در کشتی نیز کم نیست و انگار با روی کار آمدن گروهی، گروه دیگر نباید باشند.

در حالی که اگر مدیریتی درست اعمال شود جای کار کردن در کشتی برای همه  هست، اما جای تاسف است که بعضا منافع فردی بر منافع ملی کشتی ارجح دانسته می‌شود تا همیشه انبوهی از حسرت‌ها ذهن دوستداران کشتی را مشغول خود کند.

با قهرمان افتخارآفرین دیروز کشتی و کسی که امروز در لباس مربیگری می‌خواهد تجربیات خود را به آینده‌سازان این رشته ارزانی دارد، پیرامون مسائل ریز و درشت کشتی ایران به گفت‌وگو نشسته‌ایم که تقدیم شما می‌شود. 

حدود 9 ماه پیش و به دنبال کسب مدال برنز رقابت‌های جهانی مسکو برای همیشه از دنیای قهرمانی خداحافظی کردید، اگر بازی‌های آسیایی گوانگجو را فاکتور بگیریم، پیکارهای جام جهانی روسیه که اسفندماه سال گذشته برگزار شد نخستین میدان جهانی بود که خبری از مراد‌محمدی در تیم ملی کشتی‌آزاد نبود. حالا که وارد فاز جدیدی از زندگی ورزشی خود یعنی مربیگری شده‌اید به عنوان کسی که سال‌ها و در رویدادهای مختلف دوبنده تیم ملی را بر تن داشته‌اید، چه تحلیلی از آخرین تجربه جهانی تیم ملی دارید؟

به نظر من کسب عنوان نایب قهرمانی در جام جهانی ماخاچکالای روسیه نتیجه قابل قبولی برای تیم ملی ایران بود، چرا که این تیم با میدان دادن به نفرات جوان به این مهم دست یافت. در واقع هرچند تیم ایران در این رقابت‌ها با تلفیقی از کشتی‌گیران با تجربه و جوان به مصاف رقیبان رفت، اما جوانان یک بار دیگر نشان دادند در صورت میدان دادن به آنها، بخوبی شایستگی خود را نمایش می‌دهند. این اتفاق همواره در کشتی ایران رخ داده و ما هرگاه با نگاه به آینده، به جوانان میدان دادیم نه تنها ضرر نکردیم بلکه منتفع شده‌ایم. جوانی مثل احسان امینی در وزن 84 کیلوگرم در جام جهانی واقعا با کشتی‌های خوب خود، نوید ظهور یک کشتی‌گیر با آتیه را در این وزن داد تا پس از سال‌ها خلأ این وزن در تیم ملی پر شود.

اما برخی نکته تاریک کارنامه تیم ملی در جام جهانی روسیه را شکست سنگین 5 بر 2 مقابل میزبان رقابت‌ها می‌دانند، به نظر شما انتظار شکست دادن روسیه آن هم با یک تیم جوان انتظاری منطقی است؟

به نظر من این انتظار منطقی و منطبق بر واقعیت نیست، چرا که ما نباید خودمان را گول بزنیم و این توقع را داشته باشیم که به این زودی روس‌ها را با آن همه سرمایه‌گذاری، برنامه مدون و البته پشتوانه فنی غنی پشت سر بگذاریم. باید بپذیریم که برای رسیدن به روسیه به عنوان حریف نخست کشتی‌آزاد ایران راهی جز برنامه‌ریزی بلندمدت نداریم و با یکی دو ماه برنامه‌ریزی برای جوانگرایی به هیچ عنوان به اهداف بزرگ خود دست نخواهیم یافت. بنابراین معتقدم نباید خودمان را با روسیه مقایسه کنیم، بلکه باید آنقدر کار و تلاش کنیم که این فاصله کم و کمتر شود. هدفی که هر چند سخت، اما قابل دستیابی است.

شما که با کشتی غریبه نیستید و سرد و گرم آن را بخوبی حس کرده‌اید؛ سال‌هاست که کشتی ایران دم از برنامه‌ریزی و رسیدن به قله افتخار و طبیعتا پشت سر گذاشتن روسیه می‌زند. اما همیشه نیز گفته می‌شود که فاصله ما با روسیه زیاد است. به عنوان کسی که سال‌ها در میادین مختلف با کشتی‌گیران روس سر شاخ شده‌اید فکر می‌کنید رمز و راز عقب‌افتادگی کشتی ایران از این رقیب شماره یک چیست و به طور مشخص چه باید کرد تا به آنها برسیم؟

خیلی روشن و واضح است که برنامه‌ریزی پله اول رسیدن به موفقیت است. ما هنوز در همان پله اول مانده‌ایم و برنامه کاربردی منطبق بر واقعیت در این سال‌ها در کشتی ایران مشاهده نشده است. به فرض داشتن چنین برنامه‌ای هم فراموش نکنید که راز قدرت پایدار کشتی روسیه یکدلی و یکرنگی دست‌اندرکاران، مربیان و قهرمانان و به طور کلی جامعه کشتی این کشور است، چیزی که متاسفانه باز هم ما فاقد آن هستیم. روس‌ها در عین حال که با برنامه و دقیق پیش می‌روند همه یکدل و یکرنگ‌اند و از قهرمانان قاره‌ای و جهانی آنها گرفته تا قهرمانان المپیک‌شان تنها یک خواسته قلبی دارند؛ موفقیت کشتی کشورشان. این را می‌توان در انسجام آنها دید، این‌که در کنار تیم ملی کشتی روسیه چندین قهرمان جهان و المپیک بدون هیچ گونه مشکلی با هم کار می‌کنند و داشته‌های خود را بدون غل و غش در اختیار همدیگر قرار می‌دهند، چون هدف را برای خودشان تعریف کرده‌اند و در چارچوب آن هدف پیش می‌روند.

قبل از این‌که ما وارد این بحث مهم شویم خود شما جرقه آن را زدید، گسیختگی جامعه کشتی که طبیعتا پیامدهای خود را در نتایج تیم‌‌های ملی نشان می‌دهد درد دیروز و امروز کشتی ایران است، ریشه این وضعیت را کجا می‌بینید؟

انسجام و اتحاد حلقه گمشده کشتی ایران است. فاکتور بسیار مهمی که ما در صورت دارا بودن آن در کنار برنامه‌ریزی خوب می‌توانیم همچون روس‌ها روز به روز پرقدرت‌تر شویم. متاسفانه شاهد بوده و هستیم افرادی که در راس کادرفنی تیم ملی قرار می‌‌گیرند، هیچ‌کس جز خودشان را قبول ندارند و هیچ نظر و انتقادی را بر نمی‌تابند و جالب این‌که خیلی زود به انتقادها واکنش منفی نشان داده و منتقدان را دشمن می‌پندارند. معلوم است در چنین فضایی اهل کشتی به جای این‌که با هم باشند علیه هم می‌شوند و چپ و راست حرف‌هایی می‌زنند و کارهایی می‌کنند که نتیجه‌ای جز تخریب و تضعیف تیم ملی ندارد. این در حالی است که به هر حال از هر 10 منتقد حداقل 5 نفر دغدغه موفقیت تیم ملی را دارند و هدفی جز ارتقای کشتی ایران ندارند، بنابراین مربیان تیم ملی نباید همه منتقدان را به یک چشم ببینند.

البته معتقدیم این موضوع خاص تیم ملی نیست و اصولا فضای کشتی به گونه‌ای است که هیچ‌کس دیگری را قبول ندارد و برخی هم چنین تصوری دارند که به لحاظ فنی سرآمد همه هستند. حل کردن ریشه‌ای این مشکل که به زعم شما مشکل اصلی کشتی ایران است وظیفه کیست، آیا تنها با پند، اندرز و گوشزد کردن می‌توان این درد را درمان کرد؟

به نظر من اولین جایی که باید در این رابطه تدبیر عملی به خرج دهد جایی نیست جز فدراسیون کشتی. به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم هر انتقادی که از هر شخصی در کشتی می‌شود یک طرف آن متوجه فدراسیون است. در نتیجه متولی کشتی که نتایج این رشته در کارنامه‌اش ثبت می‌شود باید برای جمع کردن این حواشی اقدام کند و صد البته معتقدم چون محمدعلی صنعتکاران، نایب‌رئیس فدراسیون کشتی از جنس کشتی است و جامعه کشتی احترام خاصی برای او قائل هستند می‌تواند نقش محوری در این رابطه ایفا کند. آقا صنعت می‌تواند یک بار برای همیشه بساط اختلافات بی‌مورد در جامعه کشتی را جمع کند تا عمده‌ترین چالش کشتی‌آزاد از بین برود.

برنامه‌ریزی پله اول رسیدن به موفقیت
است، اما ما هنوز در همان پله اول
مانده‌ایم و برنامه کاربردی و منطبق بر واقعیت در این سال‌ها در کشتی ایران مشاهده نشده است

اما کشتی فرنگی چنین وضعیتی ندارد و گوی سبقت را از کشتی‌آزاد ربوده است؟

به خاطر تلاش و پشتکار محمد بنا، مدیریت خوبی بر کادرفنی کشتی فرنگی حاکم است و اعتمادی که کل کشتی‌گیران و کادر فنی به محمد بنا دارند کشتی فرنگی را به چنین جایگاه خوب و امید بخشی رسانده است.

همان‌طور که گفتید یکی از چالش‌ها و شاید عمده‌ترین چالش کشتی ایران عدم انسجام جامعه کشتی است. اجازه بدهید کم‌کم وارد بحث فنی شویم. بی‌شک یکی دیگر از چالش‌های کشتی ایران فاصله زیادی است که بین نفرات اول هر وزن تیم ملی با نفرات دوم و سوم وجود دارد. وضعیتی که در نهایت تیم ملی را تهی از ستاره کرده است. ارزیابی شما در این رابطه چیست و چه راهکار عملی در این رابطه ارائه می‌کنید؟

معتقدم غفلت از رده‌های سنی پایین باعث این مشکل اساسی شده است، در واقع اشتباهی که در سال‌های اخیر کشتی ما مرتکب آن شده این بوده که مدام تلاش شده است این فاصله را در رده سنی بزرگسالان برطرف کنیم، در صورتی که باید این خلأ را از رده‌های سنی نوجوانان و جوانان برطرف کرد و با کار ریشه‌ای در هر وزن چند کشتی‌گیر همسطح داشته باشیم. ضمن این‌که باید یک ارتباط منطقی بین تیم ملی جوانان و تیم ملی بزرگسالان وجود داشته باشد. وضعیت کشتی باید به گونه‌ای باشد که تیم‌های ملی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان مثل حلقه‌های یک زنجیر به هم وصل باشند تا این فاصله‌ها و معضل هر چه سریع‌تر برطرف شود، ضمن این‌که کشتی از این حیث به وضعیت پایداری دست یافته و دیگر شاهد بروز چنین مشکلی نباشیم.

چه تعاملی باید بین تیم‌های نوجوانان و جوانان با تیم بزرگسالان وجود داشته باشد؟

وقتی تعامل برقرار باشد فاصله رده‌های مختلف سریع‌تر طی می‌شود، یعنی وقتی کشتی‌گیر می‌خواهد از رده سنی نوجوانان به جوانان بیاید سریع‌تر این شرایط را پشت سر می‌گذارد. متاسفانه به دلیل نبود همدلی و تعامل لازم همیشه این وقفه بین رده‌های سنی نوجوانان به جوانان و جوانان به بزرگسالان وجود دارد.

به دلیل نبود همین تعامل مجید خدایی سرمربی سابق تیم جوانان جایش را به علیرضا رضایی داد، فکر می‌کنید رضایی می‌تواند چنین تعاملی با کادرفنی تیم بزرگسالان داشته باشد؟

فکر می‌کنم علیرضا رضایی با مدیریت و سیاستی که دارد بتواند این مشکل را حل ‌کند.

یعنی فکر می‌کنید تهی شدن کشتی‌آزاد از ستاره، ناشی از همین وضعیت است؟

به نظر من چون رده‌های پایین را فراموش کرده‌ایم به این حال و روز افتاده‌ایم. متاسفانه مربیان ما وقتی می‌خواهند مربیگری را شروع کنند سریع به رده سنی بزرگسالان می‌روند و کمتر کسی به رده سنی پایه توجه دارد. امیدوارم با حضور محمد طلایی در تیم نوجوانان این مشکل تا حد زیادی کاهش یابد.

خود شما هم که حالا وارد دنیای مربیگری شده‌اید برای افزایش دانش کشتی خود چه برنامه‌ای دارید و اهدافتان در مربیگری چیست؟

همه هدفم این است که در دوره مربیگری‌ام کمک حال کشتی ایران و مازندران باشم. امسال یکی از برنامه‌های اصلی کشتی مازندران ارتقای سطح دانش مربیان استان برای رشد و پیشرفت هرچه بیشتر این منطقه کشتی‌خیز است. بر این اساس مسوولان هیات کشتی استان پس از رایزنی با مسوولان ورزش جمهوری داغستان روسیه، برای حضور مربیان این استان در کلاس‌های یوری شاهمراداف، مربی سابق تیم ملی کشتی‌آزاد روسیه به توافق نهایی رسیده‌اند و قرار است من به همراه مهدی حاجی‌زاده، علی اصغر بذری و یکی دیگر از مربیان مازندرانی در تابستان سال جاری برای حضور در کلاس‌های مربیگری راهی ماخاچکالا، مرکز جمهوری داغستان شویم.

برگردیم به موضوع تعامل بین تیم‌های رده‌های سنی مختلف، گفته می‌شود علت نبود ارتباط و تعامل بین تیم‌های رده‌های سنی مختلف، به رئیس فدراسیون کشتی بر می‌گردد و این‌که چون محمدرضا یزدانی‌خرم از جنس کشتی نیست، اشراف کاملی بر موضوعات این رشته ندارد. نتیجه چنین مدیریتی در کشتی‌آزاد به اینجا منتج شده که به صراحت می‌توان گفت کفگیر کشتی‌آزاد به ته دیگ خورده است، مگر این‌که فدراسیون کشتی و مربیان تیم ملی طرحی نو دراندازند.

اتفاقا یکی از کسانی که این انتقاد را مطرح می‌کند خود من هستم. به نظر من محمدرضا یزدانی‌خرم هرچند مدیری با توانایی اجرایی بالاست، اما چون به لحاظ فنی سر رشته‌ای در کشتی ندارد، متاسفانه اختیار تام را به مربیان تیم ملی داده است. مربیان تیم ملی هم به جای این‌که از این اختیار تام به نفع تیم ملی بهره ببرند، بیشتر به فکر خودشان و تثبیت موقعیت خود هستند و معلوم است در چنین وضعیتی مربیان انتقادناپذیر هم می‌شوند.

همان‌طور که حدس می‌زدیم و شایعات جسته و گریخته‌ای در این رابطه مطرح بود، ظاهرا چندان دل‌خوشی از مربیان تیم ملی ندارید و به نظر می‌رسد همین دیدگاه باعث شد که بعد از شرکت در رقابت‌های جهانی مسکو و در آستانه بازی‌های آسیایی گوانگجو، به طور ناگهانی از تیم ملی و دنیای قهرمانی خداحافظی کنید؟

درست است، این شایعات چندان هم بیراه نبود و اختلاف نظر‌هایی وجود داشت. در واقع من به خاطر فضای سنگینی که بر اردوی تیم ملی حاکم بود ناچار شدم به‌رغم میل قلبی‌ام از دنیای قهرمانی خداحافظی کنم.

البته شرایط سنی شما هم به نظر دیگر اجازه ادامه حضور در دنیای قهرمانی را نمی‌داد، با این حال آیا اگر چنین مشکلی وجود نداشت بازهم به کشتی گرفتن ادامه می‌دادید؟

حداقلش این بود که تا بازی‌های آسیایی گوانگجو کشتی می‌گرفتم. چون اگر نمی‌خواستم کشتی بگیرم بلافاصله در رقابت‌های جهانی و بعد از کسب مدال برنز از دنیای قهرمانی خداحافظی می‌کردم، نه در اردوی تیم ملی. به هر حال شرایط طوری رقم خورد که قید حضور در بازی‌های آسیایی گوانگجو را بزنم.

در حالی این مساله را عنوان می‌کنید که در ماه‌های گذشته دلیل خداحافظی از دنیای قهرمانی را باز کردن راه برای جوانان اعلام کردید، واقعا چه مشکلی بین شما و کادرفنی پیش آمد تا شما قید حضور در تیم ملی را بزنید؟

الان هم نمی‌خواهم زیاد در این رابطه صحبت کنم، فقط این را بگویم که فضای داخل اردو خیلی سنگین بود و من نمی‌توانستم دیگر تحمل کنم.

ولی این شرایطی که شما از آن به عنوان فضای سنگین حاکم بر اردو یاد می‌کنید برای همه کشتی‌گیران وجود داشته است، از جمله نفرات باتجربه‌ای مثل فردین معصومی.

فضای تیم ملی هنوز هم طوری است که اگر هر کشتی‌گیری نخواهد در آن قالب قرار بگیرد از گردونه تیم خارج می‌شود.

یکی دیگر از مباحث چالشی کشتی ایران و تیم ملی، برگزاری رقابت‌های انتخابی و در نهایت انتخاب نفرات اصلی این تیم برای شرکت در رقابت‌های معتبری همچون پیکارهای جهانی و المپیک است. شما به عنوان قهرمان دیروز فکر می‌کنید رقابت‌های انتخابی باید چگونه برگزار شود تا شایسته‌ترین‌ها صاحب دوبنده تیم ملی شوند؟

به نظر من رقابت‌های انتخابی تیم ملی بهترین گزینه است برای محک زدن شرایط کشتی‌گیران، البته معتقدم زمانی می‌توانیم یک انتخابی خیلی خوب داشته باشیم که در هر وزن چندین کشتی‌گیر تقریبا همسطح داشته باشیم. ضمن این‌که انتخابی باید به شکل کاملا قانونمند برگزار شود. روی هم رفته من با تفکری که اعتقادی به انجام مسابقه‌های انتخابی ندارد مخالفم چون باعث از بین رفتن انگیزه‌ها و در نتیجه فقدان پشتوانه برای تیم ملی خواهد شد.

متاسفانه شرایط تیم ملی به گونه‌ای است که در حال حاضر پشتوانه واقعی برای کشتی‌گیران شاخص وجود ندارد و همین موضوع باعث شد که سال گذشته کادرفنی از برگزاری رقابت‌های انتخابی صرفنظر کند. استدلال هم این بود که با برگزاری این رقابت‌ها هیچ تغییری در ترکیب تیم ملی ایجاد نمی‌شود. سوال این است که پروسه پشتوانه سازی باید تنها در تیم ملی شکل بگیرد یا این‌که هیات‌های کشتی استان‌ها به عنوان بازوان اجرایی فدراسیون، می‌توانند نقش مهم‌تری را در این زمینه ایفا کنند؟

معتقدم هم مربیان تیم ملی و هم هیات‌های کشتی استان‌ها در این مورد خاص نقش بسیار مهمی دارند. البته به نظر من هیات‌های کشتی تا حد زیادی این مسوولیت خود را انجام داده‌اند و مربیان تیم ملی باید نقش مکمل تلاش‌های هیات‌های استان‌ها را داشته باشند تا خلأ‌های موجود برطرف شود.

اما کادرفنی تیم ملی وضعیت موجود تیم ملی را ناشی از کم کاری هیات‌های کشتی در سال‌های اخیر و بویژه هیات کشتی مازندران به عنوان قطب اصلی کشتی ایران می‌دانند و معتقدند تیم ملی جای پشتوانه‌سازی نیست و پشتوانه‌ها را باید هیات‌ها تحویل تیم ملی دهند؟

سال گذشته در ترکیب اصلی تیم ملی نوجوانان، 5 کشتی‌گیر مازندرانی و در تیم جوانان از 8 کشتی‌گیر، 7 کشتی‌گیر مازندرانی بودند. آیا در این شرایط می‌توان هیات کشتی مازندران را به کم‌کاری متهم کرد؟ این را نه به خاطر مازندرانی بودنم می‌گویم، بلکه واقعیتی است که باید آن را پذیرفت.

روند کنونی، کشتی ایران را به کجا می‌برد؟

در این شرایط که انگیزه کشتی‌گیران را از بین می‌برند، شاید به صورت مقطعی نتایجی کسب شود، اما در بلندمدت به جایی نخواهیم رسید. چون کشتی ایران این توان را دارد که نتایج پایداری داشته باشد نه این‌که یک دوره در بازی‌های آسیایی 5 طلا بگیرد و دوره بعد 3 طلا، یک‌سال در جهانی دوم شود و بعد چهارم، ششم و...

برای رسیدن به نتایج پایدار چه باید کرد؟

به نظر من راه این موضوع این است که در کنار سایر برنامه‌ریزی‌ها برای رده‌های سنی پایه، شایسته‌های واقعی صاحب پیراهن تیم ملی شوند. شایسته‌هایی که از دل رقابت‌های انتخابی بیرون می‌آیند.

یکی از مشکلات ورزش ما این است که متاسفانه بندرت قهرمانانی پیدا می‌شوند که دوره قهرمانی آنها تداوم داشته باشد. اکثرا پس از کسب یک مدال جهانی از روزهای اوج خود فاصله گرفته و دیگر قادر به تکرار آن نیستند. یکی از همین قهرمانان مهدی تقوی آزادکار مازندرانی وزن 66 کیلو است، به عنوان کسی که در اردوهای تیم ملی هم در کنار او بودید فکر می‌کنید چرا تقوی به یکباره پس از کسب مدال طلای رقابت‌های جهانی 2009 دانمارک دچار افت شد؟

گرچه معتقدم خود کشتی‌گیر هم باید تمرکز لازم را برای اهداف خود داشته باشد، اما فراموش نکنید این تمرکز مستلزم این است که قهرمانان دغدغه خاطر نداشته باشند. وضعیت مهدی تقوی هم همین‌گونه است. متاسفانه از جامعه کشتی گرفته تا مسوولان نتوانستند نقش خود را در حمایت از این قهرمانان بخوبی ایفا کنند. کشتی‌گیر بعد از این‌که قهرمان جهان می‌شود باید دنبال مشکلاتش راه بیفتد، این اداره و آن اداره، جایزه بگیرد، وام بگیرد و به گرفتاری‌هایی از این دست رسیدگی کند. وقتی دستش به جایی بند نمی‌شود و حمایت لازم از او صورت نمی‌گیرد، طبیعی است انگیزه‌های قهرمانی‌اش تحلیل ‌رود.

متاسفانه مربیان ما وقتی می‌خواهند مربیگری را شروع کنند سریع به رده سنی بزرگسالان می‌روند و کمتر کسی به رده سنی پایه توجه دارد

یعنی شما مخالف این دیدگاه هستید که مهدی تقوی مغرور شده و صرفا دلیل افت او را عدم حمایت‌های لازم از سوی مسوولان می‌دانید؟

دقیقا منظور من این بود. اعتقاد دارم مهدی تقوی جزو نابغه‌های ورزش ایران است و اگر مورد حمایت قرار گیرد و برخوردهای دوگانه با او صورت نگیرد و در کمال تمرکز به تمرین بپردازد می‌تواند به روزهای اوجش برگردد، منتها به شرط این‌که انگیزه‌های او را از بین نبرند.

وضعیت رضا یزدانی را چطور می‌بینید. از او به عنوان یگانه سردار تیم ملی در رقابت‌های جهانی و همچنین المپیک لندن نام برده می‌شود.

یزدانی پتانسیل خیلی خوبی دارد و قدرتی که دارد کمبودهایش از جمله قد کوتاهش را جبران می‌کند. یزدانی هم باید همیشه در کوران تمرین و مسابقه باشد و اهداف بلندی را پیش رویش قرار دهند.

شما از جمله قهرمانان ورزش ما هستید که بلافاصله به جرگه مربیان پیوستید و جالب این‌که در فاصله کمی بعد از خداحافظی از دنیای قهرمانی در کسوت مربی تیم گاز وارد رقابت‌های لیگ شدید، شرایط این لیگ را که اولین تجربه مربیگری‌تان بود چگونه دیدید؟

لیگ پر حاشیه‌ای داشتیم که در زمان بسیار کوتاهی برگزار شد، در واقع نمی‌توان این لیگ را پویا دانست.

لیگ پویا از نظر شما چه لیگی است؟

لیگ پویا لیگی است که به معنی واقعی کلمه در خدمت کشتی کشور باشد، هم بدرستی مدیریت شود و هم برنامه‌ریزی به شکل اصولی صورت گیرد. در حالی که در لیگ سال گذشته اصلا چنین وضعیتی وجود نداشت و قوانین و آیین‌نامه لیگ را رئیس کمیته لیگ هرگونه که دوست داشت تغییر داد.

البته حضور شما در اواخر لیگ با برخی مسائل حاشیه‌ای همراه شد، این‌که در دیدار نیمه‌نهایی مقابل نفت تهران حاضر نشدید و در نهایت به عنوان سومی این رقابت‌ها اکتفا کردید؟

ما با حضور نداشتن در دیدار نیمه نهایی قصد بی احترامی به تماشاگران را نداشتیم و طبق قانون نیز کشتی‌گیران ما وسط تشک آمدند و داور نیز دست کشتی‌گیران تیم نفت تهران را بالا برد. بنابراین ما قانون‌شکنی نکردیم. اعتراض ما ربطی به فدراسیون یا کمیته لیگ نداشت. مدیریت ورزش وزارت نفت قبل از مرحله نیمه‌نهایی بخشنامه‌ای را به ما ارسال کرد و خواستار فسخ قرارداد کشتی‌گیران خارجی شد، ولی نفت تهران تیم هم خانواده ما شب رقابت‌ها یک کشتی‌گیر خارجی جذب کرد و ما به این امر اعتراض داشتیم. معتقدم اگر می‌توانستیم از 2 کشتی‌گیر سرشناس خارجی خود استفاده کنیم توانایی قهرمانی در لیگ را داشتیم. در حقیقت اعتراض ما به سیاست‌های یک بام و دو هوایی بود که فقط برای تیم ما محدودیت ایجاد کرد. خوشبختانه در دیدار رده‌بندی و در یک کشتی نزدیک توانستیم با شکست تیم تعاونی اعتباری امید مشهد که از یک کادر فنی خوب و یکدست بهره می‌برد به مقام سوم این رقابت‌ها برسیم.

حضور کشتی‌گیران خارجی در لیگ چگونه باید باشد؟

به شرط این‌که ضوابط و قانون مشخصی برای حضور این کشتی‌گیران وجود داشته باشد، حضور آنها می‌تواند برای ما مثمرثمر باشد. به عنوان مثال کشتی‌گیر خارجی را باید مکلف کرد که از ابتدا تا انتهای رقابت‌های لیگ در ایران حضور داشته باشد و در کنار تیمش باشد. در این صورت می‌توان از حضور آنها بهره برد وگرنه انجام تک کشتی از سوی کشتی‌گیران خارجی در لیگ هیچ دردی از دردهای ما دوا نکرده و تجربه چندانی هم عاید کشتی‌گیران جوان نمی‌کند.

از دیگر مواردی که در دو دوره اخیر لیگ انتقاداتی را به دنبال داشته، حضور مربیان ملی در راس کادرفنی نفت تهران است، ارزیابی شما در این رابطه چیست؟

من مخالف این حضور هستم، چرا که نفس حضور مربی ملی در تیم‌های باشگاهی می‌تواند حرف و حدیث‌هایی به دنبال داشته باشد، مثل این‌که کشتی‌گیر مجبور است به عضویت تیم باشگاهی مورد نظر درآید وگرنه خبری از تیم ملی نخواهد بود.

مصداقی هم برای این صحبت‌های خود دارید؟

مهدی تقوی و مسعود اسماعیل‌پور.

ولی مهدی تقوی به دلیل نبود در جام تختی از اردوی تیم ملی کنار گذاشته شد؟

صادق گودرزی هم در جام تختی غایب بود، اما چطور به تیم ملی دعوت شد؟

مربیان تیم ملی غیبت گودرزی در جام تختی را موجه دانستند، به هر حال اگر از تیم ملی بزرگسالان بگذریم بد نیست نگاهی هم به آینده مربیگری شما بیندازیم. در آستانه حضور در کادرفنی تیم نوجوانان بودید، اما به ناگاه منصرف شدید، چه اتفاقی افتاد؟

با محمد طلایی، سرمربی تیم ملی نوجوانان رفیق صمیمی هستم و صحبتی با او داشتم و قرار شد در ترکیب کادرفنی این تیم قرار بگیرم، اما متاسفانه ظاهرا حضور من برای یک عده آزار دهنده بود. بنابراین و علی‌رغم ارادتی که به محمد طلایی دارم، ترجیح دادم در کنار او نباشم تا حداقل اجازه دهند او کارش را بکند.

مشخصا چه کسانی مانع حضور شما در کادرفنی نوجوانان شدند؟

نمی‌خواهم موضوع را باز کنم، همین‌قدر بگویم همکاری با محمد طلایی افتخار بزرگی است، ولی ترجیح می‌دهم فعلا در این مورد اظهار نظری نکنم، زیرا دوست دارم طلایی در کارش موفق باشد.

برای فصل آینده لیگ برتر چه برنامه‌ای دارید، آیا بازهم به عنوان سرمربی گاز مازندران فعالیت خواهید کرد؟

فکر می‌کنم با توجه به بضاعت مالی و نفراتی که در اختیار داشتم در فصل قبل نتیجه بدی کسب نکردیم. به هر حال اگر ممنوعیتی برای حضورمان در لیگ وجود نداشته باشد حتما امسال هم در لیگ حضور خواهیم داشت، اما اگر دولت با توجه به ابلاغیه‌ای که برای سازمان‌های دولتی ارسال کرده است اجازه تیمداری در ورزش قهرمانی را در سال جاری ندهد ما هم مجبور به پیروی هستیم. اگر این قانون به طور یکسان برای تمام تیم‌ها اجرا نشود مانعی ندارد، اما اگر برخی از تیم‌های دولتی در لیگ حضور پیدا کنند و به برخی اجازه شرکت داده نشود، این موضوع ناعادلانه است. ما هم برای شرکت در دوره جدید لیگ برتر به دنبال فراهم کردن زمینه لازم هستیم. به نظر من مازندران این پتانسیل را دارد که چند تیم در لیگ برتر کشتی داشته باشد.

با این تفاسیر دورنمای کشتی ایران را چطور می‌بیند؟

مهم‌ترین مسابقه‌هایی که امسال تیم ملی در پیش دارد رقابت‌های جهانی استانبول است که جنبه گزینشی المپیک لندن را هم دارد. برای حضور در این رقابت‌ها باید شایسته‌ترین‌ها به عضویت تیم ملی در‌ آیند؛ چون کشتی ورزش حادثه‌هاست و در جریان مسابقه‌های انتخابی ممکن است یک کشتی‌گیر اتفاقی شکست بخورد. به هر صورت انتخابی تیم ملی که قرار است 7 و 8 تیر ماه برگزار شود فوق‌العاده مهم است. کشتی ایران به نظر من حتی توانایی کسب 3 مدال در المپیک را دارد مشروط به این‌که همه زمینه‌های موفقیت این تیم فراهم آید و کادرفنی تیم ملی متشکل از روان‌شناس، متخصص تغذیه، ماساژور، پزشک فیزیوتراپ و... باشد.

به عنوان آخرین سوال اگر از شما به عنوان قهرمان دیروز و مربی امروز بخواهند نسخه‌ای برای کشتی بپیچید، چه برنامه‌ای ارائه می‌کنید؟

در وهله اول باید در جهت کسب کرسی‌های بین‌المللی تاثیرگذار قدم برداریم و قدر کرسی‌های موجود را نیز بدانیم، 50 درصد بودجه فدراسیون را صرف سرمایه‌گذاری برای تیم‌های رده‌های سنی پایین کنیم و مکانیسم انتخاب مربیان تیم ملی تغییر کند و مربیان تیم ملی را یک کمیته مربیان واقعی متشکل از بزرگانی همچون برادران خادم، منصور برزگر و... انتخاب کنند نه سلیقه یک شخص. به طورکلی باید با برنامه و هدفمند، با بهره‌گیری از دیدگاه همه دلسوزان کشتی، این رشته را روی ریل افتخار به جلو هدایت کرد.

امید توفیقی
 گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها