بازگشت به اصل کشتی ایران در گفتگو با سرمربی تیم ملی

رنسانس در کشتی

امروز که دیگر بار در پایان المپیک شاهد حضور غلامرضا محمدی در راس تیم ملی هستیم، ناخوآگاه یاد 4 سال قبل می‌افتیم و به خود امید می‌دهیم ، این بار برای یک بار هم که شده او را تا المپیک 2012 لندن حفظ کنند.
کد خبر: ۲۴۵۷۶۶
آخر باید برای ایجاد رنسانس و تحول اساسی کشتی چنین فرصتی را در اختیارش گذاشت. نکته‌ای که خودش نیز روی آن تاکید دارد و امیدوار است که با سبک و سیاق کشتی ایرانی، اسباب و زمینه موفقیت کشتی ایران را فراهم آورد. روی «کشتی ایرانی» نیز تاکید زیادی دارد و معتقد است با رجعت به سبک و سیاق این نوع کشتی که ضرباهنگ آن زیرگیری است، می‌توان حتی بر روس‌ها نیز غلبه کرد.

کاری که پیش از این جمعی از بزرگان کشتی ایران نظیر جهان پهلوان غلامرضا تختی، امامعلی حبیبی، عبدالله موحد، منصور برزگر، امیر و رسول خادم، علیرضا دبیر، عباس جدیدی، علیرضا حیدری و خودش نیز از عهده آن به دفعات بر آمده و از سکوهای افتخار کشتی دنیا صعود کرده‌اند.

گفتگو با غلامرضا محمدی، سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران می‌تواند علاقه‌مندان کشتی ایران را در جریان کم و کیف برنامه‌های این تیم قرار دهد.

در شرایطی که خیلی‌ها مدیریت کشتی را به دنبال نتایج ضعیف المپیک تحریم کرده بودند، حضور شما در اجماع صورت گرفته گسست ایجاد کرد تا از بدو حضورتان تا امروز، از حجم حملات به فدراسیون یزدانی خرم تا حدود زیادی کاسته شود. اصولا چطور شد که در این شرایط دست به ریسک بزرگی زدی؟

من به خاطر کشتی قبول مسوولیت کردم. خودتان که با روحیات من آشنایی دارید. در همه حال دلم برای کشتی تپیده است و در آن شرایط حساس به خودم ندیدم. در حقیقت اگر به میدان آمده‌ام علتی جز منافع کشتی و مثمر ثمر واقع شدن ندارد. طی این مدت نیز و در شرایط بحرانی موجود از هیچ کاری در جهت بهبود وضعیت تیم ملی دریغ نکرده‌ام. طی همین مدت هر کسی نیز به من رسید پرسید چرا باید در این شرایط بحرانی در راس تیم ملی قرار بگیرم، پاسخ من این بوده و هست که اولا برای انجام وظیفه هیچ زمانی دیر نیست، ضمن آن‌که در شرایط عادی همه می‌توانند کار انجام دهند، اما مهم ایفای نقش در شرایط حساس است که امیدوارم در چنین شرایط سختی بتوانم برای تیم ملی کشتی آزاد کشورم تاثیر گذار باشم. البته ادعایی ندارم و تنها می‌کوشم آنچه در چنته دارم برای موفقیت این تیم در طبق اخلاص بگذارم.

اما در جام جهانی که می‌توانست اولین سنگ محک شما باشد، در نقطه پایانی تیرتان به سنگ خورد. حتما شما هم مثل همه دوستداران کشتی تنها با قهرمانی راضی می‌شدید.

در نظر داشته باشید که در فرصت کوتاهی که تیم ملی را در اختیار گرفته بودیم چه کاری می‌شد انجام داد که ما از آن غافل ماندیم. ما در پایان لیگ کشتی تنها 24 روز اردو داشتیم تا در 16 و 17 روز مفید تمرینی، کشتی‌گیران را برای حضور در این رویداد جمع و جور کنیم. در نظر بگیرید که یک لیگ پرفشار با وزن کم کردن‌های معمول آن و همراه آسیب‌دیدگی‌های همیشگی، کشتی‌گیرانی خسته و تحلیل رفته را تحویل تیم ملی داده بود و ما در این شرایط باید بچه‌ها را بازسازی می‌کردیم و با توجه به مسائل روحی و روانی فردی و تیمی، خود را آماده حضور در جام جهانی تهران می‌کردیم. مسابقاتی که به واسطه میزبانی، فشار مضاعفی را متوجه اعضای تیم می‌ساخت. آن هم با جمعی از کشتی‌گیران جوان که شاید تا به حال مقابل 12 هزار نفر جمعیت، کشتی نگرفته بودند. با این حال ما وظیفه داشتیم که دیگر بار مردم را با کشتی آشتی دهیم و انتظارات آنان را برآورده سازیم. بر این اساس جو خوبی را در تیم حاکم کردیم و در کنار توجه به مسائل فنی و تکنیکی، تلاش کردیم روی شرایط روحی و روانی کشتی‌گیران کار ویژه‌ای را صورت دهیم. در این ارتباط به کشتی‌گیران تاکید کردیم که در راه موفقیت باید «ایرانی» کشتی بگیرند. از قبل هم می‌دانستیم حریف اصلی‌ ما در این رقابت‌ها پیش از روس‌ها، آذربایجانی‌ها هستند. با توجه به شرایط من هیچ جا قول قهرمانی ندادم و گفتم که با تمام وجود برای دستیابی به نتیجه لازم می‌جنگیم. فکر می‌کنم برای شروع کار نیز نایب قهرمانی نمی‌تواند نتیجه بدی باشد، آن هم با توجه به زمان کمی که در اختیار داشتیم. بنابراین من نتیجه به‌دست آمده را مثبت ارزیابی می‌کنم. توجه داشته باشید که همین تیم آذربایجان در رقابت‌های اخیر قهرمانی اروپا موفق شد با 4 مدال طلا، یک نقره و یک برنز و 19 امتیاز اختلاف با روسیه به مقام قهرمانی برسد. به هر حال من هم مثل شما قبول دارم که کار ما با قهرمانی در جام جهانی می‌توانست راضی کننده باشد که متاسفانه در عرض چند دقیقه معادلات ما در راه قهرمانی به هم ریخت.

به هر حال به نظر رسید شما در این رقابت‌ها دچار اشتباه در تاکتیک و بعضا مهره چینی شدید. مثل این‌که از ابتدا تا پایان بجز یک مورد با یک ارنج به مصاف تمامی رقبا رفتید تا کشتی‌گیرانی چون رضا یزدانی در مقابل حریف آذربایجانی در فینال تحلیل رفته در میدان ظاهر شوند.

اجازه دهید که در این مورد با شما مخالفت کنم. شاید منظور شما این باشد که مقابل گرجستان باید از وجود کشتی‌گیرانی چون اسماعیل نجاتیان و محمد رضا آذرشکیب در 84 و 120 کیلو استفاده می‌کردیم. اما حقیقت این است که نجاتیان در بدترین شرایط بدنی قرار داشت و این هم به واسطه این بود که در عرصه لیگ 12 کشتی گرفته بود و از لحاظ روحی و جسمی داغان بود. شاهد مثال این‌که این کشتی‌گیر در جام تختی نیز تن به شکست داد تا ثابت کند کادر فنی در استفاده نکردن از او در جام جهانی، بدرستی تصمیم گرفته است. یا همین‌طور وقتی آذرشکیب هنوز قدر خود را نمی‌داند و با جان و دل و تمام وجود کشتی نمی‌گیرد، چطور می‌توانستیم دست به ریسک بزنیم. آذرشکیب و امثال او باید بکوشند موقعیت خود را در کشتی تثبیت کنند. در جام تختی هم دیدید که آذرشکیب جوان در فینال براحتی مغلوب فردین معصومی شد. البته ناگفته نماند تا آنجا که می‌توانستیم در جام جهانی دست به ریسک زدیم. حسن رحیمی، عباس دباغی، صادق گودرزی کشتی‌گیران جوان و با آتیه‌ای هستند که در این رقابت‌ها فرصت عرض اندام یافتند. بواقع ما اگر کشتی‌گیر داشته باشیم جسارت استفاده از آنان را داریم. قبول دارم که باید به جوان‌ها میدان بدهیم، اما سرجای خود این جوانگرایی نتیجه لازم را در بر دارد تا آنان قدر خود را بدانند و ارزش و قدر پیراهن تیم ملی را از هر حیث درک کنند و با تمام وجود برای کسب افتخار برای کشتی کشورشان بجنگند.

حالا که به جوانان اشاره کردید، خوب است اشاره کنیم به صحبت‌های جامبولات تدیف سرمربی تیم ملی روسیه در ارتباط با مهدی تقوی که گفته بود وی کشتی‌گیر خوبی است، ولی چند ضعف دارد که اگر آنها را برطرف کند می‌تواند به یک کشتی‌گیر ششدانگ در وزن سوم تبدیل شود. از منظر شما این ضعف چه مواردی را شامل می‌شود؟

من در همان عرصه لیگ که کشتی‌های تقوی را دیدم وی را به گوشه‌ای از سالن مسابقات کشیدم و به او گفتم سبک مبارزه‌ات با عیب و ایراد همراه است و این‌که تنها از پای چپ زیر می‌گیری، دستت برای حریفان رو شده و با این وضعیت به بن بست می‌خوری. به وی یادآور شدم اگر می‌خواهد کشتی‌گیری کامل و ششدانگ باشد باید از پای مخالف نیز زیر بگیرد تا در مواجهه با راست گاردها به مشکل بر نخورد. در حقیقت تقوی باید برای هر مبارزه با طرح و برنامه خاص به میدان برود. برای همین نیز در تمرینات تیم ملی روی تغییر در نوع و سبک کشتی وی متمرکز شده‌ایم. مسلم بدانید تقوی با این شرایط می‌تواند یکی از مدال بگیران کشتی ما در رقابت‌های جهانی و المپیک باشد. تقوی در جام جهانی از جمله خوب‌ها و ستاره‌های تیم ما بود و من بشخصه به کار او اطمینان دارم و به مبارزه‌های وی نیز -که ویژگی «کشتی ایرانی» در آن دیده می‌شد- افتخار کردم. البته این تغییر محسوس در شیوه مبارزه در کشتی‌های عباس دباغی و سعید ابراهیمی نیز قابل رویت بود. در همین مسابقه‌ها دیدید که عباس دباغی که یک دستی زیر می‌گرفت و در کمند خیمه‌های حریفان اسیر می‌شد بخوبی با دو دست زیر می‌گرفت، بلند می‌شد و حریفانش را خاک می‌کرد. یا همین‌طور سعید ابراهیمی که در جام جهانی بسیار آماده بود و حتی هوشیارتر از جهانی 2007 باکو مبارزه کرد و حتم داشته باشید که اگر او همین‌طور ادامه بدهد، می‌تواند دوباره بر سکوی جهانی بایستد. مسعود اسماعیل پور نیز با توجه به جوانی، عملکردی مقبول داشت و نشان داد که جانشینی خوب برای مراد محمدی به حساب می‌آید.

حالا که صحبت از مراد محمدی به میان آمد، فکر نمی‌کنید وی پس از مدال برنز المپیک اشباع شده باشد؟

البته مراد با تجربه است و سن و سالش نیز بالا نیست و برای کشتی گرفتن انگیزه دارد. گرچه او در رقابت‌های قهرمانی آسیا در تایلند غایب خواهد بود، اما اگر می‌خواهد در جهانی دانمارک کشتی بگیرد باید در مصاف با مدعیان 60 کیلویی، دیگر بار برتری‌های خود را ثابت کند. به هر حال فکر می‌کنم تقارن تجربه و جوانی شرایط بهتری را برای ما در این وزن رقم بزند.

به هر حال نباید نادیده گرفت که محمدی با مشکل کم کردن وزن نیز روبه‌روست.

قبول، اما مراد کشتی‌گیر کم تجربه‌ای نیست که نداند چگونه با این مساله کنار بیاید. بی شک او با بررسی تمام جوانب به میدان خواهد آمد و حیثیت ورزشی خود را بسادگی زیر سوال نمی‌برد.

فردین معصومی هنوز ضعف‌های همیشگی‌اش را در کشتی‌گیری و مبارزه با خود دارد و این در شرایطی است که کادر فنی همچنان تمام امیدهایش به اوست. در حالی که اصولا باید در کنار او نیم نگاهی هم به دیگر مدعیان جوان داشت.

حرف شما را گرفتم، اما فکر می‌کنید که ما به محمد رضا آذرشکیب میدان داده‌ایم یا نه؟

البته در جریان هستم که صحبت‌هایی با این کشتی‌گیر جوان شده تا بیشتر از اینها قدر خود را بداند.

شما توجه کنید به لیگ کشتی که آذرشکیب مهره ثابت تیمش در عرصه رقابت‌ها نبود. گرچه او دیوید موسل بز را برد اما کشتی هایش به چشم نیامد. با این حال ما او را برای حضور مستقیم در جام تختی انتخاب کردیم و حتی او را ذخیره معصومی در جام جهانی قرار دادیم و در عین حال به جام کی‌یف اوکراین اعزامش کردیم. حرفم این است که به او توجه لازم شده و خواهد شد اما این‌طور نیست که پیراهن تیم ملی را بسادگی به کسی بدهیم که قدر و منزلت آن را نداند. آذرشکیب باید تلاش بیشتری کند و براحتی نبازد. او باید با تمام وجود بجنگد و با تاکتیک و برنامه لازم به سوی پیروزی و موفقیت گام بردارد. در فینال جام تختی نیز دیدید که او براحتی به فردین معصومی باخت.

اینها همه قبول، اما این هم خیلی بد است که کشتی‌گیری چون معصومی با این همه سابقه هنوز ضعف‌های اساسی داشته باشد و پیروزی را با شکست راحت عوض کند. موضوعی که دیگر بار در جام جهانی تهران به چشم آمد.

در فینال جام جهانی، استرس و بار فنی فردین بالا رفت. شاید اگر رضا یزدانی کشتی‌اش را می‌برد کار به اینجا کشیده نمی‌شد که فردین هم با استرس روی تشک برود و دچار اشتباه شود.

برنامه‌ریزی من معطوف به کسب دو طلای المپیک لندن است

البته تصدیق می‌کنم که کشتی‌گیری چون او نباید دچار اشتباه شود و امیدواریم بتوانیم نقیصه بزرگ فردین را برطرف کنیم تا زحماتش در کشتی مفت دود هوا نشود. در کنار فردین هم باید دنبال جوانانی باشیم مثل امیر قاسمی منجزی که برای شروع، وی را در جام استقلال ازبکستان شرکت دادیم.

رضا یزدانی نیز بعد از یک دوره درخشش هنوز در جا می‌زند و این‌طور که پیداست با مشکلات زیادی دست به گریبان است.

یزدانی بعد از المپیک با یک سری مشکلات روحی و شخصی مواجه شده که همه انسان‌ها نیز در زندگی شخصی شان با آن دست به گریبانند. البته مهم این است که هر کشتی‌گیری در شرایط بحرانی مسائل را در جهت موفقیت مدیریت کند و خود را در زندگی شخصی و ورزشی‌اش جمع و جور کند. تا آنجا که ما بتوانیم او را جمع و جور خواهیم کرد، گرچه او باید تکلیفش را با خودش روشن کند و دوباره همان کشتی‌گیر سرحال و قبراق همیشگی شود.

وزن بالا نیز مزید بر علت شده تا یزدانی کیلوهای زیادی کم کند.

همین‌طور است، اصولا رضا کشتی‌گیر 96 کیلویی نیست و مشکلش این بود که خود را به‌دست یک مربی بادی بیلدینگ سپرده بود تا وزنش کلی افزایش یابد. در حالی که نوع رژیم غذایی این دو رشته با هم فرق می‌کند. برای همین در جام جهانی، ما یزدانی جنگنده و جسور را در میدان ندیدیم. بعد از جام نیز به علت بی نظمی و حضور نیافتن در اردو از تیم خط خورد تا متوجه شود اگر می‌خواهد جایگاهی در تیم ملی داشته باشد باید منظم و مرتب در تمرینات حاضر باشد و فکر و ذهنش کشتی باشد که متاسفانه فعلا این‌گونه نیست.

و جای بسی تعجب است که بعد از خداحافظی شما از دنیای قهرمانی هنوز صاحب یک 55 کیلویی خوب و ششدانگ نشده‌ایم و طی این همه سال تنها سهم ما از مدال‌های جهانی یک نقره بابک نورزاد در صوفیه 2001 بوده است. برای پر کردن این خلا چه برنامه‌ای دارید؟

البته به تازگی تمریناتم را شروع کرده‌ام تا دوباره به میدان بیایم (می‌خندد) اما جدا از شوخی باید بگویم کشتی گرفتن در وزن اول بسیار سخت است و معتقدم طی این مدت کشتی‌گیری در قالب‌های فنی 55 کیلو نداشته‌ایم. در حال حاضر دو کشتی‌گیر خوب داریم. یکی حسن رحیمی که یک 55 کیلویی ایده‌آل است و باید بکوشیم ضعف‌های جسمی و تکنیکی‌اش را رفع کنیم که البته نیاز به زمان دارد. عباس دباغی هم مهره کارآمد است که در عین جوانی به‌واسطه حضور در رقابت‌های المپیک و جهانی جوانان کشتی‌گیری با تجربه است و فعلا ما به دنبال این هستیم که در شیوه مبارزه و تاکتیک هایش تغییرات مثبت لازم را ایجاد کنیم که گوشه‌ای از آن را در جام جهانی دیدیم.

اما هنوز تا ایده‌آل در این وزن فاصله داریم. آن هم در شرایطی که کشتی‌گیری چون اوتار جمال سلطان اف روس را می‌بینیم که از بند بند اعضای بدنش فن می‌بارد و باهوش و جسور است. در حقیقت کشتی‌گیران ما نیز اگر می‌خواهند در عرصه جهان صاحب جایگاه باشند، نباید به یکی دو فن بسنده کنند.

حرف شما را در کل قبول دارم. موضوعی که ما باید برای بزرگی دوباره در کشتی مورد توجه قرار دهیم این است که باید به اصل کشتی ایرانی بازگردیم. اعتقاد دارم باید به کشتی پایه توجه زیادی داشته باشیم و خیلی نیز بکوشیم، از همین امروز، زمان را نباید از دست داد. گرچه کارکردن در رده‌های پایه ظرافت‌های خاص خود را دارد.

البته ما در کشتی طی این سال‌ها خوب شعار داده‌ایم، شاید اگر غیر از این بود وضعیت به این‌گونه نمی‌شد. منظورم این است که یک زمان دم از جوانگرایی زده ایم و خلاف آن عمل کرده‌ایم و. . . برای مثال چرا باید سال 2005 سیاست جوانگرایی در کادر فنی با میدان دادن به شما مورد توجه قرار گیرد و بلافاصله بعد از جهانی بوداپست همه چیز سر جای خود باز گردد.

ایراد ما در کشتی این است که صبور نیستیم، در حالی که اگر به دنبال تحول و رنسانس کشتی هستیم، باید تفکرات خود را تغییر دهیم و به مربیان جوان اعتماد کنیم. ما سال 2005 و همانطور که می‌دانید روی قانونمندی در کشتی تاکید کردیم و بجز مهدی حاجی زاده با ترکیبی جوان در رقابت‌های جهانی شرکت کردیم و پنجم شدیم. اما در بازگشت از جهانی الم شنگه‌ای برایمان درست کردند که نگو و نپرس تا دوباره آزموده‌های قبلی سرکار آیند. در حالی که همان تیم سال بعد در رقابت‌های جهانی چین پس از11 سال به مقام نایب قهرمانی دنیا رسید. اعتقاد دارم این روند جوانگرایی باید در کشتی ما تداوم یابد و آدم‌ها مثل زنجیر به هم وصل باشند و کارهای یکدیگر را تکمیل کنند.

نقطه ایده‌آل محمدی در کشتی کجاست؟

ایده‌آلم این است که حس مبارزه‌جویی در تک تک کشتی‌گیران زنده شود و برای افتخارآفرینی تا سرحد وجود بجنگند. اگر این‌گونه شود، ایده‌آل خود را در کسب دو مدال طلا در المپیک 2012 لندن جستجو می‌کنم. استعداد و توان این کار را نیز داریم و ان‌شاءالله بتوانیم با یک کار خوب به این هدف برسیم که اگر چنین شود می‌توان گفت که به جایگاه خود رسیده ایم.

طوری صحبت می‌کنید که به حضورتان در تیم ملی تا المپیک اطمینان دارید؟

این بستگی دارد به تفکر فدراسیون و حمایت مجموعه مدیران کشتی از کادر فنی تیم ملی. یزدانی خرم اعلام کرده که کادر فعلی تا المپیک لندن به کارش ادامه خواهد داد. اصولا هر کاری برای آنکه به نتیجه لازم برسد نیاز به زمان دارد، بویژه برای انجام کارهای بزرگ که امیدوارم این فرصت در اختیارمان قرار گیرد و کارنامه ما در کفه ترازو گذاشته شود. گرچه می‌دانم که اتفاقات در ورزش ایران قابل پیش بینی نیست، اما تا لحظه‌ای که باشیم با تمام وجود می‌کوشیم پشیمان از کشتی نرویم.

و بر اساس سیاست نتیجه‌گرایی است که می‌خواهید با ترکیبی در رقابت‌های آسیایی تایلند به میدان بروید که از ترکش‌های احتمالی در امان باشید؟

خودتان که همه چیز را می‌دانید. شاید اگر دست خودم بود با 7 جوان در تایلند حاضر می‌شدم و اصلا نیز به نتیجه فکر نمی‌کردم. اما خب تحت هر شرایطی باید نتیجه هم بگیریم. مراد من هم این است که دو تیم داشته باشیم که یکی را در آسیایی شرکت دهیم و دیگری را در جهانی، اما در شرایط حاضر توان آن را نداریم .باید طوری در میدان حاضر شویم که همه چیز را نبازیم. اصولا در کشتی احساسی هستیم و تحمل شکست را نداریم که امیدوارم با تفکرات جدید فرصت دهیم تا بنایی جدید در کشتی ایجاد شود.

هدف‌گذاری شما برای جهانی دانمارک چیست؟

می خواهیم در این رقابت‌ها جزو 4 تیم اول باشیم، ضمن آن‌که باید این قابلیت را داشته باشیم که در هر 7 وزن بتوانیم مدال بیاوریم.

راستی فکر می‌کنید بردن کشتی‌گیران روس اینقدر سخت است که مدام آنها را برای کشتی‌گیران خود بزرگ می‌کنیم؟

نه، پیروزی بر روس‌ها راه و رسم خاص خود را دارد. مقابل آنها باید زیرک بود و ایرانی کشتی گرفت. نمونه‌اش رسول خادم که کشتی‌گیران روس مقابلش تعظیم می‌کردند.

و به‌عنوان سوال آخر، با رسول خادم هم در کارتان مشورت می‌کنید؟

مدتی است که با رسول خادم ارتباط ندارم، اما مطمئنا او یکی از مشاورانم خواهد بود.

حجت‌الله اکبرآبادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
صدای «مرجان» باید شنیده شود

گفت‌و‌گو با میلاد بنی‌طبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغه‌های ساخت و چالش‌های اکران یک فیلم اجتماعی

صدای «مرجان» باید شنیده شود

نیازمندی ها