یاسمینا رضا متولد ماه می 1959 در پاریس است. مادرش مجارستانی و پدرش ایرانی تباری بود که در روسیه به دنیا آمده بود. پدربزرگش در ابتدای قرن بیستم از ایران به روسیه مهاجرت کرده و در آنجا خانواده تشکیل داده بود.
کد خبر: ۲۲۸۰۱۴
خانواده پدری رضا در جنگ جهانی دوم به پاریس مهاجرت کردند و یاسمینا همانجا به دنیا آمد. وی کار هنریاش را به عنوان بازیگر تئاتر در نمایشنامههای کلاسیک و مدرن شروع کرد و در سال 1987 میلادی برای نخستین نمایشنامهاش با عنوان مکالمات بعد از تدفین، جایزه فرانسوی مولیر را دریافت نمود. آدمهای این نمایش پس از مراسم خاکسپاری پدر خانواده، گردهم میآیند و در فضایی پر تنش و عصبی به بحث و مجادله میپردازند.
رضا در سال 1990 برای نمایشنامه گذرگاه زمستان، بار دیگر برنده جایزه مولیر شد و در سال 1994 با نوشتن نمایشنامه هنر شهرت جهانی کسب کرد. این اثر تاکنون به بیش از 40 زبان ترجمه و در بسیاری از کشورها اجرا شده است. با همین نمایشنامه بود که این نویسنده در ایران نیز شناخته و در اوایل دهه 80 خورشیدی، 2 ترجمه از آن روانه بازار کتاب کشور شد. به فاصله کمی از انتشار این متن، داوود رشیدی و پارسا پیروزفر به طور جداگانه این اثر را به روی صحنه بردند که چند هفته پیش هم اجرای داوود رشیدی به صورت تلهتئاتر از شبکه 4 سیما پخش شد.
در نمایشنامه هنر که پس از انتشار، 2 جایزه لارنس اولویه و تونی را به دست آورد، داستان مشاجره 3 دوست بر سر ارزش هنری یک تابلوی تمام سفید روایت میشود و از ورای آن رابطه و رفاقت آنان مورد موشکافی قرار میگیرد.
یاسمینا رضا در سال 2000 میلادی، نمایشنامه زندگی ضرب در سه را منتشر کرد؛ اثری 3 اپیزودی از مهمانی خانوادگی 2 زوج که از 3 منظر روایت میشود. در اینجا نیز داستان از یک مساله بسیار ساده آغاز میشود و در ادامه ما را به قضاوت درباره روابط خانوادگی در جهان غرب مینشاند. نمایشنامه زندگی ضرب در سه، نشاندهنده تسلط روحیه تزویر و ریا بر انسان معاصر است که دروغ و خیانت در آن امری عادی محسوب میشود.
خدای کشتار تازهترین نمایشنامه منتشر شده یاسمینا رضاست. او در این اثر علیه تظاهر و ریاکاری مینویسد و ملغمهای از خشم، نفرت و طنز را به وجود میآورد. خدای کشتار در حال حاضر، در بیش از 50 کشور جهان اجرا میشود و به زبانهای متعددی ترجمه شده است.
یاسمینا رضا علاوه بر نمایشنامه، فیلمنامه و داستان هم مینویسد. اندوه ژرف، آدمها در برگ و سپیدهدم و عصر یا شب از رمانهای او به شمار میآیند. رضا همچنین یک مجموعه داستان منتشر کرده که از زندگی خودش الهام گرفته است. فیلمنامههای تا فردا، تا شب و جیم مود نمیتواند کمک کند از دیگر آثار این نویسنده هستند.
یاسمینا رضا را نمیتوان در هیچ مکتب ادبی و گروه نمایشنامهنویسان جای داد. در آثار او میتوان نشانههای مکتبهای گوناگون و ردپای نویسندگان متعددی را پیدا کرد که البته به معنای تقلید و دنبالهروی نیست. از سویی با طنز چخوفی در نمایشنامههایش روبهرو میشویم و از طرف دیگر نگاه پوچانگارانه بکت را مشاهده میکنیم. نمایشنامههای یاسمینا رضا با آن که بامزه و خندهدار هستند. در عین حال محزون و تراژیک نیز به نظر میرسند. او با زبانی طنزآلود به ماجراها و اتفاقات روزمره و کالبدشکافی روابط انسانی میپردازد و از دل آن واقعیتی بزرگ و تلخ و البته تراژیک را بیرون میکشد. رضا نشان میدهد که انسان امروز، درگیر مشکلات و ضعفهای بیشمار اخلاقی و روانی است و برخلاف آنچه گفته میشود، زندگی چندان خوشی ندارد.