رنج تحمل ساعت‌ها سفر در هواپیما و بالگرد و سرگردان شدن در توفان شن و سوختن زیر آفتاب داغ استان سیستان و بلوچستان، در چهارشنبه هفته‌ای که گذشت.
کد خبر: ۲۵۴۴۸۸

فقط برای پاسخ دادن به یک کنجکاوی بود؛ کنجکاوی‌ که من و 50 خبرنگار داخلی و خارجی را به همراه بیش از 50 سفیر از کشورهای مختلف و آنتونیو ماریو کاستا، معاون دبیرکل سازمان جهانی مبارزه با موادمخدر و رئیس دفتر مقابله با جرم و اعتیاد سازمان ملل، به مرزهای شرقی کشور کشاند تا مصائب همسایه شدن با بزرگ‌ترین تولیدکننده موادمخدر در دنیا را حس کنیم و به بهانه شرکت در افتتاح بخشی از استحکامات مرزی در زابل، از نزدیک با تجهیزات و تاسیسات مرزهای شرقی ایران برای مبارزه با موادمخدر آشنا شویم.

مرز، شاید در قوانین بین‌المللی، واژه‌ای کلیدی باشد که در طول تاریخ میلیون‌ها نفر به قصد حفاظت از آن فدا شده‌اند؛ اما از آن بالا از پشت شیشه بالگرد جز در بخش‌هایی که پلیس مبارزه با موادمخدر با حفر کانال و ساخت دیوار، به آن هویتی فیزیکی داده بود، فقط کوه و خاک و بیابان بود.

گرچه دیوارها و کانال‌ها در برابر عظمت کوه‌های «مکران» و وسعت سرزمین زیر پایم ناچیز به نظر می‌آمد؛ اما رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر گفت آن خطوط کمرنگ و خاکستری، حدود 600 کیلومتر کانال و 80 کیلومتر دیوار است و با صرف هزینه‌ای 700 میلیون دلاری از سوی ایران، بی‌خیالی مسوولان افغان را در سال‌های گذشته در مبارزه با قاچاق موادمخدر جبران کرده و در پی تنگ‌نظری کشورهای اروپایی در یاری‌رسانی به کشورمان صرفا با سرمایه داخلی ساخته شده است؛ دیوارها و کانال‌هایی که مسوولان هر سال حدود 10 میلیارد تومان را صرف نگهداری از آنها می‌کنند و امسال هم مجلس، اعتباری 135 میلیارد تومانی را به تکمیل آن اختصاص داده تا ایران علاوه بر تامین امنیت در مرزهای مشترکش با افغانستان، با جلوگیری از ترانزیت موادمخدر، سد دفاعی محکمی در برابر ورود این مواد به اروپا باشد.

هرچند سفر یکروزه به سیستان و بلوچستان به کنجکاوی من و دیگر خبرنگاران درباره وضعیت استحکامات مرزی ایران در این استان پاسخ داد؛ اما بسیاری از پرسش‌هایم را نیز بی‌پاسخ گذاشت؛ پرسش‌هایی که پاسخ دادن به آنها دشوار و شاید ناممکن است و گویا باید یافتن جوابشان را به گذشت زمان سپرد. دشوار، مثل پاسخ به این که کشورمان تا کی باید به‌تنهایی بار مبارزه با قاچاق موادمخدر را به دوش بکشد؟ چه راهی برای ملزم کردن اروپاییان به شریک شدن در هزینه‌های کلان این مبارزه وجود دارد؟ مسوولان افغان چه وقت نیاز به مبارزه‌ای جدی و همه‌گیر علیه کشت خشخاش را در خاک کشورشان احساس می‌کنند؟ حاصلخیز شدن مزارع خشخاش به واسطه بارندگی‌های اخیر که افزایش تولید تریاک را در پی داشته است، چه عواقبی برای ایران دارد؟ حالا که پس از گذشت سال‌ها هنوز قوه قضاییه برای ایجاد اردوگاه‌های کارسخت مخصوص قاچاقچیان اقدامی نکرده است، چرا از دستگیرشدگان برای ساخت دیوار و حفر کانال در مرزها استفاده نمی‌شود؟ آیا دیوارکشی و حفر کانال در مرزهای مشترک با افغانستان، مسیر قاچاق را از ایران تغییر می‌دهد یا فقط قاچاقچیان را وامی‌دارد به جای مرزهای افغانستان از مرزهای ناامن پاکستان وارد کشورمان شوند و یا مانند قاچاقچیان دیگر کشورهای دنیا به راه‌هایی مثل حفر تونل‌های زیرزمینی یا پخش محموله‌های قاچاق به شیوه هوایی متوسل شوند؟ آیا...

در بازگشت از سیستان و بلوچستان، وقتی بالگرد از زمین کنده شد و از پشت شیشه، نخل‌ها و درختان اکالیپتوس را دیدم که بادی داغ و آمیخته با شن، کمرشان را خم کرده بود و نگاه صدها سرباز  که کنار برج دیده‌بانی مرزی در توفان خبردار ایستاده بودند  بدرقه‌مان کرد، دلم برای بیش از 4000 شهید مبارزه با موادمخدر تنگ شد؛ برای شهیدانی که هیچ کدام را نمی‌شناختم و حتی اسمشان را نشنیده بودم؛ اما می‌دانستم باوری مشترک ما را به هم پیوند داده است؛ باوری که براساس آن، همگی ایمان داریم در حفاظت از خاک ایران و آسایش ایرانیان، جان، هدیه‌ای ناقابل است.

مریم یوشی‌زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها