نگاهی به مجموعه انیمیشن «شکرستان»

حرف‌های خودمانی مقواها

به جرأت می‌توان گفت «شکرستان» درحال حاضر یکی از بهترین انیمیشن‌های ایرانی برنامه‌ کودک و نوجوان سیما است که خوشبختانه با استقبال مخاطبان نیز مواجه شده است. سطح کیفی این انیمیشن فراتر از سطح معمول آثار تولیدی داخلی است، بخصوص که تکنیک به کار رفته در آن «کات اوت» یا بریده‌ مقوا است؛ تکنیکی که در آثار تولیدی داخلی بیشتر برای سهولت کار از آن استفاده می‌شود.
کد خبر: ۳۹۸۳۰۸

در شکرستان اما همین تکنیک ساده تبدیل به بهترین گزینه‌ ممکن شده است؛‌ به عبارت دیگر سازندگان مجموعه انیمیشن شکرستان به‌گونه‌ای میان لحن بیانی برنامه و تکنیک به کار رفته در آن امتزاج و یگانگی به‌وجود آورده‌اند که جدا کردن آنها از هم ممکن نیست. حتی طراحی شخصیت‌های مجموعه هم مبتنی بر همین تکنیک بخصوص است و متناسب با قابلیت‌های اجرایی کات اوت. اغراق به کار رفته در طراحی شخصیت‌ها تا اندازه‌ای است که بتوان حرکات لازم را به شخصیت‌ها بخشید و آنها را از حالت ثابت و خشکی که متأسفانه در تولیدات داخلی تبدیل به یک عیب رایج شده، بیرون آورد. نکته‌ قابل توجه در این‌ خصوص، عدم اکتفای سازندگان مجموعه به قابلیت‌های دم دستی و اولیه‌ کات اوت و به کارگیری خلاقیت و نوآوری در افزایش امکانات بیانی این تکنیک است. در این مجموعه ما حرکاتی را از شخصیت‌ها شاهدیم که هم بشدت ساده‌ هستند و هم بدیع‌اند و خلاقانه.

متأسفانه امکان این‌که ما در اینجا به جزئیات مربوط به طراحی حرکت شخصیت‌های مجموعه اشاره کنیم، وجود ندارد. بعضی از حالت‌ها را فقط می‌توان روی تصویر نشان داد و بیان آنها از طریق متن ممکن نیست. در این‌جا شاید فقط بتوان اشاراتی کلی و مبهم به برخی از این موارد داشت. یکی از نمونه‌ها ایجاد مَفصل‌های متعدد در اندام شخصیت‌هاست که قابلیت حرکات خاص به آنها بخشیده است. مثلاً مفصل مچ دست که شاید در وهله‌ نخست در تکنیک کات اوت اضافی یا بی‌استفاده به نظر برسد در اینجا، هم به جهت مناسبت با شکل و شمایل کاراکترها و هم به جهت استفاده‌ بجا و مؤثر از آن، خیلی خوب جواب داده و نتیجه‌ مثبتی داشته است. خیلی راحت می‌شد کار را از این که هست ساده‌تر گرفت و این همه وسواس برای ایجاد حرکات دست و پا در هنگام حرف زدن شخصیت‌ها به خرج نداد. شکرستان با این کار ثابت می‌کند که در کار انیمیشن بیش‌ از هرچیز جزئیات است که اهمیت دارد.

با وجود این انیمیشن شکرستان به کلیت ساختاری و مضمونی بی‌اعتنا نیست و از این نظر هم موفق عمل کرده است. هر قسمت از این مجموعه، داستان قابل توجهی دارد و این‌طور نیست که فقط مبتنی بر ایده‌های جزئی بامزه باشد. طنز کار در عین‌ حال که به لحاظ کلامی قوی و تأثیرگذار است، بی‌ارتباط با کلیت اثر نیست و در نتیجه این اجازه را به مخاطب نمی‌دهد که به تماشای چند صحنه‌ معدود از کار بسنده کند و پیگیر داستان نباشد. به عکس، مخاطب را ترغیب می‌کند به دنبال کردن ماجرا و از این طریق او را تا پایان هر قسمت پای تلویزیون نگه می‌دارد. بخصوص که ریتم این انیمیشن تندتر از حد معمول انیمیشن‌های تلویزیونی است. می‌دانیم که اقتضای مدیوم تلویزیون، برنامه‌سازی به سبک و سیاق کار سینمایی نیست و مخاطب باید بتواند بدون تمرکز کامل هم برنامه را دنبال کند. در شکرستان این اقتضا نه با کش دادن ماجرا که با تکیه بر کلام ـ به جای تصویر صرف ـ و نیز با لایه‌بندی مجموعه مراعات شده است و در نتیجه از این جهت هم نمی‌توان ایرادی به آن وارد دانست. منظور از لایه‌بندی این است که مجموعه به‌گونه‌ای ساخته شده که با هر میزان توجه، لذتی متناسب عاید تماشاگر شود. نه این‌که توجه زیاد، بی‌ثمر باشد یا به عکس، لذت بردن از کار موقوف باشد بر تمرکز کامل بر همه‌ جزئیات ساختاری آن.

طراحی اشیا و نیز طراحی زمینه‌ مجموعه هم مثل طراحی شخصیت آن اغراق‌آمیز و کمیک است منتها این اغراق در حدی است که تشخیص عناصر را برای مخاطب کودک مشکل نکند و در نتیجه، سادگی و جذابیت کار فدای آشنایی‌زدایی و ساختارشکنی نشود. شاید یکی از عوامل مکمل این اغراق قابل تشخیص، رنگ‌آمیزی مناسب کاراکترها و دیگر عناصر کادر و استفاده‌ درست از کنتراست رنگی در عین بهره‌گیری از رنگ‌های خالص و شاد باشد؛ نکته‌ ظریف و بسیار مهمی که گرافیک بالای مجموعه تا اندازه زیادی مدیون آن است.

نام مجموعه (شکرستان) هم یکی دیگر از نقاط قوت آن است؛ عنوانی که هم بار کمیک دارد، هم کاملاً فارسی و بومی است، هم تداعی‌گر حس و حال سنتی و قدیمی زندگی ایرانی و هم خودمانی‌ است و فاقد تکلف ادبی و این ویژگی‌ها همه تناسب کامل دارند با فرم بصری مجموعه و محتوای داستانی و لحن روایی آن.

در پایان خوب است اشاره‌ای مصداقی به یکی از قسمت‌های این مجموعه هم داشته باشیم. مورد انتخابی ما در اینجا قسمتی است که موضوع آن عوض شدن دوره و زمانه یا همان تفاوت نسل قدیم با نسل جدید بود. داستان، ماجرای زندگی یک نسل قبلی بدشانس را روایت می‌کند که دیروز از دست پدر و مادرش سختی می‌کشیده و امروز از دست همسر و فرزندش. یعنی کودک که بوده به جای پوشک برایش گونی می‌بسته‌اند و از او کار می‌کشیده‌اند و به اصطلاح توی سرش می‌زده‌اند، بزرگ که شده همسر زوری برایش گرفته‌اند، بچه‌اش هم که به دنیا آمده همه‌اش درباره حساس بودن کودک و صدمه ندیدن ناخودآگاهش و خراب نشدن پوستش به او هشدار داده‌اند. خلاصه این‌که جای خالی گیردادن‌های پدر و مادرش را حالا پسرش پر کرده است. بیچاره حالا چیزهایی می‌شنود که به عمرش نشنیده است. این‌که نباید از گل نازک‌تر به پسرش بگوید، نباید از او بخواهد اتاقش را مرتب کند یا درس و مشقش را درست انجام دهد و نمره خوب بگیرد. حتی نباید شلوار پاره و کثیف و چروک او را بدوزد، بشورد و اتو بکشد. نه چون وظیفه‌ او نیست، بلکه چون باید یاد بگیرد که شلوار میکروبی چروک و چرک و پاره، مُد روز است و...

این قسمت از مجموعه‌ شکرستان جدا از این‌که موضوعی ملموس و مناسب با احوال مخاطبان دارد و از این رو برای کوچک و بزرگ جذاب است، درونمایه‌ای آموزشی هم در خود مستتر دارد و در قالب شوخی‌های کلامی، کنایه‌های خودش را هم به زندگی کودکان امروز می‌زند و تأثیرش را هم به صورت غیرمستقیم می‌گذارد. از اینها مهم‌تر، استعداد دراماتیک این ایده‌ برای تبدیل شدن به ماجرایی سرگرم‌کننده، شاد و پرمعناست. ماجرایی که هم با هویت ایرانی تناسب کامل دارد هم با سلیقه‌ تماشاگر کودک و نوجوان و حتی بزرگسال امروز، می‌دانیم که جمع این دو به هیچ رو ساده نیست و بالاخره در این قسمت از مجموعه‌ شکرستان ما شاهد نوعی اجرای مدرن و جالب توجه هستیم که در انیمیشن‌های دیگر کم‌نظیر است. این تدبیر اجرایی نوآورانه عبارت است از روش بیانی خاصی که در ادبیات تئاتری و سینمایی از آن با نام «فاصله‌گذاری» یاد می‌شود. یعنی وارد کردن مخاطب به فضای برنامه و یادآوری کردن به او که در حال تماشای فیلم است نه واقعیت. به طور نمونه در پایان این قسمت، آقای بدشانس می‌فهمد جناب راوی و گروهش داشته‌اند از زندگی‌ او فیلم می‌گرفته‌اند و حالا همزمان دارند آن را در تلویزیون پخش می‌کنند. شکرستان در همه‌ قسمت‌هایش پر است از این قبیل رفت و برگشت‌ها بین خیال و واقعیت، دیروز و امروز، کهنه و نو و نیز ارجاعات مختلف به فیلم‌ها و موضوعات هنری، اجتماعی و حتی سیاسی روز و راستش بیش از هر چیز همین‌ها هستند که شکرستان را این همه دوست‌داشتنی، بانمک و کمیک کرده‌اند.

برخی عوامل اجرایی این مجموعه عبارتند از: کارگردان: بابک نظری، سعید ضامنی‌/‌ نویسندگان: مسعود اصلانی، مهدی اسماعیلی، سعید ضامنی‌/‌ طراحی شخصیت: راشین خیریه، اصغر صفار، مهرداد شاهوردی، الهه طاهریان، محمد یوسفی‌/‌ نقاشی زمینه: حسین صافی، اشکان شیرمحمدی‌/‌ جلوه‌های ویژه و امور تکنیکی: ایرج خسرونیا، علی حمیدی‌/‌ موسیقی: استاد جلال ذوالفنون‌/‌ مدیر دوبلاژ: شوکت حجت‌/‌ تهیه کننده: سید مسعود صفوی‌/‌ تولید مشترک: مرکز انیمیشن حوزه‌ هنری و شبکه‌ دو.

آزاد جعفری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها