با سرمربی تیم جوان ملی فوتبال بانوان ایرانی که زیر پایش شل‌تر از علی دایی است

از خودم راضی هستم، اما از خودراضی نیستم

شهرزاد مظفر، سرمربی تیم ملی فوتبال بانوان ایران است. شاید باور نکنید که او قبل از حضور در فوتبال در فوتسال حضور داشته و قبل از آن هم 10 سال عضو تیم ملی والیبال ایران بوده است. داشتن پست سرمربیگری تیم ملی به هیچ وجه باعث نشده که او مغرور شود، برای او مسائل خیلی بالاتری وجود دارد که ریشه در گذشته و خانواده او دارد. مظفر هر چند که برای پست سرمربیگری تیم ملی ارزش و منزلت خاصی قائل است، اما بدون تعارف و بدون هیچ مشکلی با اعتماد به نفس بالایی اعلام می‌کند که به این پست دل نبسته است و اگر شخص دیگری جای او را بگیرد، دنیا برایش به آخر نرسیده است. در حالی که حسادت یکی از خصوصیات ذاتی بانوان است، بعید است که یک زن چشمش دنبال چنین پستی نباشد اما مظفر صادقانه می‌گوید که «به این پست دل نبسته‌ام.»او سال 49 به دنیا آمده و لیسانس اقتصاد بازرگانی دارد. بچه خوزستان است و متولد اهواز. از 16 سالگی به تهران آمده و در حال حاضر هم ساکن شهرک اکباتان است.
کد خبر: ۲۵۵۸۸۳

شهرزاد مظفر کیه؟

(خنده)‌ کسی که از خودش نسبتا راضی است، البته از خودراضی نیستم. طوری زندگی کرده‌ام که کاری نکنم تا بعدا پشیمان شوم. تصمیماتی در زندگی‌ام می‌گیرم که بعدها وقتی به آن فکر می‌کنم، خوشحال می‌شوم. این مساله خیلی مهم است که خوشحال و راحت زندگی کنید. خانواده‌ای دارم که از بودن در کنار آنها احساس خوشبختی می‌کنم.

شما مربی فوتبال هستید. خودتان هم فوتبال بازی می‌کردید؟

فقط در حیاط خانه خودمان بازی می‌کردم. حیاط خانه ما بزرگ بود و کف حیاط چمن بود و من با بچه‌های فامیل فوتبال بازی می‌کردم. تعطیلات، همه اقوام منزل ما می‌آمدند و فوتبال همیشه سرگرمی ما بود.

مصدوم هم شدید؟

در فوتبال نه اما در والیبال مصدوم شدم.

دورانی که در فوتسال بودید، چطور بود؟

آن زمان استقبال از فوتسال در بین خانم‌ها خیلی زیاد بود. دخترها وقتی این رشته راه افتاد، وحشتناک استقبال کردند! در تمام سالن‌ها خانم‌ها فوتسال بازی می‌کردند. آن زمان یک انجمن فوتسال بود و بودجه‌ها خیلی محدود. پول کمی تزریق می‌شد، به همین دلیل سازماندهی خیلی سخت بود. اما وقتی فوتسال و فوتبال زیر نظر فدراسیون فوتبال رفت، وضعیت خیلی بهتر شد. آدم باید انصاف داشته باشد و واقعیت را بگوید. ما از آقایان خیلی چیزها را یاد گرفتیم و از آنها کمک گرفتیم. پول که تزریق شد، سازماندهی بیشتر شد. خانم‌هایی که در کمیته بانوان ریاست می‌کردند پول بیشتری به فوتسال بانوان آوردند و لیگ فوتسال بانوان راه‌اندازی و سازماندهی شد. الان هم سال چهارم است که لیگ برتر فوتسال برگزار می‌شود. فوتسال بانوان کاملا سازماندهی شده است. عشقی که به فوتبال داشتم باعث شد که به این رشته بروم.

بزرگ‌ترین معضل فوتبال بانوان چیست؟

اولین مشکل کمبود امکانات و در راس آنها کمبود زمین چمن است. دخترها در هر شرایطی نمی‌توانند تمرین کنند. همه شهرها زمین چمن دارند اما امکاناتی که خانم‌ها بتوانند از آنها استفاده کنند وجود ندارد. در هر زمینی نمی‌توانند تمرین کنند که بزرگ‌ترین مشکل همین است. یک ورزشکار، اول زمین می‌خواهد. وقتی زمین و توپ نیست یعنی هیچی نیست. به نظر من باید کم‌کم باشگاه‌ها سازماندهی شوند و زمین اختصاصی برای بانوان داشته باشیم. اگر پیشرفت می‌خواهیم، راهش همین است.

همیشه می‌گویند امکانات در تهران زیاد است. در فوتبال بانوان هم همینطور است؟

اصلا اینطوری نیست. بعضی از شهرستان‌ها چون یک تیم دارند خوب حمایت می‌شوند. آنها تعصب و عرقی به تیم‌های خود دارند که در تهران اصلا وجود ندارد. اگر استقلال و پرسپولیس را از فوتبال جدا کنیم، فوتبال تهران هیچی ندارد که البته آنها هم در بخش بانوان تیم ندارند. هیچ هویتی پشت تیم‌های تهرانی نیست. تهران جوان، دارایی و بانک ملی چه هویتی دارند؟ چرا الان این تیم‌ها نیستند؟ مگر نمی‌گوییم آنها تیم‌های ریشه‌دار و بازیکن‌ساز بودند، پس چرا الان وجود خارجی ندارند.

فوتبال بانوان لیدر ندارد؟

(خنده)‌ نه خوشبختانه، شکر خدا لیدر ندارد. باید فوتبال بانوان لیگ منظمی داشته باشد و کار شروع شود تا ببینیم چه می‌‌شود. ما با تیم ملی مقابل یکی از باشگاه‌های برلین بازی کردیم که با کمترین تبلیغات 5  4 هزار نفر تماشاگر آمدند. تبلیغات برای آن بازی دهان به دهان بود و این تعداد تماشاگر آمد. اگر تبلیغات شود برای لیگ بانوان هم تماشاچی وجود دارد. در اروپا هم این طوری نبوده که کاری نکنند. برای جذب تماشاچی باید کار شود. چرا برای بازی‌های باشگاهی مردان ما تعداد تماشاگران اینقدر بالا و پایین شد؟ چرا لیورپول هر وقت بازی می‌کند، تمام ورزشگاهش پر از تماشاگر است؟

اگر تماشاگر و لیدر بیاید، با لیدرها زد و بند نمی‌کنید؟

(خنده)‌ اگر اهل زد و بند بودم، (نمی‌خواهم بگویم وضع بهتری داشتم)‌ اما من اهل خیلی کارهای کوچک‌تر هم نیستم، چه برسد به زد و بند. سعی کردم صادقانه کار کنم و با خودم روراست باشم. برای پیشرفت در زمینه شخصیتی و کاری کسی را یک پله از نردبان ترقی خودم نکرده‌ام. از هیچ بشری برای یک قدم پیشرفت استفاده نکردم.

جا پای شما سفت هست که به سرنوشت علی دایی دچار نشوید؟

نه زیر پای من خیلی شل‌تر از علی دایی است. ولی موقعیتم هم خیلی با ایشان فرق می‌کند. در بخش فوتبال خانم‌ها، خیلی‌ها هستند که شاید سر و دست می‌شکنند تا سرمربی تیم ملی شوند. بدون این‌که بخواهم قداست، ارزش و احترام این پست را زیر سوال ببرم، چون سرمربیگری تیم ملی پست بسیار ارزشمند، بامنزلت و بالایی است، خودم آدمی نیستم که دل به این پست ببندم.

الان 4 سال است که سرمربی تیم ملی هستید. در این مدت چقدر پول گرفته‌اید؟

ما فقط یک سال قرارداد داشتیم که ماهی 400 هزار تومان می‌گرفتیم. قبل از آن هم کار ما ابلاغی بود و بابت هر اردو مبلغی می‌دادند که اصلا قابل گفتن نیست. اگر فکر می‌کنند پولی گرفته‌ام اشتباه می‌کنند، خیلی هم ضرر مالی کردم بابت وقتی که گذاشتم. البته این کار انتخاب خودم بوده و پشیمان نیستم. اگر پشیمان بودم یک لحظه هم نمی‌ماندم.

ممکن است شهرزاد مظفر لژیونر شود؟

(خنده) لژیونر شدن کار سختی نیست. اگر می‌خواستم تا حالا شده بودم. تیم ملی پاکستان به سختی دنبال من بود و هست اما علاقه‌ای ندارم که ایران را ترک کنم. تنها مربیگری نیست، من مشغله‌های دیگری هم دارم. درآمدم جای دیگری است و روی پول فوتبال اصلا حساب نکرده‌ام.

برای یک خانم، ازدواج مانعی برای حضور در ورزش حرفه‌ای است؟

این‌طوری نیست. این قضیه به اراده خود بازیکن بر می‌گردد.

جدیدا بحث لژیونر شدن خانم‌های فوتبالیست ایران رواج یافته است، این مساله را چطور ارزیابی می‌کنید.

به نظر من خوب است و به فوتبال ما و پیشرفت آن کمک می‌کند. البته لژیونر شدن مساله مهمی دارد که بازیکن جای بهتر می‌رود یا جای بدتر، اگر به جایی بروند که فوتبال آن سطح بالاست، ورزش پیشرفت می‌کند، امیدواریم خانم‌های ما جای بهتری بروند تا پیشرفت داشته باشیم.

خود شما پیشنهاد اروپایی داشته‌اید؟

(کمی مکث) در دنیا معضلی به نام مربی زن فوتبال وجود دارد. حتی در کشورهای اروپایی هم همین‌طور است. در جام‌جهانی زنان، از مجموع تیم‌هایی که حضور داشتند فقط آلمان، سرمربی زن داشت که البته تمام کادر فنی‌اش آقا بودند. این مساله بیانگر یک واقعیت مهم است که معضل مربی زن فوتبال، در همه جا وجود دارد، حتی در تیم‌های صاحب‌نام مثل آمریکا، آلمان، برزیل، نروژ و سوئد، بنابراین در سطح باشگاه‌ها هم این مشکلات هست. در سفری که به نروژ برای شرکت در یک تورنمنت داشتیم، از باشگاه‌های آنجا بازدید کردیم که متوجه شدیم در آنجا هم این مشکل هست و دوست دارند برای بانوان خود از مربی زن استفاده کنند، اما به اندازه کافی مربی زن ندارند. در همانجا هم این پیشنهاد به من داده شد، اما چون دوست دارم در ایران زندگی کنم، اصلا وارد این بحث نشدم. لژیونر شدن اتفاق ناممکنی نیست.

بزرگ‌ترین افتخار زندگی؟

خانواده‌ام.

بزرگ‌ترین حسرت؟

از دست دادن پدرم، پدرم یک سال قبل فوت کرد.

بزرگ‌ترین آرزو؟

دوست دارم این احساس خوشبختی را همیشه داشته باشم.

بهترین خصوصیت اخلاقی؟

وقتی تصمیمی می‌گیرم، بعدها پشیمان نمی‌شوم.

و بدترین خصوصیت؟

درونگرا هستم و احساساتم را بروز نمی‌دهم.

اگر همین الان 10 میلیارد تومان پول به شما بدهند، چه کار می‌کنید؟

اولین کارم این است که یک باشگاه تخصصی با امکاناتی که در ذهنم هست، برای فوتبال و فوتسال خانم‌ها درست ‌کنم، مثل یک بهشت کوچک که در شان و منزلت و شخصیت دختران ایرانی باشد.

پول برایتان چقدر اهمیت دارد؟

آنقدر که آسایش و آرامش بیاورد.

اگر یک روزی بگویند دیگر کنار ورزش نباش چه کار می‌کنید؟

(خنده) نخواهم بود، به همین راحتی، شاید بارها تصمیم گرفته‌ام که از ورزش کنار بکشم.

الگوی فنی؟

برای رافائل بنیتس و آرسن ونگر خیلی احترام قائل هستم چون با کم‌ترین چیز، بهترین چیز را می‌سازند.

الگوی اخلاقی؟

از پدرم خیلی چیزها یاد گرفتم. آگاهانه یا ناآگاهانه بزرگ‌ترین الگوی زندگی من بوده است.

اگر یک ساعت از عمرتان باقی مانده باشد، چه کار می‌کنید؟

دور از جانم، اما افسردگی می‌گیرم. (خنده)

به مرگ فکر می‌کنید؟

خیلی زیاد، واقعیتی است که وجود دارد. اما احساس بدی به آدم دست می‌دهد.

بهترین مربی ایرانی؟

بهترین وجود ندارد چون همه چیز نسبی است به خصوص در ورزش، آقای مجید جلالی را خیلی قبول دارم. پرویز مظلومی هر جایی بوده خوب نتیجه گرفته و امیر قلعه‌نویی همه هم در هر تیمی کار کرده، موفق بوده است.

با این اظهار نظر معلوم می‌شود که استقلالی هستید.

بله، استقلالی هستم و ابایی هم از گفتن این موضوع ندارم.

... و این گروه سوم

تیم ملی فوتبال بانوان ایران در رنکینگAFC در رده دهم قرار دارد و در رنکینگ فیفا رده 54 را در اختیار دارد. جالب این‌که تیم ملی فوتبال بانوان ما سال قبل توانست در رنکینگAFC و فیفا قرار بگیرد.

برای حضور در این رتبه‌بندی هر تیم باید 5 بازی رسمی انجام دهد تا فیفا بتواند سطح یک تیم را مشخص کند و به آن امتیاز دهد. بانوان ایرانی با حضور در مسابقات بین‌‌المللی توانستند این مهم را به دست آورده و وارد رنکینگ فیفا شوند تا از این به بعد ماهیت تیم ملی بانوان ایران در آسیا و دنیا مشخص شود و این که پس از یک سال بانوان فوتبالیست ایرانی توانسته‌اند، در رده دهم آسیا قرار بگیرند، نشان از پتانسیل بالای این ورزش در ایران دارد.

تیم‌های ملی فوتبال بانوان آسیا به 4 گروه تقسیم می‌شوند. تیم‌هایی مثل کره شمالی، چین، کره جنوبی، استرالیا و ژاپن در گروه اول قرار می‌گیرند که این تیم‌ها در رده جهانی هستند و همواره در سطح اول دنیا قرار دارند. جالب است بدانید که کره شمالی تیم اول آسیاست و در دنیا رده پنجم را در اختیار دارد. این 5 تیم جزو 5 تیم اول دنیا هستند.

قدرت‌های دوم فوتبال زنان آسیا تایلند، ویتنام، چین تایپه و میانمار هستند که در گروه دوم قرار می‌گیرند. تیم‌‌های ایران، اردن، هندوستان، هنگ‌کنگ و کشورهای آسیای میانه در گروه سوم و تیم‌هایی نظیر مالدیو، پاکستان، مالزی، فیلیپین، بنگلادش، سریلانکا و ... هم در گروه چهارم قرار دارند.

کمبود امکانات و بازیکن بومی

امکانات برای فوتبال بانوان در سطح بسیار پایینی است. مشکل بعدی تیم‌ها برای شرکت در لیگ فوتبال بانوان کمبود بازیکنان بومی در سطح بالا است. برای خانم‌ها مشکلات وقتی بیشتر می‌شود که حقوق در تیم‌های باشگاهی بانوان کم است و آنها مشکل رفت و آمد هم دارند. فوتبال بانوان هنوز در شهرستان‌ها ریشه‌دار نشده است. استان‌هایی مثل کرمان، هرمزگان، آذربایجان شرقی و غربی و همدان که قصد حضور در لیگ را دارند با مشکل کمبود بازیکن بومی سطح بالا برخوردارند.

تنها بازی‌های رسمی بانوان ایرانی

تیم ملی فوتبال بانوان ایران حدود 4 سال است که فعالیت خود را آغاز کرده است. این تیم از ابتدا و با توجه به پتانسیلی که از نظر بازیکن و مربیان داشت کارش را امیدوارکننده شروع کرد، هر چند که سطح آنها در حد تیم‌های گروه چهارم آسیا هم نبود. هدف اولیه مربیان و مسوولان این تیم رسیدن بانوان ایرانی به تیم‌های درجه 2 آسیا بود. تنها بازی‌های رسمی بانوان ایرانی که زیر نظرAFC برگزار شد، حضور در مسابقات مقدماتی جام ملت‌های آسیا در فروردین سال 87 بود که با تیم‌های ویتنام، چین تایپه و میانمار هم‌گروه بودند.

لیگ فوتبال بانوان ایران از 3 خرداد آغاز می‌شود. در این مسابقات ابتدا 18 تیم شرکت کردند، ولی بعضی از تیم‌ها انصراف داده و یک سری هم اسم تیم خود را عوض کردند. تغییرات زیادی برای حضور تیم‌ها در 3 ماه اخیر وجود داشته ولی در حال حاضر 18 تیم روی کاغذ برای این مسابقات ثبت‌نام کرده‌اند، اما باید منتظر بمانیم و ببینیم که در نهایت این رقابت‌ها با حضور چند تیم کارش را شروع می‌کند. سال 86 لیگ بانوان ایران با حضور 5 تیم برای اولین بار برگزار شد ولی سال قبل این مسابقات برگزار نشد. جالب این‌که فدراسیون فوتبال امسال به تمامی باشگاه‌ها برای شرکت در این مسابقات فراخوان زد که فعلا 18 تیم آمادگی خود را اعلام کرده‌اند.

مهدی نوری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها