با سردار جزایری، معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح:

هیچ‌کس نمی‌تواند بسیج را مصادره به مطلوب کند

بسیج در شرایطی پا به عرصه وجود گذاشت که جمهوری اسلامی تازه پا گرفته بود و یک سال بعد نیز جنگ تحمیلی آغاز شد. همین امر باعث شد تا برای سال‌ها، مردم ما بسیج و بسیجی را با رشادت در دفاع مقدس بشناسند. با پایان جنگ و با توجه به شرایط کشور، این نهاد وارد عرصه سازندگی شد و بسیجیان ساخت و ساز کشور را در اولویت خود قرار دادند. در شرایط فعلی و با توجه به تاکید مسوولان، این نهاد بار دیگر رویکرد خود را تغییر داده و مسائل فرهنگی را در اولویت قرار داده است.
کد خبر: ۳۶۹۲۵۱

سردار سیدمسعود جزایری، معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح در گفت‌وگو با جام‌جم درخصوص دلایل این تغییر رویکرد و مباحثی که در این زمینه مطرح است، پاسخ داده است. همچنین با توجه به توافق بسیج و برخی رسانه‌ها برای ایجاد بسیج رسانه، سردار جزایری درباره چالش‌هایی که در این زمینه وجود دارد توضیح می‌دهد. مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

در سال‌های اخیر، مسوولان تاکید زیادی بر تغییر رویکرد بسیج داشته‌اند و مسائل فرهنگی را به عنوان اولویت اصلی این نهاد معرفی کرده‌اند. شما به عنوان معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح، دلایل چنین تغییر رویکردی را در چه می‌بینید؟

یکی از ویژگی‌هایی که نهادهای بعد از انقلاب و بخصوص نهادهایی همچون سپاه و بسیج دارند، انعطاف‌پذیری آنهاست. انعطاف‌پذیری به این معناست که این نهادها متناسب با شرایط و با توجه به اقتضائات، قادرند رویکردهای خودشان را تغییر دهند. در شرایطی، ارگان‌هایی چون سپاه و بسیج بیشتر یک نگاه نظامی، دفاعی و امنیتی داشتند که این مساله اقتضای شرایط خاص دوران جنگ بود.

در شرایط امروز با توجه به تغییراتی که در صحنه‌های بین‌المللی، منطقه‌ای و کشور ما به وجود آمده است متناسب با این شرایط، بسیج هم تغییراتی در نگاه و رویکرد خودش ایجاد کرده است. شرایط جنگ سخت که نمونه آن جنگ 8 ساله بود، در حال حاضر به پایان رسیده است و ما به طور ویژه در حال تجربه دوران مربوط به جنگ نرم هستیم. مفهوم جنگ نرم به این معناست که دشمنان انقلاب اسلامی تلاش می‌کنند تا با نفوذ فرهنگی در میان آحاد جامعه ایرانی، منویات خودشان را پیش ببرند.

شما اخیرا طی صحبت‌هایی از این که هنوز برخی از افراد داخل کشور به وجود جنگ نرم‌ اعتقاد ندارند گلایه کرده بودید. شاید بد نباشد در این زمینه به توجیهاتی که از سوی این افراد برای زیر سوال بردن وجود جنگ نرم ارائه می‌شود نگاهی بیندازیم. به عنوان مثال برخی از این افراد معتقدند همان‌طور که جمهوری اسلامی ایران تمایل دارد فرهنگ و انقلاب خود را صادر کند کشورهای غربی نیز در صدد ترویج فرهنگ و ادبیات خودشان هستند و نباید زیاد منفی به این قضیه نگاه کرد. پاسخ شما به این دسته از افراد چیست؟

یکی از لوازم جنگ نرم این است که سعی می‌کند بیشتر در لایه‌های پنهانی عمل کند و تلاش می‌کند که چهره بیرونی آن با چهره واقعی و داخلی‌اش بشدت متفاوت باشد. به تعبیر دیگر جنگ نرم سعی می‌کند که زشتی‌های خود را بپوشاند و آنها را زیبا جلوه دهد. بحثی که ما در عرصه جنگ نرم داریم این است که ما به عنوان یک واحد سیاسی حق داریم سیاست‌ها، دیدگاه‌ها، منویات، اصول و ارزش‌های خاص خودمان را داشته باشیم، اما دشمنان ما و در راس آنها آمریکا، این را از ما برنمی‌تابند.

انقلاب اسلامی می‌گوید که من دارای آموزه‌های دینی مبتنی بر صلح، عدالت و آزادی‌ها و حقوق بشر واقعی هستم و بدون این که نیازی به ورود اجباری به برخی حریم‌ها باشد این آموزه‌ها پتانسیلی دارند که اگر فرصت یابند توسط سایر جوامع جذب می‌شوند. بنابراین در بحث صدور انقلاب اسلامی، هیچ‌گونه فشار، اجبار و الزامی وجود ندارد در حالی که رژیم‌های سلطه با استفاده از عملیات روانی در چارچوب اکاذیب، شایعات و خلط مباحث تلاش می‌کنند منویات خودشان را به طرف مقابل القا کنند.

از نگاه برخی منتقدان،‌ می‌شود به مسائل فرهنگی به عنوان یک اولویت و ضرورت شرایط امروز جهانی نگاه کرد بدون این که به آن، اینقدر جنبه جنگی داد و خود را در مقابل دشمن تصور کرد. آیا چنین دیدگاهی می‌تواند پاسخگوی نیازهای فعلی ما باشد؟

آمریکا به عنوان دشمن اصلی ما بکرات اعلام کرده است که در تقابل و جنگ جدی با جمهوری اسلامی است و مسوولان آمریکایی بکرات اعلام کرده‌اند که وقتی ما نمی‌توانیم جمهوری اسلامی ایران را از طریق اقدام نظامی براندازیم، باید از طریق جنگ نرم و عملیات روانی، نظام اسلامی را سرنگون کنیم. زمانی که دشمن این حرف را می‌زند ما نمی‌توانیم بگوییم که در شرایط جنگی قرار نداریم.

اگر ما خودمان را در چنین جنگی با دشمن می‌بینیم پس چرا اقدامات ما فقط به رصد کردن اقدامات دشمن و حرکات پدافندی از جمله فیلتر کردن یا اقداماتی مشابه محدود است. آیا با چنین برخوردی ما همیشه یک قدم عقب‌تر از کسانی که در مقابل ما هستند، قرار نداریم؟

شرایط امروز ما در جنگ نرم بیشتر یک شرایط پدافندی است و شبیه سال نخست جنگ سخت ما با رژیم بعثی عراق است. علتش هم این است که آنها مهاجم هستند.

حمله از سوی آنها صورت گرفته است و دشمن از قبل سامانه‌های لازم را برای تهاجم فراهم کرده است. بعد از این‌که آمریکایی‌ها دیدند در تنازعات سخت نمی‌توانند ایران را از پیش رو بردارند طی چند سال اقدام به ایجاد سامانه‌های لازم برای هجمه‌های فرهنگی و عملیات روانی کرده‌اند. آنها قرارگاه‌های لازم و سامانه‌های متناسب با شرایط جنگی را فراهم کرده‌اند و لذا مطلبی که شما گفتید درست است و ما در حال حاضر در شرایط پدافندی به سر می‌بریم. اما از آنجایی که این جنگ ادامه خواهد داشت و توسعه و گسترش هم پیدا خواهد کرد، جمهوری اسلامی باید سامانه‌های لازم را برای مقابله جدی و آفند علیه دشمن بوجود بیاورد.

ما معتقدیم قدرت نرمی که در نظام اسلامی وجود دارد به شکلی است که اگر این قدرت به فعلیت برسد نه تنها در برابر تهاجمات غربی‌ها یک مقاومت پایدار ایجاد می‌کند بلکه قادر است براحتی علیه مواضع قدرتی دشمن آفند کند و پیروز این صحنه باشد.

باتوجه به مباحثی که مطرح شده است بحث بسیج رسانه که چندی پیش گام‌های اولیه آن برداشته شد در راستای خروج از حالت پدافندی به حالت آفندی است؟ باتوجه به این‌که شما یکی از حاضران و سخنرانان همایش بسیج و رسانه بودید آیا ممکن است در مورد ماهیت بسیج رسانه توضیح دهید؟

یکی از اصلی‌ترین عناصر مربوط به جنگ نرم، رسانه‌ها هستند. همانطور که دشمن عمدتا توسط رسانه‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران تک می‌کند، کشور ما نیز باید بتواند از رسانه‌های خودش، بهترین بهره‌برداری را برای پدافند و سپس در جهت آفند علیه دشمن به کار ببرد.

بنابر این سازماندهی مجموعه رسانه‌های کشور، یک امر اجتناب‌ناپذیر است. از آنجایی که بسیج به عنوان یک نیروی مردمی و فراگیر در کشور ما، پدیده‌ای انحصاری است و می‌تواند آحاد مختلف مردم با سلایق گوناگون را تحت پوشش قرار دهد، به نظر می‌رسد یکی از بسترهای آماده، حاضر و قابل اتکایی است که می‌تواند با استفاده از رسانه‌ها در برابر آفند دشمن مقاومت کند و در مقابل اقدامات خصمانه آنها اقدام به تک کند. اگر ما بتوانیم تجمیعی از بسیج و رسانه را کنار یکدیگر داشته باشیم، پتانسیل بزرگ و قدرتمندی بوجود خواهیم آورد که این پتانسیل به خودی خود یک سازمان را هم در داخل خود بوجود می‌آورد و قادر است در جنگ نرم، نقش موثری را ایفا کند.

به تعبیر دیگر بسیج رسانه یک سامانه حقیقی یا مجازی است که کمک می‌کند رسانه‌ها در یک هماهنگی و تعامل هدفمند قرار گیرند و از آنجایی که بسیج اصولا به دریای بیکران ملت متصل است می‌تواند به لحاظ کمی و کیفی، رسانه‌های ما را ارتقا دهد.

در این زمینه چند مساله مطرح است. یکی از آنها این است که چطور می‌شود رسانه‌های داخلی را که بعضا خط‌مشی آنها در تقابل کامل با یکدیگر قرار دارد در کنار هم گذاشت و آنها را با هم هماهنگ کرد؟

اگر رسانه‌های جمهوری اسلامی، اصل را بر اقتدار کشور و امنیت پایدار قرار دهند، به نظر می‌رسد که یک سیستم مدیریتی، آن هم از جنس بسیج که شاخصه اصلی آن مردمی بودن است بتواند واگرایی‌ها را به همگرایی تبدیل کند.

یکی از کارکردهای رسانه‌های هر کشوری، نقد حکومت همان کشور و نمایاندن نقاط ضعف به مسوولان و مردم است. اگر ما بخواهیم همه رسانه‌ها را یکدست کنیم و فقط به نقش آنها در برابر رسانه‌های خارجی توجه کنیم، آیا این کارکرد رسانه از بین نمی‌رود؟

خیر. مفهوم ایجاد هماهنگی به این معنی نیست که کارکردهای رسانه از آن گرفته شود، بلکه به رسانه‌ها هشدار می‌دهد که در برابر یک اتفاق بزرگی که جریان دارد چگونه عمل کنند. این به آن معنی نیست که کارکردهای رسانه‌ای تحت تاثیر قرار می‌گیرند یا فراموش می‌شوند یا استقلال رسانه‌ها از آنها گرفته می‌شود. اگر شما به رسانه‌های غربی نگاهی داشته باشید می‌بینید صدها رسانه وجود دارد که فرضا علیه ما با صدها نوع فرهنگ و ادبیات، یک رویکرد تعریف شده را دنبال می‌کنند یعنی در دنیای غرب که این همه دم از آزادی بیان و استقلال رسانه‌ها می‌زنند، رسانه‌ها از طریق یک اتاق مدیریتی هدایت می‌شوند که چگونه باید با یک واحد سیاسی برخورد کنند. آنها در عین استقلال رسانه‌ای، این سیاست‌ها را القا می‌کنند و شما مشاهده می‌کنید که روزنامه‌های چپ تا روزنامه‌های راست و روزنامه‌های محافظه‌کار تا روزنامه‌های سوسیالیستی، همگی علیه جمهوری اسلامی ایران از یک نوع سیاست پنهان تبعیت می‌کنند. البته آنها کار خود را با زبان‌های مختلف و با شیوه‌‌های گوناگون انجام می‌دهند. به تعبیر دیگر، آنها کثرت دارند، اما از یک جای واحد هدایت می‌شوند. این یک امر ثابت شده است و بخصوص افرادی که با رسانه‌ها سر و کار دارند می‌توانند در یک کار تحقیقاتی خیلی ساده و معمولی، این مسائل را مشاهده کنند.

سابقه نظریه‌پردازی دانشمندان غربی در حوزه رسانه به بیش از 100 سال قبل باز می‌گردد. با توجه به پیشتاز بودن آنها در این زمینه آیا ما باید از نظریه‌های آنها استفاده کنیم یا خیر؟

اشکال اساسی مراکز دانشگاهی ما که در حال حاضر به عنوان یک آفت بزرگ جلوه می‌کند این است که ما آموزه‌های غربی را بدون این که بومی‌سازی کنیم مورد استفاده قرار می‌دهیم. متاسفانه این مساله باعث شده است که ما آنچه را غربی‌ها القا می‌کنند بدون هیچ گونه کم و کاستی بپذیریم. یکی از اصلی‌ترین دلایل چالشی که ما در برخی از مراکز دانشگاهی و نخبگی داریم ناشی از همین مساله است. با این که ما خودمان به لحاظ علوم انسانی دارای فرهنگ و تمدنی بسیار غنی‌تر از مجموعه دنیای غرب هستیم متاسفانه ما صرفا یک مصرف‌کننده ساده و بسیط‌ تراوشات ذهنی غربی‌ها شده‌ایم. این رویه به طور قطع باید تغییر کند، البته مفهوم این مساله این نیست که ما با علم‌آموزی و تجارب دیگران مخالفت داشته باشیم، بلکه معتقدیم که باید علم و تجربه دیگران را گرفت، آن را بومی کرد و بعد مورد استفاده قرار داد. این یک چالشی است که باید برای برطرف کردن آن تلاش کرد. تاکیداتی هم که رهبر معظم انقلاب راجع به ایجاد تغییر و تحول در مباحث مربوط به علوم انسانی در دانشگاه‌ها دارند ناظر بر همین مساله است.

سپاه و بسیج در حال حاضر رسانه‌هایی در اختیار دارند. آیا تاکنون در حد همین رسانه‌ها اقدامی برای تاثیرگذاری بیشتر انجام شده است؟

مجموعه سیستم رسانه‌ای کشور باید دچار تحول شود و تا زمانی که اربابان رسانه‌ها به لحاظ علمی به محیط داخلی توجه نداشته باشند، تراوشات فکری و ذهنی آنها منبعث از یافته‌هایی است که از غربی‌ها به دست آورده‌اند. به نظر من مشکل اصلی اینجاست و این یافته باید اصلاح شود. با اصلاح این یافته‌ها دیگر تفاوتی نمی‌کند که یک رسانه تحت نظر چه ارگان یا چه سازمانی باشد یا تا چه حد مستقل عمل کند. آن یافته‌های ذهنی و علومی که دریافت می‌شوند باید مورد اصلاح قرار گیرند و بومی‌سازی شوند. در آن صورت است که ما می‌توانیم به مرور انتظار داشته باشیم رسانه‌های ما و اربابان رسانه‌ای ما بیشتر از وضعیت فعلی در چارچوب اهداف نظام و انقلاب و حفظ امنیت و اقتدار ملی حرکت کنند.

یکی از دلایل توفیق بسیج در دوران جنگ تحمیلی این بود که فارغ از هرگونه جناح‌بندی سیاسی و گرایشات مختلف، تنها به خاطر حفاظت از کیان انقلاب وارد صحنه شد و به دفاع در برابر دشمنان پرداخت. چه باید کرد که این استقلال بسیج در شرایط فعلی نیز حفظ شود و کسی نتواند این نهاد را متهم به وابستگی به جناحی خاص کند‌؟

بسیج یکی از نهادهایی است که حفاظت از مجموعه نظام را برعهده دارد و در واقع یک سامانه مردمی فراگیر است که وظیفه دارد در چارچوب منویات انقلاب اسلامی حرکت کند. از ابتدای تاسیس بسیج تا به امروز، همه مسوولان و رهبران اعلام کرده‌اند که بسیج نباید وابستگی حزبی و گروهی و سازمانی داشته باشد.

از آنجایی که ما در مورد بسیج تجارب زیاد و اطلاعات زیادی داریم هیچ‌کس نمی‌تواند با سند و مدرک نشان دهد که طی این سال‌ها، بسیج دارای وابستگی گروهی و حزبی بوده است. اتهام گروهی بودن و حزبی بودن بسیج توسط کسانی مطرح و تبلیغ می‌شود که منافع آنها با منافع انقلاب، سازگاری ندارد. اگر شما به بخشی از تبلیغات غربی‌ها و دشمنان بیرونی نگاه کنید خواهید دید که اصلی‌ترین تبلیغات خصمانه در ابتدا متوجه ولایت فقیه بوده و بعد از آن سپاه و بسیج هدف اصلی این تبلیغات بوده‌اند. به عبارت دیگر سپاه و بسیج در مرتبه دوم تبلیغات خصمانه دشمن قرار داشته‌اند.

علتش این است که بحث ولایت فقیه و بحث سپاه و بسیج در واقع از اصلی‌ترین ارکان قدرت نظام به حساب می‌آیند. متاسفانه عده‌‌ای در داخل هم که منافع آنها به صورت خواسته یا ناخواسته با منافع بیگانگان گره ‌خورده است همان مباحثی را تکرار می‌کنند که خارجی‌ها می‌گویند. اتهاماتی که توسط بعضی‌ها به بسیج زده می‌شود در همین چارچوب قابل تحلیل است. کسانی که مدعی حزبی و گروهی بودن سپاه و بسیج هستند بیایند و با مدرک و سند این مساله را نشان دهند. با این که ما بارها این مساله را درخواست کرده‌ایم تا به امروز هیچ سند و مدرک معتبری در این زمینه مطرح نشده است.

سپاه و بسیج، مربوط به نظام و انقلاب و بر آمده از آحاد مختلف مردم هستند و سلایق گوناگون را زیر چتر قانون اساسی پوشش می‌دهند و هیچ کس نمی‌تواند بسیج را مصادره به مطلوب کند.

حوادث پس از انتخابات 88 و تبلیغاتی که رسانه‌های خارجی علیه بسیج انجام دادند تا حدودی به وجهه بسیج آسیب رساند. برای ترمیم وجهه بسیج و افزایش منزلت بسیجیان چه باید کرد؟

به نظر من یکی از رسالت‌هایی که رسانه‌‌های جمهوری اسلامی به عهده دارند این است که منابع قدرت کشور را شناسایی کنند و آنها را توسعه دهند و در مورد آنها اقدام به اطلاع‌رسانی، تبلیغ و اقناع کنند. هر چقدر که منابع قدرت یک کشور از بروز و ظهور بیشتری برخوردار باشند می‌توانند سبب اقتدار آن کشور شوند. از این منظر به نظر می‌رسد که یکی از وظایف رسانه‌ها این است که بسیج را به عنوان یکی از منابع لایزال قدرت جمهوری اسلامی تبلیغ و در جهت گسترش بسیج کار کنند. از آنجایی که دشمن مرتب در تلاش است که برعکس این اتفاق روی دهد بدیهی است که رسانه‌ها نباید اجازه دهند تبلیغات خصمانه دشمن نسبت به بسیج روی افکار عمومی تاثیر منفی بگذارد.

عمده تلاش دشمن در مورد بسیج این است که منزلت این نهاد را تحت تاثیر قرار دهد  در واقع آنها می‌خواهند منزلت بسیج را که می‌تواند اقتدارزا باشد منکوب کنند.

طبیعی است که دلسوزان نظام و بخصوص اصحاب رسانه نباید اجازه دهند که این اتفاق بیفتد. به نظر من بحث منزلت‌افزایی بسیج از این منظر بسیار حائز اهمیت است و من فکر می‌کنم که یک رسالت رسانه‌ای است.

حسین نیک‌پور / گروه سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها