گفت‌وگو با بهزاد عبدی ، آهنگساز اپرای عاشورا

موسیقی ایرانی قابلیت داستانگویی دارد

همه چیز از یک اتفاق شروع شد ، بهروز غریب‌پور با آهنگسازی روبه‌رو شد که با نیت ساخت اپرای عاشورا به تحصیل در رشته آهنگسازی در اکراین پرداخته بود.
کد خبر: ۳۷۸۹۵۴

بهزاد عبدی چون علاقه شدیدی به مراسم آئینی تعزیه داشت، ساخت موسیقی اپرای عروسکی عاشورای غریب‌پور را پذیرفت.

او این اثر را با بهره‌گیری از ردیف‌ها و دستگاه‌های موسیقی ایرانی و حفظ چارچوب‌های تعزیه نوشت و با ارکستر سمفونیک اکراین اجرا و ضبط کرد.

این اثر عروسکی 2 سال پیش با گروه نمایشی آران در تهران به صحنه رفت و به دنبال آن در برخی کشورها نیز اجرا گردید. این اپرا این روزها نیز در تالار فردوسی در حال اجراست.

با توجه به این‌که اپرای عاشورا بعد از 2 سال در تهران دوباره به صحنه رفته، آیا موسیقی آن با تغییراتی همراه شده است؟

در موسیقی هیچ تغییری ایجاد نشده است.

این اثر توسط ارکستر اکراین ضبط شده اما شنیده شده که گویا قرار بوده که در ایران با ارکستر زهی پارسیان اجرا شود؟

من در اکراین بودم که از انجمن موسیقی تماس گرفتند که ارکستر پارسیان قصد اجرای این اثر را به همراه قطعه‌ای دیگر دارد. آنان از من خواستند تا بخش‌هایی از موسیقی که کنش آوازی در آن قوی‌تر از کنش‌های صحنه‌ای هست، تقویت شود تا بتوان آن را مثل سوییت آوازی اجرا کرد. البته من بعد از آن دیگر در جریان کار قرار نداشتم تا شنیدم که اجرایش به کلی منتفی شده است.

در نوشتن این اثر چقدر وامدار موسیقی تعزیه هستید؟

من روی تعزیه سال‌ها کار و منابع زیادی را مطالعه کرده بودم. تعزیه‌های زیادی را دیده و موسیقی‌شان را شنیده بودم. تمام تلاشم در نوشتن اپرای عاشورا به نوعی استفاده از فضای تعزیه بود نه استفاده مستقیم از آن. من فضای موسیقایی تعزیه را گرفتم نه موسیقی تعزیه.

با توجه به اجرای این کار در کشورهای دیگر، چه استقبالی از آن شده است؟

من به عنوان آهنگساز این اپرا، هرگز برای اجرای اپرا به کشورهای دیگر دعوت نشدم، اما دوستانی که دیده‌اند و بوده‌اند و خود بهروز غریب‌پور تاکید کردند که کار به نحوی شایسته دیده شد و مورد استقبال خیلی‌ها قرار گرفته است.

این موسیقی در کشورهای دیگر چقدر می‌توانست بدون حضور عروسک‌های نمایش بازگو کننده روایت باشد؛ با توجه به این‌که نمادها و نشانه‌های به کار رفته در موسیقی کاملا ایرانی است؟

این اثر یک اپرا است. می‌دانید فرم‌های موسیقی متنوعی چون سمفونی، باله، اپرا و... بدیهی است که اپرا اگرچه با نمایش همراه می‌شود، اما یکی از فرم‌های موسیقی است. چه بسا آهنگسازانی باشند که چندین اپرا داشته باشند که هنوز اجرا نشده‌اند، مانند همین اپرای «مانی و مانا» استاد دهلوی که فقط ضبط شده است. کارگردان، اپرا را که یک اثر موسیقی ـ نمایشی است، انتخاب می‌کند و با سلیقه و خواسته خود روی صحنه می‌برد. در ایران چون سال‌ها از اپرا خبری نبوده است، بهروز غریب‌پور مانند همیشه دست به کاری بزرگ زده و این فرم موسیقی را احیا کرده است. با توجه به شناخت کم و هزینه بالای اجرای اپرای زنده، ایشان تصمیم گرفت این کار را به صورت عروسکی روی صحنه ببرد.

به هر حال این اثر به‌واسطه نمایشی بودنش اگر بخواهد تنها به صورت موسیقایی اجرا شود، باید بخش‌های صحنه‌ای آن اندکی تغییر کند؛ مانند تمام اپراهای بزرگ دنیا که گاهی اجرای موسیقی آن را شاهد هستیم.

این که موسیقی چقدر می‌توانست بازگوکننده روایت باشد باید گفت که موسیقی به تنهایی به واسطه این که خود اپراست و دراماتیک، طبیعی است که اثر خود را خواهد داشت. البته من خود شاهد اثر آن‌ روی کسانی که می‌شنوند و معنای آن را درمی‌یابند بوده‌ام، اما طبیعی است که کارگردان همواره تلاش می‌کند که صداها به گوش برسند.

آیا این اپرا را یک اثر جهانی می‌دانید؟

عبدی: اپرای عاشورا به‌واسطه نمایشی بودنش اگر بخواهد تنها به صورت موسیقایی‌اجرا شود‌ باید بخش‌های صحنه‌ای آن اندکی تغییر کند‌ مانند تمام اپراهای بزرگ دنیا که گاهی شاهد اجرای موسیقی آن هستیم

اگر منظور شما از جهانی بودن اجرای آن است، من در ارکستراسیون تمام تلاشم را کرده‌ام که از سازهای کلاسیک استفاده کنم تا قابل اجرا با تمام ارکسترهای دنیا باشد. همچنین فواصل موسیقی در این اثر برای اجرا با ارکسترهای بزرگ، رعایت شده است،هر چند خوانندگان با فواصل آوازی ایرانی می‌خوانند. البته این را هم اضافه کنم که حتی اگر یک خواننده کلاسیک آن را به شیوه کلاسیک اجرا کند، روح موسیقی ایرانی در تمام اثر جاری است.

فکر می‌کنید استقبال خوب از این اثر در دیگر کشورها به خاطر موسیقی آن است یا بخش‌های نمایشی‌اش؟

طبیعی است که وقتی بحث اپرا را پیش می‌کشیم به شرطی که روی صحنه برود، اثر آن بیشتر از موسیقی به‌تنهایی است. چون مردم عادت دارند که موسیقی را ببینند تا بشنوند و خود صحنه‌ها را در ذهن مجسم کنند.

در این کار بیشتر موسیقی غالب است یا نمایش؟

اگر کارگردان، اپرا را به نحوی شایسته روی صحنه ببرد، دیگر این سوال معنی ندارد که موسیقی غالب است یا نمایش. صحنه و موسیقی به نحوی در هم تنیده خواهند شد که نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد. مانند این که بپرسیم در اجرای فلان کارگردان از «هملت» متن غالب است یا کارگردانی؟ طبیعی است اگر کارگردان کار را درست انجام داده باشد، شما از تمام اجرا لذت خواهید برد. چرا که اجرا درک کارگردان از متن است. شاید این اپرا به‌گونه‌ای دیگر اجرا شود و برداشتی دیگر به مخاطب منتقل کند.

یادآوری این نکته را ضروری می‌دانم که اپرا، موسیقی برای نمایش نیست، اپرا خود نمایش است.

اپرا چقدر می‌تواند مبتنی بر موسیقی دستگاهی باشد؟

در اپرای عاشورا و مولوی تمام تلاش من در نوشتن آن بهره‌گیری از ردیف‌ها و دستگاه‌های ایرانی بوده است. تمام تلاش بر این بود که نشان دهیم موسیقی ایرانی بسیار قابلیت نمایشی شدن و داستان‌گویی را دارد. به نظر من مسوولان محترم می‌توانند همین اپرای عاشورا را به صورت زنده به اجرا در بیاورند. البته صحبت‌هایی با استاد غریب‌پور در این زمینه شده بود و ایشان هم اعلام آمادگی کرده بودند که امیدوارم این اتفاق بزرگ بیفتد.

با توجه به این‌که اپرای عاشورا مناسبتی است چه نظری درخصوص موسیقی سفارشی و مناسبتی دارید؟

اصولا هنر برای ارائه شدن باید با سفارش همراه باشد. حال این سفارش دولتی باشد یا شخصی وگرنه آثار او در دخمه می‌مانند و خاک می‌خورند. با توجه به هزینه بسیار بالای آثار سمفونیک طبیعی است که آثار به سمت سفارش‌های دولتی می‌روند و طبیعی است که باید در آن سفارش‌ها، ملاحظات سفارش‌دهنده لحاظ شود و ممکن است که به سمتی برود که مخالف یا موافقان خودش را داشته باشد، اما برای این‌که موسیقی کشور در حوزه آثار سمفونیک به غنای بیشتری برسد، خوب است گاهی سفارشات دولتی به سوی آثاری جدا از مناسبات خاص برود مثلا یک سمفونی بدون در نظر گرفتن هیچ مناسبتی یا حداقل مناسبات مرسوم. مثلا این که انجمن موسیقی سفارش اثر سمفونیک نوروز را به استاد احمد پژمان داده، حرکتی بسیار پسندیده است که می‌تواند ادامه‌دار باشد.

آثار مناسبتی طبیعی است که برای مناسباتی خاص تولید می‌شوند و جنبه‌ای مصرفی دارند اما اگر آن اثر مناسبتی درست نوشته شود از این حالت بیرون خواهد آمد و با ارکسترهای مختلف به اجرا در خواهند آمد. مثال بسیار خوب آن آثار شوستاکویچ است که در زمان خود به‌گونه‌ای مناسبتی اما از لحاظ آهنگسازی بسیار غنی هستند و تا به امروز بدون در نظر گرفتن مناسبت آن اثر اجرا می‌شوند.

موضع گرفتن دوستان هنرمند در مورد آثار سفارشی به هیچ‌وجه به نفع هنر نیست و باید آن را به‌گونه‌ای ساخت که خوب دیده شود.

به نظر شما موسیقی مناسبتی چقدر ضروری است؟

اگر هنرمندان خوب ما دست از نوشتن آثار خوب مناسبتی بردارند کار دست نااهلانی می‌افتد که بویی از هنر حرفه‌ای نبرده‌اند، چون به هر حال آن اثر باید تولید شود که متاسفانه کم‌آگاهی بعضی از مسوولان نسبت به موسیقی و اصول و قواعد درست آن، آثار بسیار نازلی تولید می‌شوند که نه در سطح موسیقی کشور هستند و نه در سطح آن مناسبت خاص.

امیرسعید بورنگ 
جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها