در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
کارگردان: آنهایی که محمد رحمانیان را میشناسند او را کارگردان موفقی میدانند که رگ خواب مخاطب تلویزیون را میشناسد و چون به اصول برنامهسازی تلویزیونی آگاه است، میداند موضوعات روزانه را که بسیاری از مردم به سادگی از کنار آنها میگذرند، چگونه باید بیان کند تا برای مردم جذاب باشد و آنها با دیدن این موضوعات و اتفاقات گمان کنند خودشان را در آینه رسانه میبینند؛ دیدنی که باعث میشود دیگر بسادگی از کنار خود و عملها و عکسالعملهای خود عبور نکنند. البته رحمانیان میداند چگونه باید آگاهی و هوشیاری مخاطب را به سمت یک موضوع جلب کند؛ چون یک فرآیند رسانهای زمانی به مرحله آموزش میرسد که بتواند مخاطب را به نوع رفتار خود و محیط اطراف آگاه کند. رحمانیان برای بیدار کردن این آگاهی از خلاقیت منحصربهفرد خود استفاده میکند. مجموعه مسافرخانه سعادت پس از مجموعههای <نیمکت> و <توی گوش سالمم زمزمه کن> سومین مجموعهای است که رحمانیان با موضوع روابط بین آدمها و اتفاقات اطراف آنها کارگردانی کرده است. در یک نگاه کلی شاید هر سه این مجموعهها از لحاظ ساختار و محتوا شبیه هم باشند، اما این شباهت باعث نشده که بینندگان این مجموعهها احساس تکرار و دلزدگی از تماشای آنها نمایند.
در هر سه این مجموعهها یک مکان ثابت مثل یک پارک و اکنون یک مسافرخانه به عنوان مکان وقوع اتفاقات در نظر گرفته شده است. در این مکانهای ثابت آدمهایی رفت و آمد میکنند و با خود قصههایی را به مجموعه میآورند، طرح مساله میکنند، راهحل میگیرند و داستان خود را به پایان میرسانند و مکان مورد نظر را ترک میکنند. این آدمها یا زن و شوهر هستند یا دیگر اعضای خانواده مثل خواهر و برادر یا مثلا دو شریک که به مرحله اختلاف رسیدهاند و رحمانیان با کالبدشکافی شخصیت و ذهنیت آنها از موضوع، آسیبهایی که روابط آنها را مخدوش کرده است بیان میکند و راهحلی را که به نظر خودش و گروه طراح برنامه درست است، ارائه میکند و ادامه ماجرا را به مخاطب واگذار مینماید تا او خود به فراخور میزان ارتباط و آگاهیش از مساله، توشه خود را از مجموعه نمایشی بگیرد.
در مجموعههای نیمکت و توی گوش سالمم زمزمه کن رحمانیان بعد از طرح مساله به حل آن میپرداخت. او با قرار دادن شخصیتهایی که مشکلی را عنوان میکردند، شخصیتهای دیگری هم داشت که آن مشکل را بررسی و حل میکردند و مانند یک مشاور راهحلی منطقی و دست یافتنی را ارائه میدادند، اما درمسافرخانه سعادت، شخصیتهای مشاور و راهنما کمرنگتر شدهاند و رحمانیان فقط به طرح مساله از زوایای مختلف میپردازد و برداشت از موضوع را به عهده مخاطب میگذارد تا او به فراخور آگاهی و ارتباط خود بعد از پایان مجموعه، ذهینت و تفکر خود را درباره موضوع ادامه بدهد و به نتیجه برسد. مسلما زمانی که سازنده یک اثر مخاطب را هم در تفکر اثر خود شریک میکند نتیجه مطلوبتر و عمیقتری از برنامه آموزشی خود دریافت میکند؛ برنامهای که بنا به سیاستها و برنامهریزی رسانه با ساختار داستانی تولید میشود.
رحمانیان که تحصیلکرده دانشکده تلویزیون است، اصول برنامهسازی برای این رسانه را خوب میشناسد. او میداند که اصل تولید برنامه تلویزیونی بر مبنای استفاده از استودیو است و مطلوبتر و به صرفهتر است که سازندگان یک اثر تلویزیونی از یک استودیو یا پلاتو برای ضبط برنامه خود استفاده کنند. در این شرایط هزینه تولید یک اثر مثلا نمایشی به میزان زیادی پایین میآید و سازندگان این اثر اعم از تهیهکننده و کارگردان میتوانند با بودجهای هرچند محدود اثری تاثیرگذار تولید کنند. مسلما رحمانیان برای ساخت مجموعهای مانند مسافرخانه سعادت بودجه میلیاردی دریافت نکرده، اما چون با مقتضیات زمان و جامعه خود آگاه است و از طرفی رسانه را میشناسد و به اصطلاح کارگردان کاربلدی است توانسته تاکنون مجموعههای پرمخاطب و تاثیرگذاری را کارگردانی کند.
بازیگران: رحمانیان معمولا با بازیگران ثابتی کار میکند بازیگرانی که آنها را به خوبی میشناسد و به تواناییهای آنها آگاه است. بازیگرانی که در صحنه تئاتر آزمون و خطاها را طی کردهاند و اکنون به مرحلهای بالا از بازیگری رسیدهاند و میتوانند بهترین نقشآفرینیها را در تلویزیون و مقابل دوربین ارائه دهند. علی عمرانی، افشین هاشمی، آشا محرابی، هومن برقنورد، خسروی، فریبا پاوهنژاد و پرستو گلستانی بازیگران ثابتی هستند که در معمولا در آثار رحمانیان بازی میکنند ــ هرچند در مجموعه مسافرخانه سعادت پاوهنژاد حضور ندارد ــ همه این بازیگران به اصول و نوع کار رحمانیان آشنا هستند و میدانند که او چه نوع بازی را از آنها میخواهد. آنها باید به گونهای برای نقشهایی که در یک مجموعه به عهده آنها گذاشته میشود طراحی نمایند که هیچگونه شباهتی بین بازی آنها دیده نشود و بیننده را به این فکر نیندازد که بازیگر در مجموعهای رحمانیان به کلیشه رسیده است و دارد نوع بازی خود را تکرار میکند. در چنین کارهایی مسلما کارگردان نیز برای بازیگری تحلیل و طراحی مشخصی دارد که میتواند او را در ارائه یک نقش خوب و به یادماندنی کمک کند. این طراحی را در مجموعه مسافرخانه سعادت برای بازیگرانی چون آشا محرابی و افشین هاشمی بیشتر میتوان دید. این 2 بازیگر در هر قسمت از این مجموعه نقشآفرینیهای متفاوتی دارند. افشین هاشمی بازیگر قدرتمندی است که میتوان با نوع بازی و بیان متفاوت نگذارد هیچوقت برچسب بازیگر کلیشهای به او چسبانده شود. چند شب پیش او نقشی را با تقلید صدای دوبلور آلن دلون چنان دیدنی اجرا کرد که بعید به نظر میرسد به این زودیها فراموش شود یا آشا محرابی با انتخاب تکیه کلامهای منحصر بهفرد میتواند نظر هر مخاطبی را به سوی خود جلب کند.
مسافرخانه سعادت مثل دیگر آثار رحمانیان نشاندهنده این نکته است که برای تولید یک اثر جذاب و آموزشی لازم نیست فقط به بودجههای سرگیجهآور فکر کرد، گاهی لازم است سازنده یک اثر کار خود را بلد باشد و رسانه را بشناسد و تصمیم بگیرد به مخاطب احترام بگذارد و به دانستههای او بیفزاید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با رئیس مرکز پویانمایی صبا مطرح شد
بررسی جامعهشناختی پویش ایران همدل در گفتوگو با عاصمه قاسمی، دکترای جامعهشناسی از دانشگاه ناتینگهام انگلستان
دکتر خجسته، استاد علوم ارتباطات در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد