ساعتی با مهدی تاج ، نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال

اصلاحات بنیادین در فوتبال

فوتبال در دل خود هزاران حرف ناگفته دارد؛ فوتبالی که توجه تمام اقشار جامعه را معطوف به خود دارد و همه نیز به نوعی می‌خواهند این رشته مورد توجه و جذاب را در همه حال در اوج ببینند. موضوع تیم ملی فوتبال نیز که صد البته قصه جدا و متفاوتی دارد و حقیقت آن است که امروز و با ناکامی تیم ملی در صعود به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی ، دلخوری از این بابت در جامعه از مسوولان فدراسیون شکل گرفته است.
کد خبر: ۲۶۴۵۲۰

آن هم در شرایطی که شاید چنین فرصت ذی‌قیمتی برایمان در آینده و در راه صعود به جام جهانی فراهم نیاید. این در‌حالیست که کل کشورهای دنیا در این رشته برنامه‌های توسعه‌ای را مورد توجه قرار داده‌اند و می‌خواهند از طریق فوتبال، خود را بیشتر بشناسند و جهانی شوند.

واقعیت این است که امروز از صعود به جام جهانی بازمانده‌ایم و باید با ریز شدن در برنامه‌ای که مورد توجه قرار داده‌ایم، رویکرد خود را صحیح کرده و با شتاب بیشتری در جهت علمی شدن فوتبال گام برداریم که اگر چنین شود می‌توان امیدوار بود که دیگر شاهد تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای و مقطعی در این رشته نخواهیم بود.

نکته‌ای که مهدی تاج به عنوان نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال بر آن تاکید دارد و تصریح می‌کند که باید دانش جهانی این رشته را به کالبد فوتبال تزریق کنیم تا فوتبال ایران با آهنگ و ریتمی منطقی‌تر در جهت دستیابی به افق‌های روشن‌تری از رشد به جلو حرکت کند. با این مسوول فوتبال کشورمان برای ساعتی به گفتگو نشسته‌ایم که ماحصل آن در پی می‌آید.

پیش از این‌که وارد بحث تیم ملی شویم، اجازه می‌خواهم این سوال را طرح کنم که اوایل کار فدراسیون فوتبال شاهد حضور پررنگ هیات‌رئیسه بودیم، در حالی که امروز خبر چندانی از اعضای هیات‌رئیسه نیست. این مساله با این اظهارنظر ربط پیدا نمی‌کند که می‌گویند همه‌کاره فدراسیون فوتبال ایران مهدی تاج است؟

باید این نکته را یادآور شوم که طبق اساسنامه فدراسیون، سالانه باید 6 بار جسله هیات‌رئیسه فدراسیون برگزار شود که ما در این زمینه به مراتب بیش از اینها تشکیل جلسه دادیم چون اعتقاد به روح جمعی کار و بهره‌گیری از نظرات همه اعضای هیات‌رئیسه داریم. این‌که خود من وقت زیادی در فدراسیون سپری می‌کنم به این دلیل است که کار فوتبال بسیار گسترده است و به عنوان نایب‌رئیس اول فدراسیون باید به وظایف خود عمل کنم. شاید حضور همزمان در راس کمیته تیم‌های ملی این شائبه را ایجاد کرده است که در این ارتباط نیز باید بگویم با توجه به شرایط زمانی که وارد فدراسیون شدیم مسوولیت این کمیته را عهده‌دار شدم و قصد دارم در آینده این مسوولیت را به یک مدیر شایسته واگذار کنم.

به طور طبیعی در حال حاضر عملکرد فدراسیون فوتبال با ناکامی تیم ملی در راه صعود به جام جهانی آفریقای جنوبی سنجیده می‌شود. شما به عنوان نایب‌رئیس و رئیس کمیته تیم‌های ملی، به این ناکامی چگونه نگاه می‌کنید؟

متاسفانه علی‌رغم وضعیت خوبی که برای صعود تیم ملی به جام جهانی وجود داشت در مجموع یک سری شرایط دست به دست هم داد تا آرزوی همه ما بر باد برود. معتقدم باید به صورت منطقی و به دور از احساسات به قضایا نگاه کرد. قریب 21 سال است که در فوتبال کشور و در سمت‌های مختلف فعالیت دارم و آشنایی نسبتا کاملی با این رشته دست کم در ایران دارم. واقعیت این است که شرایط امروز فوتبال دنیا با زمانی که ما در کشورمان لیگ تخت‌جمشید و حتی جام آزادگان را برگزار می‌کردیم کاملا متفاوت شده، به گونه‌ای که هیچ اتفاقی در این رشته از قبل تعیین نشده و قابل پیش‌بینی نیست. قبلا می‌توانستیم ادعا کنیم که باید با اقتدار به جام جهانی صعود کنیم، اما امروز فوتبال در کشورهای مختلف جهان و از جمله اروپا و آسیا به هم نزدیک شده و رقابت سخت و فشرده‌ای تقریبا بین همه تیم‌ها وجود دارد و با توجه به این موضوع نمی‌توان انتظار داشت که تیمی با اقتدار کامل به جام جهانی صعود کند. در ضمن آن که همه تیم‌های حریف ما نیز با برنامه‌ریزی به این مسابقه‌ها گام گذاشته بودند.

اما این رقابت نزدیک در دوره گذشته هم وجود داشت و دیدیم که تیم ما به صورت مستقیم و با اقتدار به جام جهانی صعود کرد. آیا براستی باید وضعیتمان به گونه‌ای شود که در گروهی 5 تیمی چهارم شویم؟ در حقیقت برشمردن این موضوع به عنوان تنها دلیل عدم صعود قانع‌کننده است؟

البته باید این نکته را یادآور شوم که ما در این دوره نیز تنها 9 دقیقه با صعود مقتدرانه به جام جهانی فاصله داشتیم، اما در دیدار با کره جنوبی براحتی برتری خود را از دست داده و با پذیرفتن گل مساوی از صعود به جام جهانی بازماندیم. به هر حال چون تیم به جام جهانی صعود نکرده باید به مردم حق داد که ناراضی باشند. طبیعی است که من هم نزدیکی رقابت بین تیم‌ها را تنها دلیل عدم توفیق تیم ملی نمی‌دانم. برای بررسی منطقی موضوع باید تفکیکی قائل شویم. بی‌شک در راه موفقیت ورزشی 2 دسته عوامل عمده موثر هستند و دو گروه باید در وظایف خود به درستی عمل کنند تا موفقیت حاصل شود. اول وظیفه پشتیبانی که متوجه فدراسیون است و دوم وظیفه فنی که به عهده کادر فنی و بازیکنان است.

آیا فدراسیون وظیفه پشتیبانی خود را بخوبی انجام داد؟

با توجه به مجموعه شرایطی که وجود داشت فدراسیون تمام توان خود را برای موفقیت تیم ملی به کار گرفت. واقعیت این است وقتی مدیریت جدید فدراسیون سکان هدایت فوتبال کشور را به عهده گرفت، بازی‌های تیم ملی در راه صعود به جام جهانی آغاز شده و تیم با هدایت منصور ابراهیم‌زاده یک دیدار خود را نیز مقابل کویت انجام داده بود. در نتیجه فرصتی برای طراحی برنامه ایده‌آل جهت موفقیت تیم از سوی مدیریت جدید فدراسیون وجود نداشت و زمان از دست رفته بود. طبیعی است برای کسب موفقیت باید با دقت نظر کامل برنامه‌ریزی کرد تا بعدا حاصل آن برنامه‌ها را بوضوح مشاهده کرد. پیش از روی کار آمدن ما و به مدت یک سال و نیم، فدراسیون توسط کمیته انتقالی اداره می‌شد. تنها کاری که ما در آن مقطع می‌توانستیم انجام دهیم ابقای منصور ابراهیم‌زاده در سمت سرمربی تیم ملی تا زمان انتخاب سرمربی جدید بود، بنابراین گام نخست پشتیبانی یعنی برنامه‌ریزی در زمان ما انجام نشد و ما در مقطعی عهده‌دار مسوولیت شدیم که به نوعی در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بودیم.

یعنی می‌خواهید بگویید مدیریت جدید فدراسیون در ناکامی تیم ملی بی‌تقصیر است؟

به هیچ عنوان چنین منظوری نداشتم. در واقع ما بی‌تقصیر نیستیم و از طرفی هم فرصتی نداشتیم. با وجود این برنامه پشتیبانی لازم را با توجه به شرایط پیش‌آمده طراحی کردیم، از جمله این‌که برای تیم ملی 30 بازی تدارکاتی در نظر گرفتیم که در نوع خود بی‌سابقه بود، هم بازی با تیم‌های پرقدرت و هم بازی با تیم‌های ضعیف. دیدید که ما پیش از بازی با هر حریفی با تیمی مشابه آن تیم بازی تدارکاتی برگزار کردیم. مثلا پیش از دیدار با کره جنوبی یک بازی دوستانه با چین برگزار کردیم. نکته‌ای که نباید از آن غافل شد این‌که برای برگزاری بازی‌های تدارکاتی 2 فاکتور اصلی تاثیرگذار هستند. اول میزان اعتبار فدراسیون و دوم تیم‌هایی که حاضر می‌شوند با تیم ما بازی برگزار کنند. دیدید علی‌رغم این‌که تیم ملی به اسپانیا اعزام شد بازی تدارکاتی ما در اسپانیا و همچنین بازی با مصر در تهران بنا به دلایل سیاسی لغو شد. هرچند بازی‌های خوبی با تیم‌های آذربایجان و همچنین تیم‌های باشگاهی جمهوری چک برگزار کردیم. می‌خواهم این را بگویم که در بخش حمایت‌های لجستیک در حد توان خود خوب کار کردیم و در حوزه مسائل فنی نیز کادر فنی تیم در مقاطع مختلف توضیحات لازم را ارائه کرده است.

به موضوع کادر فنی اشاره کردید. نکته‌ای که انتقادهای زیادی را برای فدراسیون به همراه داشت این بود که ابتدا اعلام کردید بر اساس خرد جمعی می‌خواهید هدایت تیم ملی را به یک مربی ایرانی بسپارید، اما در کمتر از 24 ساعت این رویکرد خارجی شد و بر همین اساس داستان کلمنته پیش آمد و در آخر هم دایی سرمربی تیم ملی شد. فکر نمی‌کنید فدراسیون با این تصمیم‌های آنی و لحظه‌ای برای تیم ملی حاشیه ایجاد کرد؟

به نظر من هر مجموعه‌ای که مورد انتقاد قرار نگیرد موفق نخواهد بود. متاسفانه برخی منتقدان فدراسیون نه‌تنها انتقاد نمی‌کنند که آبروی دیگران را مورد هدف قرار می‌دهند. در حالی که انتقاد باید سالم و سازنده باشد. درباره انتخاب مربی تیم ملی هم واقعیت مطلب این بود همه افرادی که با آنها مشاوره کردیم و همچنین اعضای هیات‌رئیسه، همگی بر استفاده از مربی خارجی طراز اول تاکید داشتند و حتی زمانی هم که مربی داخلی انتخاب کردیم عده‌ای باز هم بر انتخاب مربی خارجی تاکید داشتند؛ اما شرایط به گونه‌ای رقم خورد که دیگر امکان جذب مربی خارجی طراز اول وجود نداشت. معتقدم ما اگر می‌خواهیم در فوتبال به جایی برسیم باید به دنبال دانشی باشیم که فوتبال امروز دنیا را اداره می‌کند. این دانش، دانشی است که در کشورهای صاحب قدرت فوتبال آن را بخوبی مشاهده می‌کنیم و غیر از دانشی است که بر فوتبال ایران حاکم است. به همین علت نیز ما سراغ خاویر کلمنته رفتیم. متاسفانه در نگاه اول، ما ایرانی‌ها قبل از این‌که با یک پدیده آشنا شویم به آن می‌تازیم، پس از این‌که اسم کلمنته را مطرح کردیم ابتدا گفتند او دیسک کمر دارد، قیمتش بالاست و مسائل حاشیه‌ای دیگری که در نهایت با توجه به هجمه‌های زیاد صورت گرفته موضوع پروازی بودن وی پیش آمد و چون کلمنته دیگر فضا را برای کار کردن مناسب نمی‌دید در نهایت حضور او در ایران منتفی شد.

اصلی‌ترین دلیلی که حضور کلمنته را در راس تیم ملی منتفی کرد، چه بود؟

عده‌ای در داخل کشور ضمن تماس با کلمنته گزارش‌های خلاف واقع به وی دادند و او را از حضور در تیم ملی ایران منصرف کردند تا به فدراسیون ضربه بزنند. در نهایت شرایط به گونه‌ای شد که سرمربی ایرانی برای تیم ملی انتخاب شد و در این میان شایعاتی پیرامون انتخاب این سرمربی وجود داشت مثل این‌که علی دایی انتخاب فدراسیون نبوده و به فدراسیون تحمیل شده است.

واقعا چنین نبود؟

نه. این هم از آن دست شایعاتی بود که با هدف تضعیف فدراسیون انتشار یافت.

و فدراسیون روند نتایج تیم ملی در زمان سرمربیگری علی دایی را چطور دید که در نهایت رای به برکناری او داد؟

تیم ملی در مرحله اول مسابقه‌های مقدماتی نتایج خوبی کسب کرد و به دور دوم راه یافت، اما تمام مشکلات تیم از زمانی آغاز شد که بر اثر یک اتفاق در تهران به عربستان باختیم. دایی جوان‌گرایی بسیار خوبی در تیم ملی ایجاد کرد و چهره‌هایی همچون رضایی، خلعتبری، عقیلی، اشجاری و حیدری را به تیم ملی معرفی کرد؛ چهره‌هایی که مطمئنا آینده بسیار درخشانی در پیش دارند، اما صرف جوانگرایی نمی‌تواند ضامن موفقیت باشد. در کنار جوان‌گرایی باید فاکتور برنامه‌ریزی و دیپلماسی نیز وجود داشته باشد و با بهره‌گیری از تجارب دیگر، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار کرد.

شما که به این مسائل واقف بودید چرا در کنار دایی یک فرد با تجربه را نیز به کار نگرفتید؟

ما نمی‌خواستیم نظر خود را به دایی تحمیل کنیم. در واقع هر فردی که در راس کار قرار می‌گیرد باید این اختیار را داشته باشد که خود دستیارانش را برگزیند. همان طور که قطبی هم خود دستیارانش را انتخاب کرد.

پس از کنار گذاشتن دایی و حاشیه‌های ایجاد شده به دنبال انتخاب مایلی‌کهن، قطبی در راس کادر فنی قرار گرفت؛ فردی که از بدو حضور خود انرژی مثبتی به کالبد تیم دمید، موضوعی که شاید بیشتر از اینها باید صورت می‌گرفت.

ما مولود شرایط نیستیم. در واقع ایجاد شرایط می‌کنیم. اگر شرایط خوبی ایجاد شود رسیدن به موفقیت دور از دسترس نخواهد بود. قطبی با شرایط خوبی که پیرامون تیم ملی ایجاد کرد در نهایت توانست از 3 بازی سخت و دشوار 5 امتیاز کسب کند. بازی با کره شمالی و همچنین کره جنوبی فراتر از سخت بود و می‌توان آنها را ویژه نامید. در فاصله حدود یک هفته‌ای تیم ملی ما 3 بازی دشوار برگزار کرد و در این مسیر تنها 40 ساعت پرواز هوایی خسته‌کننده داشت. واقعا بازی مقابل کره جنوبی قابل قبول بود و تیم ایران برای اولین بار در کره جنوبی از میزبان خود پیش افتاده بود و 9 دقیقه با صعود به جام جهانی فاصله داشت. حتی می‌توانستیم گل دوم را نیز وارد دروازه حریف کنیم که متاسفانه این اتفاق رخ نداد. از طرفیAFC با درخواست ما مبنی بر همزمانی بازی ایران و کره جنوبی و بازی کره شمالی و عربستان مخالفت و شرایط روحی خاصی برای تیم ما ایجاد کرد. ضمن این که اگر در بازی عربستان و کره شمالی غیر از نتیجه مساوی هر نتیجه دیگری حاصل شده بود حال این حجم از انتقاد و تخریب وجود نداشت و ورق کاملا برگشته بود. با توجه به این شرایط روشن است که قطبی کارنامه خوبی در این 3 بازی برجای گذاشته است.

قبول دارید صعود به جام جهانی یک فرصت ارزشمند و بی‌نظیر برای رشد و توسعه فوتبال بود که براحتی از دست رفت؟

بله. متاسفانه همین طور است. از این پس باید هوشیار باشیم و فرصت‌های دیگر را در آینده از دست ندهیم و با سرعت به سمت اصلاحات بنیادین ازجمله علمی‌سازی در فوتبال گام برداریم.

و از صحبت‌های شما این طور برمی‌آید که همچنان موافق ادامه همکاری قطبی هستید؟

در مجموع با توجه به زمان کم و وضعیتی که قطبی بر تیم ملی حاکم کرد ارزیابی من به عنوان نایب‌رئیس فدراسیون و همچنین رئیس کمیته تیم‌های ملی از عملکرد او مثبت است؛ اما تنها نظر من ملاک ماندن یا رفتن سرمربی تیم ملی نیست و باید هیات رئیسه در این زمینه تصمیم‌گیری کند که امیدوارم تصمیمی اتخاذ شود به دور از احساس و با تکیه بر منطق.

در روند تصمیم‌گیری‌های فوتبال در ارتباط با کادر فنی تیم ملی بعضا دیده شده که جو غالب احساسی بوده است. بی‌شک فوتبال ما اگر می‌خواهد رشد و توسعه یابد باید از این احساسی عمل کردن عبور کرده و تفکر منطقی را جایگزین کند. به عنوان یک مسوول فکر می‌کنید برای پرهیز از تصمیم‌گیری‌های احساسی در فوتبال و برنامه‌ریزی اصولی و بلندمدت چه باید کرد؟

من هم معتقدم که بیشتر اوقات احساسی تصمیم‌گیری می‌شود، در حالی که باید 4 سال به یک مربی فرصت داد تا بتواند برنامه‌های خود را عملیاتی کند، در راستای این موضوع، پیشنهادی به هیات رئیسه فدراسیون دادم که خوشبختانه مورد تصویب قرار گرفته مبنی بر این که در ساختار فدراسیون یک کمیته فنی متشکل از پیشکسوتان تشکیل شود تا با بهره‌گیری از تجارب و مشاوره‌های آنان مدیریت فدراسیون بتواند بهترین تصمیم‌ها را فارغ از مسائل حاشیه‌ای اتخاذ کند. چون قرار نیست همه چیز را یک نفر بداند و بر همه موضوعات اشراف داشته باشد. زیان بارترین عیب، عیبی است که احساس کنی همه چیز را خودت می‌دانی، به یقین در فوتبال مسائلی وجود داشته و دارد که از چشم مدیران آن پنهان می‌مانند، بنابراین کمیته فنی می‌تواند مشاور بسیار خوبی برای فدراسیون و بخصوص کمیته تیم‌های ملی باشد.

اما به هر حال برای این کمیته نیز باید تعریفی مشخص داشت و وظایفش را به درستی تعریف کرد تا از تداخل تصمیم‌گیری پرهیز شود.

معتقدم ما اگر می‌خواهیم در فوتبال به جایی برسیم باید به دنبال دانشی باشیم که فوتبال امروز دنیا را اداره می‌کند

قبول دارم. باید با سیستم و برنامه این کمیته را اداره کرد. در گذشته این قبیل موارد وجود داشته و کمیته‌های فنی در مقاطع گوناگون معتقد بوده‌اند که باید نظر آنها اعمال شود و عدم اعمال نظر آنها جنجال‌هایی را به دنبال داشته است. به نظر من چنانچه این کمیته به خوبی اداره شود و همه اعضای آن توجیه شوند که در کار اجرایی هیچ گونه دخالتی نخواهند داشت و صرفا مشاوره به فدراسیون می‌دهند مشکلی پیش نخواهد آمد. هرچند کار سختی است، اما شدنی است.

چگونه می‌توان بین توقعات جامعه فوتبال و مدیریت علمی هماهنگی ایجاد کرد و از بروز مشکلات حاشیه‌ای جلوگیری کرد؟

اگر یک مدیر کارش را بلد باشد، هم حرف می‌زند و هم عمل می‌کند. این ظرافت‌های کار مدیریتی است. باید با دقت فراوان همه نظرات را دریافت و بهترین تصمیم را اتخاذ کرد، به گونه‌ای که هیچ گونه کدورتی هم به وجود نیاید، چون برای رسیدن به توسعه پایدار چاره‌ای جز داشتن برنامه‌ریزی مدون و دقیق و مدیریت همه‌جانبه‌نگر نداریم. باید این راه را رفت.

بی‌شک برای رسیدن به توسعه پایدار، انجام اقدامات زیربنایی ضرورتی غیرقابل انکار است. فدراسیون برای این که فوتبال ایران از موفقیت‌های اتفاقی عبور کرده و به موفقیت‌های بنیادین دست یابد، چه برنامه‌ای دارد؟

معتقدم فوتبال ما توسعه نخواهد یافت مگر آن که در رده‌های سنی پایه یعنی نوجوانان، جوانان و امید کار اصولی و زیربنایی شکل گرفته باشد. بهتر بگویم برای رسیدن به توسعه پایدار در تیم ملی چاره‌ای جز داشتن تیم‌های پرقدرت در رده‌های سنی پایین نداریم. خوشحالم که اعلام کنم این کار در فدراسیون فوتبال در حال انجام است. ما هم‌اکنون در رده‌های سنی 12، 13، 14 و 15 سال تیم ملی داریم. نباید انتظار داشت این سرمایه‌گذاری زود به بار بنشیند. هم‌اکنون تیم زیر 14 سال ما در رقابت‌های آسیایی سنگاپور با تیم‌های زیر 16 سال آسیا رقابت می‌کند. این یعنی آینده‌نگری فدراسیون، یعنی این تیم تا 2 سال دیگر در رده سنی نوجوانان در سطح قاره حضور خواهد داشت، حتی اگر این تیم در مسابقه‌های قهرمانی آسیا حذف شود باز هم ضربه‌ای به فوتبال وارد نمی‌شود، چون پشت این تیم یک برنامه حساب شده وجود دارد. تیم نوجوانان ما سال گذشته قهرمان آسیا شده و یقینا با برنامه‌ریزی درست و حفظ این استعدادهای نوجوان، آنها باید 6 سال دیگر پیکره اصلی تیم ملی را تشکیل دهند و این روند نباید به هیچ عنوان متوقف شود. ما در رده سنی امید نیز یک تیم بسیار خوبی داریم که بازیکنان آن همگی زیر 21 سال هستند. همه این قرائن نشان می‌دهد که فدراسیون فوتبال آینده‌نگر است و همه چیز به نتیجه کنونی تیم ملی خلاصه نمی‌شود.

یکی از چالش‌های مدیریت سال‌های اخیر فدراسیون فوتبال تیم امید و عدم راهیابی آن به بازی‌های المپیک است، فدراسیون کنونی برای تیمی که 36 سال است از رسیدن به هدفش بازمانده چه فکری کرده است؟

به نکته خوبی اشاره کردید، در گذشته و در فاصله زمانی 3 ماه مانده به بازی‌های امید، تیم ملی این رده سنی در کشورمان تشکیل می‌شد و همگان نتیجه این تفکر را دیده‌اند. حال در فاصله 3 سال مانده به مسابقات، ما تیم امید را تشکیل داده‌ایم، یعنی گام نخست را برداشته‌ایم که خیلی زود به فکر آماده‌سازی این تیم افتاده‌ایم. غلامحسن پیروانی به عنوان یک مربی که با رده‌های سنی پایه زیاد کار کرده، بی‌شک می‌تواند در راس تیم ملی موفق باشد. نباید از این هراس داشت که با مربی ایرانی نمی‌توانیم موفق باشیم. بسیاری از کشورهای دنیا با مربیان داخلی خود به المپیک و حتی جام جهانی صعود کرده و می‌کنند. تیم امید در راه آماده‌سازی خود بزودی راهی اردوی تدارکاتی آفریقای جنوبی می‌شود و با تیم قهرمان لیگ این کشور بازی تدارکاتی انجام می‌دهد. هرچند هم که در این دیدار شکست بخورد، اما به هیچ عنوان نگران نیستیم. مهم استارت کار بوده که تیم را تشکیل داده‌ایم و از همین امروز به فکر افزایش تجربه بازیکنان آن هستیم. این یک نتیجه ارزشمند است؛ با این تفکر تیم به خودباوری دست خواهد یافت.

در رابطه با رسیدن به توسعه پایدار در فوتبال علاوه بر توجه به رده‌های سنی پایه، باید سند توسعه‌ای بلندمدت داشت، می‌توانم بپرسم تدوین این سند در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

این مهم ضرورتی غیرقابل‌انکار است و باید با جدیت پیگیری شود. هم‌اکنون کار تدوین آن با قدرت در حال پیگیری است. معتقدیم در فوتبال ایران کمبود نیروی انسانی وجود ندارد بلکه باید آنها را سازماندهی کرد. سند راهبردی فوتبال هم در افق 20 ساله و هم افق‌های کوتاه‌تر طراحی خواهد شد، در این رابطه یک گروه سازمان یافته براساس اسناد منتشر شده کشورهای صاحب قدرت فوتبال دنیا و شرایط کشورمان در حال تدوین آن هستند تا در نهایت در کمیته فنی و توسعه فدراسیون و همچنین هیات‌رئیسه تصویب شود. بر طبق این سند 20 ساله باید بدانیم در کجا هستیم و می‌خواهیم به کجا برویم.

کار تدوین این سند چه زمانی به پایان می‌رسد؟

برای تدوین این سند که قطعا صاحب‌نظران و رسانه‌ها نیز در این زمینه باید نظرات خود را اعلام کنند، دست‌کم 5 ماه دیگر زمان نیاز است تا به مرحله تدوین نهایی برسد.

در این سند تعریفی هم برای توسعه فوتبال بانوان وجود خواهد داشت؟

شک نکنید. همان طور که در گذشته فعالیت فوتبال بانوان بسیار محدود بود و امروز به شکل گسترده‌ای در سطح کشور وجود دارد، قطعا در سند راهبردی فوتبال نگاه ویژه‌ای به توسعه این بخش نیز با توجه به شرایط کشورمان، وجود خواهد داشت تا کمبودهای این بخش مرتفع شده و شاهد شکوفایی استعدادهای بانوان کشورمان در عرصه فوتبال نیز باشیم.

شما همیشه در شمار کسانی بوده اید که اعتقاد دارید باید به فوتبال شهرستان‌ها بهای ویژه‌ای داده شود. فکر می‌کنید در حال حاضر و برای توسعه همه‌جانبه فوتبال در شهرستان‌ها چگونه باید عمل شود؟

هیات‌های شهرستان‌ها باید به شکل بازوان توانمند واقعی فدراسیون عمل کنند، بر این اساس فدراسیون باید برخی اختیارات خود را به آنها تفویض کند تا آنها بتوانند به عنوان فدراسیون‌های کوچک هماهنگ با ساختار بزرگ فوتبال کشور حرکت کنند. ازجمله نکاتی که می‌تواند به توسعه فوتبال در شهرستان‌ها کمک کند، طرح آسیا ویژن است که باید به شکل جدید در استان‌ها مطرح شود. همچنان که در گذشته این طرح تنها در دو استان فعال بود و امروز این تعداد به 6 استان رسیده است. باید با برنامه‌ریزی مناسب بیشتر استان‌ها را در این طرح فعال کنیم و کارها را با زیربنای علمی پیش ببریم.

موضوع مهم‌تر ضعف در ساختار باشگاهی است که هنوز پابرجاست و همه نیز نیک آگاهیم که تا این موضوع حل نشود تیم ملی قوی‌ای نیز شکل نمی‌گیرد.

در رابطه با لیگ خوشبختانه آمارها از روند رو به رشد لیگ برتر در اغلب زمینه‌ها حکایت دارد مثلا افزایش میانگین گل‌های زده، کاهش تعداد کارت‌های زرد و قرمز که ناشی از تدوین منشور اخلاقی از سوی فدراسیون بود و... بی‌تردید لیگ مورد ارزیابی دقیق قرار می‌گیرد تا کاستی‌های آن به حداقل برسد، ازجمله نکته مهم در برگزاری لیگ که قطبی هم به آن تاکید جدی دارد این که در برگزاری لیگ باید تقویم فیفا لحاظ شود تا خللی در برنامه‌های تیم ملی و همچنین لیگ به وجود نیاید. این ازجمله مهم‌ترین نکاتی است که باید در برنامه‌ریزی فصل جدید لیگ برتر به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. همچنین بحث نظام مند و تجاری شدن باشگاه‌ها باید بسیار جدی گرفته شود تا گریبان فوتبال ما را نگیرد. در این خصوص باید قوانین FIFA و AFC در باشگاه‌های ما لحاظ شود تا 4 سهمیه‌ای که به دشواری برای باشگاه‌های ایران در لیگ قهرمانان به دست آمده مورد تهدید قرار نگیرد.

اما در همین لیگ قهرمانان آسیا هر 4 نماینده باشگاهی ایران عملکرد فوق‌العاده ضعیفی از خود نشان دادند، آفت باشگاهداری ایران را با توجه به سوابق مدیریتی خود در باشگاه‌ها چطور می‌بیند؟

من آفت باشگاهداری در ایران را به 2 دسته عمده تقسیم‌بندی می‌کنم: تغییرات پیاپی مدیران و هزینه بر بودن باشگاهداری و عدم درآمد. در شرایطی که به عنوان مثال ذوب‌آهن امسال حضوری درخشان در سطح فوتبال کشور داشت به ناگاه شاهد تغییرات مدیریتی در این باشگاه بودیم. از طرفی چون باشگاهداری درآمدزا نیست مدیران کارخانه‌‌ها بنا به سلیقه خود در این امر سرمایه‌گذاری می‌کنند و در نتیجه شاهد نوسان زیادی در عرصه باشگاهداری هستیم. بر این اساس باشگاه‌ها برای رهایی از چنین مشکلاتی چاره‌ای جز خصوصی‌سازی ندارند.

امکان خصوصی‌سازی در دو باشگاه استقلال و پیروزی نیز وجود دارد؟

صرف اعلام موضوع خصوصی‌سازی منتج به واقعی شدن آن نمی‌شود. به نظر من موضوع خصوصی کردن استقلال و پرسپولیس برای فوتبال ایران بسیار بااهمیت است، اگر این اتفاق شکل بگیرد دو تونل تاریک فوتبال ایران روشن می‌شوند و روند خصوصی‌سازی تسریع می‌شود. خوشبختانه در زمینه خصوصی‌سازی این دو باشگاه، کارها بخوبی پیش می‌رود و در دو جلسه‌ای که به همین منظور تشکیل شده از نزدیک شاهد پیگیری جدی مسوولان سازمان‌های تربیت بدنی و خصوصی‌سازی هستیم. امیدوارم با محقق شدن این مهم یکی از چالش‌های اصلی فوتبال کشور برطرف شود.

مسائل انضباطی نیز یکی دیگر از چالش‌های فوتبال کشور است و بعضا شاهدیم که کمیته انضباطی فدراسیون خود به مسائل حاشیه‌ای دامن می‌زند. فکر نمی‌کنید در این زمینه باید باز تعریف دوباره‌ای از موضوع داشت؟

یکی از چالش‌هایی که کمیته انضباطی ایجاد می‌کند بحث رسانه‌ای کردن همه موضوعات مطرح شده در این کمیته است. به طور کلی معتقدم باید تغییر سیاست‌هایی در موضوع انضباطی فدراسیون ایجاد شود و جلوی حاشیه‌ها را از خود فدراسیون گرفت، البته این به معنی نادیده گرفتن تخلفات نیست.

ازجمله تخلفاتی که این روزها نقل محافل فوتبال است تخلف برخی مربیان، بازیکنان و داوران است، در این زمینه فدراسیون چه سیاستی را دنبال می‌کند؟

همه باید به این نکته توجه داشته باشند، هر گونه تصمیمی که در این رابطه اتخاذ شده یا می‌شود با هدف اصلاح وضعیت حاکم بر فوتبال است و نه تخریب افراد. بر این اساس باید با دقت نظر در این زمینه اقدام و تصمیم‌گیری کرد تا به فوتبال آسیبی نرسد.

عدم صعود به جام جهانی باعث سرخوردگی علاقه‌مندان به این رشته شده است، به عنوان حسن‌ختام این گفتگو چه صحبتی با دوستداران فوتبال دارید؟

بی‌شک آرزوی بزرگ ما هم صعود به جام جهانی بود که متاسفانه اتفاق نیفتاد امیدوارم فدراسیون در دیگر رودیداهای پیش رو باعث خوشحالی مردم شود، اما مردم عزیزمان و دوستداران فوتبال بدانند که فدراسیون فوتبال بیکار ننشسته است و در بخش‌های مختلف نظیر توسعه زیرساخت‌ها، اقدامات مهمی ازجمله توسعه کمپ تیم‌های ملی و آکادمی ملی فوتبال را به منظور علمی کردن این رشته انجام داده و قرار است در آینده‌ای نزدیک سمیناری تحت عنوان علم و فوتبال با حضور سپ بلاتر و بن همام در همین آکادمی برگزار کند تا به همگان ثابت شود که فدراسیون کمر همت بسته تا توسعه فوتبال را به صورت علمی و همه‌جانبه پیش ببرد و به نتایج مقطعی تیم ملی دلخوش نباشد و برای موفقیت پایدار تیم ملی با هدف و برنامه حرکت کند.

حجت‌الله اکبرآبادی - امید توفیقی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها