در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از خیابانهای شلوغ که به خانه پناه میبرم،تلویزیون مردی خوشسلیقه را نشان میدهد که هندوانه شب یلدا را به اشکال مختلف تزئین میکند. زیباست، اما ماندهام که هندوانهای که به شکل گل تزئین شده و ساعتها وقت خانم یا آقای خانه را گرفته چگونه قرمزی یا سفیدی خود را میتواند تا پایان شبنشینی شب یلدا حفظ کند. هندوانهای که ساعتها روی آن کار شده را بخورد و از خانم خانه شرمنده نشود که زحمتهای او را در یک چشم برهم زدن نوش جان کرده است! هوای قاچ هندوانه به سرم میزند که قاچی بزرگ از دست پدر میگرفتم و خوشحال از برنده شدن در شرطبندی قرمزی هندوانه آن را میخوردم و تا شب یلدای سال بعد، طعم آن را در دهانم مزه مزه میکردم.
کانال تلویزیون را عوض میکنم و آنچه را که در این شب یلدا دل طلب میکرد، میبینم و میشنوم؛ فرهاد با صدای جاودانهاش میخواند: بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی... با اینا زمستونو سر میکنم....
شبکه 2 ما را به ضیافت صدای فرهاد و نوستالژی همه داشتههای کودکی که اکنون آنها را نداریم دعوت میکند. به این فکر میکنم که چقدر کودکی من با کودکی دخترم فرق دارد.کودکی من ایرانی بود با همه سنتهای زیبای این سرزمین، اما کودکی دختر من پر است از عید و کفش نو و قلک رمزدار و... او و دوستانش نمیدانند که شکستن قلک سفالی در نزدیک عید چه کیفی دارد. آنها با برق کفشهای نو که چشم را خیره میکند، بیگانهاند... آنها برای همه چیز دنبال عروسک هستند. من ماندهام و ترانه فرهاد که با صدایش موسیقی پاپ را در ایران جاودانه کرد. آخرهای شب یلداست و هنوز خیابانها شلوغند، مردمی که نوستالژی خود را گم کردهاند در خیابانها به دنبال سنت دیرینه شب یلدا میگردند، صدای بلند آوازی از یک خودروی عبوری به گوش میرسد، جوانی دارد آواز پاپ میخواند اما خودش هم نمیداند چه دارد میگوید....
یلدای ما هم مدرن شد، حالا ما هم به این دلخوشیم که ژانویه ایرانی داریم... هندوانهای که شکل گل شده است و رستورانهایی که پر از مردمی است که فست فود میخورند....
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد