
با خروج مبارک از صحنه سیاست مصر، چه تغییری در منطقه و جایگاه ایران در خاورمیانه پیدا میشود؟
از منظر غرب، 2 جبهه در منطقه وجود دارد که جبهه اعتدال و جبهه تندرو است. جبهه اعتدال شامل کشورهایی چون اردن، مصر، عربستان و جبهه تندرو از کشورهایی چون ایران، سوریه، حماس و حزبالله لبنان تشکیل میشود. در حقیقت در منطقه خط آمریکایی و ضدآمریکایی داریم. با رفتن مبارک، خط آمریکایی شکست خورد و این امر حتی اگر عمر سلیمان بیاید که نمیآید، اتفاق میافتد. نفس برکنار شدن مبارک از ریاست جمهوری مصر و اینکه مردم مصر که از زمان فرعون برده بودند و ملتی انقلابی بهشمار نمیرفتند، حالا علیه مبارک و سیاستهای وی اقدام و حرکت کردند، شکست بزرگی برای غرب بشمار میرود. شما مشاهده کنید همزمان با تحولات مصر، در اردن سریع نخستوزیر را عوض میکنند و در الجزایر قانونی که 19 سال حکومت نظامی برقرار بود را لغو میکنند. در یمن علی عبدالله صالح، رئیسجمهور این کشور اعلام میکند در دوره آتی نامزد ریاست جمهوری نمیشود. بسیاری از کشورهای عربی از جمله عربستان، اصلاحات داخلی از جمله اعطای آزادی بیشتر به زنان و شفافسازی عملکردهای سیاسی را آغاز میکنند. اینها تماما تاثیراتی است که از انقلاب تونس و قیام مردم مصر بر این کشورها وارد شده و اگر این اتفاقات روی دهد، نقش ایران نه به عنوان نقش یک کشور بلکه به عنوان یک اندیشه و تفکر که باید در برابر استبداد و استکبار ایستاد، پررنگ میشود و خط ضدآمریکایی و مقابله با استکبار و استبداد که ایران نیز در آن تعریف شده است، پیشرفت خواهد کرد.
با رفتن مبارک و برگزاری انتخابات در ماه سپتامبر، آیا میتوانیم شاهد تغییر در روابط ایران و مصر باشیم؟
باید ببینیم که شرایط در چه مسیری پیش میرود. اگر به سمت مثبت پیش برود و تحولات در جهت مطلوب ما باشد، مسلما در روابط شاهد ارتقا خواهیم بود. در این صورت روابط سیاسی مستحکمتر خواهد شد. در حال حاضر روابط سیاسی ما با مصر در حد دفتر حافظ منافع است کمترین روابطی است که از نظر سیاسی بعد از قطع رابطه میتوان داشت. شرایط فعلی مصر چندمجهولی و مبهم است، باید منتظر گذر زمان و نتایج تحولات بود. ما برای رسیدن به نتایج تحولات نباید زیاد عجله کنیم. انقلاب تونس بسرعت و در طول 28 روز روی داد؛ اما در مصر با توجه به اهمیت این کشور و بیداری مردم از یک سو و حرکت غرب و تلاش آن در مصر از سوی دیگر نباید توقع داشت که تحولات بسرعت صورت پذیرد.
روی کارآمدن گروه اخوانالمسلمین به عنوان تاثیرگذارترین گروه اسلامی در مصر چه تاثیری در سطح روابط ایران و مصر خواهد داشت؟ در صورتی که البرادعی یا عمرو موسی روی کار بیایند، این تغییر در چه جهتی خواهد بود؟
موضوع اخوانالمسلمین قابل بررسی است؛ اما مشکل بزرگی که در مصر وجود دارد، عدم رهبری واحد است. دیدیم که در انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام رهبری انقلاب را به عهده گرفت. اخوانالمسلمین تجربه بالای 90 سال دارد؛ اما نیروی جوان و فعالی ندارد، ضمن اینکه سیاست اخوان المسلیمن تاکنون سیاستهای محافظهکارانه بوده است، یعنی در چارچوب نظام مبارزه میکردند و سیستم فکری و انقلابی براندازنده نداشتند. آنها روز اول میگفتند که با عمر سلیمان مذاکره نمیکنند؛ ولی در شرایطی که پیش آمد، رفتند و مذاکره کردند و توجیه کردند که این مذاکره برای ابلاغ سیاستها و خواستهای مردم به طرف مقابل بود. بنابراین باید شرایط را دید که آنها چگونه عمل میکنند.
البته گروه اسلامگرای اخوانالمسلمین تاکنون روابط خوبی با ایران داشته است و باید دید که در آینده چگونه عمل میکنند. آقای البرادعی در گذشته رویکرد مثبت نسبت به ایران و رویکرد منفی نسبت به رژیم صهیونیستی داشته است. روابط شخصی البرادعی و عمرو موسی با ایران خوب بود؛ اما اینکه در چارچوب نظام مصر چگونه عمل کنند، باید یکمقداری تحمل کرد. الان نمیتوان پیشبینی کرد که چه مواضعی را نسبت به ایران خواهند داشت.
افرادی که شما به آنها اشاره کردید، برای رهبری مصر مطرح هستند؛ اما باید دید آیا در آینده فردی در صحنه ظهور خواهد کرد یا خیر و آیا این فرد میتواند محور قرار بگیرد یا نه؟
با رفتن مبارک، رابطه مصر با اسرائیل را چگونه پیشبینی میکنید؟ آیا دولت مصر به پیمانهایی که با این رژیم بسته است، متعهد خواهد بود؟
میرمسعود حسینیان: با رفتن مبارک، تمام کشورهای دیگر عربی مانند یک دومینو از این حرکت تبعیت خواهند کرد و کشورهای غربی به دنبال این هستند که تحولات مصر را به نفع خودشان مدیریت کنند
در شرایط فعلی مصر هر کسی که بر سر قدرت بیاید، به ضرر اسرائیل است. مبارک 30 سال سپر بلای اسرائیل بوده و ضمن حمایت از این رژیم، امنیت آن را نیز حفظ میکرده و در خدمت اسرائیل بوده است. حالا هر کسی که به جای مبارک بیاید، تا زمانی که شرایط به حالت عادی برگردد، موقعیت اسرائیل به خطر میافتد. 40 درصد از واردات گاز اسرائیل از مصر است و اسرائیل از نظر موقعیت امنیتی در خطر میافتد. با توجه به این اوضاع، طرف فلسطینی آزادتر عمل خواهد کرد. بسته بودن مرز رفح و محدودیتهایی که مصر برای فلسطینان ایجاد کرده، به نفع اسرائیل است و اگر دولتی در مصر سر کار بیاید که این محدودیتها را رفع کند، موازنه به سمت طرف فلسطینی برمیگردد، حتی اگر عمر سلیمان هم بر سر کار بیاید، مجبور است تا حد زیادی نسبت به خواستههای مردم مصر نرمش نشان دهد و در شرایط انتقال نمیتواند جدای از خواست مردم عمل کند که این به ضرر اسرائیل است.
اینکه اخوانالمسلمین به رهبر ایران امام خامنهای میگوید و از بیاناتی که ایشان در نماز جمعه راجع به مصر فرمودند تشکر میکند، نشاندهنده نزدیکی مواضع این گروه با ایران است. آیا این مواضع اعتقادی است یا صرفا یک روش تاکتیکی است؟
در مجموع اخوانالمسلمین ریشه اسلامی دارد و مقام رهبری نیز از اول خطبه خطاب به آنها فرمودند که ما قصد دخالت در امور داخلی مصر را نداریم؛ بلکه تجربیاتی را داریم که آنها را برای شما بیان میکنیم. بنابراین اگر آنها از ایران تشکر میکنند، به این دلیل است که ایران تجربیات خود را به آنها منتقل کرده است. اخوان مسلمین گروه مسلمانی است که خواستار اجرای قوانین اسلامی است، این گروه اجرای قوانین اسلامی را در ایران دیده است و نزدیکی اهداف خود را با ایران احساس و ما را به خود نزدیک میداند.
با توجه به واکنشهای ایران بخصوص فرمایشات رهبر معظم انقلاب درخصوص تحولات مصر، واکنش آمریکا به تحولات مصر چگونه خواهد بود؟
جالب این است که آمریکا خودش در همه کارها دخالت میکند و از آن سوی دنیا به عراق و افغانستان لشکرکشی میکند، ولی ایران را به دخالت در امور سایر کشورها متهم میکند. زمانی که نماینده ویژه آمریکا در قاهره میگوید مبارک باید بماند، از سوی دیگر اوباما میگوید باید برود، این نشاندهنده اختلافات میان آمریکا و اسرائیل است. در حال حاضر برای کشورهای غربی مسلم شده است که در کشورهای عربی تحمل ملتها تمام شده است و سیستمهای حکومتی این کشورها پایدار نخواهند ماند و سرنگون خواهند شد. بنابراین آمریکاییها خواستار تغییر این حکومتها به نفع خودشان هستند، در صورتی که اسرائیلیها مخالف این نوع تغییر هستند. در تحولات مصر، آمریکا میخواهد این قضیه را به نفع خود مدیریت کند و میداند اگر آن را به نفع خود مدیریت نکند، شکست میخورد. آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند در مصر کوتاه بیایند، اتفاقی خواهد افتاد که مدنظر آنها نیست، بنابراین به هر طریق ممکن میخواهند این جریان را مدیریت کنند.
این موج فراگیری تحولات که از تونس شروع شده، چقدر میتواند در کشورهای دیگر منطقه موثر باشد؟
بستگی دارد شرایط چگونه پیش برود. با رفتن مبارک از مصر این دومینو کمکم اثرات خود را نشان خواهد داد. اگرچه تحولات در کشورهای دیگر هنوز شروع نشده؛ ولی نگرانیهای بسیاری در آنها به وجود آمده است. در بحرین که 80 درصد مردم شیعه هستند و یک حکومت سنی بر آنها حاکم است و 40 سال است که نخستوزیر این کشور تغییر نکرده است، فضا نگرانکننده است. در عربستان سعودی زنان برای رسیدن به خواستهای خود دست به تظاهرات زدند و جوانان تظاهرات کردند. آنها خواستهاند که حکومت در خدمت مردم باشد؛ انتخابات فرمایشی نباشد، ثروت به شکلی عادلانه تقسیم، مشکل بیکاری حل و حقوق بشر رعایت شود.
در فیسبوک برای راهپیمایی در کویت فراخوان شده و همه اینها هم نشاندهنده سرایت این موجی است که آغاز شده و دولتها اگر بخواهند خودشان را حفظ کنند، حتما باید یکسری اصلاحاتی را در کشورهایشان انجام بدهند.
واکنش اعراب به تحولات مصر را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بین مردم و دولتها تفکیک قائل شویم، اکثر مردم کشورهای منطقه از چنین رویدادی خوشحال هستند؛ ولی نگرانی در بین سران وابسته منطقه وجود دارد و عکسالعملهای آنها به این تحولات حکایت از میزان نگرانی دولتها دارد. در اردن نخستوزیر عوض میشود، در الجزایر حالت فوقالعاده و حکومت نظامی لغو میشود، در یمن علی عبدالله صالح از مواضع خود کوتاه میآید؛ این نشان میدهد که این کشورها نگران وضعیت خود هستند.
کتایون مافی / گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی اختصاصی خبرنگار روزنامه «جامجم» در بیروت با حسن عزالدین، عضو بلندپایه حزبالله و نماینده پارلمان لبنان مطرح شد
دکتر حسن سبحانی، استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با روزنامه«جامجم» مطرح کرد