در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شروع فعالیتهایتان از کجا و به چه صورت بود؟
سالهاست که در سینمای حرفهای فعالیت میکنم. 5 فیلم سینمایی بلند و چند سریال و تلهفیلم ساختهام. سالها پیش در سینمای تجربی فیلمهای کوتاه میساختم که بیشتر آنها در جشنوارههای داخلی و خارجی حضور داشتند. سالها دستیاری و فیلمنامهنویسی و کارهایی مربوط به امور سینما را انجام دادم. تربیتشده کانون پرورش فکری هستم. در آنجا سالها مربی موسیقی و تئاتر بودم و فیلمسازی 8 میلیمتری را در همانجا شروع کردم. اما نوشتن همیشه برایم یک دغدغه بود، به همین خاطر فیلمنامهنویسی را برای خودم یک مقوله جدی میدانم. سال 73 یا 74 بود که سریال «دومین انفجار» را با بازی مطرحترین بازیگران سینما و تلویزیون ساختم. این اولین انتقالم از سینما به تلویزیون بود. بعد از آن، چند سریال دیگر ساختم که از مهمترین آنها میتوان «راز ققنوس» و «دوباره زندگی» را نام برد. بعد نزدیک به هفت هشت تلهفیلم ساختم که از تولیدات سیمافیلم بود که از شبکه یک پخش شد. در مقام تهیهکننده هم کار کردم. مثلا فیلم «پایان راه» به کارگردانی همسرم افسانه منادی، در بخش مسابقه سال 85 حضور پیدا کرد.
در کار با تلویزیون، بیشتر به چه موضوعاتی پرداختید؟
بیشتر سعی کردم دغدغههای شخصیام را کار کنم. تلویزیون هم فضای خوبی در اختیارم گذاشت. درست است که امکانات مالی، خیلی زیاد نبود ولی چه با تهیهکنندگان مختلف و چه خودم در مقام تهیهکننده، توانستم کارهای تجربی خوبی را در تلویزیون انجام دهم. واقعیت این است که آن فیلمها را با نگاهها و احساسات تجربیام ساختم نه با جریانات سینمای حرفهای.
کار کردن در تلویزیون دشوارتر است یا سینما؟
یکی از سختیهای کار در تلویزیون این است که فیلم با تماشاگر انبوه محک میخورد، برعکس، سینما مخاطب و تماشاگر محدود دارد. من سعی کردم با توجه به روحیات و خواستههای خودم فیلم بسازم. فشارهای مالی و سختیهای دیگر هم وجود داشت اما در نهایت راضی بودم. فیلمهایی را هم که برای تلویزیون ساختم، چه در جشنوارههای ویدئویی داخلی و چه خارجی حضور پیدا کردند؛ مثلا «انتخاب» به جشنوارههای ایتالیا و کره و دیگر جشنوارهها راه پیدا کرد و انعکاس خوبی هم داشت.
فکر میکنید، توجه بیشتری که تلویزیون به ساخت تلهفیلم نشان میدهد و امکاناتی که در اختیار فیلمسازان قرار میدهد، مسیر درستی را میپیماید؟
بله، تلویزیون اتفاقا در زمینه تلهفیلم باید فعالیت گستردهتری هم داشته باشد. اما کمکم باید از تولید انبوه به کیفیت مطلوب برسد. تلهفیلم میتواند به سینما هم کمک زیادی کند. در کشورهای دیگر هم میبینیم که کارگردانهای سینما با تلویزیون همکاری میکنند، فیلمهای خوبی هم میسازند که هم اکرانهای عمومی دارند و هم پخش تلویزیون. هم در جشنوارههای سینمایی شرکت میکنند و هم در جشنوارههای فیلمهای تلویزیونی. نگاه تلویزیون به تلهفیلم باید طوری تغییر کند که به کیفیت، اهمیت بیشتری دهد. به همین خاطر باید در بخشهای مختلف از حرفهایترها استفاده کند تا بتواند این قالب را تقویت جدی کند. نه صرف این که فیلم برای آنتن داشته باشیم. حتی در ساخت تلهفیلمهای مناسبتی که ایده بسیار بجا و خوبی است، باید به کیفیت، توجه بیشتری شود.
به طور کل سینما و تلویزیون در مقایسه با هم چه ظرفیتها و چه محدودیتهایی دارند؟
سینما به دلیل داشتن مخاطب محدودتر، با تلویزیون فرق دارد. نوع ممیزی در این دو قالب، متفاوت است. چون مخاطبان تلویزیون از اقشار مختلف اجتماع حتی در دورترین نقاط کشور هستند. این که هم عقیده و ایدهات را بیان کنی و هم در چارچوب درست و معقول، آن را ارائه کنی. البته این چارچوبها باید وجود داشته باشند چون بخشی از این مقوله، تربیتی است. تلویزیون و سینما از لحاظ ساختاری و نوع نگاه متفاوت است. اما کسانی که از سینما به تلویزیون میآیند، ساختار و نوع نگاه سینمایی را به صورت ناخودآگاه با خود حمل میکنند. سالها پیش، استاد موسیقیام، آقای پرویز منصوری میگفت هر آنچه را که تا به حال یاد گرفتی، فراموش کن و کار کن. این حرف خیلی بزرگی بود. چون آدم باید از آنچه که برایش درونی شده است، استفاده کند. به همین خاطر الان نمیخواهم فقط به آنچه که آموختم، توجه کنم. میخواهم از داستانهای پیچیده و ساختارهای اغراقآمیز، دوری کنم و فیلمی بسازم که در آن به داستان زندگیهای روزمره بپردازم.
فکر میکنم برای رسیدن به این هدف، رسانه تلویزیون مناسبتر باشد، چون در ساخت تلهفیلم بحث بازگشت سرمایه مطرح نیست.
نه در سینما هم میشود چنین ایدهای را با انرژی ساخت و مخاطب جذب کرد. درست است که ممکن است مخاطب عام نداشته باشد اما مخاطب خاص دارد. مثلا «ارتباط خانوادگی» حاصل تجربه تلهفیلمهایم است که آنها را در قالب فیلم سینمایی نمایش دادهام.
آیا میتوان تلهفیلم را قالبی برای تجربه کردن در نظر گرفت تا فیلمساز بتواند از این تجربه در سینما و در ابعاد بزرگتر استفاده کند؟
مقدس: سینما به دلیل داشتن مخاطب محدودتر، با تلویزیون فرق دارد. نوع ممیزی در این دو قالب، متفاوت است. چون مخاطبان تلویزیون از اقشار مختلف اجتماع حتی در دورترین نقاط کشور هستند
تلهفیلم جایگاه خاص خودش را دارد. اصلا نباید فکر کرد که کار برای تلویزیون باید سبک و ساده باشد. مثلا یک کارگردان بزرگ ایتالیایی برای تلویزیون کار میساخت و در آن بازیگران مطرحی بازی میکردند. این فیلمها تبدیل به کارهای کلاسیک سینما شدهاند. این کارها برایم نمونه و الگو قرار گرفتهاند. باید به کیفیت بیشتر توجه شود تا ظرفیتهای تلهفیلم بالا برود. همانطور که سریالها و فیلمهای سینمایی ماندگار ساخته میشود، میتوان کاری کرد که تلهفیلمهای ماندگار هم ساخته شود.
اینکه امسال در جشنواره، بخشی را به نمایش تلهفیلم اختصاص داده اند ، اتفاق خوبی میدانید؟
برای تلهفیلم باید جشنوارهای جداگانه و مستقل در نظر گرفته شود و تلهفیلمها در سینما نمایش داده شود. این باعث میشود که حرفهایهای سینما و تلویزیون تشویق به انجام کارهای بزرگتر شوند. اما این موضوع را که تلهفیلم در کنار فیلم سینمایی نمایش داده شود، قبول ندارم. تلهفیلم باید این خاصیت را داشته باشد تا بتواند مخاطب را به صورت جداگانه به خود جذب کند و به سینما بکشاند. این اتفاقی است که در سراسر دنیا میافتد. برای این که علاقهمندی حرفهایها به این عرصه بیشتر شود، باید آزادی تلهفیلم بیشتر شود و کارشناسی بهتری روی این قالب انجام شود.
چرا تلهفیلمها نمیتوانند به اندازه فیلم سینمایی جریانساز باشند و موج ایجاد کنند؟ مثلا اگر فیلم سینمایی پرمخاطب شما «شور عشق» قرار بود در قالب تلهفیلم ساخته شود و از تلویزیون پخش شود، فکر میکنید میتوانست مخاطب گسترده داشته و اینقدر تأثیرگذار باشد؟
این تفاوت سینما با تلویزیون است. نوع برخورد مخاطب باعث میشود ژانرهای مختلف به وجود بیاید و یک فیلم سینمایی بتواند بهتر خودش را بیان کند. اما من یکی دو تا تلهفیلم داشتم که یکی دو سال پیش از تلویزیون پخش شد و هنوز سادهترین بینندهها آنها را به یاد دارند. ما میتوانیم کمک کنیم جریانسازی تلهفیلم بیشتر شود. مثلا اگر امکانات مالی بیشتر شود، تهیهکنندگان هم تمایل بیشتری برای انجام کار پیدا میکنند. مثلا خیلی از فیلمهای خارجی که به نام فیلمهای سینمایی از تلویزیون پخش میشود، در قالب تلهفیلم ساخته شدهاند.
تفاوت تلهفیلم در ایران با نمونههای خارجی در چیست؟
تلهفیلمهای خارجی به خاطر اینکه در جشنوارههای مختلف حضور پیدا میکنند و رقابت بین فیلمسازان شدید است، کیفیت بالاتری دارند و مهمترین مشخصه آنها این است که سادهانگاری در آنها جایی ندارد. وقتی فیلمساز و تهیهکننده خوب در کنار کارشناسان معتبر و نظارت درست قرار میگیرند، نتیجه خیلی خوب از آب در میآید.
در حال حاضر عملکرد تلویزیون در برخورد با تلهفیلمها را چطور ارزیابی میکنید؟
در مجموع فکر میکنم تلویزیون در مسیر خوبی برای تقویت تلهفیلمها قرار دارد. تعداد پخش تلهفیلمها و بهایی که برای تلهفیلم قائل هستند، قابل تحسین است. ضمن این که لازم است کیفیت کارها بالاتر برود. علاقهمندی تلویزیون برای ادامه این مسیر را میبینم و فکر میکنم اگر از این مقوله ساده رد نشوند، به نتایج خوبی منتهی میشود.
فیلم «ارتباط خانوادگی» را از ابتدا به صورت تلهفیلم کار کردید یا برای سینما برنامهریزی شده بود؟
«ارتباط خانوادگی» دغدغهای بود که باید به تصویر کشیده میشد. این دغدغه از زمانی در ذهن من بود که فیلم «داستان توکیو» را دیدم. از همان موقع خیلی تمایل داشتم این فیلم را بسازم. فیلمنامهاش را خانم منادی نوشت و پروانه ساخت فیلم را برای این که فیلم سینمایی شود، گرفتیم. از آنجا که سرمایهگذاران خصوصی میگفتند این جور فیلمها مخاطب جذب نمیکنند، تمایل چندانی برای تولید این فیلم نداشتند. تصمیم گرفتم منتظر بمانم تا خودم بتوانم تهیهکنندگی کار را بر عهده بگیرم. اما با دیداری که با یکی از دوستان در سیمافیلم داشتم، به پیشنهاد او فیلم را به سیمافیلم ارائه دادم. بعد از آنچه از نظر بودجه و چه جنبههای دیگری مثل کیفیت کار، تا جایی که ممکن بود کمک و حمایت کردند. من هم سعی کردم با تمام تلاشم، از تمام امکانات و تواناییها استفاده کنم. در واقع فیلم از نظر نوع نگاه و ساختار ـ و با توجه به این که پروانه ساخت هم داشت ـ سینمایی بود که در قالب تلهفیلم و با بودجه تلهفیلم ساخته شد.
در ساخت این تلهفیلم چه مشکلاتی را متحمل شدید؟
ساخت یک تلهفیلم باید حدود 20 یا 25 روز طول بکشد ولی ما برای ساخت «ارتباط خانوادگی» خیلی بیشتر از اینها وقت گذاشتیم. فیلم 40 لوکیشن دارد که بعضیها خارج از تهران هستند. برخلاف «داستان توکیو»، دوربین را ثابت نگه نداشتم. میخواستم رها باشد و جنبوجوش و تحرک داشته باشد. پیدا کردن دو بازیگر ژاپنی خیلی گرفتارمان کرد. این دو با اسم همان دو کاراکتری که در «داستان توکیو» هستند، حضور دارند تا ادای دینی به آن فیلم باشد.
در نهایت از «ارتباط خانوادگی» راضی هستید؟
قضاوت اصلی را بر عهده بیننده میگذارم. اما فکر میکنم حسی که میخواستم بیان کنم، در فیلم جاری است.
فکرمیکنید امسالدرچه رشتههایی شانس برنده شدن جایزه را داشته باشید؟
امسال فیلم در کنار فیلمهای خیلی خوبی از فیلمسازان برتر و برجسته قرار گرفته است که باعث خوشحالیام است. اما برایم مهمتر و لذتبخشتر این است که مخاطبم از فیلم راضی باشد. اما احساسم میگوید در زمینههایی غیر از کارگردانی، شانس گرفتن جایزه را داریم.
مسیری که در آن قرار دارید، ساختن فیلمهایی با قواعد «ارتباط خانوادگی» برایتان جذاب است و دوست دارید آن را ادامه دهید یا خیر؟
بله این مسیر قبلا هم در ذهنم وجود داشت، اما به خاطر شرایطی که سینمای حرفهای داشت، نتوانستم آن را دنبال کنم. اینجاست که از دوستان ممنونم که کمک کردند که دغدغهام را فیلم کنم.
شروینه شجری کهن / جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد