روند معکوس قیمت‌ها در پایان سال

چرا در کشور ما برخلاف دیگر کشورها در پایان هر سال قیمت مایحتاج مردم به جای کاهش، افزایش می‌یابد؟ انگار این سنتی تغییرناپذیر است که از نیمه بهمن تا پایان اسفند با وجود تمام تمهیداتی که دولت به کار می‌گیرد، قیمت مایحتاج عمومی رشد بیشتری نسبت به دیگر ماه‌های سال پیدا می‌کند، با آن که در سایر کشورها اتفاقا پایان سال ، فصل حراج‌ها ، کاهش قیمت‌ها و تخفیف‌هاست.
کد خبر: ۳۱۳۶۵۱

 لذا مردم فشار کمتری از نظر رشد قیمت‌ها تحمل می‌کنند و بیشتر اجناس را ارزان‌تر می‌خرند. البته در کشور ما حراج‌ها، نمایشگاه‌های عرضه مستقیم کالا و ارائه تخفیف‌ها بویژه در اسفند ماه وجود دارد، اما واقعا چرا تمام این تمهیدات نه‌‌تنها باعث کاهش سطح عمومی قیمت‌ها نمی‌شود که آن را به میزانی قابل توجه بالا‌ می‌برد؟ به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین پاسخ‌ها به این پرسش را باید در رفتار مصرف‌کننده ایرانی و نوع واکنش آن به وضعیت اقتصادی کشور جستجو کرد.

به خاطر رشد طبیعی قیمت‌ها در آغاز هر سال که به هر حال به خاطر رشد هزینه‌های تولید رخ می‌‌دهد، مصرف‌کنندگان همیشه در بیم آن هستند که هر چه سریع‌تر و هر چه بیشتر کالایی را که فکر می‌کنند امروز ارزان‌تر از فرداست، تهیه و احتمالا انبار کنند.

این رفتار بویژه در اسفند که آخرین ماه سال و نقطه پیوند به سال آینده و رشد قیمت‌هاست، شتاب خاصی می‌یابد و اکثر مردم ترجیح می‌دهند بیشتر و بیشتر مایحتاج خود حتی برای ماه‌های آغازین سال بعد را تهیه کنند تا خود را از رشد قیمت‌ها مصون نگه دارند.

این رفتار، البته کاملا طبیعی است اما منجر به کمبود مصنوعی و مقطعی کالا در ایام پایانی سال شده و باعث رشد قیمت‌ها به همراه عواملی دیگر چون احتکار و سودجویی برخی واحدهای صنفی یا تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان و واردکنندگان کالا می‌شود و در نهایت ضرر آن به خود مردم برمی‌گردد.

متاسفانه برخی شهروندان از ماهیت و مکانیسم ایجاد تورم و نقش خود در دامن زدن به آن آگاه نیستند و در بسیاری موارد جز لغت تورم، چیز دیگری از این پدیده نمی‌دانند و کاری هم برای آگاه‌سازی آنان صورت نگرفته است؛ اما کارشناسان اقتصادی بحق یادآوری می‌کنند که اقتصاد، علمی اجتماعی و انسانی است و اصلاحات آن نیز بناچار با اصلاح رفتارهای انسانی و نه دستوری امکانپذیر خواهد بود.

از این رو، اگر مدیران اقتصاد کشور خواهان کاهش تورم و کاهش قیمت‌ها در پایان هر سال هستند، باید به جای تمرکز بیش از حد بر اقدامات تامین کالایی از طریق واردات هرچه بیشتر که باعث هدر رفتن ارز کشور و کاهش اشتغال و ضربه خوردن به تولید می‌شود ، به جنبه‌های کمتر شناخته شده پدیده تورم و تورم روانی و انتظاری بویژه رفتار مصرف‌کننده بروند و با فرهنگ‌سازی ، مردم را به عواقب رفتاری که در خرید کالا از آنها سر می‌زند و ضرری که فقط چند ماه بعد، از این ناحیه متحمل می‌شوند، متوجه کنند.

قطعا در این راه استفاده از تجربیات عملی که از مطالعات طولانی‌مدت و پیچیده روان‌شناسان اجتماعی در سایر کشورها به دست آمده و منجر به تولید الگوهایی شده که فرهنگ اقتصادی مردم را تغییر می‌دهد، بسیار مفید خواهد بود البته این امر در کنار تداوم اقدامات حال حاضر کاستن تورم و توجه به جنبه‌های دیگر آن صورت خواهد گرفت.

سید علی دوستی موسوی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها