در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
انتشار مقاله گس در روزهایی صورت گرفت که پلیس بریتانیا تظاهرات دانشجویان معترض را در خیابانهای لندن با خشونت سرکوب میکرد.
پس از رسانهای شدن این یادداشت که با اعتراضات گستردهای در ایران همراه بود، دولت انگلیس از اقدام سفیر خود در تهران حمایت کرد. آلیستر برت، معاون خاورمیانه وزیر امور خارجه انگلیس با حمایت از سایمون گس درخصوص مطلبی که وی علیه ایران در وبسایت وزارت خارجه انگلیس منتشر کرده بود، گفت اقدامات مهمی که توسط سفیر انگلیس در تهران انجام میگیرد از حمایت کامل دولت انگلیس برخوردار است.
اعلام حمایت دولت انگلیس از اقدام سفیر این کشور در تهران در حالی صورت میگیرد که انتشار این یادداشت ـ که پس از 3 روز روی خروجی سایت سفارت بریتانیا قرار گرفت ـ دوری جدید از تنش را در روابط نه چندان دوستانه 2 کشور رقم زد.
اقدامات اعتراضی ایران
پس از رسانهای شدن اقدام سایمون گس و در اعتراض به برخوردهای خشونتآمیز پلیس انگلیس با تجمعات اعتراضآمیز دانشجویان و اقدام خلاف عرف دیپلماتیک در درج این مقاله وی به وزارت امور خارجه ایران احضار و مراتب اعتراض رسمی دولت ایران به این اقدام خلاف عرف دیپلماتیک و غیرمتعارف و خارج از رسالت یک سفیر به او ابلاغ شد.
البته موضع اخیر سفیر انگلیس فقط از سوی مقامات ایرانی گستاخانه و مداخلهجویانه تعبیر نشد، بلکه این اقدام او با واکنشها و اعتراضات گروهها و اقشار مختلف مردم نیز همراه بوده است؛ تجمع دانشجویان در مقابل سفارت انگلیس از جمله این اعتراضات بود.
پس از آن نیز دامنه اعتراضات به راهروهای مجلس کشیده شد. علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در بیانیهای، یادداشت سفیر بریتانیا را گستاخانه و مداخلهجویانه توصیف کرد و گفت که به نظر میرسد ماموریت سایمون گس در تهران به جای تنظیم روابط دوجانبه تخریب روابط است، چرا که اظهارات وی نشاندهنده این واقعیت است که او باید ادب سفیر بودن را بیاموزد.
کاظم جلالی، سخنگوی این کمیسیون نیز اعلام کرد که با توجه به گستاخیهای مکرر سفیر انگلیس در ایران، دخالتها و تهدیدهای سائرز رئیس سرویس اطلاعاتی انگلیس که منجر به شهادت دکتر شهریاری شد و عملکرد مغرضانه بی.بی.سی به عنوان بازوی رسانهای فتنه، کاهش روابط ضروری به نظر میرسد.
دامنه اعتراضات ایران با گمانهزنیهایی نیز همراه شد، چنانکه در این راستا اعلام شد ایران قصد دارد در پاسخ به گستاخیهای مکرر دولت انگلیس از معرفی سفیر جدید به این کشور خودداری کند و سطح روابط را به پیش از سال 80 بازگرداند. فایننشال تایمز با اعلام این خبر خاطرنشان کرد ایران روابط خود با بریتانیا را با جایگزین نکردن سفیر قبلی کمرنگتر خواهد کرد. تصمیم ایران مبنی بر عدمجایگزینی سفیر خود به دنبال یک سال تحلیل رفتن روابطش با بریتانیا اتخاذ شده است. این روابط با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 تاکنون رفتهرفته کاهش یافته است، اما از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال قبل بشدت بدتر شده است.
پیشینهای پرفراز و نشیب
سابقه اولین تماس دیپلماتیک میان ایران و انگلیس به حدود 4 قرن پیش بازمی گردد. این رابطه اگر چه از همان زمان با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است، اما پیشینه تنش و سایش در روابط 2 کشور به سال 1951 برمیگردد. در این سال ملی شدن شرکت نفت ایران و انگلیس توسط دولت وقت ایران منجر به شکلگیری دوری از تنشها شد. چنانکه 2 سال بعد و در جریان یک کودتا محمد مصدق، نخستوزیر ایران با حمایت انگلیس و آمریکا از نخستوزیری خلع و سپس دستگیر و محاکمه شد. در این رویداد که در حافظه تاریخی ملت ایران ماندگار شده است دولت انگلیس و بنگاه خبرپراکنی بی.بی.سی نقشی بیبدیل در راستای نقض حاکمیت ملی و دخالت در امور داخلی ایران داشتند. البته این دخالت و مخالفتها از سوی انگلیس در طول بیش از 2 دهه بعد هم پیگیری میشد تا اینکه وقوع انقلاب اسلامی همه چیز را فرو ریخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این کشور سفارت خود را در تهران تعطیل و دیپلماتهای خود را به بخش حافظ منافع انگلیس در سفارت سوئد منتقل کرد. این جریان دیپلماسی سرد تا بیش از یک دهه ادامه یافت تا اینکه در سال 1988 سطح مناسبات سیاسی به سفیر ارتقا یافته و سفارت انگلیس در تهران بازگشایی شد. اما یک سال بعد و در پی صدور فتوای رهبر کبیر انقلاب اسلامی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی ـ نویسنده کتاب آیات شیطانی ـ روابط دیپلماتیک با لندن بار دیگر قطع شد. در 9 اسفند 1367 مجلس شورای اسلامی ماده واحدهای را با اکثریت آرا به تصویب رساند که از تاریخ تصویب آن قانون، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران موظف شد در صورتی که دولت انگلستان حداکثر ظرف یک هفته مخالفت خود را با موضعگیریهای غیراصولی در مقابل جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران و مطالب کتاب ضداسلامی آیات شیطانی رسما اعلان نکند کلیه روابط سیاسی فیمابین را قطع نماید. در 16 اسفند 1367 و در پی اتمام ضربالاجل یک هفتهای، وزارت امور خارجه طی بیانیهای قطع کامل روابط سیاسی با انگلیس را اعلام کرد.
تابستان یک سال بعد روابط دیپلماتیک 2 کشور در سطح کاردار از سرگرفته شد، اما 8 سال طول کشید تا این روابط به سطح سفیر ارتقا یابد. ژانویه سال 2000 کمال خرازی وزیر امور خارجه وقت ایران به انگلیس رفت و سپتامبر سال بعد جک استراو، به عنوان اولین وزیر امور خارجه بریتانیا از زمان انقلاب اسلامی به ایران سفر کرد. این رفت و آمدهای دیپلماتیک امید بهبودی و پایان روابط سرد دیپلماتیک را در مناسبات دو کشور نوید میداد، اما فوریه سال 2002 روابط دو کشور به دلیل امتناع ایران از پذیرش دیوید ردوای، سفیر جدید انگلیس بار دیگر تیره شد.
آگوست سال بعد و در پی دستگیری هادی سلیمانپور، یک دیپلمات ایرانی به اتهام دخالت در اعمال تروریستی در آرژانتین توسط پلیس انگلیس، بحرانی جدید در روابط 2 کشور شکل گرفت. این بحران از نوامبر 2003 وارد مرحله جدیدی شد؛ مرحلهای که طی آن برنامه هستهای ایران نیز به لیست مناقشات دوجانبه اضافه شد.
ژوئن 2004 و در کنار تحولات دیپلماتیک برنامه هستهای ایران، 8 ملوان انگلیسی در آبهای ایران توسط نیروهای ایرانی دستگیر شدند، اما 3 روز بعد و به دنبال مذاکرات بین دیپلماتهای انگلیسی و ایرانی آزاد شدند. مهر 1384 نیز اهواز شاهد چندین انفجار بود که ایران جاسوسان انگلیسی را عامل آنها معرفی کرد.
اقدامات خصمانه انگلیسیها در برنامه هستهای ایران در آذر 1385 نمود بیشتری یافت که طی آن پیشنویس قطعنامه 1696 شورای امنیت سازمان ملل با دخالت و مشارکت بریتانیا علیه ایران تصویب شد. پس از آن و در 23 مارس 2007 نیز 15 ملوان نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا توسط نیروهای ایرانی در خلیج فارس دستگیر شدند که البته 10 روز بعد با بدرقه رئیسجمهور ایران آزاد شدند. یک هفته پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم و در 29 خرداد سال گذشته رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری دخالتها و شرارتهای فراوان دولت انگلیس در امور داخلی ایران، از این دولت با عنوان دولت خبیث یاد کرد. 4 روز بعد نیز 2 نفر از دیپلماتهای انگلیسی از ایران اخراج شدند و فعالیت رسانهای شبکه بی.بی.سی ممنوع و جان لاین خبرنگار این شبکه هم اخراج شد. در پاسخ نیز انگلیس 2 نفر از دیپلماتهای ایرانی را اخراج کرد. همان روز منوچهر متکی وزیر امور خارجه خبر از کاهش سطح روابط با انگلیس داد.
با این همه اوج تنش در روابط تهران و لندن هنگامی بود که ایران 9 نفر از کارکنان سفارت بریتانیا را به اتهام نقش داشتن در اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و محاکمه کرد.
پس از آن و در روزهای به قدرت رسیدن دولت جدید بریتانیا نیز دیوید کامرون، نخستوزیر این کشور از احتمال انحراف برنامه هستهای ایران به سوی تسلیحات هستهای خبر داده بود. این اقدام به همراه اظهارات و موضعگیریهای سفیر بریتانیا در تهران بار دیگر روابط پرفراز و نشیب 2 کشور را بیشتر از گذشته تیره کرد.
دخالتها و گستاخیهای یک سفیر
در تازهترین مورد، خواست ایران مبنی بر کاهش یا حتی قطع روابط با انگلیس پس از اظهارات اخیر سایمون گس، سفیر این کشور در تهران تشدید شده است. سایمون گس از خانوادهای دیپلمات است که از سال 1977 کار خود را در وزارت خارجه انگلیس آغاز کرد. وی پیش از این در یونان و پرتوریا نیز سفیر بوده است. سایمون گس از فروردین 88 به عنوان سفیر جدید انگلیس جایگزین جفری آدامز در تهران شد، اما تقدیم استوارنامه وی بیش از 5 ماه به درازا کشید تا اینکه شهریور ماه به حضور رئیسجمهوری اسلامی ایران پذیرفته شد. در طول این مدت وی اقدامات مداخلهجویانه بسیاری را انجام داده است.
البته گس در یک ترفند دیپلماتیک و برای مشروعیت بخشی به اقدامات مداخلهجویانه خود طی ماههای قبل تلاش داشت تا با تعدادی از مقامات و احزاب در ایران دیدارهایی را ترتیب دهد.
درخواست دیدار با امام جمعه موقت تهران، فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، حزب موتلفه اسلامی و رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جمله این دیدارها بود که البته همگی با مخالفت همراه شده و رد شدند. ناکامیهای سفیر انگلیس در انجام ملاقات با علما و شخصیتهای ایرانی در حالی بود که علت رد این درخواست حمایت و دخالت انگلیس از آشوبهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری و همچنین دخالتهای آشکار این کشور در امور ایران عنوان شد.
بازخوانی اقدامات سفیر انگلیس در تهران نشان میدهد که عمده توجه و تلاش گس در راستای مداخلهجویی در امور داخلی ایران است؛ مسالهای که البته در امتداد دیپلماسی عمومی دولت این کشور تعریف میشود.
وی در حالی اقدام به فعالیتهای غیردیپلماتیکی میکند که بر مبنای عرف و اصول دیپلماسی، معمولا سفرا در کشور میزبان تلاش میکنند تا با گشودن رهیافتهای موثر و مثبت در تنظیم روابط با کشور متبوع خود تلاش کرده و براى حل مشکلات پیشنهاداتى ارائه دهند و مسائل مثبت و مشترک را محور فعالیتهاى خویش قرار دهند، در مورد گس اما این قاعده حکم نمیکند. چنانکه سخن گفتن با ادبیات گس به باور بسیاری، نوعی دخالت آشکار غیرمعمول در امور داخلی کشور میزبان و خارج از عرف و ادب دیپلماتیک است.
حسین نجابت، رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس با بیان اینکه سایمون گس بدترین سفیر انگلیسیها در تهران بوده است، گفت که هیچ امیدی به بهبود روابط با انگلیس نداریم چرا که آنها از آمریکاییها هم بدتر عمل کردهاند.
طرحی برای کاهش روابط
ناامیدی از آینده روابط ایران و انگلیس زمزمهها را بر سر طرح کاهش روابط با انگلیس افزایش داده است. البته درخواست بررسی روابط ایران با انگلیس پس از اظهارنظر دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه سابق انگلیس در رابطه با اوضاع داخلی ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 مطرح شد. وی آن زمان طی اظهاراتی گفته بود که حکومت ایران نباید معترضان را سرکوب کند و ما از این بابت نگران هستیم.
پس از آن 35 نفر از نمایندگان مجلس در طرحی خواستار قطع یا کاهش سطح روابط ایران با انگلیس به دلیل دخالت این کشور در امور داخلی ایران بویژه پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری شده بودند که با نظر رئیس مجلس برای بررسی بیشتر به کمیسیون امنیت ملی مجلس ارجاع شد.
با این حال و پس از پایان بررسی برنامه پنجم به نظر میرسد که اراده مجلس در این راه جدی است. چنانکه غلامعلى حدادعادل رئیس کمیسیون فرهنگى مجلس شوراى اسلامى گفته بود که طرح کاهش رابطه با دولت انگلیس در مجلس جدى است، مگر اینکه دولت انگلیس در خصومت خود با ملت ایران تجدیدنظر جدى کند.
البته حسین ابراهیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اظهارنظر برخی از نمایندگان مجلس را که گفته بودند باید وزارت خارجه، سفیر انگلیس را اخراج کند، درست ندانست و عنوان کرد که این سفیر نیست که دست به چنین اقداماتی میزند بلکه ماهیت سیاست انگلیس اینگونه است، با بیرون کردن یک فرد مشکل حل نمیشود.
وی در پاسخ به این سوال که اگر با اخراج سفیر مشکل حل نمیشود، پس باید قطع روابط با انگلیس را در دستور کار قرار داد یا نه؟ گفت که معنی این سخن آن نیست که روابط قطع شود، بلکه ما باید در سیاست خودمان تجدیدنظر کرده و روابطمان را به گونهای تنظیم کنیم که منافعمان تامین شود و در عین حال نگذاریم که آنها از ما منافعی را داشته باشند.
به هر حال این طرح که از راهکارهای مقابلهجویانه ایران در مقابل رویکردهای مداخلهجویانه انگلیس است، روابط اقتصادی 2 کشور که بیش از یک میلیارد دلار برآورد میشود به حدود 500 میلیون دلار خواهد رسید.
با این همه باید منتظر بود و دید که آیا مجلس هشتم به راه مجلس چهارم در قطع یا کاهش روابط با انگلیس خواهد رفت؟
از دخالت تا خیانت
با همه این مسائل نباید نادیده انگاشت که کارنامه انگلیس در مقابل ایران تنها در موضعگیریهای مداخلهجویانه خلاصه میشود؛ تاریخ روابط دو کشور شاهدی بر خیانتها و خباثتهای بریتانیا در حق ملت ایران است. از سیاستهای استعماری و استثماری در دوران صفویه و قاجاریه تا چپاول و تاراج داراییها و سرمایهها در دوران پهلوی.
اقدامات خصمانه انگلیس در دوران انقلاب اسلامی و بعد هم جنگ تحمیلی بنا به روایت اسناد آرشیو وزارت امور خارجه و دفاع این کشور گسترهای وسیع از دخالت تا خیانت را شامل میشود.
گسترده این طیف از اقدامات در سالها و ماههای اخیر نیز به تکرار قابل مشاهده است. چنانکه رویکرد این کشور در قبال گروهکهای تروریستی که به اقدامات خرابکارانه علیه ایران اقدام میکنند، همواره با حمایتهای مالی و سیاسی وسیع پاسخ داده شده است. بازخوانی موضع گیریهای انگلیس در قبال اقدامات تروریستی گروهکهایی چون منافقین، جندالله، پژاک، تندر و... نشان میدهد که این جنایتها همواره با استقبال لندن همراه شده است؛ گستره این استقبال همواره طیف وسیعی از بستههای حمایتی و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی و رسانهای و سیاسی را شامل میشده است.
البته انگلیس علاوه بر حمایت و تامین مالی از گروههای تروریستی اقدام به انجام عملیات جاسوسی و تروریستی در ایران نیز میکند.
چنانکه چندی پیش رئیس سازمان ضدجاسوسی انگلیس اعلام کرده بود که این سازمان در حال انجام عملیات جاسوسی با هدف توقف برنامه هستهای ایران است. چند هفته پس از اظهارات جان سائرز، رئیس سازمان
MI6 انگلیس، 2 نفر از دانشمندان هستهای ایران ترور شدند که تهران مسوولیت آن را متوجه آمریکا، اسرائیل و البته انگلیس دانست.از این رو فضای شکل گرفته بر سر روابط 2 کشور به نوعی بازخوردی از راهبردها و رویکردهای مداخلهجویانه انگلیس است؛ مجموعه این اقدامات باعث شده تا روابط تهران و لندن در طول ماههای پس از انتخابات ریاست جمهوری تاکنون به سردترین شکل خود طی یک دهه اخیر برسد و بیاعتمادی و اتهامزنی بر نگاه 2 طرف سایه بیندازد.
برآیند این فضای سرد دیپلماتیک نیز نشان از آن دارد که روند تحولات اخیر در روابط تهران و لندن بیانگر کاهش بار تعاملات و مراودات دو سویه است. به واقع چه قطع و چه کاهش سطحی در روابط ایران با انگلیس صورت بگیرد یا نگیرد، باید گفت که روابط 2 کشور در کوتاهمدت به سردی خواهد گرایید؛ این سردی را بسیاری آغاز عصر یخبندان در روابط تهران و لندن ارزیابی میکنند.
ارسلان مرشدی / جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد