درخواست یک مادر داغدار از مسوولان

نگذارید کودکان قربانی شوند

گروه حوادث: حادثه 10 روز پیش اتفاق افتاد و به یکباره طومار زندگی دختر 11 ساله‌ای به نام سارا در میان شعله‌های آتش خشم پدری معتاددر هم پیچیده شد. امروز 10 روز از آن حادثه دلخراش می‌گذرد و کمی آن‌سوتر پدری خشمگین که به طور یقین در خماری مواد مخدر هنوز مرگ فرزندش را به یاد نمی‌آورد. دیروز سارا در زیر خروارها خاک آرام گرفت. براستی فردا نوبت کدامین سارای دیگر خواهد بود؟ شب هفت سارا بود که مادری خسته و دلشکسته با حضور در «جام‌جم» در حالی که هنوز داغ سوختگی فرزند در دل و دستانش مشهود بود، آمده بود تا از مسوولان بخواهد برای مقابله با مرگ فرزندان به دست والدین چاره‌اندیشی شود. او بارها با به زبان آوردن نام سارا گریست و بارها و بارها از لحظه‌ای که سارا در میان شعله‌های آتش و میان دستان سوخته‌اش جان باخت، برایمان گفت و زمانی که از روزنامه خارج می‌شد، شاهد بودیم که پاهایش قدرت تحمل وزنش را ندارد و شانه‌هایش را غمی به سنگینی کوه‌ها درهم شکسته بود، مادر سارا هنوز می‌گرید ...گفتگوی ما را با مادر سارا بخوانید.
کد خبر: ۲۱۸۱۸۱

*‌*‌*‌

ازدواج شما با پدر سارا چند سال ادامه داشت؟

حدود 4 سال. از همان ابتدا هیچ علاقه‌ای به این زندگی مشترک نداشتم. اما به یکباره با بده‌بستان2 خانواده کنار سفره عقد نشستم و زندگی مشترک خود را با رضا آغاز کردم.

اما این زندگی خیلی دوام نیاورد.

دقیقا همان طور که گفتم 4 سال. رضا (شوهرم)‌ رفتارهای عجیبی داشت. او دارای شخصیت خاصی بود و به خاطر ترسی که داشت، همیشه با خود سلاح و چاقو حمل می‌کرد.

چرا احساس ناامنی می‌کرد؟

شاید یکی از دلایل این نوع رفتار، این بود که چند سال در کشور هلند زندگی کرده بود. او می‌گفت همیشه باید آماده بود و مسلح. من احساس می‌کردم او در رویا زندگی می‌کند و احساس می‌کردم افسردگی شدیدی دارد.

عمده اختلاف شما بر سر چه بود؟

او آدم خود رایی بود و از برادرم بدش می‌آمد. می‌گفت یا مطابق میل او (شوهرم)‌ زندگی می‌کنیم یا هر دو می‌سوزیم و سرانجام پس از 4 سال از یکدیگر جدا شدیم.

پس از جدایی، حضانت از سارا به عهده چه کسی گذاشته شد؟

پدرش، و حتی بعد از جدایی فقط هفته‌ای یک بار و آن هم روزهای پنجشنبه او را ملاقات می‌کردم و دلیل این که دادگاه حضانت سارا را به پدرش واگذار کرد، این بود که من منبع درآمدی نداشتم.

رضا کی معتاد شد؟

ابتدا به صورت تفریحی با یکی از بستگانش آلوده شد و فردی که رضا را معتاد کرد، در زندگی ما دخالت می‌کرد و من با این فرد در روز مراسم تدفین هم مشاجره کردم و از او خواستم محل را ترک کند.

حادثه را به یاد می‌آوری؟

بله. لحظه لحظه آن هنوز همانند پرده سینما مقابل چشمانم قرار دارد و نمی‌توانم آن را فراموش کنم. ساعت 4 بعدازظهر بود که در محل کارم با من تماس گرفتند و گفتند سارا پیامک فرستاده که پدرش قصد قتل او را دارد. بسرعت خود را به خانه شوهر سابقم رساندم. در کوچه باز بود. وقتی وارد خانه شدم، شیشه‌ها شکسته شده بود، ترس عجیبی داشتم. چند بار سارا را صدا زدم. ابتدا تصورم این بود که هر دو فوت کرده‌اند. از هال وارد پذیرایی شدم. سارا روی تخت نشسته بود. بار دیگر او را صدا زدم و وقتی جوابم را داد، کمی آرام شدم به او گفتم الان از اینجا می‌برمت و گفت: بابا مسلح است. در این هنگام رضا با سلاح وارد خانه شد. می‌دانستم همیشه سلاح را پر نگه می‌دارد، با دیدن من شروع به ناسزا گفتن کرد و با تهدید مرا از خانه بیرون انداخت. با پلیس تماس گرفتم. ماموران یک ربع بعد آمدند و زمانی که یکی از ماموران کلانتری وارد خانه شد، رضا خانه را با نفتی که از قبل اطراف خانه ریخته بود، به آتش کشید و در این هنگام بار دیگر وارد خانه شدم و به میان شعله‌های آتش رفتم و سارا را که تمام بدنش آتش گرفته بود در آغوش گرفتم و تنها کلمه‌ای که به من گفت، این بود که مادر سوختم و سپس از آغوشم به زمین افتاد و در این هنگام برادرم که با تماس تلفنی خواهرم خود را به محل حادثه رسانده بود، مرا از میان شعله‌های آتش به بیرون کشید و دقایقی بعد متوجه شدم دست‌هایم هنگامی که سارا را در آغوش گرفته بودم، سوخته است.

چه زمانی باخبر شدی سارا جان باخته است؟

وقتی او از آغوش من به زمین افتاد. حتی گریه هم نمی‌کرد. شاید قدرت گریه را نداشت.

بعد از حادثه، پدر سارا را دیده‌ای؟

بله، او را در دادسرا دیدم. او از انسانیت بویی نبرده است. همه حیوانات به فرزندان خود علاقه دارند اما او... .

در آن لحظات رضا از هوشیاری کافی برخوردار بود، او قبل از حادثه پدر خود را به پشت‌بام فرستاده بود و آب و برق را هم قطع و شیر گاز را باز کرده بود.

چه درخواستی از مسوولان قضایی داری؟

امروز سارای من در زیر خروارها خاک آرام خفته است. نمی‌دانم بحث فرزندکشی در کدامین منزل متوقف خواهد شد. قانون می‌گوید پدر به خاطر کشتن فرزند مجازات نمی‌شود و حداکثر مجازات آن چند سال زندان است. اما تکلیف مادران داغدار و حق زندگی و حیات کودکان قربانی چه خواهد شد؟ براستی چه مجازاتی می‌تواند التیام بخش قلب جریحه‌دار یک مادر داغدیده باشد.

از رئیس قوه قضاییه سوال می‌کنم، آیا با مجازات مربوط به فرزندکشی، باید همچنان به انتظار مرگ کودکان به دست والدین باشیم. پس به خاطر تمامی مادران داغدار قانونی ارائه شود تا هیچ فردی به خود جرات قتل کودکان را ندهد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها