در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
چین در راه برگزاری بازیهای المپیک و پارالمپیک با شعار <یک دنیا، یک رویا> افقهای روشنی از رشد و توسعه در ابعاد مختلف را مورد توجه قرار داد تا با بسیج سراسری کشور، جملگی چینیها یک هدف را مورد توجه قرار داده و امروز نیز سربلند و خرسند از این باشند که جایگاه کشورشان را بیش از پیش به بهترین شکل به دنیا شناساندهاند. در حقیقت چین میزبانی المپیک و پارالمپیک را برای خود فرصتی ذیقیمت به حساب آورد تا با خیزشی عظیم و بسترسازیهای لازم، جای حرف و اما و اگری باقی نگذارند.
چینیها ظرف یک هفته از پایان المپیک، با تغییرات لازم در دهکده بازیها و تهیه و نصب تجهیزات و امکانات مورد نیاز معلولان در محلها و معابر عمومی، سالنها و ورزشگاههای محل برگزاری رقابتها، هتلها و سرویسهای خدماتی نظیر اتوبوسها، مترو و ... شرایطی را فراهم کردند تا ورزشکاران معلول، نابینا و کمبینا به سهولت در دهکده بازیها و سطح شهر پکن تردد نموده و با مانع دست و پاگیری مواجه نشوند. البته نباید نادیده گرفت که زیرساخت امکانات و تجهیزات افراد معلول و دچار نقص عضو، همپا با توسعه دیگر زیرساختهای شهری، تعریف شده و فراهمآمده هستند تا معلولان که قریب به 80 میلیون نفر از جمعیت یک میلیارد و سیصد و چهار میلیونی چین را به خود اختصاص میدهند، بدون نگاه ترحمآمیز دیگر شهروندان، زندگی عادی و معمولی خویش را بدون نیاز به دیگران پی گرفته و به نوعی اتکاشان تنها به خویش باشد و بس!
گریزی به داخل
در این زمینه گریزی به کشور خودمان میزنیم و میپرسیم آیا در جامعه شهری، شرایط را برای حضور جانبازان و معلولان عزیز فراهم کردهایم که آنان بیدردسر و بدون هیچگونه محدودیت و مانعی در سطح شهر تردد کرده و پی کسب و کار و تحصیلشان باشند؟ حتی تصورش هم سخت است چه برسد به این که بخواهیم یک جانباز و معلول را در جامعهای بدون امکانات و تجهیزات تعریف شده برای آنان رویت کنیم. متاسفانه مسوولان و برنامهریزان شهری ما، تنها جامعه را در وجود افراد سالم دیدهاند و آنچه هم که بعضا دیده شده آنقدر کم و ناچیز است که اصلا به چشم نمیآید.
در حقیقت بدیهیترین نیازهای اولیه معلولان در جامعه شهری ایران دیده نشده است، شاید نیاز به گفتن نباشد که امروز یک معلول ویلچری برای تردد در سطح شهر دچار مشکل است، در حقیقت او حتی اگر بتواند از ساختمان محل اقامت خویش خارج شود، برای رفتن به سر کار و دانشگاه دچار مشکل است و جای تاسف است که در ساخت و ساز شهری، اصلا قشر معلول دیده نشدهاند.
دوستی دارم که تعریف میکند در دانشگاهشان معبری برای عبور و مرور معلولان در نظر گرفته نشده تا در ساختمانی چند طبقه که از آسانسور هم بیبهره است، همکلاسیها هر بار برای آوردن دوست معلولشان به کلاس، چند طبقهای پایین رفته و او را همراه ویلچرش به بالا حمل کنند. یا اصولا در نظر بگیرید که یک معلول ویلچری چگونه میخواهد از اتوبوسهای واحد در سطح شهر استفاده کند. آیا فرد معلول میتواند بدون کمک دیگران سوار اتوبوس شود و در جای در نظر گرفته شده که چندین سال است عادت به دیدنش کردهایم مستقر شود؟
همه اینها در شرایطی است که طبق آمار سازمان بهزیستی، جامعه معلول ما جمعیتی قریب به 3 میلیون نفر را تشکیل میدهد و از این حق برخوردار است که از امکانات و تسهیلات مورد نیاز در سطح جامعه برخوردار شود. آنها نیازمند نگاه ترحمآمیز ما نیستند و تنها توقع دارند که نیازهای آنان نیز در استانداردهای شهری تعریف شده و اجرایی شود تا آنها که سرشار از استعداد و قابلیتهای خاص هستند، به نوبه خویش در همه عرصهها ایفای نقش کنند، نه آن که به واسطه نبود زیرساختها در کنج خانهها محلی برای بروز و ظهور نیابند.
حاکمیت نظم و قانون
نظم و قانون ضرباهنگ زندگی شهری به حساب میآیند، بویژه در کلانشهرها که اگر کوچکترین خدشهای در نظم و انضباطش از سوی هریک از شهروندان دیده شود، زیباییهای محیط شهری را به چالش میکشد. اصولا شهر و محیط پیرامون آن زمانی زیبا، انگیزهبخش و توسعهآفرین خواهد بود که هر شخص و فردی فارغ از این که در چه مسوولیتی مشغول انجام وظیفه است، وظایفش را به بهترین شکل بر مبنای نظم اجتماعی و قانون پذیرفته شده در سطح جامعه انجام دهد. چه در غیر این صورت در جامعهای که طبق عرف و قراردادهای اجتماعی، همه باید وظیفهمند و مسوولیتشناس عمل کنند، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و محیط شهری نازیبا جلوه میکند.
در پکن که تصور میشد شلوغ و پرترافیک باشد، همه چیز در طول بازیهای المپیک و پارالمپیک روی نظم و قانون تعریف شده بود تا با کمک و همراهی شهروندانی وظیفهشناس، این بازیها به بهترین شکل برگزار شود. بیاغراق، در طول بازیهای پارالمپیک یک چینی را ندیدیم که خلاف نظم و قانون عمل کند، در حقیقت اگر غیر از این رفتار میشد، با این جمعیت انبوه شهر و محیط شهری آن برای شهروندان غیرقابل تحمل میشد و آنان در تقابل با یکدیگر، زندگی خویش را به چالش میکشیدند.
اما چین اگر امروز به توسعهای همهجانبه دست یافته است و امروزش حتی با دو سال قبل قابل مقایسه نیست، آن را مرهون این همبستگی ملی در راه دستیابی به افقهای روشن در دنیای متحولشونده فعلی میداند. چینیها که از سال 1990 به این سو، مرزهای خویش را روی دنیا گشودهاند و به نوعی نیز جهان را با محصولات خویش به تسخیر درآوردهاند، در راه برگزاری شکوهمند المپیک و پارالمپیک، جملگی از مقام دولتی و غیردولتی بسیج شده بودند تا مسابقات را به بهترین شکل برگزار کرده و به مهمانان خارجی سرویسدهی مطلوب داشته باشند. حضور 70 هزار والنتیر (داوطلب) در بازیهای المپیک و 30 هزار نفر در پارالمپیک که جملگی از بین دانشجویان و دانشآموزان چینی و همینطور داوطلبین خارجی برگزیده شده بودند و با تسلط به زبان انگلیسی و دیگر زبانها از شروع تا پایان بازیها بیوقفه و بدون خستگی مشغول خدمترسانی به ورزشکاران، خبرنگاران، عکاسان و سایر مهمانان شرکتکننده بودند، ساماندهی و تفکر مدیریتی چینیها را به خوبی به تماشا گذاشت تا مشخص شود که میزبانی مسابقاتی در این سطح، نیازمند مشارکتی فعال و گسترده از سوی تمام بخشهای جامعه است. بویژه از سوی نوجوانان و جوانانی که باید به صورت داوطلبانه بسیج شده و با رفتار خوب و متین خویش در برخورد با مهمانان، فرهنگ بالای کشور خود را به جهت رفتارهای انسانی و مهرورزانه به نمایش بگذارند. در پکن والنتیرها با لباسهای متحدالشکل خویش همه جا پخش بودند، در هتلها، سالنهای مسابقات، اتوبوسهای ویژه خبرنگاران و عکاسان، مرکز خبری بازیها (MPC) و... به واقع آنان از خدمترسانی به مدعوین لذت میبردند و برای یک لحظه هم خنده و تبسم از صورتشان محو نمیشد تا اهداف بازیها را به نوبه خویش برای کشورشان محقق کرده باشند.
تناسب ویژه شهری و زیباییهای پکن
پکن به عنوان شهری تاریخی با زیباییهای خاص خود، از تناسب ویژهای در ساخت و ساز شهری برخوردار است تا همه چیز متناسب و تعریف شده در بافت شهر جلوهگر شود. ساختمانهای بلندمرتبه و مجلل در فاصلهای تعریف شده از یکدیگر قرار گرفتهاند تا در یک نگاه نظم موزون بین آنها به چشم بیاید. چنین به نظر میرسد که شهرداری پکن در اعطای مجوز ساخت از مقرراتی خاص تبعیت کرده است تا اینطور نباشد که هر کس هر طور دلش خواست، برجها را علم کرده و بافت شهر را بیتناسب سازد. از این حیث محیط شهر بسته نیست و فضای سبز خیابانها که با درختان بید مجنون زیبایی چشمنوازی یافتهاند، توجه هر بینندهای را در نگاه اول به خود جلب میکند.
استفاده از گل و تزئینات گلی در سطح پیادهروها، حاشیه خیابانها و بزرگراهها، از خوشسلیقگی چینیها حکایت میکرد تا شهر پکن که با هزار ترفند از حجم آلودگیاش در ایام المپیک و پارالمپیک کاسته شده بود، برای مهمانان خارجی خاطرهانگیز جلوهگر شود.
در پکن علاوه بر این که دوچرخهسواران محلی ویژه برای تردد دارند، برایشان نیز محلهایی ویژه برای پارک دوچرخهها در سطح پیادهروها در نظر گرفته شده است تا آنان بیدغدغه از رفت و آمد و نگهداری تنها وسیله نقلیهشان، به رتق و فتق امورات روزمره خویش بپردازند.
حالا که میخواهیم بحث را جمع کرده و به پایان ببریم، بد نیست بگوییم که پلهای عابر پیاده نیز در پکن با شیبی ملایم نصب شدهاند تا امکان استفاده کلیه اقشار از آنها فراهم باشد. حتی اگر یک دوچرخهسوار بخواهد از پل روگذر استفاده کند، نیازی به این ندارد که دوچرخه را کول کند، چرا که در دو طرف پلهها محل حرکت دوچرخهها تعیین شدهاند تا فرد براحتی دوچرخهاش را به سمت دیگر خیابان انتقال دهد.
الگوبرداری مثبت
برشمردن نقاط قوت جامعه شهری پایتخت چین، بدین معنی نیست که بخواهیم توانمندیهای جامعه خویش را نادیده بگیریم، بلکه هدف این است که با مروری به آنچه توجه هر بینندهای را برمیانگیزد، ما نیز به عنوان یک شهروند به مسوولان شهری کمک کنیم تا از تجارب دیگران الگوبرداری مثبت نموده و شهری کاملا مرتب و شکیل را پیش روی همگان قرار دهند. بدیهی است بهرهمندی از شهری خوب و انگیزهبخش که به لحاظ برخورداری از امکاناتی خوب و مطلوب برای استفاده همگان در نقطه مطلوبی قرار میگیرد دو روی یک سکه است و نمیتوان همه چیز را صرفا از مسوولان شهری انتظار داشت. یقینا برای برخورداری از شهری زیبا و پاکیزه تکتک شهروندان مسوولیت دارند و این نیز منوط به آن است که در فرهنگ شهریها تجدیدنظر کرده و به عنوان عضوی از یک جامعه بزرگ کمک کنیم تا شهر از همه حیث زیبا باشد. نیاز به توضیح نیست که شهر را باید در تمام ابعادش دید؛ شهری به وسعت تمام خانههای ایرانی، نهتنها یک خانه من و شما. بیشک در خانهشهر همه در نظافت و پاکیزگیاش سهیم هستند و نباید از خویش سلب مسوولیت نموده و توپ را به زمین دیگران بیندازند.
باید ایمان داشت که برای نوسازی جامعه هیچ زمانی دیر نیست، تنها باید در صفحه شطرنجی اجتماعمان ما نیز حرکت کرده و ایفای نقش نماییم تا در محیط شهری خود به جایگاهی برسیم که همه چیز تعریف شده و سر جای خود قرار داشته باشد، آن هم بدون تمایز. در آرمانشهر ما باید معلولان و افراد دچار نقص عضو نیز جایگاه خاص خود را داشته باشند تا با تعریف شدن زیرساختهای ویژه آنان، بدون سایه انداختن نگاه ترحمآمیز مردم، از حاشیه به متن جامعه وارد شده و استعدادهای بیبدیل خداوندی خویش را در معرض بروز و ظهور قرار دهند. یقینا این آرمان دور نیست.
زندگی مثل سایر شهروندان
در چین معلولان و افراد نابینا و کمبینا مثل دیگر شهروندان به زندگی عادی خویش مشغولند. در سطح کلیه پیادهروها خط عبور نابینایان و کمبینایان با موزاییکهای برجسته مشخص شده و طراحی به گونهای است که آنان با رسیدن به سطح تقاطعها و شنیدن بوقهای راهنمایی، نیک واقفند که بایستی کی و چگونه حرکت کنند تا خطری آنان را در سر چهارراهها تهدید نکند.
در ایستگاههای مترو نیز علاوه بر تعریف شدن این خط ویژه برای افراد نابینا، محل ویژه عبور و مرور معلولان نیز مشخص است تا در شرایطی که اصولا به واسطه استفاده زیاد مردم چین از مترو که با 9 خط از ساعت 5 صبح تا ساعت 24 شب به سرویسدهی مشغول است تردد در ایستگاهها با حجمی بالا صورت میگیرد. این اقشار براحتی از مترو استفاده نموده و حتی هنگام سوار شدن نیز در محل استقرار خویش مستقر میشوند. قطارها نیز در فاصله 2 دقیقهای از یکدیگر در حال حرکت هستند تا همه حسابشده و در ساعت مقرر به محل کار خویش رسیده و به نوعی برنامهریزیشان دقیق باشد. در ایستگاهها نیز که به طرزی زیبا با تصاویر و مناظری زیبا آراسته شدهاند، شیشههای دوجداره مسافران را پشت خط نگه میدارند تا به محض توقف قطارها در جای تعیین شده، در قطارها و محافظ شیشهای همزمان با یکدیگر باز شده و مسافران سوار و پیاده شوند. راهنمای استفاده از خطوط مترو هم به گونهای است که یک مسافر و توریست خارجی براحتی از طریق آن میتواند مسیرهای مورد نظر خویش را جهت رسیدن سریع به مقصد برگزیند.
حجتالله اکبرآبادی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد