نگاهی به فیلم در میان ابرها

تک‌سلولی عشق

عشق دوران نوجوانی و چالش‌های هویتی این دوره که بویژه در ارتباط با جنس دیگر و مسائل عشقی وجود دارد همواره مورد توجه اهالی سینما و فیلمسازان بوده است و در سینمای کودک و نوجوان نیز به آن توجه خاصی صورت گرفته است. روح‌الله حجازی نیز در نخستین فیلم بلند خود سراغ این سوژه رفته که دارای دو ویژگی دیگر نیز است، یکی این‌که داستان فیلم به نوعی به فضای بعد از جنگ و آدم‌های آن می‌پردازد و دوم این‌که موضوع عشق در آن از مرز جغرافیایی و بومی عبور کرده و هویتی کلی‌تر به خود می‌گیرد.
کد خبر: ۲۵۹۶۳۲

یعنی مالک، نوجوان ایرانی، عاشق نورا دختر عراقی می‌شود. در سال‌های اخیر بویژه در ژانر دفاع مقدس نگاه انسانی و عاطفی میان دوست و دشمن و ایرانی و عراقی مورد توجه زیادی قرار گرفته که سعی دارد بدون تاویل سیاسی و ایدئولوژیک به جنگ، این واقعه را از منظر عاطفی و انسانی به تصویر بکشد و لطافت‌های احساسی و اخلاقی در آن را برجسته کند. این رویکرد به دلیل بازنمایی یک وضعیت پارادوکسیکال و متضاد از یک جذابیت دوقطبی برخوردار است بدین معنی که دو فردی را که در ظاهر باید دشمن هم باشند علاقه‌مند به هم نشان می‌دهد که از یک سو برخی اختلافات سیاسی و ایدئولوژیکی در عقبه آن وجود دارد و از سوی دیگر یک نوع حس عاطفی نیز میان آنها شکل گرفته است. کشمکش‌های درونی و تعلیق‌های بیرونی در فاصله بین این دو وضعیت، بستر جذابی را برای روایت و ساختاردرونی قصه به وجود می‌آورد بخصوص این‌که مخاطبان ایرانی به خلق موقعیت‌های رمانتیک و عاشقانه در فیلم و داستان علاقه خاصی دارند. مالک نوجوانی که هم طعم فقر را چشیده است و هم در خانواده‌ای پر تنش بزرگ شده است از طریق حمل بار مسافران در لب مرز به وسیله گاری چرخی امرار معاش می‌کند و در طی رفت و آمد نورا به ایران برای گرفتن حقوق پدربزرگش، عاشق او می‌شود، از آن نوع عشق‌های دوران نوجوانی که به عقیده فروید نوعی جایگزینی و جانشینی والد برای فرد است و معمولا در این نوع عشق‌ها معشوق بزرگتر از عاشق است. مالک نیز در اینجا به دختری بزرگتر از خود علاقه‌مند می‌شود که تصویری زیباتر و عمیق‌تر از آن را مهرجویی در درخت گلابی به تصویر کشیده است. عشق‌هایی که بیشتر در نسبت با فرآیند هویتمندی نوجوان شکل می‌گیرد و چه بسا سطحی و زودگذر است. اگرچه تاثیرات عمیقی روی فرد می‌گذارد و همواره به عنوان بخشی از خاطرات نوستالژیک فرد در ذهن او باقی می‌ماند. این تفاوت سنی علاوه بر کارکردهای دراماتیکی که در فیلم دارد دارای سویه‌های روانشناختی هم؛ است بدین معنی که موجب می‌شود مخاطب رفتارهای پخته‌تری را از نورا نسبت به مالک شاهد باشد که بیشتر تحت تاثیر احساسات و هیجانات دوره نوجوانی است.

یکی ازمشخصه‌های نشانه‌شناسی آن که کارگردان به درستی از آن استفاده می‌کند جمله‌ها و شعارهایی است که نوجوانان روی گاری‌های خود حک می‌کردند

حجازی اگرچه در به تصویر کشیدن شرایط معیشتی مالک و شخصیت‌سازی یک نوجوان درونگرا و آرام موفق عمل می‌کند اما اطلاعات کاملی نسبت به خانواده او و شرایط مالک در خانه ارائه نمی‌کند در حالی که بخش عمده‌ای از رفتارشناسی دوره نوجوانی و کنش‌های آنان، به چگونگی نسبت آنان با خانواده برمی‌گردد و درک این موضوع برای مخاطب به فهم بهتر رفتارهای مالک، کمک بیشتری می‌کرد و به فرآیند قصه صورت منطقی تری می‌داد. اما حجازی دنیای نوجوانی و روابط مالک با همسالان خود را به خوبی نشان می‌دهد و سعی کرده است بدون شعارزدگی یا برخی عناصر کلیشه‌ای، به دنیای آنها پا بگذارد و تصویری روشن و واقعی از این دوره و ویژگی‌های آن ارائه دهد. یکی از مشخصههای نشانه‌شناسی که کارگردان به درستی از آن استفاده می‌کند جمله‌ها و شعارهایی است که نوجوانان روی گاری‌های خود حک می‌کردند. این تمهید موجب شد تا کارگردان بتواند حال و هوای این دوره را نشانه‌شناسی کرده و روانشناسی نوجوانی را بازنمایی کند. روابط نوجوانان بارکش با هم و توجه به جنس مخالف و تلفیق احساس‌گرایی و نجابت با هم و برخی شیطنت‌های کودکانه همراه با گرایشات بزرگسالانه تصویر جذاب و تقریبا کاملی از موقعیت نوجوانی ارائه می‌کند که در این بین شاید تصویر مالک از عمق و مبنای روانشناختی بیشتری برخوردار باشد. شخصیت او شباهت‌های زیادی با محمود در فیلم درخت گلابی دارد و به نوعی خاطره او را در ذهن تداعی می‌کند.

در میان ابرها را به سینمای جنگ هم می‌توان نسبت داد اگرچه در آن فضایی از جنگ و توپ و تفنگ نمی‌بینیم. در واقع این فیلم قصه آدم‌هایی است که سرنوشت آنان به نوعی با جنگ گره خورده است و آسیب‌های خانوادگی و عاطفی آن را به تصویر می‌کشد. این آسیب‌ها صرفا به شخصیت‌های ایرانی ختم نمی‌شود و بیش از هر کس، نورا، دختر عراقی را شامل می‌شود. دختر 19 ساله مجردی که زخمی تیرهایی است که در فضای ناسالم اجتماعی به سوی او پرتاب شده است. نورا حتی خودکشی هم کرده است که البته فیلم اطلاعات زیادی درباره این مساله نمی‌دهد و تنها با نشان دادن علائم رگ‌زنی روی دست‌های نورا بسنده می‌کند. در میان ابرها فرصتی بود تا الناز شاکردوست، نقش متفاوتی را در کارنامه بازیگری خود تجربه کند و تا حدود زیادی هم در ایفای نقش یک دختر عراقی با زبان عربی موفق عمل می‌کند همین مساله نیز موجب شده است تا در جشنواره گذشته به ندیده شدن این بازی متفاوت از سوی منتقدان و داوران گله کند! اگرچه او نقشی کوتاه و شبیه به این را در اتوبوس شب بازی کرده است اما در آنجا به لهجه عربی صحبت نمی‌کرد و همین ویژگی در فیلم در میان ابرها، موقعیت متمایزی نسبت به نقش‌های قبلی او ایجاد می‌کند که بیشتر نقش شهری بود.

به هرحال جنوبی بودن خود کارگردان و شناختی که وی از فرهنگ و زندگی در آن منطقه دارد کمک می‌کند تا وی بهتر بتواند شرایط آنجا را بازنمایی کند. در میان ابرها اگرچه به سینمای کودک و نوجوان اختصاص دارد اما به دلیل مضمون قصه و پس زمینه‌های اجتماعی آن یک گام بالاتر از این ژانر قرار می‌گیرد و به واسطه طرح مسائل نوجوانان مسائل اجتماعی ــ فرهنگی یک منطقه بومی را به تصویر می‌کشد. قهرمان‌های قصه نیز در دو قطب دوگانه دختر و پسر، ایرانی و عراقی و دوست و دشمن در ذیل یک مفهوم و حس مشترک به نام عشق به موازات هم روایت می‌شوند تا فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی به ساحت عمومی و کلی انسان‌ها وارد شده و از دردهای مشترک آنها سخن بگوید. در جهان واقعی نیز همواره این تضادهای ظاهری است که در بطن واقعیت، حقیقت زندگی را شکل می‌دهد و ثابت می‌کند که آدمی و زندگی، پیچیده‌تر از آن است که در ذهنیت ساده‌انگارانه ما از واقعیت‌های مسلم وجود دارد. شاید نام فیلم نیز از این خیال‌پردازی‌های نوجوانانه برآمده باشد که گویی در میان ابرها زندگی می‌کنیم.

سیدرضا صائمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها