انتخاب شدن دیدیه دروگبا به عنوان مرد سال فوتبال آفریقا از جانب کنفدراسیون فوتبال این قاره (caf)‌ هم رویدادی قابل پیش‌بینی بود و هم واقعه‌ای عجیب. این مهاجم قدرتی و ساحل عاجی هم در اواخر فصل 2009ـ2008 و هم در طول فصل 2010 ـ 2009 به قدری گل‌های موثر و حساس و تماشایی زد که این عنوان و انتخاب شدن برای تصاحب لقب فوق کاملا سزاوار وی نشان می‌داد. در عین حال چون ساحل عاج یک بار دیگر در جام ملت‌های آفریقا ناکام ماند و در یک چهارم نهایی حذف و عنوان قهرمانی برای سومین دوره متوالی از آن مصر شد، این موضوع طبعا حکم می‌کرد که ترجیحا یک بازیکن همین کشور عنوان مرد سال فوتبال قاره سیاه را به دست بیاورد. اما عمده بودن نقش بازی تیمی در مصر و نبود یک ستاره مطلق در این تیم به رغم حرکات عالی محمد زیدان و ابراهیم حسن، درگیری‌های تند بین این تیم و الجزایر در کورس راهیابی به جام‌جهانی 2010، کمرنگ شدن امانوئل آده بایور فاتح دوره قبلی این انتخابات در بحبوحه مسائل تلخی که برای تیم ملی کشور او ـ توگو ـ در جام‌ ملت‌های آفریقا روی داد و فراتر از تمام اینها درخشش وسیع دروگبای 33 ساله که پیشتر نیز از آن یاد کردیم، سبب شد عنوان مرد سال آفریقا برای دومین بار به بزرگ‌ترین نماد سال‌های اخیر باشگاه چلسی انگلیس تعلق بگیرد.
کد خبر: ۳۲۲۶۱۵

ستاره جهانی

به واقع اگر caf قدری انصاف و منطق بیشتر در کار خود داشت، این می‌توانست (و باید)‌ سومین عنوان دروگبا باشد زیرا وی پس از انتخاب اول خود که در سال 2006 بود در سال 2007 نیز برای تصاحب این عنوان انتخاب شد اما چون به سبب جریان داشتن مسابقه‌های جام ملت‌های آفریقا حاضر نشد به محل برگزاری مراسم caf برود، این نهاد در اقدامی عجیب و غریب این عنوان را به فردریک کانوته از کشور مالی داد!

این بار هیچ چیز جلودار کاپیتان و مظهر فروزان 10 سال اخیر فوتبال ساحل عاج نبود و مردی که ابتدا در تیم‌های درجه دوم باشگاهی فرانسه درخشید، سپس با مارسی آقای گل لیگ این کشور شد و آن گاه در دوره کار خوزه مورینیو در چلسی به یک ستاره جهانی بدل گشت، با پشت سر نهادن ساموئل اتوئوی کامرونی که بعد از انتقال از بارسلونا به اینتر کم فروغ‌تر از همیشه شده است و هم‌باشگاهی‌اش مایکل اسی ین، یک بار دیگر بر بام فوتبال قاره سیاه ایستاد. اضافه بر این هیچ‌کس از یاد نبرده است که دروگبا در اواخر سال 2009 در انتخابات مرد سال فیفا و توپ طلا نیز جزو 10 نفر نخست قرار گرفته بود.

اما این به معنای توقف این بازیکن پرقدرت، آرزومند و جاه‌طلب نیست و او به موفقیت‌هایی بیشتر از این می‌اندیشد و به هواداران چلسی و تیم ملی ساحل عاج قول داده است که در ادامه سال 2010 توفیق‌های بیشتری را نصیبشان خواهد کرد. وی می‌گوید: «من هنوز همان شور و علاقه سابق را به این ورزش دارم و می‌خواهم گنجینه مدال‌ها و افتخارات چلسی را بیشتر و پربارتر کنم. البته این جور مسائل و درخشش یا بی‌فروغی یک ورزشکار در درازمدت، بستگی به مسائل جنبی مثل آسیب دیدن یا سالم ماندن او هم دارد و هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست.

خوشبختانه استراحت دوماهه‌ای که فصل پیش برای بهبودی مصدومیت زانوی خود داشتم باعث استحکام شرایط فیزیکی و ارتقای مجدد فرم من شده است. برای یک فوتبالیست حرفه‌ای چیزی که بسیار اهمیت دارد، برنامه‌ریزی درست و برخورد صحیح با مسائل موجود به فراخور اتفاقات روز است و یک ورزشکار باید همیشه بداند که چه چیزهایی به ضرر اوست.

وقتی سن بالاتر می‌رود، یک جور ملاحظات متفاوت برای یک ورزشکاردر تمرینات مسابقه‌های رسمی پیش می‌آید. البته از این نظر نیز برای من تفاوتی به وجود نیامده و من همان قدرت و اشتیاقی را دارم که در گذشته داشتم، به طوری که کارلو آنچلوتی (سرمربی ایتالیایی چلسی)‌ مجبور است در جریان تمرینات و حتی در حین مسابقه‌ها گاهی جلوی مرا بگیرد و هشدار بدهد که آرام بگیرم و مواظب خودم باشم».

پایان دوران بی‌تفاوتی

آنچلوتی از شروع تابستان 2009 سکاندار چلسی شد، اما اوجگیری دوباره دروگبا از نیم‌فصل دوم مسابقه‌های 2009 ـ 2008ـ هنگامی که گاس هیدینک هلندی به سرمربیگری موقتی چلسی رسید، شروع شده بود. پیش از آن و در حد فاصل رفتن مورینیو از چلسی و آمدن هیدینک و بخصوص در دوره کم‌حاصل حضور لوئیس فیلیپه اسکولاری برزیلی، دروگبا اوقات کم‌باری را در استمفورد بریج گذرانده و به نظر می‌رسید از رفتن مربی محبوبش (آقای خاص پرتغالی)‌ بشدت ناراضی است و دل به کار نمی‌دهد. اما اینک همان شور و همتی در دروگبا هست که در زمان مربیگری مورینیو بود ولی وی مدعی است تفاوت‌های رفتاری او بیش از آن که محصول رفتن یک مربی و آمدن دیگری و مولود ارتباط کاری بهتر وی با آنچلوتی باشد، نتیجه رسیدن خود او به افکاری بهتر و روشن‌تر شدن اهدافش است.

ما خواب‌های شیرین می‌بینیم. خواب درخشش در جام‌جهانی و تصاحب جام باشگاه‌های اروپا را. اینها چیزهایی نیست که از توان و ظرفیت ما خارج باشد

دروگبا می‌گوید: مهم این است که احساس کنید برای تیمتان موثر و پراهمیت هستید و این چیزی است که من پس از مدتی وقفه اینک از نو حس می‌کنم. وگرنه تمام مربیان قبلی هم کوشیده بودند فضای کاری را برای من فراهم آورند که مطابق با شرایط پیشرفت و امور دلخواه من باشد و از این نظر فرقی بین کارلتو و اسلاف وی نیست.»

رقابت حاد چلسی با منچستر یونایتد و آرسنال بر سر عنوان قهرمانی لیگ برتر انگلیس و فاصله کم سه تیم با یکدیگر در جدول رده‌بندی سبب شده است دروگبا از قطعی شمردن هر دستاوردی برای خود و آبی‌های لندن پرهیز کند و همه چیز را به آینده واگذار نماید. او می‌گوید: «هنوز چند بازی مهم برای ما و رقبایمان در این فصل مانده است و این که شعار فتح حتمی آنها را بدهیم و از قهرمانی قطعی خود بگوییم و سر آخر کم بیاوریم، نه‌تنها بهره‌ای به ما نمی‌رساند؛ بلکه اسباب سرخوردگی خواهد شد. ما این مساله را در مسابقه‌های امسال جام قهرمانان باشگاه‌های اروپا؛ آنجا که به دست اینتر حذف شدیم (دروگبا در بازی برگشت از زمین اخراج شد)‌ به عینه حس کردیم. در عین حال به لحاظ کار و دستاوردهای انفرادی این فصل برای من بسیار خوب بوده است. شاید یک دلیل آن حذف ساحل عاج در مرحله یک‌چهارم نهایی جام ملت‌های آفریقا بوده باشد که باعث شد من 10 روز زودتر به لندن برگردم و خستگی کمتری را در آن جام متحمل شوم. به این ترتیب توانستم تمرکز خود را از نو و بسرعت روی مسابقه‌های بعدی چلسی بگذارم و به نقطه فعلی برسم. هرچند این مساله هم مانع حذف ما از این پیکارها نشد.»

نقش اول

از وقتی مشکلاتی در زندگی خصوصی جان ‌تری، کاپیتان چلسی پیش آمد و او زیر سوال رفت، رل و میزان سهم دروگبا در فرماندهی امور در میدان و در جمع نفرات چلسی بارزتر و بیشتر و مهم‌تر از گذشته شده است و خود او نیز به این مساله معترف است.

دروگبا می‌گوید: «شاید گاهی لازم باشد با سایر بازیکنان تیم صحبت کنم و راهنمایی‌هایی را به آنها بدهم. با این حال مبنای کار ما در این موارد صرفا پیشرفت تیم است و نه جایگاه یک فرد در جمع. خوشبختانه فرقی بین حرف‌ها و موضعگیری‌های نفرات پرتجربه‌تر چلسی وجود ندارد و من همانی را می‌گویم که مثلا فرانک لمپارد و ریکاردو کاروالیو و میشاییل بالاک اظهار می‌دارند. چلسی آنقدر هدفمند و هماهنگ شده است که تحت هر شرایطی راهش را پیدا کند.»

گروه بسیار سخت

با وجود این سهم دروگبا در نتایجی که ساحل عاج در جام جهانی پیش رو می‌گیرد، اهمیتی بیشتر دارد؛ زیرا به‌رغم تعدد نیروهای کارآمد در فوتبال ملی این کشور مثل کالو، توره‌ها (حبیب و یحیی)‌، زوکورا و ژروینیو، دروگبا حضوری بسیار پررنگ و مهم در این تیم دارد و اگر نباشد، ساحل عاج همان تیم همیشگی نخواهد بود. این از بد اقبالی ساحل عاج است که در جام جهانی نوزدهم در گروهی افتاده است که برزیل و پرتغال هم در آن هستند؛ اما دروگبا مردی نیست که پا پس بکشد. او برعکس مدعی است که فیل‌ها (لقب ساحل عاج)‌ قادرند در یک شگفتی بزرگ احتمالی، اسباب حذف پرتغال و حتی برزیل شوند و خود بالا بروند. او می‌گوید: «جام جهانی، سقف و حد نهایت هر مسابقه و تورنمنتی در این ورزش و اوج آرزوهای هر فوتبالیستی است و ما باید هر کاری را صورت دهیم که در مرحله نخست حذف نشویم و فکر نمی‌کنم این موضوع غیرممکن باشد. من همیشه به این مساله و همچنین فتح جام باشگاه‌های اروپا در معیت چلسی فکر می‌کنم.

تمام مردان این باشگاه‌ به‌رغم حذف خبرساز چندی پیشمان از این پیکارها به دست اینترمیلان ایتالیا، این خواب شیرین را می‌بینند. باید تلاش کرد و از ناامیدی گریخت. این هدف و راه من تا آخرین روز حضور در صحنه فوتبال حرفه‌ای است.»

سایت فیفا / مترجم: وصال روحانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها