در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در این مجال به مناسبت سالروز تولد جلالالدین معیریان که 21 شهریور است، مروری خواهیم داشت بر کارنامه کاری این چهرهپرداز متبحر و مجرب که در فهرست فعالیتهایش عناوین متعددی به چشم میخورد: آتشبس (تهمینه میلانی)، شاهزاده ایرانی (محمد نوریزاد)، از دوردست (رامین محسنی)، الهه زیگورات (رحمان رضایی)، زندانی 707 (حبیبالله بهمنی)، مزرعه پدری (رسول ملاقلیپور)، سیزده گربه روی شیروانی (علی عبدالعلیزاده)، خانهای روی آب (بهمن فرمانآرا )، قارچ سمی (رسول ملاقلیپور)، قطعه ناتمام (مازیار میری)، مریم مقدس (شهریار بحرانی)، شراره (سیامک شایقی)، طوفان (محمدرضا بزرگنیا)، غزال (مجتبی راعی)، لبنان، عشق من (حسن کاربخش)، زمین آسمانی (محمدعلی نجفی)، ایوب پیامبر (فرجالله سلحشور)، هبوط (احمدرضا معتمدی)، دلاوران کوچه دلگشا (حسن هدایت)، سارا (داریوش مهرجویی)، بندر مهآلود (امیر قویدل)، ردپای گرگ (مسعود کیمیایی)، اوینار (شهرام اسدی)، دو نفر و نصفی (یدالله صمدی)، مار (مجید جوانمرد)، جیببرها به بهشت نمیروند (ابوالحسن داوودی )، تبعیدیها (جهانگیر جهانگیری )، پنجاه و سه نفر (یوسف سیدمهدوی)، چون ابر در بهاران (سعید امیرسلیمانی)، گزل (محمدعلی سجادی)، حکایت آن مرد خوشبخت (غلامرضا حیدرنژاد)، افسانه آه (تهمینه میلانی)، در مسلخ عشق (کمال تبریزی)، همه یک ملت (حسین مختاری)، دستمزد (مجید جوانمرد)، مرگ پلنگ (فریبرز صالح)، شاخههای بید (امرالله احمدجو)، کشتی آنجلیکا (محمدرضا بزرگنیا)، در مسیر تندباد (مسعود جعفری جوزانی)، سرب (مسعود کیمیایی)، هزاردستان (علی حاتمی)، وکیل اول (جمشید حیدری)، مدار بسته (رحمان رضایی)، گنج (محمدعلی سجادی)، هیولای درون (خسرو سینایی)، کمالالملک (علی حاتمی)، مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی)، آقای هیروگلیف (غلامعلی عرفان)، گفت هرسه نفرشان (غلامعلی عرفان )، زنده باد... (خسرو سینایی)، آرامش در حضور دیگران (ناصر تقوایی) و... این پرونده پربار نشان از تجربهای عمیق و طولانی دارد که یادآوری نمونههای شاخصی مانند کارهای تاریخی او میتواند ذهن علاقهمندان را بیشتر به مهارتها و تواناییهای مزبور جلب کند.
جلالالدین معیریان در سال 1320 در تهران متولد شد. او در دوران نوجوانی در کنار امور تحصیلی، حرفههای مختلفی را آزمود که آرایشگری، خیاطی، نقاشی، و خطاطی از آن جمله است. معیریان نوجوان که تابلوهای نقاشیاش را میفروخت، برخی از کارهایش به دست بعضی از اساتید نقاشی و مجسمهسازی افتاد و او نزد این اساتید شروع به آموختن اساسیتر این حرفهها کرد. پس از اخذ دیپلم، و در کنار گذراندن دورههای نظامی در ارتش، در کلاسهای آزاد دانشکده هنرهای دراماتیک هم شرکت میکرد و در دو رشته بازیگری و گریم مشغول به تحصیل شد ولی بعدا عمده کارش را روی آموختن چهرهپردازی (با حرفهآموزی نزد اساتید فن آن زمان مخصوصا نصرتالله کریمی) گذاشت و بازیگری را رها کرد. او خود در این مورد گفته است: «هدفم این بود که بازیگر شوم. خوشبختانه یا بدبختانه چون خوشتیپ نبودم و قد و قواره درست نداشتم نتوانستم در بازیگری رشد کنم. این بود که گرایشم را عوض کردم...» معیریان در سومین سال تحصیل بر اساس آگهی تلویزیون وارد این سازمان شد و در 21سالگی رسما به عنوان چهرهپرداز در تلویزیون استخدام شد. اولین کار حرفهای گریم در سینما را با فیلم معروف ناصر تقوایی شروع کرد: آرامش در حضور دیگران و از دیگر کارهای شاخص او در دوران سابق میتوان به سوتهدلان اشاره کرد که در آن گریم شخصیت اصلی داستان بشدت پرجلوه بود. او خود درباره گریم سوتهدلان گفته است: «این فیلم گریمی سهبعدی داشت. به طور کلی روی طراحی و ساخت ماکت سر حدود هفت هشت ماه کار کردم تا روکش دندان و کاسه سر را ساختم. بعد به دلایل تبلیغاتی مرحوم اتللو فاوا را از ایتالیا به ایران آوردند که ایشان طرح مرا اجرا کرد. گریم این فیلم از سبک کلاسیک خود فراتر رفته بود: سر بازیگر بزرگ میشد و دندانهایش تغییر میکرد و چهره کودکی استثنایی و عقبافتاده را به خود میگرفت.» سالها بعد معیریان در فیلمهایی دیگر نیز گریم سهبعدی را ادامه داد. فیلم سیزده گربه روی شیروانی اثری فانتزی با مایههای فضایی و اهریمنی از آن جمله است. کارگردان این فیلم درباره چهرهپردازی معیریان گفته است: «آقای معیریان قبل از انقلاب در سالهای 50 40 در زمینه گریم سه بعدی تستی زده بودند، اما بعد از انقلاب این اولین فیلمی است که از گریم سه بعدی استفاده میکند. حجم گریم بالا بود و هر گریم بین 8 تا 9 ساعت زمان میبرد. 8 -7 ماه طول کشید تا چهرهپردازهای مختلف تست زدند و در نهایت آقای معیریان این کار را قبول کرد، اما هم تعداد شخصیتها زیاد و هم حجم گریمها بالا بود و این هزینه را سنگین میکرد. ما در طول 8 7 ماهی که تحقیقاتمان انجام میگرفت، تغییرات زیادی هم در قصه دادیم. دیدیم که آناتومی خروس بهگونهای است که نمیتوان صورت انسان را به آن شکل درآورد و خیلی فاصله دارد، خروسها حذف شدند، قصه هم دیگر کاملاً عوض شد.»
معیریان در سالهای مینی دهه 1350 با پروژه هزاردستان برخورد کرد که البته ساخت عمده کارش به دهه بعد موکول شد. این سریال نیز از جمله شاخصترین کارهای این هنرمند است. البته بحث هزاردستان تنها محدود به یک نمونه خوب بودن کار نیست و معیریان با این سریال همراه با عبدالله اسکندری پایهگذار بحث تعلیم و تربیت چهرهپردازهای جدید به شکلی جدی و آکادمیک شد. او خود در این باره گفته است: « زمانی که پروژه هزاردستان شروع شد تا یک سال به تنهایی کار گریم را انجام میدادم. بعد از یک سال روز به روز به تعداد بازیگران سریال افزوده میشد و دیگر یک چهرهپرداز جوابگو نبود. علی حاتمی ناگزیر شد چهرهپرداز دیگری یعنی عبدالله اسکندری را به خدمت بگیرد... در طول کار بتدریج احساس شد دیگر دو چهرهپرداز هم کافی نیست و باید تعدادی چهرهپرداز مورد تعلیم قرار بگیرند. حالا یک نوع آموزش سنتی از هزاردستان آغاز میشود...» البته در سریال هزاردستان به لحاظ گریم ابداع دیگری هم صورت گرفت و آن عبارت از تفکیک بین دو حرفه اجرای گریم و طراحی آن بود و این نیز باز به همت معیریان صورت گرفت. اما یکی از بزرگترین شاخصهها و امتیازهای این سریال سترگ، همین چهره پردازی اش است. معیریان در این باره اظهار داشته است: «باید 70سال به عقب میرفتم و دنبال شخصیتها میگشتم. طراحی چهرهها را هم براساس اسناد تاریخ معاصر و عکسهایی که آقای حاتمی در اختیار داشتند انجام دادم.» کمتر تماشاگری است که گریم خاص عزتالله انتظامی در نقش هزاردستان یا علی نصیریان در نقش ابوالفتح را از خاطر ببرد. در حال حاضر برای پیر کردن چهره بازیگران از مواد مختلف و متنوعی استفاده میشود ولی در آن زمان که امکانات محدود بود معیریان ناچار بود از ابزار ابتداییتر بهره ببرد. برای همین برای پیر کردن صورت انتظامی از لاتکس استفاده کرد که البته فرآیند پرزحمتی هم بود آن سان که اولین تست گریم او حدود 7ساعت به طول انجامید. در این فرآیند صورت بازیگر باید گریم پلاستیکی میشد و پوست سر هم کشش مییافت و نوعی کلاهگیس مخصوص ایتالیایی روی آن تعبیه میشد و البته این جدا از آرایشهای دیگری مثل سبیل بود. نقش جمشید مشایخی هم که دوره سنی مختلفی از جوانی تا پیری را در بر میگرفت طبعا ویژگیهای منحصر به فرد خود را داشت. در مورد علی نصیریان هم چهرهای کاملا جدید در نظر گرفته شد. تراشیدن موی سر، برنزه کردن رنگ صورت و افزایش و تعمیق فاصله بین استخوان بینی و چشمها از جمله تغییراتی بود که صورت نصیریان را برای مخاطب بسیار متفاوت جلوه داد.
همان طور که در بند اول آمد معیریان در بسیاری از فیلمهای سینمایی و پروژههای تلویزیونی عهدهدار طراحی و یا اجرای گریم بوده است. او چندین بار نیز کاندیدا و یا برنده جوایز گوناگون از جشنوارههای مختلف سینمایی بوده؛ از جمله برای آثاری چون مریم مقدس، توفان، غزال و اوینار که به کسب نشان و یا جایزه نایل آمده است. معیریان جدا از انجام حرفه طراحی گریم، یکی از پرهمتترین اساتید این فن جهت آموزش به نسل جوان به شمار میآید، آن سان که جدا از تدریس در دانشگاه و آموزشگاههای مختلف، خود نیز چندین بار اقدام به تأسیس آموزشگاه در این زمینه کرده است و البته علاقهمندان هم حتما برنامههای تعلیمی او را در شبکه آموزش سیمای جمهوری اسلامی به یاد دارند.
استاد معیریان امروز 68 ساله میشود. امیدواریم سالیان سال حضور سبز ایشان در امر هنر و فن چهرهپردازی برای سینمای ایران باقی باشد.
مهرزاد دانش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد