علی دارابی

آمریکا و ایران

این روزها به دلیل روی کار آمدن اوباما در انتخابات ریاست جمهوری و شعار «تغییر» که تابلویی برای تداوم سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا در جهان می‌باشد داستان کهنه مذاکره و رابطه میان ایران و آمریکا مطرح شده است و برخی از جریانات سیاسی در داخل کشور آن را فرصتی برای دیپلماسی کشور تحلیل کرده‌اند. اما چرا مذاکره و رابطه با آمریکا تا زمانی که لابی صهیونیسم و گردانندگان سیاست در آمریکا همچنان درصدد استیلا و برتری خود باشند فایده‌ای ندارد؟ اهم این دلایل عبارت است از: [یکم:] بسیاری از صاحبنظران برجسته و تاثیرگذار در تصمیم‌گیری سیاست در آمریکا چون ساموئل هانتینگتون بر‌این باورند که آمریکا 3 چهره دارد:
کد خبر: ۲۲۴۰۰۲

«آمریکای ملی» که متکی بر مرزهای جغرافیایی است. «آمریکای امپراطوری» که با استفاده از زور همچنان داعیه‌دار اداره جهان است و بالاخره «آمریکای جهان‌وطنی» که مراد، جهانی است که آمریکا را می‌سازد. همه این صاحبنظران در تعریف نهایی از آمریکای امپراطوری که می‌خواهد جهان را بسازد و ارزش‌های باصطلاح غربی چون دموکراسی، صلح و حقوق بشر را برای جهانیان به ارمغان بیاورد یعنی همین چهره آمریکا که اشغالگری و تجاوز آن در 2 کشور همسایه عراق و افغانستان را شاهد هستیم سخن می‌گویند. همان آمریکایی که رمزی کلارک دادستان اسبق آمریکا گفت: «آمریکا در یک قرن اخیر بیش از 170 مداخله نظامی در سایر کشورها را به بهانه صدور ارزش‌های غربی و واژه افسونگر دموکراسی در رزومه کاری خود ثبت کرده است.» و این چهره واقعی آمریکاست.

[دوم:] فارغ از آن که چه فردی رئیس‌جمهور بوده و یا چه حزبی [دموکرات ‌ جمهوریخواه] در آمریکا بر سر کار آمده است اما واقعیت آن است که در نیم قرن اخیر اگر چه برخی سیاست‌ها به ظاهر تغییراتی کرده است اما سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا همچنان ثابت و استوار بوده است: تضمین استمرار صدور نفت به آمریکا، حمایت از رژیم‌های دست نشانده، تقویت همه‌جانبه رژیم اشغالگر قدس [ اسرائیل‌محوری]‌، مقابله با اسلام سیاسی و در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقابله با کانون اسلام سیاسی که جمهوری اسلامی بوده است. تمامی اسناد امنیتی و سیاست‌های آمریکا در 30 سال اخیر در مقابله با ایران از براندازی و تغییر رژیم تا محاصره اقتصادی و سیاسی‌ گویای این سیاست خصمانه و کینه‌توزانه است.

[سوم:] ایران قبل از انقلاب حیاط خلوت آمریکا بوده است و رژیم پهلوی نقش ژاندارم منطقه را برای تامین منافع آمریکا بر عهده داشت. کودتای 28 مرداد 1332 و ساقط کردن دولت مصدق نمونه‌ای از مداخلات بی‌پایان آمریکا در ایران است که چند سال قبل وزیر خارجه وقت آمریکا [خانم آلبرایت] از مداخله آمریکا در این کودتا رسما اعتراف کرد.
بی‌شک با سقوط دولت پهلوی، مردم ایران به استبداد داخلی و استعمار و استکبار خارجی توامان نه گفتند و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی برای پایان بخشیدن به این وابستگی و سلطه بود.

[چهارم:] اسناد رسمی و غیرقابل انکار در سفارت سابق آمریکا در ایران یا همان لانه جاسوسی، گویای برنامه‌ها و نقشه‌های آمریکا برای تداوم دخالت در ایران حتی پس از انقلاب اسلامی است. نسل جوان بدانند این آمریکا بود که ابتدا تصمیم به محاصره اقتصادی و قطع رابطه با ایران کرد. این آمریکا بود که با حمایت خود از رژیم بعثی حاکم در عراق جنگ ظالمانه و تجاوزکارانه 8 ساله را به ایران تحمیل کرد. بلوکه کردن اموال و دارایی های ایران، تحریم‌های گسترده سیاسی و اقتصادی، حمایت آشکار و نهان از اقدامات از جمله کودتاهای علیه جمهوری اسلامی، صدور قطعنامه‌های غیرواقعی و تهدیدکننده و تحریم‌کننده علیه ایران گوشه‌ای از اقدامات دولت‌های جمهوریخواه یا دموکرات حاکم در آمریکا علیه جمهوری اسلامی بوده است.

[پنجم:] در طول سالیان اخیر به‌رغم سیاست‌های خصمانه آمریکا [چه دموکرات‌ها و چه جمهوریخواهان] در آمد و شد دولت‌ها در ایران برخی اقدامات یا رایزنی‌ها برای مذاکره و گفتگو صورت گرفته است.

جریان مک‌فارلین در دولت هاشمی رفسنجانی، برداشتن دیوار بی‌اعتمادی و طرح گفتگو در دولت خاتمی و بالاخره ارسال نامه از سوی احمدی‌نژاد به اوباما 3 نمونه از اقدامات دولت‌های وقت که هر سه نیز قابل انتقاد و نقد می‌باشد به حساب می‌آیند که هیچ کدام باز نتوانست رویکردی از سیاست جدید آمریکا را نسبت به ایران به همراه داشته باشد و درب بر همان پاشنه همچنان می‌چرخد.

*‌*‌*‌

اشتباه نشود دولتمردان باید تهدیدها را به فرصت‌ها تبدیل کنند، با اتخاذ دیپلماسی فعال از صف طولانی ائتلاف‌کنندگان علیه ایران بکاهند، بهانه به دست دشمنان ندهند، نسبت به روشنگری افکار عمومی بخصوص درباره حق مسلم ایران در دستیابی به فناوری نوین هسته‌ای برای مصارف صلح‌آمیز اهتمام نمایند، در مجامع جهانی تاثیرگذار و با برنامه حضور فعال داشته باشند و این انتظار بحق مردم از مسوولان و دولتمردان می‌باشد.

اما همواره باید این نکته را درخصوص آمریکا مدنظر داشته باشند که سیاست خارجی آمریکا را با رژیم صهیونیستی تعریف کنند، به عبارت دیگر دیپلماسی آمریکا متاثر از لابی صهیونیست‌ها می‌باشد و همچنین نیک بدانند که از نظر جمهوریخواهان و دموکرات‌ها بزرگ‌ترین خطر پس از دوران جنگ سرد گسترش اسلام سیاسی است. خیزش بزرگ در کشورهای اسلامی و رشد جنبش‌های آزادیخواهی و مداخله و اشغالگری آمریکا از سوی دیگر گویای این واقعیت است. و براستی تا این راهبرد و رویکرد در سیاست خارجی آمریکا تغییر نیابد همان که رهبر فرزانه فرمودند: «مذاکره و رابطه با آمریکا به مثابه کوچه بن‌بست است.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها