نیمه پنهان

باهره: بهناز عزیز، داستان زندگی‌ات را خواندم و از صمیم قلب برایت دعا کردم. عزیزم من هم مثل تو بر این باورم که چقدر تنهایی آدم‌ها شبیه هم است. اما شاید جنس غم و تنهایی تو کمی با دیگران متفاوت باشد. مثل بقیه آدم ها که جنس تنهایی شان با بقیه متفاوت است .
کد خبر: ۲۱۷۹۱۱
نمی‌دانم برای نبودن خواهر عزیزی که همیشه با تو و در تو بوده دلداری‌ات دهم یا تو را تشویق به فراموشی کنم، اما عزیزم این را بدان که اکنون این تو هستی که رویا و آرزوی فرنازی. تو، شادی و خوشبختی‌ات. این که تو همیشه کسی را داشتی که از نیمه پنهانت خبر داشته باشد یعنی خوشبختی. خوشبخت بودی که تمام لحظات زندگی‌ات در تار و پود خواهری گره خورده که آینه‌ای از تو بوده است، اما الان وظیفه داری که زندگی کنی. هم به جای خودت و هم به جای فرناز.

تو از همه آرزوها و رویاهای فرناز با خبر بودی. چرا تلاش نمی‌کنی تا به آنها جامه عمل بپوشانی؟ من فکر می‌کنم فرناز در وجود تو زنده است و از تو می‌خواهد که به همه آرزوهای مشترک و غیرمشترکتان برسی. آن وقت درست مثل این است که فرناز زنده باشد و در کنار تو زندگی کند.

بهناز عزیز این را هدف زندگی‌ات قرار بده و تلاش کن که فرناز را با آرزوهایش زنده کنی. در تصورت خواهرت را به یاد داشته باش که به تو لبخند می‌زند و از تو تشکر می‌کند. فاصله‌ها را با یاد خدا کم کن. زمان همه چیز را درست می کند . 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها