در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به طور کلی اماس یکی از شایعترین بیماریهایی است که سیستم عصبی مرکزی را مبتلا میکند که شامل مغز و طناب نخاعی است. سیستم عصبی مرکزی ازجمله سیستمهای حیاتی بدن به شمار میرود که آسیب وارده به آن باعث بروز اختلال یا از دست دادن کنترل حرکات عضلانی، بینایی، تعادل، حس لامسه و در کل بیحسی اعضاء میشود.
اعصاب دارای پوششی از ماده چربی به نام میلین است که اعصاب را در بر میگیرد و در واقع به عنوان پوشش سیم برق عمل میکند و امکان انتقال سریع تکانههای عصبی را فراهم میآورد. اماس بیماری التهابی پوششهای میلینی است که این التهاب ایجادشده باعث آسیب به میلین میشود و به مرور این پوشش از بین میرود و تکانههای الکتریکی که از میان میلینها عبور میکنند، کاهش مییابند و از سرعتشان کاسته میشود و نیز اعصاب نیز صدمه میبینند. در پی آن مغز دیگر قادر به فرستادن یا دریافت پیام نیست و برخی اعمال بدن مختل میشود. هر چه آسیب وارده به میلینها بیشتر شود، بیماری شدت بیشتری مییابد.
اماس یک بیماری خود ایمنی است که در آن سیستم ایمنی باعث بروز بیماری میشود و به بافتهای طبیعی حملهور میشوند. در اماس سیستم ایمنی به مغز و نخاع حمله میکند. در نقاطی که پوشش میلین از بین میرود، نقاطی به صورت زخم یا پلاک یا اسکار سخت ایجاد میشود که ممکن است در زمانها و نقاط مختلف مغز و نخاع ایجاد شوند.
حدود 2 میلیون و 500 هزار نفر در سراسر جهان از بیماری اماس رنج میبرند که در این میان زنان بیشتر از مردان در معرض ابتلا قرار دارند. اماس در واقع شایعترین بیماری سیستم عصبی مرکزی در میان جوانان است و معمولا اولین علائم بین سنین 20 تا 50 سالگی خود را نشان میدهد و معمولترین سن شروع علائم در سن 34 سالگی است.
طبقهبندی بیماران اماسی بر حسب شدت بیماری
بیماری اماس بسته بشدت بیماری به انواع مختلف تقسیم میشود و اینگونه نیست که همه بیماران مبتلا علائم مشابه داشته باشند، بلکه بیماری آنها براساس شدن پیشرفت بیماری طبقهبندی میشود.
نوع اول، اماس عودکننده/ فروکشکننده (RRMS) نام دارد. بیمار در این حالت دچار حملات عودکنندهای میشود و طی زمان با علائم تازهای مواجه میگردد و علائم قبلی تشدید میشوند. این دورههای عودکننده هر از گاهی فروکش میکنند و بیمار به طور کامل یا نسبی بهبود مییابد. حملات عودکننده تا چند روز، چند هفته یا چند ماه به طول میانجامد. بسیاری از افراد اماسی در ابتدا با چنین علائم عودکننده/ فروکشکنندهای روبهرو میشوند و بیشتر در سنین 20 تا 30 سالگی بروز میکند. 85 درصد از موارد اماس به این نوع مبتلا میشوند که بیشتر آنان را زنان تشکیل میدهد.
نوع دوم، اماس پیشرونده ثانویه (SPMS) است. بیمار پس از سالها تجربه مرحله عودکننده/ فروکشکننده، وارد فاز پیشرونده ثانویه بیماری میشود. این مرحله از بیماری بین مراحل عودکننده بتدریج شدت پیدا میکند.در فاز اولیه مرحله پیشرونده ثانویه، فرد چندین عود علائم را تجربه میکند ولی پس از مدتی این پیشرفت شدت مییابد و گاهی حالش خوب و گاهی بد است. با این که گهگاه از علائم عودکننده رهایی مییابد ولی به بهبودی واقعی نمیرسد.50 درصد از بیماران پس از گذشت 10 سال از مرحله عودکننده/ فروکشکننده، وارد مرحله پیشرونده ثانویه میشوند. حدود 10 درصد از مبتلایان این نوع اماس را تجربه میکنند.
نوع سوم، اماس عودکننده پیشرونده (PRMS) نامیده میشود. در این مرحله شاهد دوره پیشروندهای نسبت به شروع بیماری هستیم که با عودهای متوالی همراه است و بیمار بلافاصله پس از هر بار عود بیماری، بهبود مییابد ولی علائم بیماری بتدریج در میان مراحل عود بیماری تشدید مییابد.
نوع دیگر، اماس پیشرونده اولیه (PPMS) است. بیمار از ابتدا دچار پیشرفت تدریجی بیماری است و هرگز علائمش فروکش نمیکند بلکه به تدریج تشدید میشود. فقط در برهههایی از زمان ممکن است فعالیت بیماری متوقف شده و با پیشرفت ثانویه بیماری، فرد مجددا علائم را تجربه خواهد کرد. حدود 5 درصد به این نوع اماس مبتلا میشوند. این نوع اماس برخلاف نوع عودکننده/ فروکشکننده و پیشرونده ثانویه، در اواخر 30 و اوایل 40 سالگی بروز میکند و در مردان بیشتر از زنان رخ میدهد و شروع بیماری با درگیری نخاعی است و در ابتدا مغز را درگیر نمیکند.این نوع اماس به تدریج به اعصاب مغز نفوذ میکند و نسبت به انواع دیگر، آسیب کمتری به نقاط مغزی وارد میآورد. اینگونه بیماران کمتر در معرض مشکلات شناختی قرار میگیرند.
بیماری که هنوز ناشناخته است
با تمام بررسیهایی که روی بیماران مبتلا به اماس صورت گرفته، محققان هنوز نتوانستهاند علت اصلی و دقیقی را که در بروز اماس نقش دارد بیابند، اما این مساله واضح است که اماس به علت اختلال ایجاد شده در دستگاه ایمنی بدن رخ میدهد. چنانچه جسم خارجی یا متجاوزی به بدن حمله کند، سیستم ایمنی فعالیت دفاعی خود را آغاز میکند تا مهاجم را شناسایی کرده و به آن حملهور شود. این فرآیند به ارتباط سریع میان سلولهای سیستم ایمنی و تولید سلولهایی بستگی دارد که قادرند متجاوز را نابود کند. محققان بر این باورند که عوامل خارجی همچون ویروسها سیستم ایمنی را به گونهای تغییر میدهند که این سیستم تصور میکند پوشش میلینی اعصاب، نوعی مهاجم بوده و به آن حمله میکند. در واقع حمله سیستم ایمنی به بافتهایی که از آن مراقبت میکند، بیماری خود ایمنی محسوب میشود. علاوه بر عوامل مهاجمی چون ویروسها، عوامل محیطی و علل ژنتیکی هم میتواند از علل دیگر بروز اماس باشد. زنان شانس بیشتری در ابتلا به اماس نسبت به مردان دارند و در نژاد سفیدپوستان این بیماری شایعتر است. تحقیقات نشان میدهد اماس در کشورهایی که از خط استوا دورترند، بیشتر رواج دارد.
از بیحسی تا از کارافتادگی اندامها
درست است که اماس بیماری خطرناک و جدی است، ولی اغلب مبتلایان به این بیماری عملکرد تمام نقاط بدن خود را از دست نمیدهند و علائم آن در فردی به فرد دیگر متفاوت است و در هر فرد نیز ممکن است با گذشت زمان تغییر کند. شایعترین علائمیکه بیماران اماسی با آن روبهرو هستند، عبارتند از: ضعف عضلانی، کاهش هماهنگی میان اندامها، تاری دید، چشم درد، دوبینی، بیحسی، سوزش و سوزنسوزنشدن اندامها، گرفتگی و دردهای عضلانی، نابینایی، بیاختیاری ادرار و مدفوع، احساس یکباره در دفع ادرار، یبوست، کاهش عملکرد جنسی، کاهش حس تعادل، حالت تهوع، خستگی مفرط، افسردگی، اختلال در حافظه کوتاهمدت و اختلال شناختی، اشکال در بلع و عدم توانایی در تنفس.
علائم ذکر شده در افراد متفاوت است و بسته بشدت بیماری فرق میکند. بیمارانی که مبتلا به موارد خفیف اماس هستند ممکن است هیچ علامتی نداشته و سالها هیچ یک از این مشکلات را نداشته باشند. در موارد شدیدتر هم ممکن است بیمار مجبور شود باقی عمر خود را روی ویلچر یا درون رختخواب سپری نماید.
بیماری اماس بیشتر در سنین 20 تا 30 سالگی بروز میکند و حدود 85 درصد از موارد ابتلا به آن را زنان تشکیل میدهد
نخستین علائم اماس معمولا بین سنین 20 تا 40 سال بروز میکنند و اغلب خود را با تغییرات ایجاد شده در بینایی نشان میدهد. فرد دچار تاری دید یا دوبینی شده و چشم به قرمز یا سبز تغییر رنگ میدهد و حتی فرد ممکن است دید یکی از چشمهای خود را از دست بدهد. بسیاری از افراد مبتلا به اماس دچار التهاب عصب بینایی میشوند که فرد ممکن است دید خود را از دست بدهد. البته قبل از نابینایی، بیمار تغییراتی را چون تاری دید، مشاهده نقاط نورانی یا تغییراتی را در رنگ چشم خود مشاهده میکند. بافتهای اطراف چشم دردناک شده و حرکت چشمها با درد همراه میشود. بسیاری از افراد پس از چند ماه بهبود مییابند ولی عدهای به طور دائم دچار نقص بینایی میشوند.
اماس روی بخش مخچه هم اثر میگذارد که مسوول حفظ تعادل و هماهنگی حرکتی میان اندامهاست. اگر دقت کرده باشید اغلب مبتلایان به اماس در حفظ تعادل خود هنگام راه رفتن یا انجام کارهای ظریف با دستهای خود دچار مشکل هستند. افتادن اشیاء از دست و ضعف عضلانی هم از علائم آن است. در موارد شدید، فرد مبتلا کاملا فلج میشود و قادر به حرکت نخواهد بود. ضعف و گرفتگیهای عضلانی در یک یا هر دو پا و دست و نیز لرزش اندامها از سایر علائم است. برخی هم دچار سرگیجه و گاه کاهش شنوایی میشوند.
بسیاری از این بیماران دچار اختلال در حس لامسه میشوند و در اندامهای خود بیحسی و سوزنسوزنشدن دارند. این افراد در اعصاب مرتبط با اعمال غیر ارادی اندامهایی چون مثانه و رودهها دچار اختلال شده و اختیار خود را در دفع ادرار و مدفوع از دست میدهند. گاهی نیز دچار یبوست یا احتباس ادرار در مثانه میشوند. این مشکلات میتواند منجر به عفونت مثانه، کلیه یا خون شود. میان بالارفتن دمای بدن و تشدید علائم اماس ارتباط مستقیمی وجود دارد به طوری که به عنوان مثال علائم در بیماران اماسی با گرفتن دوش آب گرم یا شرکت در فعالیتهای شدید ورزشی شدت مییابد.دلیل اصلی این ارتباط مشخص نیست ولی ممکن است به دلیل کاهش قدرت انتقال پیامهای عصبی از سوی اعصاب به سمت مغز باشد. ایجاد اختلال در عملکرد شناختی همچون کاهش تمرکز، کاهش توجه، کاهش حافظه و قضاوت از جمله علائمیهستند که معمولا نامیده گرفته میشوند.
اماس، بیماری هزار چهره
اماس بیماری پیچیدهای است و به خاطر گستره علائمی که دارد بسیار سخت قابل تشخیص است و شاید تا ماهها و سالها پس از شروع علائم ناشناخته باقی بماند. علائمیکه در اماس مشاهده میشود میتواند علائم بسیاری از بیماریهای دیگر نیز باشد که همین امر کار تشخیص را دشوار میکند. به همین دلیل به شما توصیه میکنیم با مشاهده اولین علامت و تغییر در حس بینایی یا بیحسی اندامهایتان و اگر برایتان اتفاق افتاده که چیزی در دست داشتهاید که ناگهان دستتان بیحس شده و از دستتان افتاده، در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنید. از معمولترین روشهای تشخیصی بررسی کامل نمونه خون بیمار و تجزیه خون و ادرار و در کنار آن بررسی مایع نخاعی است. در روش دیگر، از شما به عنوان بیمار مشکوک به اماس، MRI میگیرند و از طریق آن از مغز و نخاع تصویربرداری میکنند تا تغییرات ایجاد شده احتمالی در مغز یا نخاع را بررسی کنند. محققان در روش دیگری از آزمایش برق فیزیولوژیکی استفاده میکنند که در آن تکانههای برقی را به اعصاب میفرستند تا واکنش و حرکت تکانهها را بررسی کنند و طبیعی بودن یا کند بودن حرکت آنها را شناسایی نمایند.
درمانهایی که نقش مسکن دارند
سالها تحقیق و بررسی و مطالعات گسترده تاکنون محققان را به درمانی قطعی برای بیماری اماس نرسانده. در واقع تمام درمانهایی که در حال حاضر در سراسر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد، راهکارهایی است که تنها علائم بیماری را کاهش میدهند و آنها را مدیریت کرده و به بهبود کیفیت زندگی بیماران اماسی کمک میکند. بیمارانی که مبتلا به انواع خفیف اماس هستند ممکن است یا اصلا به درمان نیازی نداشته باشند یا درمانهای ناچیزی در مورد آنها صورت گیرد. ولی بیمارانی که دچار انواع علائم شدید بیماری میشوند باید تحت درمانهای دارویی قرار گیرند.
کورتیکواستروئیدها، کنترل حملات شدید اماس: ازجمله نخستین داروهایی است که در بیماری اماس مورد استفاده قرار میگیرد و روی عملکرد سیستم ایمنی مانند التهاب و واکنش ایمنی بیمار اثر میگذارد. این داروها برای کنترل حملات شدید اماس کاربرد دارد که منجر به ناتوانی و دردهای جسمانی شده و بهبود فرد را تسریع میبخشد. از کورتیکواستروئیدها میتوان به پریدنیزون و متیل پریدنیزون اشاره کرد. این دسته از داروها گرفتگیهای عضلانی را کاهش میدهند.
تعدیلکننده سیستم ایمنی: اینترفرونها داروهایی هستند که تعدیلکننده سیستم ایمنی محسوب میشوند و روی عملکرد سیستم ایمنی تاثیر میگذارند و توانایی آن را در ایجاد التهاب کاهش میدهند. اینترفرونها حاملان پروتئینی هستند که توسط سلولهای سیستم ایمنی تولید میشوند و در ارتباط با یکدیگر به کار میبرند. اینترفرونها توسط بدن هم تولید میشوند که بدن از آنها برای مقابله با عفونتهای ویروسی استفاده میکند. این داروها عود علائم را تا حدود یکسوم کاهش داده و پیشرفت اماس را به تأخیر میاندازد. عوارض جانبی آن شامل علائمی چون آنفلوآنزاست که به مرور زمان از بین میرود و نیز فرد ممکن است دچار حساسیت در ناحیه تزریق شود که با مسکنها کاهش مییابد. اینترفرونها شامل انواع مختلف آلفا، بتا و گاماست و تمامی آنها توانایی تنظیم سیستم ایمنی را دارند و نقش مهمی در برابر مهاجمانی چون ویروسها ایفا میکنند.
اینترفرون بتا ـ a1 (آوونکس) هفتهای یک بار به طور عضلانی تزریق میشود. اینترفرون بتا ـ a1 (ربیف) هفتهای 3 بار به صورت زیرپوستی و اینترفرون بتا ـ b1 (بتاسرون) که هر روز به صورت زیرپوستی تزریق میشود. داروی اینترفرون بتا ـ b1 (اکستاویا) نیز در چند سال اخیر به بازار آمده است. بیمارانی که تحت تزریق آوونکس و ربیف قرار میگیرند ممکن است در آزمایشهای کبد ناهنجاریهایی را نشان دهند و تغییراتی در تعداد سلولهای خونی آنها رخ دهد که باید مرتب تحت بررسی این دو آزمایش قرار گیرند. تأثیر اینترفرونهای بتا روی غدد تیروئید هم تاثیر گذاشته و اختلال ایجاد میکند.
کاهش زمان عود بیماری: کوپاکسون (گلاتیرامر استات) ترکیبی از اسیدهای آمینه است که زمان عود علائم را تا یکسوم کاهش میدهد و مشابه ترکیب پروتئین موجود در میلین است. این دارو واکنش سیستم ایمنی را نسبت به میلین کم میکند ولی علیرغم تاثیر آن، با عوارض جانبی همراه است که میتوان به گل انداختن چهره، درد یا احساس تنگی در قفسه سینه، تپش قلب، اضطراب و کوتاهی تنفسها و تنگی در ناحیه گلو یا کهیر اشاره کرد. کوپاکسون را هر روز به صورت زیر پوستی تزریق میکنند.
آنتیبادی بر علیه بیماری: تیسابری (ناتالیزوماب) این دارو به منظور درمان عود بیماری اماس مورد استفاده قرار میگیرد. این دارو نوعی آنتیبادی محسوب میشود که به سلولهای سفید خونی متصل شده و در حرکت آنها از جریان خون به مغز و نخاع مداخله میکند. سلولهای سفید خونی در بروز آسیب سیستم عصبی در بیماری اماس نقش دارند. این دارو میزان عود علائم را تا دوسوم کاهش داده و ناتوانی بیمار را کم میکند. این دارو ماهانه و به صورت درون وریدی تزریق میشود. تنها خطری که مصرف این دارو میتواند ایجاد کند، خطر ابتلای بیمار به نوعی عفونت ویروسی مغز است که میتواند باعث مرگ و ناتوانی شدید در افراد شود و تنها تحت شرایط خاص برای بیمار تجویز میشود.
نخستین داروی خوراکی ضد اماس: گیلنیا (فینگولیمود) نخستین داروی خوراکی اماس به شمار میرود که به تازگی مورد تایید وزارت غذا و داروی آمریکا قرار گرفته است و به طور روزانه باید مصرف شود. عملکرد دقیق این دارو به درستی مشخص نیست ولی در ظاهر تعداد سلولهای سفید خونی را که روی سیستم عصبی نقش دارند، کاهش میدهد. این دارو که در قالب کپسول عرضه میشود، درمان قطعی اماس نیست بلکه تعداد حملات اماس را کاهش داده و پیشرفت ناتوانیهای ایجاد شده بر اثر اماس را کند میکند. عوارض جانبی استفاده از این دارو سردرد، آنفلوآنزا، اسهال، کمر درد، بالا رفتن آنزیمهای کبدی در خون، سرفه و مشکلات احتمالی چشمی است.
داروی خنثیکننده سیستم ایمنی: ناوانترون (میتوکسانترون) این دارو ازجمله داروهای خنثیکننده سیستم ایمنی است که در عملکرد سیستم ایمنی مداخله کرده و التهاب ایجاد شده را کاهش میدهد. ناوانترون نوعی داروی شیمیدرمانی به شمار میرود که برای درمان اماس به کار میرود و در زمان استفاده فرد را باید نسبت به عملکرد قلبی مورد بررسی قرار داد. این دارو را باید به صورت کوتاهمدت و تحت نظر پزشک مصرف کرد چرا که در طولانیمدت احتمال بروز سرطان خون را افزایش میدهد. پزشکان از این دارو برای کاهش ناتوانی عصبی و کاهش زمان عود علائم در بیماران اماسی استفاده میکند.
دارویی برای بهبود توان راه رفتن: آمپیرا (دالفامپیریدین)یکی از داروهای خوراکی جدیدی است که علائم اماس را کاهش داده و در بیمارانی که به علت از دست دادن تعادل و ضعف عضلانی قادر به راه رفتن نیستند، توانایی راه رفتن را در آنها بهبود میبخشد. با این که در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای اماس وجود ندارد ولی محققان بیوقفه در حال بررسی و مطالعه روی روشهای نوینی هستند که بتوانند سلولهای مغزی را وادار به ساخت ویلین تازه کرده یا جلوی نابودی و مرگ عصبها را بگیرند. در روش نوین و امیدبخشی که محققان روی آن کار میکنند، سعی دارند تا سلولهای پیش ماده یا بنیادین عصبی را به مغز یا نخاع پیوند بزنند تا مجدداً مناطقی از سلولها را که از دست رفتهاند، بازسازی کنند.
بیماری را تحت کنترل خود درآورید
درمانهای دارویی و تزریقی که در درمان و کاهش علائم اماس مورد استفاده قرار میگیرد روی کیفیت زندگی افراد، توانایی حرکت، سطح انرژی، عادات تغذیهای و احساسات بیماران تاثیر میگذارد. با این که هیچ یک از درمانها، درمان قطعی برای اماس به شمار نمیروند ولی شما به عنوان یک بیمار مبتلا به اماس هرگز نباید تحت تاثیر این عوامل از زندگی ناامید شوید. ابتلا به اماس آخر زندگی نیست، پس امیدوار باشید. قطعا فهمیدن این که مبتلا به اماس هستید برایتان راحت نیست و همراه با استرس و نگرانی خواهد بود. نگرانی از آیندهای که شاید بسیار مبهم باشد و پایانی تلخ داشته باشد. کنترل احساسات در چنین شرایطی دشوار است ولی شاید تنها کاری باشد که باید در آن شرایط انجام دهید. چه بخواهید و چه نخواهید، شما به این بیماری مبتلا هستید و حالا این شما هستید که باید با این زندگی کنار بیایید. حال اگر بخواهید لحظات عمرتان را با ناراحتی و کنارهگیری از دیگران بگذرانید، شرایط برایتان سختتر خواهد شد. بهترین کار مشاوره با یک متخصص و کمک خواستن از اوست تا بتوانید در این شرایط باید چه کار کنید تا زندگی عادی داشته باشید و سعی کنید روابطتان با دوستان و افرادی را که دوستشان دارید، حفظ کنید و ارتباطتان را با آنها بیشتر و عمیقتر کنید و از هر گونه فشار و استرسی خود را دور نگه دارید.
ورزش و تغذیه: انجام ورزشهای ایروبیک و هوازی که ضربان قلب و تنفس را بالا میبرد و نیز داشتن یک رژیم سالم غذایی در بهبود کیفیت شما نقش بسزایی ایفا میکند. با انجام این دو کار قوای عضلانی، میزان انرژی و کنترل مثانه و روده شما افزایش مییابد و در مقابل خستگی و احساس افسردگی در شما کاهش مییابد.
دوپینگ با انواع ویتامینها: با این که مصرف مکملهای ویتامینی تاثیری در بهبود اماس ندارد ولی تناقضی هم با آن ندارد مگر این که بیش از حد مصرف شود. ولی قبل از مصرف با پزشک مشورت کنید چرا که مصرف برخی مکملها مانند مکملهایی که باعث تقویت سیستم ایمنی میشوند اصلا به این گروه از بیماران توصیه نمیشود چرا که علائم بیماری را تشدید میکند.
ویتامین D: بسیاری از بیماران اماسی به دلیل استفاده از کورتیکواستروئیدها تراکم استخوانی کمی دارند که همین امر خطر پوکی استخوان را افزایش میدهد. ویتامین D این کمبود را جبران میکند و تراکم استخوانی را در آنها افزایش میدهد.
ویتامین E: به نظر میرسد ویتامین E به کاهش آسیب وارده ناشی از مواد اکسیدان که در فرآیند بیماری اماس دخیلاند، کمک میکند.
ویتامین A: این ویتامین، از ویتامینهای ضروری در بینایی است و در بیماران اماسی که معمولا دچار اختلالات بینایی میشوند، حائزاهمیت است و کمبود ویتامین A بدن آنها را جبران میکند.
ویتامین C: کاهش این ویتامین خطر بروز عفونتهای مجاری ادراری را افزایش میدهد و چون بیماران مبتلا به اماس معمولا دچار مشکلات مثانهای هستند و خطر عفونتهای ادراری در آنها بالاست، مصرف ویتامین C میتواند راهگشا باشد.
ویتامین B12: این ویتامین برای عملکرد سیستم عصبی و نیز سلولهای قرمز خونی موثر است. افرادی که دچار کمبود ویتامین B12 هستند علائمی همچون بیماری اماس خواهند داشت.
ندا اظهری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: