
درد، دل آدمی را بیدار میکند، روح را صفا میدهد، غرور و خودخواهی را نابود میکند، نخوت و فراموشی را از میان میبرد و انسان را متوجه وجود خود میکند.
انسان گاهگاهی خود را فراموش میکند، فراموش میکند که بدن دارد، بدنی ضعیف و ناتوان که در مقابل عالم و زمان، کوچک و ناچیز و آسیبپذیر است، فراموش میکند که همیشگی نیست و چند صباحی بیشتر نمیپاید، فراموش میکند که جسم مادی او نمیتواند با روح او همپرواز شود، لذا این انسان احساس ابدیت و مطلقیت و قدرت میکند، سرمست پیروزی و اوج آمال و آرزوهای دور و دراز خود، بیخبر از حقیقت تلخ و واقعیتهای عینی وجود، به پیش میتازد و از هیچ ظلم و ستمی روگردان نمیشود؛ اما درد، آدمی را به خود میآورد، حقیقت وجود او را به آدمی میفهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درک میکند و دست از غرور کبریایی برمیدارد و معنی خودخواهی و مصلحتطلبی و غرور را میفهمد و آن را توجیه میکند.
خدایا! تو را شکر میکنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان رادرک کنم.
خدایا! تو را شکر میکنم که باران تهمت ودروغ و ناسزا را علیه من سرازیر کردی تا در میان طوفانهای وحشتناک ظلم و جهل و تهمت غوطهور شوم و ناله حقطلبانه من در برابر غرش تندرهای دشمنان و بدخواهان محو و نابود گردد و در دامان عمیق و پرشکوه درد، سر به گریبان فطرت خود فرو برم و درد و رنج علی را تا اعماق روحم احساس کنم؛ علی بزرگ، علی نمونه، علی مظهر اسلام و عنایت و عبادت و محبت و ایمان و عشق و تکامل که با تمام عظمتش و با تمام درخشش خیرهکنندهاش، بیش از هر کس مورد تهمت و دروغ و ناسزا قرار گرفت و بیش از 1400 سال تاریخ و هزارها عبرت روزگار هنوز هم هجوم تبلیغات شوم طاغوتیان در اذهان اکثریت مسلمانان باقی نمانده است و شخصیت بیهمتای این نمونه روزگار برای میلیونها بشر ناشناخته مانده است.
خدایا! تو را شکر میکنم که مرا با درد آشنا کردی تا درد دردمندان را لمس کنم و به ارزش کیمیایی درد پی ببرم و ناخالصیهای وجودم را در آتش درد بسوزم و خواستههای نفسانی خود را زیر کوه غم و درد بکوبم و هنگام راه رفتن بر روی زمین و نفس کشیدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پی ببرم و موجودیت خود را حس کنم.
خدایا! تو را شکر میکنم که تو مرا در آتش عشق گداختی و همه موجودات و خواستنیها را بجز عشق و معشوق در نظرم خوار و بیمقدار کردی تا از کنار هر حادثه وحشتناک بسادگی و آرامی بگذرم و دردها، تهمتها، ظلمها، فشارها و شکنجه ها را با سهولت تحمل کنم.
خدایا! تو را شکر میکنم که لذت معراج را بر روحم ارزانی داشتی تا گاهگاهی از دنیای ماده درگذرم و آنجا جز وجود تو را نبینم و جز بقای تو چیزی نخواهم و بازگشت از ملکوت اعلی برای من شکنجهای آسمانی باشد که دیگر به چیزی دل نبندم و چیزی دلم را نرباید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگو با میلاد بنیطبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغههای ساخت و چالشهای اکران یک فیلم اجتماعی
یونس محمدی، تهیهکننده و مجری برنامه «مکث» :
«جامجم» در گفتوگو با رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان بررسی کرد