در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اگرچه سرانجام در مرداد 1380 قاتل سریالی مشهد پس از وقوع 17 فقره قتل به وسیله پلیس دستگیر و یکسال بعد به دار مجازات آویخته شد، اما همچنان خاطره تلخ قتلهای سریالی این منطقه حاشیهنشین از ذهن جامعه پاک نشده است.
همه کسانی که در حاشیه شهرهای بزرگ و کوچک زندگی میکنند، انگ حاشیهنشینی را بر پیشانی دارند.
خانههای سست نیمهخشتی و حلبی، سقفهای موقتی و پتوهایی که نقش در را بر ورودی این بظاهر خانهها بازی میکنند، حریم ساکنان را از هم جدا کرده است. آب جوی سیاهتر از لجن است و بوی تعفن آن نمیگذارد زیاد نزدیک بشوی، اما زنان ساعتها کنار آن، ظرفها و رخت و لباسهایشان را میشویند.
کودکانی که لابهلای گل و لای روزهای بارانی و خاک و خل روزهای آفتابی در هم میلولند و پابرهنه در میان این آلونکها شادمانه جست و خیز میکنند، محکوم به زندگی حاشیهنشینی هستند.
اینجا خبری از زرق و برق زندگی شهری، امکانات، آسایش و رفاه، بهداشت و حتی امنیت نیست. ساکنان این زاغهها همانگونه که محرومیت و فقر را میشناسند با جرم و تخلف نیز بیگانه نیستند.
یکی از همسایهها از سابقهدارهای خرید و فروش مواد مخدر است، پسران جوان خانواده دیگری بارها به جرم شرارت و مزاحمت دستگیر شدهاند و...
5/7 میلیون حاشیهنشین
برای کشوری که به روایتی 5/7 میلیون و به روایتی دیگر 5 میلیون نفر حاشیهنشین دارد، وقوع جرم و شاخص رو به رشد آن در چنین فضایی که آبستن حوادث و آسیبهای اجتماعی است، چندان دور از انتظار نیست، در حالی که بر اساس آمارهای رسمی، این سکونتگاهها 10 درصد مساحت شهری و حاشیهنشینان 30 درصد جمعیت شهری کشور را شامل میشوند.رشد حاشیهنشینی را اگر نتوان بارزترین نشانه رشد فقر در جوامع دانست، اما نمیتوان از کنار این واقعیت نیز گذشت که هر چه حاشیهنشینی گرداگرد شهرهای بزرگ کشور گسترده میشود، زنگ خطر فقر و جرایم و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن در جامعه بیشتر طنینانداز میشود. جاذبه رفاه شهرنشینی، حاشیهنشینها را از زادگاه خویش جدا کرده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار میکشاند، اما از آنجا که در شهرهای بزرگ هم جایی برای سکونت ندارند، در حاشیه شهرها ساکن میشوند و میکوشند خود را به اقتصاد پررونق شهر تحمیل کنند.
متاسفانه با وجود همه شعارها و برنامههای دولتهای مختلف، نه تنها از جاذبه شهرها کاسته نشده، بلکه روستاها بیش از گذشته خالی از سکنه شدهاند و کشاورزی و دامداری کشور آسیبدیده و آسیبپذیرتر هم میشوند. روند رو به رشد مهاجرت از روستا به شهر در حالی روند صعودی به خود گرفته است که متاسفانه هیچ برنامهای در سطح کلان برای آن وجود ندارد و حاشیه شهرها در بدترین شرایط ممکن به بستری برای بروز ناهنجاریهای گوناگون اجتماعی، بزهکاریها، بیماریها و ناامنیها تبدیل میشوند.
مهاجرت، بسترساز وقوع جرم
بیشتر افراد مهاجری که به شهرها روی میآورند، شغل ندارند و از نظر اقتصادی هم دچار بحران هستند. از اینرو برای امرار معاش، به پول نیاز دارند و در چنین بحرانی است که انگیزههای ارتکاب جرم مهاجران فراهم میشود.
میگویند افاغنه در زمستان و در فصل بیکاری، بیشتر مرتکب جرم میشوند. این دسته به عنوان مهاجران خارجی، بیشترین توجه را در خصوص ارتکاب جرم به خود اختصاص دادهاند، اما سالهاست بیماری شهرهای بزرگ، مهاجرت و در پی آن حاشیهنشینی شده است و در این میان تفاوتی میان افغان و غیرافغان نیست.
بوی جرم از بستر مهاجرت برمیخیزد و در واقع مهاجرت زمینهساز جرایم محسوب میشود. البته نباید حکم مجرم بودن را برای تمام مهاجران صادر کرد. این موضوع را در اظهارات جرمشناسان و جامعهشناسان نیز میتوان براحتی جستجو کرد. به مهاجران ایرانی و غیر ایرانی هم محدود نمیشود. اگرچه ممکن است در شدت جرم میان این دو نوع مهاجر تفاوت قائل شد، اما در اصل موضوع خدشه وارد نمیکند. حاشیهنشینی که خود معلول گسترش شکاف طبقاتی، رشد بیرویه شهرنشینی و مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ است، از جهات متعددی موجب شیوع بزهکاریها، انحرافات اجتماعی و عوارض ناشی از آنها میشود.شرایط نامناسب فیزیکی و معیشت غیراستاندارد حاشیهنشینان، تبعات زیادی بر رفتار آنان دارد که روی آوردن به بزهکاری و مسائل غیرفرهنگی، بخشی از پیامدهای سنگین آن است.بدیهی است این مساله نیز ناهنجاریهای گوناگونی را به وجود میآورد:
سرقت: سرقت از جمله جرایمی است که علل آن فقر و نیاز مالی، بیکاری، اعتیاد، انتقامجویی، کینه، حسد و... است. بیشتر علل یاد شده را میتوان در مناطق حاشیهنشین مشاهده کرد. در بیشتر موارد، حاشیهنشینان در محلههای مرفهنشین یا متوسط شهر اقدام به سرقت میکنند. آمار نشان داده است بیشتر متهمان پروندههای سرقت، ساکن محلات حاشیهای بودهاند .
نزاعهای دستهجمعی: از جرایم شایع در مناطق حاشیهای، نزاعهای دستهجمعی است. مهاجران روستاها و ایلها که در یک محل و نزدیک هم در حاشیه شهرها زندگی میکنند بعضی مواقع با درگیریهای جزیی میان 2 نفر و حتی کودکان درگیر نزاعهای دستهجمعی میشوند که کشته و زخمی شدن عدهای از منازعهکنندگان را در پی خواهد داشت. قتلهایی که در این نزاعها اتفاق میافتند معمولا 10 درصد قتلهای واقع شده را تشکیل میدهند.
اعتیاد و خرید و فروش موادمخدر و مشروبات الکلی: توزیع موادمخدر در این مناطق براحتی امکانپذیر است و آن هم ناشی از احساس امنیتی است که توزیعکنندگان این مواد در آن مناطق دارند و به دلیل فقر علمی ساکنان این مناطق و بیکاری وسیع و برای رهایی یافتن مقطعی از برخی فشارهای روحی و... میل به استعمال موادمخدر در این مناطق بیشتر است.
پرونده قاتل زنجیرهای کودکان
در کلانشهر تهران پدیده جدیدی طی 27 سال گذشته بروز کرده که تقریباً غیرمتعارف بوده است و آن انفجار جمعیت روستایی استان تهران است که با نرخی بالای7/5 درصد رشد داشته و جالب اینکه مهاجران به مناطق روستایی استان تهران از شهرها به آنجا رانده شدهاند. تکاندهندهترین پرونده چند سال اخیر، به 2 جوان مجرم مربوط میشود که هر 2 از مهاجران بودند و در نواحی حاشیهنشین شهرستان پاکدشت مرتکب قتل بیش از 20 کودک بیگناه شده بودند. گروه روانشناسان مصاحبهگر با یکی از این مجرمان جوان به نام بیجه اعلام کرد آتش روانی او در انتقامجویی با 100 قتل هم خاموش نمیشد. چنین چیزی زنگ خطری دیگر از پیشروی آرام حاشیهها علیه متن است.
حادثه تلخ قیامدشت
در یکی از روزهای آبانماه امسال گشت انتظامی قیامدشت حین گشتزنی در منطقه استحفاظیشان به 3 خودرو که کنار جاده توقف کرده بودند، ظنین شدند. با ورود ماموران به محوطه مشخص شد 6 متهم در حال تعرض به زن جوانی هستند. به دنبال بازداشت هر 6 متهم، پروندهای در دادسرای امور جنایی تهران تشکیل و در بررسیها مشخص شد قربانی حادثه که زنی 32 ساله و متاهل است، ساعت 7 شب در حال رفتن به منزلش در خاوران از سوی چهار جوان ربوده و به نقطه متروکی در حوالی قیامدشت منتقل شده است. پس از وقوع این حادثه تلخ و تکاندهنده بود که رئیس قوهقضاییه در دیدار با نمایندگان شهرستانهای استان تهران در مجلس، بروز حوادث و جرایم مهمی که هر از گاه در شهرهای حاشیهای تهران اتفاق میافتد و موجب تحریک احساسات و عواطف عمومی میشود را نشاندهنده عمق آسیبپذیری این مناطق و ضرورت توجه بیشتر مسوولان دانست.
وقوع 3 برابری جرم
موضوع مهاجرت به شهرهای بزرگ که معمولا بافتهای مختلفی از فرهنگ و رفتارهای اجتماعی را در خود جای دادهاند همواره از سالهای گذشته تاکنون دغدغه مسوولان و جامعه بوده است. هنگامی که قشری از یک منطقه مهاجرت میکنند، فرهنگ خود را نیز به مکان جدید منتقل مینمایند که گاه ممکن است این مساله با تضاد اجتماعی و فرهنگی مواجه شده و موجب بروز آسیبهای اجتماعی شود؛ مشکلی که بویژه در مناطق حاشیهای و شهرکهای اقماری تهران به وفور شاهد آن هستیم.
اینها گفتههای معاون دادستان تهران در امور زندانها در گفتگو با «جامجم» است. وی مشکل اصلی مهاجران شهرهای بزرگ و بویژه پایتخت را شغل میداند و میگوید: ساکنان مناطق حاشیهنشین پس از مهاجرت به شهرها اغلب موفق به پیدا کردن کارهای خدماتی با درآمد ناچیز میشوند که چون کفاف هزینه خود و خانوادهشان را نمیدهد، با مشاهده اختلاف طبقاتی و تفاوت سطح زندگیها بتدریج زمینه بروز جرایم و بزهکاری در آنها ایجاد میشود.
محمود سالارکیا با بیان اینکه خطر بروز آسیبهای اجتماعی در مناطق حاشیه کلانشهرها بسیار جدی است به طوری که وقوع جرایم در مناطق حاشیهنشین تا 3 برابر بیشتر از جمعیت داخل شهر است، میگوید: سرقت، خرید و فروش مواد مخدر، درگیری و نزاعهای دستهجمعی، کیفقاپی، جیببری و... ازجمله جرایمی است که در مناطق حاشیهنشین به وقوع میپیوندد.
وی با اشاره به ضرورت برنامهها و اقدامات ریشهای برای جلوگیری از وقوع جرم میگوید: به طور مثال دره فرحزاد یا بخشهایی از محدوده اطراف اتوبان چمران اگرچه در حاشیه شهر تهران واقع نشدهاند و در متن هستند، اما جاذب مهاجرند و میتوانند زمینهساز بروز جرم باشند.
بحران جرایم در حاشیهها
یک آسیبشناس اجتماعی در گفتگو با جامجم حاشیهنشینها را اینگونه معرفی میکند: حاشیهنشینها کسانی هستند که در تمام کشورهای جهان در حاشیه و اطراف شهرهای بزرگ زندگی میکنند و اکثریت قریب به اتفاق آنها مهاجرند. این جماعت به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، ویژگیهای خاص خود را دارند. بافت فرهنگی متجانسی ندارند و نظارت آنها بر خود یا خودکنترلی در آنها ضعیف است. حاشیهنشینها ابتدا در حلبیآباد یا زاغه زندگی میکنند و بعد آنجا را به صورت حاشیه درمیآورند، شکل آن را عوض میکنند، خانههای خود را مرتبتر و مستحکمتر میکنند و بتدریج آنجا را به شهرک، شهر و شهرستان تبدیل میکنند.
به گفته امانالله قرائی مقدم، جامعهشناسان حاشیههای شهرها را محلهایی جرمخیز میدانند که در آنها بافت فرهنگی یکدست نیست و ساکنان آن میتوانند به انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی روی بیاورند. بیشترین جرایم در شهرکهای حاشیهای مانند اسلامشهر، رباط کریم، پاکدشت، قرچک و... رخ میدهد.
به گفته وی حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ مانند تهران، تبریز، اصفهان، شیراز و مشهد وجود دارد. این مردم از درآمد اقتصادی پایینی برخوردارند و بیشتر به کارهای اقتصادی غیرمولد مشغولند و جمعی از آنها نیز کارگرند. او میگوید: کرج عنوان ضربهگیر تهران را دارد و به یک شهر حاشیهنشین بزرگ تبدیل میشود. از هر فرهنگی در این شهر دیده میشود و به دلیل این که در این شهر و شهرهای مشابه حاشیهای، ترس از شناخته شدن وجود ندارد، بستر مناسبی برای آسیبهای اجتماعی است. قراییمقدم توضیح میدهد: وقتی در شهر محل تولد خود زندگی میکنید، افراد زیادی شما را میشناسند و شما مواظب رفتار خود هستید و سعی میکنید خطایی از شما سر نزند، اما در حاشیهها، اطراف راهآهن و ترمینالها، این ترس میریزد و بستر جرمخیز میشود.
حاشیهها پاتوق مجرمان
از سوی دیگر رئیس پلیس آگاهی تهران در گفتگو با جامجم مناطق حاشیهنشین را بهترین مکانهای انتخابی توسط مجرمان برای ارتکاب جرم عنوان کرده و میگوید: مجرمان معمولا سعی میکنند محدوده جرم را بهگونهای انتخاب کنند که پس از ارتکاب جرم بتوانند سریع و بیدردسر و مشکل ترافیک، بدون کمترین احتمال برخورد با پلیس، از صحنه متواری شوند. آنها در نقاط گلوگاهی که امکان حضور پلیس در آنجا بیشتر است و احتمال شناسایی و دستگیریشان بالاست، مرتکب جرم نمیشوند.به گفته سرهنگ عباسعلی محمدیان، این مجرمان معمولا مکانهایی را برای سکونت انتخاب میکنند که بافت اجتماعی و بومی یکنواختی نداشته باشند، زیرا اگر بافتها متفاوت و گروههای ساکن متعدد و با فرهنگهای مختلف باشند، بسختی میتوانند یکدیگر را شناسایی کنند و از کار هم سر در بیاورند و همچنین کمتر مورد سوءظن واقع میشوند.
رئیس پلیس آگاهی تهران با تاکید بر اینکه مجرمان بیشتر مناطق حاشیهنشین را برای ارتکاب جرم انتخاب میکنند، معتقد است: حاشیهنشینان در محدودههای داخل شهر که شناخته شده، قدیمی و بومی هستند ساکن نمیشوند بلکه بیشتر در نواحی حاشیهای شهرها اقدام به ساخت و ساز غیرقانونی کرده و شبانه یک اتاق کوچک یا آلونکی بنا میکنند و مجرمان نیز به دلیل همین ویژگیها ممکن است چنین جاهایی را برای سکونت انتخاب کنند.
کنترل نامحسوس و مداوم مناطق جرمخیز
سرهنگ محمدیان با اشاره به برنامه پلیس برای کنترل مناطق حاشیهنشین و جرمخیز تاکید میکند: پلیس آگاهی به عنوان واحد کشف جرم، روی تردد مجرمان توجه ویژه داشته و بسیاری از مجرمان متواری یا تحت تعقیب را در چنین فضاهایی به طور مداوم تحت نظر دارد. رئیس پلیس آگاهی تهران با تاکید بر ضرورت کنترل و جلوگیری از ایجاد بافتهای حاشیهنشین در اطراف شهرها و همچنین افزایش ساکنان این مناطق به لزوم اسکان آنها در بافتهای مشخص و قابل کنترل اشاره و تصریح میکند: ضروری است تمام دستگاههای مرتبط دولتی برای جلوگیری از ایجاد این بافتها و ساماندهی ساکنان مناطق حاشیهنشین با یکدیگر تعامل و همکاری نمایند و با ایجاد تفریحات سالم و در اختیار قراردادن امکانات مورد نیاز زندگی شهری برای این گروه از افراد، زمینه ارتکاب جرم را در این مناطق از بین ببرند و شرایط زندگی قانونمندتر را برای ساکنان آن فراهم کنند.
طرح ساماندهی در بلاتکلیفی
کارشناسان حوزه آسیبهای اجتماعی و مسوولان مرتبط با امنیت جامعه در حالی مناطق حاشیهنشین را بستر مناسبی برای وقوع جرم میدانند و بر ضرورت ساماندهی این حاشیهها و جلوگیری از گسترش این سکونتگاههای غیررسمی در حاشیه شهرها تاکید میکنند که مدیرکل دبیرخانه ستاد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی با اشاره به 7 میلیون و 500 هزار نفر در سکونتگاههای غیررسمی میگوید: در حال حاضر با مشارکت 80 درصدی بانک جهانی و با اختصاص 230 میلیون دلار عملیات ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی در 5 شهر کشور شامل شهرهای زاهدان، بندرعباس، کرمانشاه، سنندج و تبریز در حال اجراست و تا سال 1399 نیز به اتمام میرسد.
گفتههای این مقام مسوول بوضوح مشخص میکند که پروژه ساماندهی مناطق حاشیهنشین کشور آنچنان کند به حرکت لاکپشتوار خود ادامه میدهد که نمیتوان حداقل تا 10 سال آینده به اتمام این پروژه امیدوار بود. حاشیهنشینی و افزایش وقوع جرایم در حاشیهها و سکونتگاههای غیررسمی کشور، در حال تبدیل شدن به معضلی بزرگ در جامعه است، اما هنوز مسوولان و متولیان، زنگ خطر آسیبهای اجتماعی ناشی از رشد خزنده پدیده حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ را آنچنان که باید جدی نگرفته و برای آن راهکار مناسبی ارائه نکردهاند.به نظر میرسد تا زمانی که عزم جدی از سوی تمام دستگاههای متولی برای ساماندهی به وضعیت حاشیهنشینی در کشور وجود نداشته باشد، همچنان این حاشیهها پناهگاههای امنی برای مجرمان و بسترهای مناسبی برای وقوع جرم در جامعه خواهند بود.
پوران محمدی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم