در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شخصیت اصلی فیلم یک نظامی فرانسوی کمتجربه و جوان به نام پریه است که گمان میکند رفتارهای خشونتآمیز این دسته نظامی علیه مردم الجزایر رفتاری نادرست است. او در ابتدای فیلم، تمام تلاش خود را به کار میبندد تا جلوی تعدادی از این رفتارهای غیرانسانی را بگیرد. اما مسأله این است که ذات مفاهیمی چون استعمار، استثمار و سلطهطلبی با خشونت آمیخته است. بنابراین، در پایان فیلم، اتفاقا خود پریه به خشن ترین نظامی استعمارگر فرانسوی تبدیل میشود.
از ویژگیهای برجستهای که فیلم «دشمنان نزدیک» دارد این است که توانسته فضاسازی درستی را از فضای فکری و روحی که نظامیان فرانسوی در آن نفس میکشند ارائه دهد. آنان مدام نسبت به الجزایریها خشونت میورزند و شدت این خشونت بیشتر و بیشتر میشود. اما هرچه فیلم جلوتر میرود و هرچه آنان به رفتارهای ظالمانه خود شدت بیشتری میدهند ترس بیشتری در وجودشان سایه افکن میشود. آنان در هر لحظه گمان میکنند که یک نظامی الجزایری در پشت تخته سنگی در کوه به کمینشان نشسته است تا جانشان را بگیرد. هر چه بیشتر شکنجه میدهند و آزار و اذیت میکنند ترسشان از عمق انتقام به حق انقلابیون الجزایری بیشتر میشود. حضور نامحسوس الجزایریهای زخم خورده و ستم دیده هرلحظه بیشتر میشود و سربازان فرانسوی نمیدانند که از این سایههای مخوف و این هراسهای درمانناپذیر به کجا پناه ببرند. بتدریج رفتارهای خشونتآمیز آنها به حدی میرسد که به مرز جنون نزدیک میشود و حتی به خودزنی و خودکشی نیز میانجامد. تناقضی که در مکان فیلمبرداری هم اعمال شده به این حس عذاب از هراس هرلحظه کشته شدن بیشتر میافزاید. فیلم در میانه مناطق کوهستانی کشور مراکش فیلمبرداری شده است. اما این مناطق وسیع و گسترده در عین حال به شکلی به تصویر کشیده شده که حسی از تنگنا را هم برای سربازان فرانسوی القا میکند. آنها در این فضا انگار در زندانی تنگ و تاریک هستندکه یارای فرار و رهایی از آن را ندارند؛ زندانی که شایسته آن هستند. چراکه عمله ظلم سیاستهای استعماری حکومتهای خود شدهاند.
در فیلم «دشمنان نزدیک» خشونتورزی سربازان فرانسوی به شکلی تأثیرگذار به نمایش درآمده است؛ گلوهای بریده شده، جسدهای سوراخ سوراخ شده از گلوله، بدنهای رنجور شکنجه دیده و تکانهای عصبی اندامهایی که برق به آنها وصل میشود، عمق تباهیهایی را که سربازان فرانسوی در آن غرق شدهاند به نمایش میگذارد. اوج این فجایع جایی است که این نظامیان مستأصل شده از انقلابیون جسور و شجاع الجزایری، مردان و زنان و کودکان روستایی بیگناه را به گلوله میبندند.
بد نیست که تصاویر سینمایی را که از شکنجه انقلابیون الجزایری توسط ارتشیان استعمارگر فرانسوی در فیلم «دشمنان نزدیک» میبینیم، در کنار مدرک مستند جدید دیگری قرار دهیم. این مدرک، کتابی است که مرنیه ازرق، استاد دانشگاه الجزایر و استاد مهمان دانشگاه سوربن درباره همین شکنجهها نوشته و سال 2008 منتشر کرده است. پدر این استاد دانشگاه که آزادیخواه بوده و مبارزات گستردهای را علیه استعمار فرانسه در دهه 50 میلادی انجام داده از جمله کسانی است که توسط سربازان فرانسوی به بدترین شکل مورد شکنجه قرار گرفته است. خانم ازرق در مصاحبهای درباره کتابش گفته است: «به اعتقاد من شکنجهای که فرانسویها متوجه افراد مقاومت الجزایری میکردند، راهی برای جلوگیری از سقوط استعمار فرانسه بر الجزایر و ممانعت از رسیدن به استقلال محسوب میشده است. فرانسویهای آن دوران شکنجه علیه مردم مستعمره خود را عملی نابخشودنی حس نمیکردند، بلکه بر عکس گمان میکردند، رفتاری کاملا موجه برای جلوگیری از کاسته شدن قدرت سیاسی و کوچکتر شدن نقشه جغرافیایی مستعمراتشان است. قدرت استعمار فرانسه پس از سال 1870 رو به افول نهاد و این موضوع باعث شد تا دولتهای وقت فرانسه برای جلوگیری از سقوط کشورهای تحت استعمار دست به وحشیانهترین رفتارها بزنند. بهگونهای که در جریان جنگ جهانی دوم یکی از دلایل همکاریشان با آلمان نازی و تسلیم شدن دولتشان به دولت نازی حفظ مستعمرات فرانسه مطرح شد. ازرق از بحثهایش درباره انقلاب الجزایر در این کتاب نتیجه میگیرد که مقاومت مردم الجزایر که در انقلاب به کشته شدن یک میلیون الجزایری برای رسیدن به استقلال منجر و به جمعه سیاه معروف شد، الگوی بسیار مناسبی برای کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین قرار گرفته است.
از نکات جالب توجه دیگر فیلم «دشمنان نزدیک» این است که کارگردان این فیلم، فلورنت امیلیو سیری در زمان تحصیل خود در دانشگاه سوربن پاریس هنرجوی اریک رومر بوده است. اریک رومر هم یکی از کارگردانان جریان معروف به موج نوی فرانسه است یعنی همان جریانی که مقابل سینمای بولوار فرانسه ایستاد و نوعی دیگر از سینما را معرفی کرد. با همان منتقدان معروف نشریه کایه دوسینمایش که آندره بازن سردبیر آن بود. کسانی چون ژان لوک گدار، فرانسوا تروفو، کلود شابرول، ژاک ریوت و البته اریک رومر...
پایان فیلم «دشمنان نزدیک» پایان تأثیرگذاری است: تریه، بانشاط، در حال گشت زدن در مناطق بکری از سرزمین الجزایر است که صدایی میشنود و میترسد. چون گمان میکند که باز هم گروهی انقلابی الجزایری به کمینش نشستهاند. با بیرونآمدن گرازی از کمینگاه لحظهای خیالش راحت میشود، اما ناگهان تیری با صدای تشدید شده سینهاش را میشکافد و غافلگیرش میکند. در تصویری فلو آدمهایی را میبینیم که به تریه نزدیک میشوند. از نقطه دید تریه اینسرتهایی از قنداق چند اسلحه را میبینیم و درنهایت چهره خشمگین پسرکی الجزایری که تریه روزگاری او را از مرگ نجات داده بود. حالا تریه لحظهای قبل از مرگش میفهمد که چه خطاهای بزرگی مرتکب شده است. چه خطاهایی که به کیفر آن، نوجوانی که قبلا خود تریه جانش را نجات داده بود، اکنون اسلحه به دست گرفته و جان تریه را میگیرد. تریه بیگمان لایق چنین مرگی است و لایق آن چشمان خشمناک همین پسرک است که اکنون از خشم و عصبانیت نسبت به تریه و همرزمان شکنجهگرش لبریز است.
محمد هاشمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: