در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سالها بعد، یعنی وقتی قلم دست گرفتم و شدم روزنامهنگار تا بنویسم، همچنان با شنیدن نام لاکپشت، ناخودآگاه تصویر آن موجود کوچک سبز میان زمین و آسمان یادم میافتاد، حتی وقتی سال گذشته هزاران لاک پشت و پرنده مهاجر در دریاچه پریشان سوختند، حتی وقتی بوی گوشت سوختهشان را در دریاچه حس کردم و گریه خبرنگاران دوستدار محیط زیست را از زنده زنده سوختن لاکپشتها دیدم، باز هم ناخواسته یاد همان عکس و آن دو تا چشم سپید نگران میافتادم.
دیروز هم وقتی ماجرای مرگ لاکپشتهای بازمانده تالاب پریشان به دلیل سقوط در گندابهای بستر خشکیده دریاچه در خبرگزاریها منتشر شد، باز همان تصویر از ذهنم گذشت و به خیالم رسید که اینها همان لاکپشتهایی هستند که هوس پرواز نکرده بودند تا دهانشان را باز کنند و از آسمان بیفتند، جرم آنها فقط این بود که سالها پیش، سر از تخم بیرون آورده بودند و میخواستند جایی دور از دید آدمها، میان نیهای دریاچه زندگی کنند، بی آن که بدانند مرگشان برای آدمها از زنده بودنشان بهتر است و همان آدمهایی که سالها پیش عکسشان را در کتابهای درسیشان دیده بودند و بعدها زیستگاهشان را به آتش کشیدند و همنوعانشان را سوزاندند، امروز از شنیدن خبر غرق شدنشان در لجن فقط لبخند میزنند و سر تکان میدهند. حالا فقط دلم میخواهد ماجرای کتاب فارسی آن سالها تکرار شود و مرغابیهایی بیایند و لاکپشتها را با خود به آسمان ببرند و در دریاچهای دور و آبی فرود بیایند، لاکپشتها هم، بعد از این دو دهه حتما یاد گرفتهاند دهانشان را بیموقع باز نکنند و اگر هم نیاموخته باشند، سقوط از آسمان و شکستن لاکشان، لابد از خفه شدن در گل یا زنده زنده میان آتش کباب شدن برایشان بهتر است.
مریم یوشیزاده
گروه جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر