در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
لغت هیروگلیف بر گرفته ازHieroglyphika یونانی میباشد و صفتHieroglyphic همچنین از لغاتی از قبیل ( Hieroglyphosکسی که خط هیروگلیف را نوشت) و همچنینHieros به معنای روحانی و مقدس وGlyphien به معنای حک کردن و کنده کاری کردن یا نوشتن وابسته است. خطوط مصور راGrammata یا همان خطوط کنده کاری شده که بر روی آثار تاریخی از قبیل ستونها و لوحههای سنگی، آرامگاهها و مقبرهها و همچنین معابد و پرستشگاهها حکاکی میشدند میخواندند.
لغت هیروگلیف مورد استفاده خطوط با حروف تصویری منحصر به فرد است و هنگامیکه خط هیروگلیف به طور عمومی مورد استفاده قرار گرفت تا توسط مصر شناسان بدست فراموشی سپرده شد.
تاریخچه و سیر تکاملی
خطوط مصور از سنن ملی و هنرمندانه و ادبی مصر پدیدار شده است. به عنوان مثال نمادها بر روی سفالگری ( Gerzeanنوعی سفالگری مصری) حاکی از آن است که نحوه نوشتاری هیروگلیف از حدود 4000 سال قبل از میلاد مسیح بوده است. برای سالهای متمادی کتیبههای هیروگلیف شناخته شده اولیه به صورت لوحههای بیضی شکلی که بر روی آنها تصاویر و نوشتهها حک شده بود، در حین کاوشها و حفاریهای Hierakonpolis در سال 1890 کشف شد که قدمت آنها به 3000 سال قبل از میلاد مسیح بازمیگشت. اگرچه در سال 1998 یک تیم باستان شناسی آلمانی تحت نظارتGunter Dreyer با کاوش درAbydos مجسمهای از پادشاه همان سلسله را کشف کردند و 300 تکه سفالی را که با هیروگلیف اصل حکاکی شده بود و به دوران قرن سی و سوم قبل از میلاد مسیح باز میگردد پیدا کردند.
اولین جمله کامل نوشته شده به سبک هیروگلیف، یک اثر مهر و موم شده بود که در مقبره ست پرسن درAbydos کشف شد که مربوط به سلسله دوم میباشد. در دوران سلطنت قدیم، سلطنت میانه و سلطنت جدید در حدود 700 هیروگلیف موجود بود و در دوره گرکو رومن تعداد آنها به بیش از 5000 رسید.
خطوط مصور شامل سه نوع نحوه حکاکی و نوشتاری میباشد:
1- حکاکی آوایی یا همان نوشتههای صدا دار که شامل حروف تک آهنگ است که شبیه به یک الفبا عمل میکنند
2- نماد نگاری یا همان نمادهای ترسیمی که نشاندهنده واژهها است
3- صفتها یا همان اندیشه نگاری که در برگیرنده موارد قبلی نیز میباشد
هنگامی که این نوع نوشتار توسعه یافت و در میان مردم مصری گسترده شد، فرمهای حجاری ساده شدهای ایجاد شد و در نتیجه به دستخطی معروف و مردم پسند و پرطرفدار و در خور کشیشان و کاهنان تبدیل شد. همچنین این نوع دستخط با تنوع بیشتری برای استفاده بر روی پاپیروس بکار برده شد. هیروگلیف دستخط محسوب نمیشد اما در کنار دیگر فرمها موجود بود و حضور داشت، علی الخصوص در خطوط قراردادی دیگر و خطوط تاریخی.
سنگ کتیبه رزتا (کتیبه مصری باستانی که دارای نوشتههایی جهت کشف رمز است که انسان را در فهمیدن هیروگلیف یاری میدهد و در نزدیکی شهر رزتا در شمال غربی دلتای نیل کشف شد که از بازالت سیاه، به ابعادcm 411 طول وcm 27 عرض ساخته شده است.) شامل متون موازی از نوشتههای معروف و متداول خطوط هیرگلیفی میباشد.
هیروگلیف توسط حکومتهای ایرانی (متناوبا در قرن پنجم و ششم قبل از میلاد مسیح) مورد استفاده قرارگرفت و بعد از فتح مصر توسط اسکندر، در آن زمان توسط رومیها و مقدونیه ایها بکار برده شد. به نظر میرسد به گمراهی کشانده شدن چگونگی و کیفیت تفسیر این خطوط، دست کم در جزئیات، از زمان نویسندههای رومی و یونانی درباره هیروگلیف رخ داد.
برخی معتقدند که با استفاده از هیروگلیف مصری میتوان مصریان اصیل را از فاتحان خارجی تمییز داد. دانشمندان بر این عقیده هستند که دستخطهای تصویری نوشتههای مقدسی هستند، نویسندگان رومی و یونانی تصور دارند که سیستمی پیچیده اما منطقی، همچون یک دانش سری و برای انتقال رمزها و هر چیز جادویی و مخفی بوده است.
از قرن چهارم، تعداد مصریانی که توانایی خواندن هیروگلیف را داشتند افزایش یافت و از آن زمان اسطوره و افسانه هیروگلیفهای رمزی روندی صعودی پیدا کرد. استفاده تاریخی از هیروگلیف بعد از بسته شدن تمام معابد غیر مسیحیان در سال 391 بعد از میلاد مسیح توسط تئودوسیوس اول امپراطور رم متوقف شد.
کشف رمز نوشتههای هیروگلیفی
در قرن پنجم یک تفسیر تقلبی از رمزهایHorapollo ، از حدود 200 کتیبه حجاری شده پیدا شد. موثق، در عین حال کاملا غلط و این کار یک مانع ثابت در کشف رمز نوشتههای مصری بوده است. اما از آنجاییکه تحقیقات اولیه منشاء یونانی اسناد را تأیید کرد، در آخرین کارها بقایایی از دانایی وآگاهیهای واقعی و اصلی مورد استفاده قرار گرفت و آن را به عنوان کوششی توسط یک روشنفکر مصری مطرح کرد تا گذشته غیر قابل وصول را نجات دهد.
Hieroglyphica یا همان رموز خط هیروگلیف تأثیر عمدهای بر مکتب رنسانس گذاشت، علیالخصوص کتاب نشانهها و علامتهایAndrea Aleiato و همچنینHypnerotomachia potiphili فرانچسکو کولونا.
محققان نوین وجدید گوناگونی تلاش کردند تا نشانهها و علائم حجاری شده را بعد از قرنها کشف رمز کنند که به طور مشخص میتوان به ژوهانس گروپیوس بیکانوس در قرن شانزدهم و آتاناسیوس کرچر در قرن هفدهم اشاره کرد، اما تمام این سعی و تلاشها با شکست مواجه شد. شکاف واقعی در کشف رمز در اوایل سال 1800 توسط محققانی از قبیلSilvestre de sacy ،Akerblad وThomas young شروع شد. نهایتا Jean Franois Champollion کشف رمز را تکمیل کرد. اکتشاف کتیبه سنگی رزتا در سال 1799 توسط سربازان ناپلئون در تهاجم به مصر اطلاعات حساس و بحرانی را در اختیارChampollion قرار داد تا در سال 1820 به ماهیت خطوط دست پیدا کند. این یک پیروزی بزرگ برای رشته نوپا و جدید مصر شناسی محسوب میشد.
هیروگلیفها در دو صورت پایدار مانده و به بقای خود ادامه میدهند: مستقیما از میان یکی دو جین نشانهها و علائم حجاری شده معروف هیروگلیفی که به الفبای یونانی در زمان نوشتن قبطی()Coptic اضافه شدهاند و غیرمستقیما به عنوان الهامی برای الفبای اصیلی که اجدادی بودند و به طور تقریبی هر الفبای دیگری که همچنین استفاده شدهاند، از جمله الفبای رومی.
روش و اسلوب نوشتن
همه هیروگلیفهای بصری کمابیش رمزی و تمثیلی میباشند، آنها نمادهای مجازی و واقعی را ارائه میدهند، گاهی اوقات به سبکی در آورده شده و ساده شدهاند، اما به طور کلی همه آنها کاملا در شکل، قابل تشخیص هستند. با این وجود، علامت مشابه میتواند طبق متن، براساس سبکهای گوناگونی ترجمه و تفسیر شود:
به عنوان خواندن آوایی و آواشناختی (Phonetic )
به عنوان واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد (Logogram)
و به عنوان مفهوم نگاری(Ideogram )که مربوط به صفات و ضمایر و مطالعه معنایی میشود.
خواندن نوع مفهومی مانند خواندن آواشناختی نبوده، بلکه فهم و ادراک آن با استفاده از جدا کردن کلمات دارای تشابه صوتی و مشتقات آن به سهولت صورت میگرفته است.
خواندن آوایی
اکثر علائم هیروگلیفی به طور طبیعی ماهیتی صدادار دارند، مفهوم علامت و نشانه مستقل از مشخصات بصری اش خواندنی است (طبق قاعده کلی نشان دادن واژهها بصورت مصور جایی که بطور مثال تصویر چشم میتواند برای کلمات انگلیسیI وeye انتخاب شود.)
نشان صداها خواه با یک حرف بی صدا (علامتها واحد یا یک حرفی نامیده شده اند) یا با دو حرف بی صدا (علائم دو حرفی) و یا با سه حرف (علائم سه حرفی) شکل داده شدهاند. تعداد 24 علامت تک حرفی، الفبای هیروگلیف را میسازند. از زمان نوشتن هیروگلیف مصری نشان دادن صداها معمول نبوده است، در مقابل به عنوان مثال خط میخی میتوانسته، به این دلیل که نوعی از حروف ابجد میباشد.
مثلا نوشتن هیروگلیفی یک اردک را نشان میدهد که در مصری، s خوانده میشود که حروف بی صدای این لعت برای این حیوان است. با این حال، همچنین ممکن است هیروگلیف اردک را بدون یک پیوند و ارتباط با معنی و مفهوم براساس ارائه حروف صدادارs ، مستقل از هر پیز صدادار که میتواند ضمیمه این حروف بی صدا شود استفاده کند و این روشی است برای نوشتن لغات.
s ، پسر یا زمانی که علائم دیگری ضمیمه آن گردد گوش به زنگ بودن که جزئیات آن در ادامه این متن آمده است وs.w ، زمین سفت میباشد.
(شکل 1-1) علامتs ، (شکل 2-1)
علامت استفاده شده فقط براساس متنی که در آن استفاده شده است، معنی و مفهوم خود را نشان میدهد، بر اساس متن اردک یا با صفت مناسب پسر دو لغت دارای حروف بی صدای مشابهی هستند که معنی آن بر اساس حرکت عمودی کوچکی میباشد که در ادامه توضیح داده شده است:
(شکل 3-1) علامتs ، اگر به صورتsw ، استفاده شود به معنای گوش به زنگ بودن معنی میدهد.
خطوط هیروگلیف از چپ به راست، از راست به چپ و از بالا به پایین نوشته میشود که اغلب جهت آن از راست به چپ میباشد. خواننده باید در جهت نوشتهها دقت لازم را بعمل آورده چرا که هیروگلیفهای نامتقارن چرخیده شده اند و بر این اساس باید سبک و روش خواندن مناسبی توسط خواننده تعیین شود. به عنوان مثال هنگامیکه چهره هیروگلیفی، حیوان و انسان به سمت راست باشد (به این معنی که به راست نگاه میکند) آنها را باید از راست به چپ بخوانند و یا بالعکس. نظریهای بر این اساس وجود داشت که چهره هیروگلیفیها در واقع شروع هر خط میباشد.
مشابه بسیاری از روشهای نوشتن باستانی، لغات توسط جای خالی و یا علائم نقطهگذاری در جملات از هم جدا نمیشود. اما هیروگلیفهای معینی علیالخصوص به طور معمول در پایان لغات پدیدار میشود که تمییز دادن لغات را از یکدیگر سهولت میبخشد.
علائم تک حرفی
لیست هیروگلیفهای مصری تعداد زیادی از دوحرفیها و یک عدد از سه حرفیهاست که دنبالهای از حروف بیصدای دو و یا سه حرفی را ارائه میدهد. این امکان فراهم خواهد شد تا تمام لغات مصری در نوعی از این علامتها نوشته شود اما مصریها این کار را نکردند و نوشتههای ترکیبیشان را به یک الفبای صحیح و ثابت ساده نکردند. هر نشان یک حرفی، خواندنی منحصر بفرد دارد اما چند تا از آنها با هم از مصری قدیم به مصری میانه توسعه یافتهاند. به عنوان مثال پارچه تاخورده در اصل یک صدای s// و چفت در صدای // به نظر میرسد چند تا از اولین حروف یک حرفی در متون مصری میانه پدیدار شد. نکته اینکه مشابه دستخط عربی امروزه، چند آوایی نوشته میشود. بنابراین در آوا نویسی نوین وجدید یکe در بین حروف بی صدا اضافه شده تا به تلفظ آنها کمک کرده باشد. به عنوان مثالnfr خوب به طور نمونهnefer نوشته میشده است. این بازتاب صداهای مصری نیست، بلکه آنها مبهم و نامفهوم هستند، اما این صرفا یک قرارداد جدید است و همچنین و ” به طور عمده به ترتیب به عنوانa و به عنوان ( Raخدای آفتاب مصریان قدیم) نوشته میشود.
علائم دو حرفی
علائم دو حرفی سمبل و نمادهایی هستند که یک دنباله معین وخاص از حروف بی صدای دو حرفی را در زبان ارائه میدهند.
علائم سه حرفی
علائم سه حرفی سمبل و نمادهایی هستند که یک دنباله معین و خاص از حروف بی صدای سه حرفی را در زبان ارائه میدهند.
ضمایم صدادار و آوایی
نوشتن مصری اغلب تکراری و اضافی است. در واقع خیلی اوقات رخ میدهد که قدرت یک لغت از چندین علامت که با صداهای مشابه نوشته میشود تبعیت میکند تا خواننده را راهنمایی کند. به عنوان مثال لغت nfr زیبا، خوب، بی عیب با یک سه حرفی منحصربفرد کهnfr خوانده میشد، نوشته میشد.
(شکل 1-2)
بنابراین به طور قابل ملاحظهای عمدتا به این سه حرفی، تک حرفیهایی برایf وr اضافه میشود. لذا لغتnfr+f+r نوشته میشود اماnfr خوانده میشود.
دو علامت الفبایی، به هیروگلیف سه حرفی قدیمی و ثابت اضافه میشود تا هجی کردن آن را وضوح و روشنی ببخشد.
علائم سه حرفی یا دو حرفی علائم تکراری ضمایم مصوت و آوایی نامیده میشود. آنها گاهی اوقات و بندرت در جلوی علامت قرار داده میشود. بعد از علامت (به عنوان یک قاعده کلی) هر دو بعد و یا قبل ظاهر میشوند.
حکاکیهای مصر باستان به طور توافقی از فضاهای خالی خیلی بزرگ در نوشتههایشان اجتناب میکنند و توانایی را به ضمایم آوایی اضافه شده یا گاهی اوقات هم به ترتیب علامتها، اگر در یک سری نمادهای مسرتبخش ظریف (حکاکیهای خوب با توجه به جنبهای هنری هیروگلیف و نمای سادهای به عنوان یک ابزار ارتباطی) نتیجه دهد اضافه میکنند.
مثالهای گوناگونی از استفاده ضمایم آوایی میتوانند به صورت زیر باشند:
(شکل ( mdw+d+w ) 2-2ضمائم قرار گرفته بعد از علامت) کهmdw خوانده میشود و به معنای پرحرفی میباشد.
(شکل ( +p +pr +r +j2-3 (قاب ضمایم علامت سه حرفی) کهpr.j یا همانKhepri خوانده میشود.
به طور قابل ملاحظهای ضمایم آوایی اضافه شدهاند تا به خواننده امکان تفکیک کردن بین علائمی که همصدا هستند را بدهند. یا آنهایی که هیچ وقت به صورت منحصربفرد خوانده نمیشود به عنوان مثال (: The seatصندلی)
(شکل 4-2) این میتواند htm ،ws،st خوانده شود. وجود ضمایم آوایی و صفات مناسب به ما این شناخت را میدهد که نحوه خواندن آنها چگونه است.
اولین خواندن:st
(شکل 5-2)
St به صورت st+t نوشته میشود. نماد آخر در اصل نماد خانه است و یا در بعضی موارد به صورت صندلی، تخت، جایگاه نیز پیدا میشده.
(شکل( st )st+t2-6 نوشته شده و به معنای تخم مرغ میباشد و گاهی اوقات برای اسامی افراد مونث مورد استفاده واقع میگردد) به معنایIsis ، الهه حاصلخیزی مصری
دومین خواندن:ws
(شکل( wsjr )ws+jr2-7 نوشته شده، ضمیمه صدادار به معنای چشم کهjr خوانده میشود و همچنین نشان دهنده خدا) به صورتOsiris میباشد.
سومین خواندن htm
(شکل 8-2)
(htm.tبصورتh+htm+m+t با صفت شغال نوشته میشود) یک نوع حیوان وحشی
(شکل 9-2)
(Htmبصورتh+htm+t و به صورت پرندهای در حال پرواز نوشته میشود) و به معنای ناپدید شدن است.
در نهایت، گاهی اوقات رخ میدهد که تلفظ لغات ممکن است به علت ارتباطشان با مصر باستان تغییر کند. در این مورد، کم اتفاق میافتد که یک مصالحه و توافق در نوشتن یادداشتها اتخاذ شود، بلکه دو مطلب خواندنی به طور مشترک با هم شروع میشود. به عنوان مثال صفتbnj به معنای مطبوعbnr شده است.
در مصری میانه میتوان به صورت
(شکل 10-2) نوشت.
اسامی؛ آنها همیشه همراه با یک حرکت عمودی بیصدا میآیند که وضعیتشان به عنوان()Logogram یک واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات و یا کلمهای باشد، مشخص میشود. به طور تئوری، همه هیروگلیفها توانایی استفاده به عنوانLogogram را خواهند داشت. Logogram ها میتوانند با ضمایم آوایی نیز همراه شوند.
صفات و ضمایم
صفتها و یا ضمیمهها در پایان لغت جای میگیرند. این علامتهای بی صدا برای تعیین حوزه معنایی لغت بکار گرفته میشوند. علائمی که از لحاظ املائی شباهت زیادی دارند بسیار موجودند و مراجعه کردن به آنها بسیار مشکل است. اگر یک رویه مشابه در انگلیسی وجود داشته باشد، لغات ( Homographicاز لحاظ املایی یکسان) باید از یک شاخصی که خوانده نمیشود اما معنا را به خوبی وفق میدهد تبعیت کنند.
علائم صرف و نحوی
* حرکت عمودی، مشخص میکند که علامت یک مفهوم نگاشت است.
* دو حرکت دوتایی و دوگانه و سه حرکت جمعی
* یادداشتهای مستقیم خاتمه صرف دار
* هجی کردن:
ایده استاندارد شدن املای صحیح در مصر به سستی نسبت به زمانهای جدید صورت میگیرد. در واقع یک یا چند نوع گوناگون تقریبا برای هر لغت وجود دارد.
شخص پیدا میکند:
* فراوانیها
* حذف حروف، که نادیده گرفته میشدند، خواه به طور عمدی یا غیر عمدی
* تعویض یک حرف با حرف دیگر، به این صورت که تشخیص یک اشتباه از یک هجی کردن متناوب و یک در میان غیر ممکن است.
* خطاهای حذف در ترسیم علائم، هنگامیکه نوشته به صورت خطوط شکسته است بسیار مشکل است. اگر چه، بسیاری از خطاهای هجی کردن آشکار، بیشتر از یک موضوع تاریخ نگاری هستند. هجی گردن و استانداردها در بیشتر اوقات متفاوتند، بنابراین نوشتن یک لغت معین در دوره سلطنت قدیم ممکن بود به طور قابل توجهی با نوشتن در سلطنت جدید متفاوت است.
منابع:
1) http://en.wikipedia.org/wiki/Egyptianhieroglyphs
3) Jean-Franois Champollion
1822 27 Letter to M. Dacier, September,
بابک خاکساری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم