آخرین اظهار نظر‌های مربی معروف صربستانی پیرامون فوتبال آسیا و آمریکای شمالی و جنوبی

شاید خودم مربی قطر در جام‌جهانی 2022 باشم

بورا میلوتینوویچ صربستانی و مشهور بی‌نیاز از معرفی و از سرشناس‌ترین و دیرپاترین مربیان جهان فوتبال است. او تنها کسی است که 5 کشور مختلف را در ادوار نهایی جام‌های جهانی هدایت کرده است.
کد خبر: ۴۰۱۳۰۳

آخرین پست مربیگری او، هدایت تیم ملی عراق بود که به جام کنفدراسیون‌های 2009 در خاک آفریقای جنوبی هم بسط یافت.

اگر این جهانگرد اسلاو که مردی بسیار خوشرو و اهل صحبت و معاشرت و صمیمی است و سفرها و اقامت‌هایی در ایران هم داشته است، مدتی است پست مربیگری تیمی را قبول نمی‌کند، به سبب اشتغالات جدی او در قطر است که خود وی در مصاحبه پیش رو توضیحاتی را در این خصوص ارائه می‌دهد.

او در عین حال سایت اینترنتی خود را که برای اطلاع‌رسانی و درج ایده‌های خود درخصوص مسائل روز فوتبال جهان است و یک دفتر مرکزی در خاک چین دارد، حفظ کرده و به رسم همیشگی‌اش به این سو و آن سوی جهان می‌رود و برای مردم جهان از عالمگیر‌ترین ورزش دنیا می‌گوید.

ببینیم میلوتینوویچ که برای بسیاری از اهالی و مقام‌های فوتبال با همان نام کوچک مخفف بورا شناخته و صدا زده می‌شود و تا اطلاع ثانوی در قطر مستقر است، در جدیدترین نظریه‌پردازی‌هایش درباره فوتبال جهان چه می‌گوید.

شما چندی پیش جزو گروه نامداری بودید که به نفع قطر تبلیغ می‌کردند تا صاحب امتیاز میزبانی جام‌جهانی 2022 شود و این اتفاقی بود که افتاد. واقعا به صلاحیت قطر برای این مهم معتقد هستید؟

فکر می‌کنم حقانیت آن را دارند و برای مقام‌های ورزشی و مردم این کشور بسیار شادمانم، زیرا به هدفشان رسیدند. فکر می‌کنم نه فقط قطر بلکه کل خاورمیانه می‌تواند از طریق برگزاری شایسته این رقابت‌ها پیشرفتی را که در این منطقه حاصل آمده است، به نمایش بگذارد. مطمئنم که یک جام جهانی بسیار موفق و استثنایی را برگزار خواهند کرد و فقط مشکل از من است که سنم بالا رفته (او 67 ساله شده)‌ و مطمئن نیستم که 11 سال بعد هم زنده هستم تا آن تجربه را از نزدیک و به چشم ببینم یا خیر.

شما از جام ملت‌های آسیا 2011 هم که در ژانویه این سال در دوحه قطر برگزار شد، از نزدیک دیدن کردید. برداشتتان چه بود؟

تجربه موفقی بود. بازی‌ها بخوبی سازماندهی شده بود و استادیوم‌ها عالی بودند. من پیشتر هم 3دوره این مسابقات را از نزدیک دیده بودم که یک بار در هیات مربی تیم ملی چین بود (2004 که چینی‌ها نایب قهرمان شدند)‌ و 2 بار دیگر مثل مرتبه اخیر فقط در هیات یک تماشاگر عادی بود. بنابراین در قیاس این ادوار با هم می‌توانم متذکر شوم که این دوره چیز دیگری بود و بسیاری از بازی‌ها پرشور و صاحب سطحی نسبتا بالا بود و بازیکنان مجربی هم در این دوره به چشم خوردند.

حالا که قطر 11 سال وقت دارد خودش را برای مسابقه اصلی (جام جهانی 2022)‌ مهیا کند، فکر می‌کنید چه کاری باید انجام بدهند تا به سطحی متعالی به عنوان یک میزبان برسند؟

در مدتی که با قطری‌ها نشست و برخاست داشته‌ام، متوجه شده‌ام که‌ آنها به لحاظ ساماندهی و ویژگی‌های لازم برای میزبانی در سطح بالایی قرار دارند و ملزومات این کار را دارند و توصیه چندانی را هم نمی‌طلبند و وقت زیادی هم که تا زمان برگزاری این رقابت‌ها مانده است کمک می‌کند تا اگر به چیز اضافه‌ای نیاز داشته باشند آن را تامین کنند. با این حال توصیه من به آنها بالا بردن سطح دیدشان و استفاده تمام و کمال از تجربه میزبانان قبلی جام است. به خود قطری‌ها هم گفته‌ام با کارشناسانی که در این زمینه وجود دارند و بخصوص آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها و همچنین کره و ژاپن که یک میزبانی مشترک موفق در سال 2002 داشتند و مثل خود قطر آسیایی هستند، همکاری نزدیکی داشته باشند و از اصل تعامل و همفکری غافل نمانند که از چنین چیزی ضرر نخواهند دید.

شما چه حسن خاصی را در قطر می‌بینید که می گویید متفاوت و ارجح بر سایر کاندیداها بوده است؟

چیزی که یک حسن بزرگ است و احتمالا در آرای صادره هم تاثیرگذار بوده، کوچکی قطر و به تبع آن فاصله بسیار کم استادیوم‌های دوحه با یکدیگر است که سبب می‌شود شما برای رفتن از این استادیوم به ورزشگاهی دیگر فقط 20 و گاهی 15 دقیقه وقت سپری کنید. با این حساب در ایامی که در جام جهانی 2022 در هر روز 4 یا 5 مسابقه خواهیم داشت در صورت همزمان نبودن آنها و چنانچه خودتان حال و حوصله داشته باشید، می‌توانید هر 4، 5 مسابقه را از نزدیک ببینید. کافی است یک ماشین زیرپایتان باشد و از این استادیوم به آن استادیوم و به واقع از یک گوشه دوحه به گوشه دیگر آن بروید. از آنجا که تعداد جمعیت قطر هم زیاد نیست حتی اگر یک میلیون توریست در آن زمان به این کشور بریزند بعید می‌دانم که ترافیک در خیابان‌ها به حدی برسد که نتوانید به موقع به استادیوم‌ها برسید. در ادوار قبلی جام جهانی گاه فاصله یک مسابقه با دیداری دیگر و به واقع یک استادیوم با ورزشگاهی دیگر به اندازه فاصله یک شهر تا شهری دیگر و گاهی بیش از 300 کیلومتر بوده و به این خاطر هرگز امکان نداشته که شما مثلا هر 4 بازی یک روز را از نزدیک ببینید، زیرا با هواپیما هم رسیدن به موقع به تمامی آن 4 شهر غیرممکن بوده و مجبور بوده‌اید که دست به انتخاب بزنید.

دوحه آن قدر کوچک و استادیوم‌های آن به قدری نزدیک هستند که در نیم ساعت کل شهر را می‌روید و می‌آیید.

شما را در درجه اول متخصص فوتبال آمریکای شمالی و مرکزی (کونکاکاف) می‌دانند. چه تغییراتی را در جغرافیای فوتبالی این منطقه قائل و متصور هستید؟

اگر بخواهم تک‌به تک به کشورهای شاخص این منطقه اشاره کنم، باید بگویم که مکزیک به رغم حضور قابل قبولش در جام‌جهانی نوزدهم نیاز به یک بازنگری در اصول و ابزار کارش دارد و باید مشکلات بازدارنده‌اش را بیابد و آنها را رفع کند. حسن اصلی این کشور، شور و عشق وصف‌ناپذیر مردم آن به این ورزش است و خوزه مانوئل دلاتوره هم که مربی تیم ملی مکزیک شده، مردی بالنسبه جوان و پرانگیزه است و بازیکنان جوان مستعدی هم مثل خاوی‌یر هرناندز منچستر یونایتدی را دارند.

بورا: در رقابت های این دوره جام ملت‌های آسیا بازی‌های خوب و فوتبالیست‌های مستعدی را دیدم، ضمن این که میزبانی عالی کشور قطر بر مزایای آن افزوده بود

به عنوان کسی که قبلا مربی مکزیک بوده است باید متذکر شوم که نیاز اصلی آنها تنظیم یک برنامه طولانی‌مدت تشکیلاتی و ساماندهی عمومی کارهاست. کاستاریکا با ریکاردو لاوولپه، آرژانتینی یک مربی مجرب دارد ولی مردم و اهالی فوتبال این کشور بیش از اندازه بی‌صبرند و می‌ترسم به این مربی وقت کافی برای اجرای برنامه‌هایش ندهند. هندوراس هم تیمی است که هر کار مهم و نتیجه‌ای از آن برمی‌آید. با این اوصاف دوره جدید جام ملت‌های آمریکای شمالی (گولدکاپ که از اواسط خرداد در آمریکا شروع می‌شود) جام جالبی از آب درخواهد آمد. در مجموع فکر می‌کنم مشکل و نیاز فوتبال کونکاکاف نه پرسنل و استعداد آدم‌هایش، بلکه کار تشکیلاتی در آنجا است که در اکثر کشورهایشان لنگ می‌زند.

بلافاصله بعد از گلدکاپ، کوپا آمریکا (جام ملت‌های آمریکای جنوبی) را در خاک آرژانتین خواهم داشت، دراین باره بگویید.

امیدوارم در آن موقع در آرژانتین حاضر و رقابت‌ها را از نزدیک نظاره‌گر باشم.کوپا همیشه نسخه‌ای کوچک و حتی بزرگ و برابر از جام جهانی بوده زیرا امثال برزیل، آرژانتین، اروگوئه، شیلی و پاراگوئه در آن حاضرند.

حسن و ویژگی اضافی این دوره جام این است که خواه‌ناخواه مقدمه‌ای بر دوره بعدی (2014)‌ جام جهانی هم به شمار می‌آید که در یک کشور دیگر آمریکای جنوبی (برزیل)‌ برگزار خواهد شد. با این اوصاف اهالی و مقام‌های این منطقه می‌توانند با بررسی شرایط و دستاوردهای آرژانتین در کوپا 2011 دریابند که مسوولان ورزش برزیل برای یک نسخه عریض و طویل شده از آن برای جام جهانی 2014 به چه چیزهایی نیاز دارند و چه باید بکنند تا مجری جامی بزرگ‌تر و دشوارتر به فاصله 3 سال بعد باشند و چگونه به سمت آن دورخیز کنند.

در سالی که گذشت، خوزه مورینیو با رای فیفا مربی سال شد. آیا با این گزینش موافق بودید؟

صد درصد. چه کسی می‌توانست با او برابری کند؟ او با اینترمیلان ایتالیا جام‌های متعدد و مهمی برد و بسیار مسلط و هوشیارانه کار کرد. او یک مربی فوق‌العاده و کاملا متفاوت است.

نظرتان درباره لیونل مسی چیست؟

این آرژانتینی تمامی محسنات لازم را دارد و به لحاظ فنی غیرقابل توصیف است و زندگی خصوصی کم‌نقصی هم دارد. او توانسته است بارسلونا را به سطوحی ناشناخته برساند و به‌رغم تمامی احترامی که برای سایر بازیکنان این تیم اسپانیایی قایل هستم، باید متذکر شوم که اگر مسی نباشد، بارسا نیمی از توانش را از دست می‌دهد.

شما کی دوباره مربی یک تیم خواهید شد. خیلی‌ها از رکود اخیر شما در این زمینه خسته‌ شده‌اند.

حقیقتش را بخواهید یک قرارداد طولانی‌مدت با قطری‌ها بسته‌ام که برای جاافتادن و ریشه گرفتن بیشتر فوتبال در نزد آنان و کشورشان است. درست است که مربی تیم ملی‌شان نیستم، اما در گرداندن آکادمی فوتبال ملی قطر سهیم و از تصمیم‌گیرنده‌ها در این زمینه هستم و تا وضع چنین است شاید نتوانم پستی از آن دست را بگیرم که شما از آن پرس و جو کردید. دنیا را چه دیدید؟ شاید من زنده ماندم و سایر مربیان مردند(!) و مربیگری تیم ملی قطر را در جام جهانی 2022 هم به خود من سپردند.

سایت فیفا 
مترجم :وصال روحانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها