در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بزرگ میشود و یک روز او را تحویل پدر و مادر خودش میدهم. فرقی ندارد با بچههای خودم، که یک روز مرا میگذارند و میروند. من به تکان خوردن بچه در شکمم عادت دارم. این شکم چهارمم میشود. قول میدهم به هیچ چیزش وابسته نشوم. به دنیا که آمد، نگاهش هم نمیکنم. میسپارمش به آنها که 10 سال منتظر آمدنش بودند. 9 ماه که چیزی نیست. هم آنها خوشحال میشوند، هم زندگی ما بهتر میشود. معاملهای که هر دو طرفش راضی باشند چه اشکالی دارد؟
چه میشود اگر بچهای دو مادر داشته باشد که هر کدام بخشی از فرآیند به دنیا آمدن او را به عهده داشتهاند؛ یکی تمام خصلتها و ویژگیهایش را در سلولی جمع کرده و به او داده و آن یکی 9 ماه با خونش او را پرورانده...؟ چه میشود اگر هم خانوادهای که سالها حسرت بچه را داشتهاند با این راهحل ساده به آرزویشان برسند و هم خانواده دیگری که به پول اجاره زن خانواده نیاز دارند، از این راه درآمدی داشته باشند؟ مادران اجارهای همیشه به خاطر پول، جسمشان را برای پروراندن جنینی در اختیار خانوادههای نابارور نمیگذارند؛ خیلیها هم از روی انساندوستی این کار را برای عزیزانشان میکنند، اما این همه ماجرا نیست. رحم جایگزین راهحل خوبی است، اما... .
براساس آمار، سالانه در کشور بیش 100 هزار نفر به جمعیت خانوادههایی که دچار ناباروری هستند اضافه میشود و سازمان بهداشت جهانی هم سهم نازایی را در میان جمعیت بارور ایران 12 درصد اعلام کرده است. ناباروری در آمارهای طلاق و فروپاشی خانوادهها هم جایگاه ویژهای دارد و سومین دلیل طلاق در خانوادههای ایرانی است. به همین دلیل است که تلاش برای یافتن راهحلهایی برای ناباروری جدا از جنبههای علمی و پژوهشیاش، خالی از اثرات اجتماعی و روانی نیست. در میان روشهای مختلفی که برای درمان ناباروی وجود دارد، بعضی از روشها هم برای حل این مشکل وجود دارد که درمانی نیستند و کمکی به شمار میآیند. یکی از این روشها استفاده از رحم جایگزین برای ناباروری زوجهایی است که در آن زن امکان نگهداری جنین را در رحم خود ندارد و ناگزیر است از رحم شخص دیگری برای بچهدار شدن استفاده کند. اجاره رحم، یعنی انتقال یک یا شمار بیشتری از جنینهای به وجود آمده از لقاح تخمک و اسپرم زوج نابارور در رحم یک زن دیگر که در سالهای اخیر در ایران بسیار رایج شده است. در این حالت، زن اجارهدهنده رحم، تنها یک میزبان برای جنین است و از نظر ژنتیک هیچ مشارکتی با جنین تولید شده ندارد، اما با این که استفاده از رحم جایگزین یک ضرورت است، باید از دیدگاههای مختلف پزشکی، فقهی، حقوقی، فلسفه، اخلاق، جامعهشناختی و روانشناختی مورد توجه قرار بگیرد و با بررسی مشکلات افراد درگیر با این روش، بحثهای کارشناسی عوارض آن کم شود. اطلاعرسانی نادرست در بعضی از مسائل پزشکی که حساسترند و با بخشهای مختلفی از روان و اجتماع و حقوق افراد سر و کار دارند، میتواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد تا عموم مردم نسبت به این مساله ذهن روشنی نداشته باشند، مشکلات استفاده از رحم جایگزین نیز به طور کامل حل نخواهند شد.
نطفه ما در رحم دیگری
«سلولهای جنسی نر و ماده که حامل کروموزمهای مادر و پدر هستند، 22 ساعت بعداز لقاح، سلول تخم درست میکنند و بعد از 2 تا 3 روز، تبدیل به یک توده 8 سلولی میشوند که بذر اولیه جنین است که در 14 روز اول اگر دفع نشود، در دیواره رحم جا میگیرد و رشد میکند تا بالاخره از 12 تا 16 هفتگی شکل انسانی پیدا میکند. از نظر ژنتیک از همان زمان لقاح میشود گفت جنین وجود دارد، ولی از نظر شکلی، بین 12 تا 16 هفتگی جنین انسانی به وجود میآید. انتقال سلولهای لقاح یافته به رحم اجارهای در مرحله 32 سلولی انجام میشود. گاهی همین توده 32 سلولی را نصف میکنند و درون رحم میگذارند یا چند تا توده 32 سلولی را همزمان درست میکنند و درون رحم میگذارند که نتیجهاش چند قلوزایی است.» این توضیحهای نهچندان ساده، حرفهای دکتر آتوسا قاسمی، متخصص زنان و زایمان و ناباروری است. این کار از سال 1370 در ایران انجام شده است، اما نه برای رحم اجارهای، بلکه برای رحم مادر اصلی. حالا هم چند سال است که امکان استفاده از رحم شخص ثالث هم به وجود آمده و اگر به سابقه غربیاش برگردیم بیش از 20 سال است که از رحم جایگزین برای باروری استفاده میشود.
دکتر قاسمی میگوید: «از جنبه ژنتیک جنینی که در بدن یک شخص دیگر قرار گرفته و از طریق خونی با آن بدن ارتباط دارد، ممکن نیست دچار خصوصیات آن شخص بشود. چون ژنها با سلولهای مادر و پدر به جنین منتقل شدهاند و شخص سوم نمیتواند تاثیری بر آنها بگذارد، اما از جنبه پزشکی، اگر شخصی که حامل جنین است دچار مشکلات تغذیهای یا دارویی یا اعتیاد باشد، میتواند روی جنین اثر بگذارد.»، اما از نظر روانی قضیه پیچیدهتر از این حرفهاست. نمونه خیلی قدیمی این ماجرا مربوط است به ماریا وایتهد، زنی انگلیسی که وقتی 9 ماه جنینی را در رحم خودش پرورش داد، حاضر نشد نوزاد را به کسانی که نطفه متعلق به آنها بود بدهد و البته، قانون آن زمان هم دلالت بر این داشت که اگر یک نفر جنین را در رحم خودش پرورش بدهد، مادر اصلی نوزاد شناخته میشود. در حال حاضر با وجود این که در ایران این روش پذیرفته شده و رواج دارد همچنان چالشهایی در برابر آن وجود دارد.
مادر اجارهای هم مادر است
قانون اهدای جنین از طریق رحم اجارهای، چون مساله جدیدی است نیاز به اجتهاد دارد و باید از سایر مقررات موجود به حکم قضیه دست پیدا کرد و نیاز به وضع قانون مدون هست. از طرفی، نظر فقهای جامعالشرایط میتواند قبل از تصویب قانون راهگشای تصمیمگیری قضایی در مراجع باشد.
نیاز به پشتوانه فقهی در این زمینه باعث شد که مراجع تقلید درباره آن اظهارنظر کنند و نمونه آن نظر آیتالله مکارم شیرازی بود که رحم اجارهای را موجب محرمیت دانست و اعلام کرد: «وقتی گفته میشود اگر نوزادی یک شبانهروز از زنی شیر بخورد به او محرم میشود، پس رحم اجارهای نیز به طریق اولی موجب محرمیت میشود؛ چون پوست و گوشت و تمام وجودش با او آمیخته شده است. اگر هم برای کسانی شبهه ایجاد شود به او میگوییم آیا این فرزند پس از بلوغ میتواند با آن زن ازدواج کند؟ که جواب منفی است، پس رحم اجارهای موجب محرمیت میشود وحتی سبب میشود نوزاد با شوهر آن زن و بعضی از فامیل هم محرم شود.» مشابه این حکم در نظرات آیتالله خامنهای، آیتالله موسوی اردبیلی و مراجع دیگر نیز دیده میشود. این نکتههای دقیق چیزهایی نیستند که بسادگی بتوان از کنارشان گذشت. در واقع، همین نکته است که تکلیف فرزندی را که در رحم مادر دیگری پرورده شده در آینده روشن میکند.
یک وکیل دادگستری میگوید: «اگر اهدای جنین منجر به تولد نوزادی برای مادری شود، مقررات مربوط به ارث در این زمینه محل تامل و جدل است، چون طفل متعلق به صاحب نطفه و رحمی است که در آن رشد کرده. اگر جنین از بطن زن و متعلق به شخص ثالثی بجز شوهر زن اهداکننده باشد، براساس اعتقاد و اصول مسلم فقهی، ارث از پدر واقعی باید به چنین طفلی تعلق گیرد. همین طور اگر مالی از فرزند موجود باشد و او فوت کند، سهم پدری، باید به صاحب نطفه داده شود.»
رابطه نسبی بین چنین طفلی با مادری که او را به دنیا آورده، کاملا روشن است و تردیدی در این مورد وجود نخواهد داشت. هر زنی که جنین را در رحم خود رشد دهد، او هم مادر جنین خواهد بود.
انسانیت، نه تجارت!
یک طرف این ماجرا گشودن گره از زندگی زوجهایی است که سالها در حسرت فرزند بودهاند، یک طرف دیگر، زنی است که به عنوان حامل جنین، 9 ماه مسوولیت کودک آنها را برعهده دارد. شاید این که عنوان این روش را اجاره جنین گذاشتهاند، در ماجراهای پس از رواج این شیوه بیتاثیر نبوده است. تلقی رایجی که از این مفهوم در جامعه وجود دارد، این است که این مساله به یک کار تجاری در جامعه تبدیل شده و گروهی از زنان که عمدتا از اقشار محروم و نیازمند هستند، به عنوان مادران اجارهای از این کار برای تامین زندگیشان استفاده میکنند. داستانهای زیادی درباره این مادران اجارهای نقل میشود؛ این که بیشترشان از خانوادههای خیلی فقیرند و با توجه به درآمدی که از این راه به دست میآورند، گاهی تمام هزینههای خانواده را تامین میکنند. ادامه این داستانها به ماجراهای تازهای هم ختم میشود؛ این که چه بر سر جسم و روح مادران اجارهای میآید؟
دکتر قاسمی میگوید: «از نظر جسمی، زنی که بخواهد این نقش را قبول کند، باید شرایط مناسبی داشته باشد. ترجیح بر این است که زن سالم و نیرومندی باشد. او باید قبلا تجربه بارداری را داشته و این اطمینان وجود داشته باشد که به خاطر بارداری جانش به خطر نمیافتد.» از آنجا که مادران اجارهای این کار را بیشتر از یک بار در زندگیشان انجام میدهند، بتدریج ضعیف میشوند و عوارضی دامنشان را میگیرد. کم خونی، پوکی استخوان، عفونتهای رحم و لگن، فشار خونهای حاملگی، دیابت و... از عوارض میزبانی جنین دیگران است و اگر این کار بیش از حد تکرار شود، خطر مرگ هم این زنان را تهدید میکند.
مادران اجارهای، هر چقدر هم که به این کار به عنوان یک شغل نگاه کنند، بازهم از نظر روحی با این مساله درگیر میشوند. حقیقت این است که پروراندن یک جنین در شکم، ارتباط 9 ماههای بین او و جنین ایجاد میکند که از نظر عاطفی مادر را زیر فشار میگذارد. درگیری ذهنی مادر اجارهای با تولد فرزند تمام نمیشود و میتواند آنقدر عمیق شود که ادعاهایی درباره رابطه مادر و فرزندی ایجاد کند. به این عوارض روحی میشود چیزهای دیگری هم اضافه کرد؛ مادران اجارهای احساس میکنند که از وجودشان سوءاستفاده شده و هرچند در مقابل این کار پول میگیرند، خلا عاطفی ناشی از در اختیار گذاشتن بخشی از جسم، آزارشان میدهد.
اجاره 9 ماهه، ماهی چند؟
استفاده از رحم جایگزین، نوعی دانش کاربردی است که در نبود رحم سالم به کار میرود و آنچه امروزه با نام رحم اجارهای یا تعابیر دیگر باب شده اشتباه است. در حقیقت در مساله رحم جایگزین، ما با یک مساله کاملا انسانی روبهرو هستیم، بنابراین این موضوع را باید به صورتی طرح کرد که دغدغههای انسانی در آن پر رنگ شوند، نه این که زمینهای شوند که مشکلات و بزهکاریهای جامعه از راه آن بروز پیدا کنند، اما به نظر میرسد قضیه در جامعه ما حالت عکس پیدا کرده و بیش از آن که روشی باشد برای حل مشکل ناباروری خانوادهها، فرصتی برای کسب درآمد افراد سودجو هم شده است. در این میان شنیدههایی هم درباره نقش واسطهها وجود دارد؛ کسانی که با پیدا کردن زوجهای نابارور و ارتباط برقرار کردن میان آنها و مادران اجارهای، سهمی هم برای خود بر میدارند و شاید به خاطر همین است که روایتهای مختلفی درباره قیمت رحم اجارهای وجود دارد.
اگر واسطهای در میان نباشد، میان زوجهایی که از روش رحم اجارهای استفاده میکنند و زنانی که رحم خود را اجاره میدهند، قراردادی بسته میشود و هزینه آن بر اساس توافق دو طرف مشخص میشود. بر اساس شنیدهها این رقم از 2 میلیون تومان آغاز میشود و تا 7 میلیون تومان در نوسان است و زنان نابارور به طور متوسط بیش از 4 میلیون تومان برای رحم جایگزین پرداخت میکنند. بسته به این که واسطهای در این میان وجود داشته باشد یا نه، رقم پرداختی متفاوت خواهد بود. طبیعی است که با وجود واسطه، خانوادهها باید رقم بیشتری بپردازند.
رحمهای بیمهنشده
چند وقت پیش بود که رئیس انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری خبر داد قرار است مراکزی هماهنگ با وزارت بهداشت برای کنترل رحم جایگزین ایجاد شود. محمدرضا نوروزی، آن زمان گفته بود در کشور ما مرکزی که به صورت کنترل شده در زمینه رحم جایگزین فعالیت کند وجود ندارد و این نوع اعمال باید در مراکز معتبری که دارای تائیدیه هستند انجام شود تا مسائل روحی هم مورد توجه قرار بگیرد، اما تاکنون خبری از راهاندازی چنین مراکزی منتشر نشده و روند اجاره جنین همچنان از راههای قدیمی و از طریق مراکز درمان ناباروری انجام میشود و در عین حال همچنان که مساله پوشش بیمهای درمانهای ناباروری با ابهام روبه روست، هزینه اجاره جنین هم به هزینههای دیگر درمانی برای زوجهایی که نیازمند این روش هستند اضافه میشود.
از طرف دیگر، در حالی که حدود 2 تا 3 میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد و بسیاری از آنها امکان درمان دارند، خیلی از آنها به علت هزینههای بالا برای درمان مراجعه نمیکنند. اگرچه چند روزی میشود که با مصوبه شورای عالی بیمه تمام خدمات درمانی ناباروری تحت پوشش بیمه قرار گرفته، اما این مصوبه هنوز به صورت عملیاتی اجرا نشده و شورای عالی بیمه در حال تصویب مرحله به مرحله آن است. رئیس انجمن علمی تخصصی ناباروری میگوید: 50 تا 60 درصد افرادی که نابارور هستند با درمانهای مشاورهای، دارویی و جراحی سبک، قابل درمان هستند و بخش دیگر با درمانهای پیچیدهتر مانند IVF یا میکرواینجکشن که در آن جنین، بیرون بدن ساخته و پس از تشکیل به رحم مادر منتقل میشود درمان خواهند شد. درمان به روش میکرواینجکشن موفقیت 30 تا 40 درصدی دارد و هزینه آن از 700 تا 800 هزار تومان تا یک میلیون و 700 هزار تومان است. هزینه دارویی یک دوره درمان ناباروری هم حدود 500 هزار تومان است با این حساب، در حالی که به طور عادی هزینه درمانهای پیشرفتهتر بالای 2 میلیون است، اگر کسی نیاز به استفاده از رحم جایگزین داشته باشد باید هزینه چند میلیونی آن را هم بپردازد؛ در حالی که بیمه هزینههای مربوط به رحم جایگزین در نظر گرفته نشده و هنوز تا تحقق خدمات بیمهای در همان مراحل قبلی فاصله زیادی هست.
نعیمه دوستدار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم