واقعیت این است که جاذبه پلاستیکهای گیاه بنیان برای مصرفکنندگان متمایل به عقاید و افکار سبز محور به واسطه خاستگاه تجدیدپذیر چنین محصولاتی است، اما فرآیند تهیه و تولید این فرآوردهها مستلزم تحمل هزینههای زیست محیطی است که در مقام مقایسه از آنچه ظاهرشان نشان میدهد از رنگ سبز کمرنگتری برخوردارند.
محققانی که در این خصوص تحقیق کردهاند معتقدند دغدغه اصلی ما این است که محصولات مشتق شده از گیاهان بر روی خودشان مهر و علامتی سبز دارند ولی وجود این مهر سبز فقط به خاطر آن است که از منبعی مثل زیست توده (بایومس) مشتق شده اند و درست نیست که آنها را پایدار و زیست محیطی در نظر گرفت.
به بیان دیگر صرف این که چنین محصولاتی منشأ گیاهی دارند به معنای سبز بودن شان نیست. این پژوهش جالب توجه که نتایج آن در ژورنال تخصصی علم و فناوری زیست محیطی منتشر شده است، اثر کامل و اسم محصولات پلاستیکی شرکتهای مختلف را تعقیب میکنند. این تکنیک در واقع ردپای فرآیند را برای 10 نوع مختلف از اثرات زیست محیطی مورد ملاحظه قرار میدهد که طیف کاملی از پتانسیل گرمایش جهانی برای رهاسازی ترکیبات سرطانزای انسانی گرفته تا دود و دریاچههای خفه شده از جلبک یا همان معضل انباشتگی خوراکه آب را شامل میشود.
در این میان و برای پلاستیکهای زیستی، کار رهگیری و تعقیب اثرات زیست محیطی ـ جدا از سایر موارد ـ موضوعاتی از جمله پیامدهای زیست محیطی ترکیبات شیمیایی و انرژی مورد نیاز برای رشد ذرت، سویا یا چغندر قند را هم شامل میشود که غالبا مصالح اصلی تولید پلاستیکهای گیاهی به شمار میروند.
در مورد پلاستیکهای نفت محور یا پلاستیکهای استاندارد تحقیق آنالیزهای مربوطه شامل اثرات زیست محیطی استخراج و پالایش نفت میشدند. محققان با دنبال کردن مسیرهای مربوطه دریافتند در حالی که تولید پلاستیکهای زیستی نیازمند سوخت فسیلی کمتری است و اثر کمتری نیز بر گرمایش جهانی دارد، اما آنها از اثرات بیشتری برای موارد مهمی همچون انباشتگی خوراکه آب، سمیت اکولوژیکی و تولید ترکیبات سرطانزای انسانی برخوردارند.
پلاستیکهای زیستی از فرآیندهای دوستدار محیط زیست پیروی نمیکند و در نتیجه برخی از این محصولات ردپای زیست محیطی بیشتری نسبت
به همتایان نفتی خود دارند
اما این اثرات زیانبار از کجا ناشی میشوند؟ محققان میگویند این اثرات تا حدود زیادی ناشی از مصرف کودهای شیمیایی، کاربرد آفت کشها و تبدیل اراضی برای عرصههای کشاورزی میشوند که باید فرآیندسازی و تبدیل مواد اولیه زیستی برای تولید پلاستیکها را نیز به این فهرست بدنام اضافه کرد. با این اوصاف محققان نمیخواهند مردم دید بدی نسبت به پلیمرهای زیستی پیدا کنند و یا از آنها دوری کنند؛ بلکه مسأله اصلی آن است که مشکلاتی درباره این فرآوردهها وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد. در همین رابطه تحقیقات زیادی با رویکرد ایجاد پلیمرهای زیستی براساس مواد اولیه غیر گیاهی ـ مثلا بدون ذرت ـ وجود دارند که به دنبال کاهش دادن این اثرات ناگوار هستند. به عنوان نمونه محققان دانشگاه کارنگی ملون که تا کنون پیشروی تحقیقات و عملکردهای زیست محیطی قابل توجهی بودهاند با این نظر که استفاده از منابع سلولزی زیست تودهای همچون ساقه ذرت، گیاهان علفی، یا بخشهای گیاهان خشبی گزینههای بهتری برای تولید فرآوردههای گیاه بنیان همچون پلاستیکهای زیستی خواهند بود موافق هستند. آنها پیشنهاد میکنند اگر به جای استفاده از ماده اولیهای همچون ذرت به سمت استفاده از مصالح سلولزی حرکت کنیم، کاهش فوری اثرات زیست محیطی را در پی خواهد داشت. چرا که حجم بالایی از این مصالح سلولزی از حجم اندکی از مواد شیمیایی استفاده میکنند و در نتیجه کسب عملکرد و راندمان بالاتری را برای ما به دنبال خواهد داشت.
البته مشکلات زیست محیطی تهیه و تولید پلاستیکهای زیستی به همین جا ختم نمیشود و به اعتقاد محققان موضوع پلاستیکهای زیست بنیان با یک مانع یا جاده سربالایی دشوار روبهروست، چرا که آنها باید با حریف خود یعنی نفت مقابله کنند که از یک فرآیند خطی شکل قابل توجهی در مسیر تولیدش تبعیت میکند. به عبارتی دیگر، مسیر درآوردن نفت از زمین به سوی یک ماده اولیه به طرز حیرتآوری با یک فرآیند کارآمد روبهروست و حال اگر این ماده اولیه نفتی را به طرز بسیار کارمدی به پلیمر تبدیل کنیم، با ترکیبی مواجه میشویم که به نوبه خود میتواند ردپای زیست محیطی بسیار پایینی را ارائه کند. البته بهرغم کامل بودن موارد تحقیق و آنالیزهای مربوطه، محققان از وجود محدودیت مهمی در مسیر تحقیقات ابراز ناخشنودی میکنند. به عنوان نمونه مقایسههای صورت گرفته شامل اثرات نسبی موارد مصرف شدنی و دفع شده نمیشود، چون که دادههای ضروری برای این محاسبات قابل دسترس نیستند. این مشکل به معنای آن است که نه پلاستیکهای زیستی برای تجزیه پذیر بودن و نه انواع مشخصی از پلاستیکهای نفتی برای سهولت بازیافتپذیری از اعتبار کافی برخوردارند. چنین وضعیتی میتواند به طرز جدی و مؤثری رتبهبندی این پلیمرها را تغییر دهد.
مثلا طبق تحقیقات گروه، پلی پروپیلن با داشتن حداقل اثر دوره عمر یا چرخه دوام در صدر فهرست مواد قرار دارد. این ترکیب در طیف گستردهای از محصولات پلاستیکی از جمله منسوجات و اشیایی با کارکرد و دوام متوسط مثل ادوات کنترل از راه دور، لولههای بزرگ پلاستیکی یا صندلیها استفاده میشود. در مرتبه بعدی پلیاتیلن پر چگال و پلیاتیلن کم چگال مکانهای دوم و سوم رتبه بندی پلیمرها را به خود اختصاص میدهند. این پلیمرها استفاده گستردهای در بطریهای پلاستیکی و کیسهها دارند. اختصاص ردههای اول فهرست به این قبیل پلیمرها در حالی است که پلیمر زیستی موسوم به پلی هیدروکسی آلکانوت در مرتبه بعدی آنها قرار میگیرد و البته دو پلیمر معروف و فراگیر یعنی پلی وینیل کلراید (PVC) و پلیاتیلن ترپتالات (PET) در آخر این رتبهبندی جا خوش کردهاند.
با این اوصاف محققان معتقدند این رتبهبندیها به لحاظ ارزش اسمی محدودیتهای خودشان را دارند. به عبارتی این رتبهبندیها وزنه هر اثر زیست محیطی را به صورت یکسانی مورد سنجش قرار دادهاند، در حالی که تولیدکنندگان یا مصرفکنندگان مختلف ممکن است هرکدام به لحاظ این که چه چیز از بیشترین اهمیت برخوردار است اولویتهای متفاوتی داشته باشند. مثلا پتانسیل گرمایش جهانی یا آزاد سازی مواد سمی دو موضوع مختلفی است که برای افراد مختلف درجه اهمیت متفاوتی دارند و در نهایت این مردم هستند که بسته به نحوه سنجش وزن هر کفه ترازو در خصوص محیط زیست و زندگی و آینده تصمیمگیری میکنند.
مترجم: حوریه هادی
منابع: Newscientist
Discovery / Planet Green
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: