گزیده سرمقاله روزنامه‌های امروز

چنگال خونین و دستکش مخملین

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور جهان پرداخته‌اند از جمله «فرصت ماه خدا را از دست ندهیم»،«چنگال خونین و دستکش مخملین»،«افزایش فقر و شکاف طبقاتی»،«طفره نروید»و... که گزیده برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۲۰۱۲۸۰

جمهوری اسلامی

«تحلیل سیاسی هفته» روزنامه‌ی جمهوری اسلامی به موضوعات گوناگون پرداخته‌ است. از جمله؛ حال و هوای این هفته با معنویت ماه ضیافت الهی عجین بود. این ماه پرعظمت رحمت و مغفرت را برای مردم به ارمغان آورده تا هرکس بسته به تلاش خود از این سفره الهی بهره گیری کند. گوارا باد بر کسانی که از برکات این ماه که آغازش رحمت میانه اش مغفرت و پایانش رهایی از آتش دوزخ است حداکثر بهره را می برند و روح و روان خویش را با آبشار رحمت رمضان شستشو داده و تحول درونی را در خود ایجاد می کنند.

در ادامه می‌خوانید؛از مناسبت های مذهبی هفته جاری باید به سالروز وفات نخستین بانوی مسلمان همسر گرامی پیامبر اکرم (ص ) و مادر شایسته فاطمه زهرا(س ) حضرت خدیجه کبری اشاره کرد که نقش بزرگی در تثبیت و گسترش اسلام داشت و با مال و جان خود لحظه ای دست از حمایت پیامبر اسلام برنداشت و امروز اسلام و مسلمانان مرهون ایثارگریهای وی و کوثری هستند که او برای پیامبر و بشریت هدیه آورد و جهان تاابد از آن بهره خواهد برد.

در ادامه سرمقاله جمهوری به دیدار کارگزاران نظام با رهبرانقلاب اشاره شده و آمده است؛در هفته جاری مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت ماه مبارک رمضان با رهبر معظم انقلاب دیدار کرده و از رهنمودهای مهم معنوی و حکومتی ایشان بهره بردند. حضرت آیت الله خامنه ای ماه رمضان را فرصتی گرانبها برای خودسازی و تقوا و دستیابی به حقیقت صبر و صلاه بر شمرده و خاطرنشان کردند « صبر بر طاعت پروردگار پایداری در برابر معصیت و صبر در معصیت در مسائل فردی مشکل گشاست ونکته مهم این است که صبر و پایداری مسئولان در این سه عرصه و در مسائل عمومی و ملی زمینه های توفیقات ملت را در عرصه های سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی و دیگر زمینه ها فراهم خواهد کرد. » ایشان پایداری مسئولان در خدمت به مردم و انجام دادن وظایف محوله خودداری از اقدام یا تصمیمی که پیامدهای منفی آن متوجه مردم می شود و صبر و استقامت در مقابل مصائبی همچون هجمه تبلیغاتی سیاسی استکبار به نظام را از نمونه های کاملا ضروری صبر مسئولان خواندند.
رهبر معظم انقلاب صبر و پایداری بر اصول و آرمانهای انقلاب و حفظ جهت گیریهای نظام را مهمترین جلوه استقامت مسئولان و مدیران نظام دانستند و خاطرنشان کردند « جمهوری اسلامی براساس مبانی اسلام شکل گرفته است و باید با صبر و استقامت این مبانی را به تمام ارکان و اجزای نظام توسعه داد. »

در بخش دیگر می‌خوانید؛از موضوعات دیگری که هفته جاری در صحنه داخلی مورد بحث بود موضوع بی اعتنایی نسبت به نظر علما نمایندگان مجلس و قاطبه مردم در قبال مشایی بود که متاسفانه نه تنها عکس العمل مناسبی از سوی رئیس جمهور به همراه نداشت بلکه در جهت تحکیم موقعیت او در مجموعه دولت و بی اعتنایی به خواست جامعه حرکتهایی نیز صورت گرفت . این اقدامات ناخوشایند باعث شد روحانیون مجلس و 50 نماینده مجلس خبرگان با تهیه نامه ای برای رهبر معظم انقلاب به این رویه انتقاد کرده و خواستار اقدام مناسب در این زمینه شوند. همچنین وعاظ و مبلغین تهران تعلل و بی اعتنایی نسبت به خواست مردم را دور از شان رئیس قوه مجریه دانستند و خواستار اقدام فوری در این باره شدند.

سرمقاله جمهوری به تحولات خارجی پرداخته و ادامه داده است؛ در هفته‌ای که در پایان آن قرار داریم در چند کشور جهان نیز شاهد رخدادهای تازه ای بودیم . انتخاب رئیس جمهور جدید در پاکستان تظاهرات مردم عراق علیه توافقنامه امنیتی واشنگتن ـ بغداد و وخیم تر شدن وضعیت سیاسی نخست وزیر رژیم صهیونیستی از جمله رویدادهای مهم هفته جاری بود.

در پاکستان روز شنبه قانون گذاران مجلس این کشور برای انتخاب جانشین پرویز مشرف در رای گیری شرکت کردند و همچنان که پیش بینی می شد در این رای گیری « آصف علی زرداری » شوهر بی نظیر بوتو به ریاست جمهوری پاکستان برگزیده شد . زرداری 53 ساله در واقع این موقعیت خود را مدیون اعتبار سیاسی همسرش بی نظیر است زیرا وی شخصا نه یک سیاستمدار خبره و کارآزموده ای است و نه اینکه از چنان اعتبار و وجهه ملی برخوردار بوده است که با تکیه بر آن به منصب ریاست جمهوری پاکستان رسیده باشد. تا چند ماه قبل نیز حتی خود زرداری نیز هرگز تصویر نمی کرد که به این مسند دست یابد چرا که وی در زمان حیات بوتو بارها اعلام کرده بود که هرگز علاقه ای به ورود به صحنه سیاست ندارد. علاوه بر آن زرداری دارای چند پرونده قطور سو استفاده مالی است که باعث شد حتی وی چند سال را نیز به خاطر این اتهام ها در زندان سپری کند و به آقای « ده درصدی » مشهور است هر چند خود وی منکر تمامی این اتهامات است و آنها را سیاسی می داند و مدعی است تاکنون هیچ مدرکی برای اثبات اتهامات مذکور به دست نیامده است .

در ادامه سرمقاله می‌خوانید؛گروه های افراطی مستقر در استانهای شمالی پاکستان به خصوص در وزیرستان و بلوچستان که منتسب به همکاری با القاعده و طالبان هستند و حتی منشا بروز و رشد طالبان و القاعده معرفی می شوند طی سالهای اخیر به شدت قدرت گرفته اند و برای هر دولتی که در پاکستان بر سرکار آید یک تهدید به شمار می روند آنچنانکه دولت پاکستان می گوید مقابله با این گروه ها به دلایل مختلف از جمله شکل جغرافیایی ویژه منطقه و صعب العبور بودن معابر شدیدا دشوار است . درباره منابع مالی و تسلیحاتی این گروه ها نیز نظرات مختلفی ارائه می شود. گروهی پشتیبان آنها را عربستان و برخی کشورهای عرب دیگر منطقه معرفی می کنند در حالیکه گروه دیگر معتقدند جناحی در سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان حامی آنها هستند. به هر صورت این گروه ها آنچنان قدرتمند شده اند که حتی شعاع عملیاتی خود را به افغانستان نیز گسترش داده اند.

سرمقاله جمهوری در همین زمینه نوشته است؛چالش دوم برای زرداری مشکل اقتصادی است . اقتصاد پاکستان به خودی خود ضعیف است به ویژه اینکه در سال جاری افزایش قیمت جهانی نفت و همچنین خشکسالی وخامت اوضاع را مضاعف ساخته است . نحوه مراوده و کنار آمدن با گروههای سیاسی رقیب نیز برای زرداری یک مسئله بغرنج به مشار می رود. بزرگترین رقیب سیاسی وی هم اکنون نواز شریف است که با وجودیکه حزب وی در پروسه سیاسی اخیر و در انتخابات شرکت داشت ولی خود وی چندان تمایلی به شرکت در دولتی که هم رئیس جمهور و هم نخست وزیرش عضو حزب مردم است از خود نشان نداده است .

در ادامه سرمقاله و با مبحث دیگر می‌خوانید؛« کار اولمرت تمام است . » این جمله ای بود که روز چهارشنبه در سر خط اخبار شبکه خبری « یورونیوز » عنوان شد. موقعیت سیاسی ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی روز به روز ضعیف تر میشود و هفته جاری نیز این مطلب موضوع بحث محافل خبری اسرائیل و رسانه های خارجی بود.

در ادامه می‌خوانید؛اولمرت هفته جاری نیز به اتهام رشوه گیری پول شویی و سو استفاده از مقام به مقر پلیس اسرائیل فراخوانده و تفهیم اتهام شد. اولمرت ضمن اینکه اتهامات وارده را انکار می کند برای نجات حزب « کادیما » از سقوط اعلام کرده است در انتخابات ماه جاری که برای انتخابات رهبر این حزب برگزار می شود شرکت نخواهد کرد. « حزب کادیما » موروث حزب لیکود است که دو سال قبل به دلیل بحران سیاسی از هم پاشید واکنون فروپاشی احتمالی کادیما بحران را به اوج خواهد رساند.

در بخش دیگر در همین زمینه آمده است؛در تازه ترین مورد هفته جاری اعلام شد « تزیپی لیونی » وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز دارای پرونده فساد مالی است. باید در نظر داشت آنچه اولمرت را به سراشیبی مرگ سیاسی انداخت این پرونده های فساد مالی نبوده اند بلکه شکست مفتضح وی در جنگ دو سال قبل علیه لبنان موسوم به جنگ 33 روزه عامل این وضعیت است .

موضع بعدی سرمقاله‌ی جمهوری عراق است که در ادامه می‌خوانید؛موضوع توافق امنیتی میان بغداد ـ واشنگتن روز به روز حساسیت بیشتری پیدا می کند. برخی از مقامات عراقی اعلام کرده اند مذاکره در مورد توافق نامه مذکور میان عراق و آمریکا در آینده ای نزدیک آغاز می شود. در این حال چند شهر عراق روز جمعه گذشته شاهد تظاهرات گسترده علیه این توافقنامه بود.این تظاهرات را جریان صدر ترتیب داده بود. پیشتر مقتدی صدر اعلام کرده بود روزهای جمعه ماه رمضان را به روز تظاهرات علیه توافقنامه امنیتی بغداد ـ واشنگتن و ضد اشغالگری تبدیل خواهد کرد.

در بخش پایانی سرمقاله آمده است؛سرنوشت توافق نامه امنیتی بغداد ـ واشنگتن که حاوی بندهای مخالف مصالح ملت عراق و کشورهای منطقه است با مخالفت های گسترده مردم مراجع مذهبی و گروه های سیاسی عراق به بن بست دچار شده است و آمریکا به شدت در تکاپوست تا این بن بست را بشکند. مخالفت صریح اخیر « مشهدانی » رئیس مجلس عراق با توافقنامه مذکور و ذکر اینکه مجلس عراق هرگز زیر بار توافق نامه مذکور نخواهد رفت نگرانی های آمریکا را شدت بخشیده است .

مردم سالاری

«فرصت ماه خدا را از دست ندهیم» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی مردم سالاری به قلم سیدرضا اکرمی است که در ابتدای آن آمده است؛ماه مبارک رمضان ماه پرفضیلتی است ماهی که نام های بسیار چون «شهرالله، شهرالا سلا م، شهرالصیام، شهرالقرآن» دارد و هر نامی معرف ویژه ای برای این ماه می باشد، رمضان المبارک ماهی صددرصد ویژه است، زیرا تنها ماهی است که در قرآن یاد شده «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و عبادت روزه یک ماهه دارد که هیچ عبادتی چون «نماز، زکات، حج، جهاد و...» همانند روزه نداریم زیرا در ظاهر امساک خودداری است و اجتناب است و فاصله گرفتن و در حقیقت عبادت سلبی است، ولی برکات بسیار چون پارسایی «لعلکم تتقون» را دارد و با انضمام تلا وت قرآن و نیایش «لعلکم تشکرون، لعلهم یرشدون» رشد شکر و پاکی و تزکیه را با خود دارد. این عبادت سلبی یعنی امساک از لذت های حلال مدال ویژه «الصوم لی و انا اجزی به» را دارد که در حدیث قدسی، خداوند حکیم می فرماید، روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم و به بیانی دیگر من پاداش آن می باشم. توجه به مقدمات روزه و مقارنات و پایانی دلپذیر خواهد بود.

1- پیامبر اعظم اسلا م در آخرین جمعه شعبان، ماه رمضان را برای مسلمین توصیف نمود و خطبه مفصلی که برای هیچ ماهی و هیچ عبادتی این گونه عمل نکرده، خواند، تابلوکردن نکات ویژه در این خطبه تماشایی «قد اقبل الیکم شهرالله بالبرکه و الرحمه، شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله» است و روح و جان انسان را صفا می دهد و صیقل می سازد و صاف و صمیمی می نماید.

2- همه بالغان و کاملا ن باید روزه ماه رمضان را گرامی بدارند و بدانند این عبادت ویژه همانند نماز زکات و امر به معروف و نهی از منکر در ادیان الهی سابقه «کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم» دارد و برکات فردی و جمعی وحکومتی و سیاسی ویژه دارد، در حکومت و حاکمیت فاسد پهلوی، پالا یش جامعه را در ماه رمضان به وضوح مشاهده می کردیم که ماه استراحت دستگاه های پلیسی قضایی بود، چون شکم و شهوت ساعاتی محدود می شوند و بالطبع از شراب و شهرت این چهار مرض تباهی ساز فرد و جامعه و حکومت خبری نبود.

3- روزه تنها عبادت تمرین عملی یک ماهه است که فقیر و غنی را با خود دارد، مرفهان مزه گرسنگی و تشنگی را می چشند و در می یابند که در طول سال بر تهیدستان و گرسنگان چه می گذرد طبیعی است که گام عملی برای نزدیک شدن به فقیران و کمک به آنان «لیذیق الغنی مس الجوع فیرحم علی الفقیر» برمی دارند. بدین جهت رمضان المبارک عنوان گرفته و در پایان روزه، عید را با خود دارد جوائز فراوان از جانب خداوند حکیم به روزه داران داده می شود.

4- عبادت روزه، سوژه و مغناطیسی است برای کارهای بزرگ دیگر، چون تلا وت قرآن، که فرموده اند «لکل شی ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان» بهار قرآن ماه رمضان است. در همه منازل روزه داران در همه مساجد نمازگزاران، در صداوسیمای کشورهای مسلمان، در مراکز نظامی و انتظامی نیروهای مسلح و در هیئات مذهبی، قرآن تلا وت می شود و کلا م خدا بر جان ها خوانده و دل انسان ها ظرف کلا م باری تعالی می گردد، قرآنی که مصون از تحریف مانده و از جانب خداوند حکیم حمید نازل گشته «انا نحن  نزلنا الذکر و انا له لحافظون و  انک لتلقی القرآن من لدن حکیم حمید» و باطل در آن راه «لایاتیکم الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» ندارد.

5- قرآن را نه فقط باید خواند و روخوانی و ختم آن در ماه مبارک رمضان را مورد توجه قرار داد که البته خود قرائت قرآن یک اصل است بلکه باید به محتوا و متن و اعجاز و اثرات آن نیز توجه نمود، قرآن کلا م خدا است که در طول بیش از 14 قرن احدی از اندیشمندان و دانشمندان نتوانسته، همانند آن را بیاورند و عرضه نمایند، نه سوره ای، نه جمله ای و نه کلمه  ای، با این که به تحدی و آوردن مثل آن دعوت شده اند، دیگر این که قرآن کتاب

6- دعا و نیایش، مناجات و منادات، تضرع و انابه، لا به و ناله، التماس و تقاضا در این ماه فردی و جمعی، رسمی و حکومتی، شب و روز، در نماز و غیر نماز، در ماه رمضان رونق ویژه دارد، آن هم نه فقط برای خود، بلکه برای جمع «اللهم اغن کل فقیر، اشبع کل جائع، اقض دین کل مدین» با نگاه باز و بالا و فراگیر، نه فقط زندگان بلکه حتی بدرود حیات گفتگان «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» و خفتگان در درون خاک، که این ادعا برای برخی تخفیف عذاب است و برای برخی علو مقام را دارد و آنان را به هر حال شادمان می سازد، دعا درس است و زندگی ساز، درمان است و شفابخش، رشددهنده است و قرب الهی را با خود دارد. فرموده اند اگر می خواهید خدا با شما سخن بگوید قرآن بخوانید و اگر می خواهید با خدا سخن بگوئید نیایش و دعا داشته باشید.

7- شب زنده داری، فصل دیگر ماه مبارک رمضان است، در تهجد و نماز شب باشد، یا خواندن دعای ابوحمزه ثمالی از معمار نیایش امام چهارم، یا دعای سحر امام باقر علیه السلا م که بیش از چهل بار «اسئلک» در بیش از 20 موضوع را «بها»، نور، کمال، علم، قدمت، جمال، شرف، عزت» طرح می نماید که روزه دار شب زنده دار با این ادعیه به پرواز درمی آید و به ملکوت الهی که ابراهیم خلیل آن را «و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات والا رض» دید، می رسد، از ظاهر و ماده و پوست جدا می گردد و به مغز و جوهر و باطن راه می یابد، معراج در ماه رمضان رخ داد و پیامبراسلا م سیر الهی نمود، پیروان وی نیز می توانند با نماز و روزه و نیایش و شب زنده داری «معراج» داشته باشند. توجه داشته باشیم، شب بیداری غیر از شب زنده داری است که در بسیاری از کشورها، مردم شب ها را تا پس از نیمه شب بیدارند و این اتلا ف وقت است و عیش و نوش و غفلت، سرخوردگی است و افسردگی، لذات کاذب است و افزون بر جرائم، شب زنده داری، پالا یش است و پیرایش، رویش است و آرایش، پویایی است و پایایی، احیا است و زنده شدن «استجیبوالله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» در شب های رمضان قدری بیشتر بیدار بمانیم و با خدای خود خلوت کنیم و از فنا به بقا و از بقا به لقا»الله برسیم.

کیهان

«چنگال خونین و دستکش مخملین» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی کیهان به قلم حسام الدین برومند است که در ابتدای آن می‌خوانید؛نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه با ابراز سخنانی سخیف و خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران بار دیگر پاره ای از عقاید حاکمان زورگو و جاه طلب را آفتابی کرد.

در ادامه یادداشت با اشاره به نشست چهار جانبه دمشق که سارکوزی نیز در آن حضور داشت آمده است؛سارکوزی در آن نشست برنامه هسته ای کشورمان را «قمار خطرناکی»! توصیف می کند و در شاه بیت اشعار خیالی و بی وزنش می سراید: «ایران با ادامه روند دستیابی به سلاح هسته ای، امکان زیادی برای حمله اسرائیل را فراهم می کند، ممکن است روزی بیدار شویم و ببینیم اسرائیل بدون اینکه چه کسی در راس امور است، به ایران حمله کرده باشد.»

در بخش دیگر یادداشت آمده است؛این سخنان سارکوزی که گویی سمت سخنگویی رژیم صهیونیستی را نیز برعهده دارد در حالی است که یک روز پس از آن، شیمون پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی برخلاف سارکوزی- که برگزینه نظامی علیه ایران پافشاری می کرد- تصریح می کند که در مواجهه با برنامه هسته ای ایران نباید از گزینه نظامی استفاده شود، بلکه حل آن نیازمند پاسخی سیاسی است.
پرز با تاکید بر استفاده از راهبردهای سیاسی و اقتصادی صریحا بیان می دارد که مقابله نظامی با ایران یک اشتباه است.
از همین روی درباره سیاست تایید و تکذیب حمله رژیم صهیونیستی و یا پدرخوانده اش- آمریکا- به ایران با برجسته کردن این ادعا که برنامه صلح آمیز هسته ای ایران ماهیت نظامی دارد و امنیت منطقه را به مخاطره می اندازد! گفتنی های فراوانی وجود دارد که ذکر برخی از آنها می تواند راهگشا باشد:
1-تهدید حمله به ایران از سوی آمریکا و یا طرح آن از جانب برخی از دنباله روهای آن مانند «سارکوزی» تناقض فاحشی است که در گفتار مدعیان دروغین صلح و امنیت جهانی بروز می نماید. از یک طرف آواز صلح دوستی، حقوق بشر، زندگی مسالمت آمیز و... آنها گوش فلک را کر می کند و از طرفی دیگر برخلاف موازین حقوق بین الملل و قواعد دیپلماسی تهدید به حمله می کنند و تازه مدعی می شوند که چون برنامه هسته ای ایران نظامی و دارای اثرات خشونت آمیز در آینده خواهد بود؛ ناگزیرند گزینه نظامی را اعمال نمایند. البته تلاش آنها در اخذ مشروعیت برای اعمال غیرمنطقی و غیرقانونی شان در مواقعی پرده از نیت اصلی شان برمی دارد؛ همچنانکه سارکوزی در لابلای همین سخنان اخیرش علیه ایران می گوید که این امر مهم نیست که حمله احتمالی به ایران «مشروعیت» دارد یا نه.

2-آگاهی غربی ها به دشواری ضربه زدن به ایران و عواقب بعدی آن شاید باعث شده است آنها با بکارگیری «سیاست تهدید» از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. بدان امید که با رویت تزلزل در گفتار و کردار مقامات ایرانی و رصد اختلاف و عدم وحدت و یکپارچگی، شرایط را به نفع خود رقم بزنند- امیدی که همچنان در سه دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی محقق نگشته است- و بستر خواسته های جاه طلبانه خود را برای گزینه های دیگری علیه ایران آماده سازند. البته از این ترفند و تاکتیک هم طرفی نبسته اند. چنانکه روزنامه آمریکایی «میدل ایست تایمز» اخیرا طی گزارشی با اشاره به پاره ای تهدیدات مطرح شده علیه ایران تصریح می کند که فشارها تاثیری بر عزم ایرانی ها نداشته است و این کشور برنامه هسته ای خود را گسترش داده است.

3- طرح این ادعا که ایران به دنبال تسلیحات هسته ای است و اساسا ماهیت برنامه هسته ای ایران نظامی است و در نهایت خطری برای منطقه به شمار می رود! در حالی است که از طرفی صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران بارها مورد تائید بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گرفته است و هیچ سند و مدرکی دال بر نظامی بودن برنامه هسته ای ایران از سوی هیچ نهاد بین المللی ارائه نگردیده است. و از طرفی دیگر تبلیغات دولت ها و رسانه های غربی مبنی بر تهدیدآمیز بودن توان نظامی ایران برای منطقه به دور از شواهد و قراین موجود است. چرا که جمهوری اسلامی ایران در طول سال های حیات خود ثابت کرده است که توانمندی نظامی اش را هیچ گاه علیه کشوری استفاده نکرده است و تنها برای دفاع از مردم و تمامیت ارضی کشور از آن سود برده است.

4- مشکل اصلی غربی ها در مواجهه با ایران این است که برآورد صحیحی از توانمندی واقعی ایران ندارند. غربی ها بر مبنای نگاه ماتریالیستی به اوضاع و احوال و محیط، صرفا توانمندی تکنولوژیک و تسلیحاتی ایران را- که در خور توجه و تأمل است- مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهند و بر مبنای آن تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند.

5- و بالاخره اینکه آگاهی دولت ها و ملت ها از وضعیت موجود در شرایط کنونی دنیا و پی بردن به تناقضات رفتاری و گفتاری غربی ها و قدرت های خودکامه منجر شده است تا سیاست های غیرانسانی آنها برملا گشته و به تبع آن در انجام بسیاری از خواسته هایشان ناموفق باشند. و از همین رو است که تلاش فراوان نیکلا سارکوزی در نشست 4جانبه دمشق برای همراه کردن سوریه با غرب -با توجیه نظامی بودن برنامه ها و فعالیت های جمهوری اسلامی- به نتیجه نرسید و سوریه با درایت و تدبیر در شرایط موجود جامعه جهانی نه تنها به ایران پشت نکرد بلکه بشار اسد رئیس جمهور این کشور عربی به همتای فرانسوی خود هشدار داد که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران یک فاجعه خواهد بود.

در پایان می‌خوانید؛به تعبیر رهبر معظم انقلاب- در روز سه شنبه در جمع کارگزاران نظام- چنگال های خونین و باطل متجاوزین و مستکبرین در زیر ظاهر مخملین آنها به خوبی قابل مشاهده است. بنابراین باید گفت نقاب آزادی، صلح، حقوق بشر و نهایتاً «انسانیت» که قدرت های استکباری به چهره زده اند، فروافتاده و اینگونه ترفندها رخ بربسته است.

دنیای اقتصاد

«این دو نفر! نگاهی بر معضل بیکاری» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به قلم پویا جبل عاملی است که در آن می‌خوانید؛وزیر محترم کار، در نامه‌ای به ریاست جمهوری، خواستار برکناری خود و رییس بانک مرکزی شده است.
 
آنچنان که مشهود است رییس بانک مرکزی با صبر بسیار توانسته است آنچه زمانی دانش جعفری و شیبانی در انجام آن ناکام ماندند را به سرانجام رساند و رقیب را به رفتن راضی کند.

به هر رو چالش میان این دو تنها در ایران رخ نمی‌دهد. در دموکراسی‌های غربی نیز از آنجا که دولت بیشتر نگاه به بیکاری دارد و بانک مرکزی به تورم، گهگاه این وضعیت به وجود می آید، هر چند که در آنجا وزیر دولت نمی‌تواند بگوید رییس بانک مرکزی را برکنار کنید و اصولا این برکناری آنچنان در دست دولت نیست.

با این وجود اغلب اقتصاددانان نیز در آن کشورها طرف بانک مرکزی را می گیرند، زیرا اعتقاد بر این است که در بلند مدت سیاست پولی انبساطی قادر نیست نرخ بیکاری را کاهش دهد و تنها منجر به وخیم‌تر کردن چرخه‌های تجاری می شود. با این وجود نباید از نظر دور داشت که بانک‌های مرکزی نیز بسته به شرایط، نگاهی به معضل بیکاری نیز دارند. مورد اخیر در ایالات متحده از این دست است که فدرال رزرو به‌رغم وجود تورم، بیکاری را پر اهمیت‌تر دید و برای نجات از خطر رکود همراه با دولت سیاست انبساطی را اتخاذ کرد.

در شرایط امروز اقتصاد ایران نیز، نظر اکثریت اقتصاددانان به وخامت تورم است و رقم بیش از بیست درصد، زنگ خطری بس پرصداست. از سوی دیگر اتفاق نظر وجود دارد که کاهش نرخ بیکاری در ایران از آنچه امروز وجود دارد (در بازه 10-13درصدی) نه وابسته به سیاست‌های پولی که وابسته به رفع موانع تولیدی و تجاری در سطح ملی و بین‌المللی است؛ موانعی که اتفاقا بیش از همه مرتبط با مباحث اقتصاد دولتی و شرایط سیاسی است.

در واقع وزارت کار بر آن است تا با سرمایه ارزان برای بنگاه‌هایی که مدعی بازدهی هستند، بتواند اشتغال زایی کند. اما این عمل دقیقا مانند آن است که به بیمار پشت سر هم مسکن بدهی تا درد را احساس نکند و نخواهی که وی را درمان کنی. غافل از آن که مسکن زیاد خود باعث بیماری دیگر است و پس از چندی مشکل چند برابر شود. البته اینکه بانک‌ها به بنگاه‌ها وام دهند امری معمول است و نمی‌توان منکر آن شد، اما در تمام دنیا بنگاه‌ها نرخ بهره بازاری را پرداخت می کنند و این بدان معناست که پروژه‌ای که آنان قصد انجامش را دارند، اقتصادی و کارآ است. لیکن وقتی نرخ پرداختی با نرخ بازار اختلاف فاحش داشته باشد، بنگاه‌ها تشویق می‌شوند که حتی پروژه‌های غیراقتصادی را هم برای دریافت وام ارزان انجام دهند و باز چندی دیگر است که همان پروژه باری شود بر دوش اقتصاد.

بنابراین حق باید داد به بانک مرکزی که در چنین شرایطی مقاومت کند؛ هم از آن رو که تورم بیداد می‌کند و هم از آن رو که در نرخ‌های بهره غیربازاری، تشخیص کارآمدی پروژه‌ها ناممکن است و هدف اشتغال میسر نیست.

رسالت

«بایسته های ثبات سیاسی پایدار دولت نهم محصول نوسازی فرهنگ سیاسی» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن می‌خوانید؛گردونه قدرت در ایران در دهه آینده بر چه مداری می چرخد؟ زیربنای الگوهای ساختاری و کارکردی رقابت سیاسی بر چه مبنایی شکل خواهد گرفت؟ در جام سیاست نمای ایرانی کدام یک از اضلاع رقابت در قاعده و کدام در راس هستند؟ و...
پاسخ به این دست سوالات می تواند ضمن بازسازی نظری فرهنگ سیاسی در ایران، نقشه توزیع قدرت در دهه آینده را ترسیم کند و بر معادلات سیاسی اضلاع رقابت تاثیر گذار باشد.

بدون تردید آینده سیاست و رقابت در ایران از افق ثبات سیاسی پایدار طلوع  می کند. در این چشم انداز تمامی  ساختارها و فرآیندهای سیاسی به تقویت و حمایت از یکدیگر تمایل دارند. همبستگی ملی در کنار همگرایی و تجانس نخبگان سیاسی ضمن افزایش کیفیت مردمسالاری دینی، تعارضات فلسفی و بنیادین رهبران سیاسی را به اختلافات سلیقه ای در مدیریتها و سیاستگذاری ها فرو می کاهد و مقدمات کارآمدی سیاسی را فراهم می کند.

پایداری ثبات سیاسی مولود توافق نهایی نخبگان و مردم بر هویت عمومی جامعه و اصولی است که بر مبنای آن یک نظام سیاسی شکل گرفته است. دستکاری در اصول هر ملت پایه های ثبات سیاسی را سست می کند و ضمن دامن زدن به  بی اعتمادی شهروندان نسبت به حاکمان، از سرمایه های اجتماعی سیال در جامعه می کاهد. ثبات سیاسی ارتباط مستقیمی با تمرکز بر سیستم دو حزبی و یا تکثر اضلاع رقابت ندارد بلکه مهم اصول مشترک و پذیرفته شده بین بازیگران سیاسی است.گردونه قدرت در ایران اگر بر مدار اصول انقلاب و ومنطق امام خمینی(ره) بچرخد در  چشم انداز 1404 کارآمدی سیاسی به معنای دقیق کلمه محقق می شود و کشور یک ثبات سیاسی پایدار را در دهه های آینده تجربه می کند. رهبر فرزانه انقلاب در سخنرانی های مختلف خود بارها این اصول را تعریف کرده اند و به تنقیح منطق حضرت امام(ره) در کشورداری پرداختند. عدالت محوری، مردم گرایی،  ساده زیستی،استکبار ستیزی،اعتقاد و افتخار به عزت و هویت ملی،وفاداری به گفتمان انقلاب، اصلاح طلبی اصولگرایانه و شجاعت درتصمیم گیری برای حل مشکلات بزرگ،مقابله با فساد، تماس و انس مستمر با مردم و... بخشی از این اصول هستند که تحکیم آنها تضمینی بر ثبات سیاسی پایدار در ایران آینده است.

طی سی سال گذشته تلاشهای بسیاری برای ریل گذاری در سیاست ایران صورت گرفته تا قطار رقابتهای سیاسی در ایستگاه بی ثباتی متوقف نشود. در دولتهای گذشته همواره بازسازی هندسه سیاسی کشور روی میز کار دولتمردان و جریانات سیاسی قرار داشته که البته برخی اوقات گرایشات غیر بومی و بعضا سکولاریستی در مدیریت و مهندسی رقابتهای سیاسی نه تنها به ثبات سیاسی منجر نشد، بلکه مولد نوعی بی ثباتی، آنومی و بی هنجاری در رفتار احزاب و جریانات سیاسی گشت. اما در آستانه چهارمین دهه از عمر با برکت انقلاب اسلامی با اقبال عمومی  یک دولت مکتبی و اصولگرا بر سر کار آمده است که نوید بخش طلیعه ثبات سیاسی پایدار در ایران است. دولت نهم محصول نوسازی فرهنگ سیاسی در ایران مبتنی بر اصول و ارزشهای انقلاب است.

در واقع دولت اصولگرای نهم آغازی بر توزیع خاصی از ارزشها، ایستارها، هنجارها ومهارتهای سیاسی مبتنی بر معیارها و شعارهای انقلاب اسلامی است. هرچند سیاسیون همواره از قاطعیت در اظهار نظرها و پیش بینی ها پرهیز دارند اما نوع رویکردها و رفتار اصولگرایانه دولت و همچنین اقبال عمومی به شعارها و ارزشهای انقلاب باعث شده تا راقم این سطور متقاعد شود که ثبات سیاسی پایدار آینده محتوم سیاست و رقابت در ایران است.

اعتماد ملی

«طفره نروید» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد ملی  است که در آن می خوانید؛روابط دولت نهم با دیگر ارکان نظام وارد مرحله نوینی می‌شود. هرچند محمود احمدی‌نژاد و همکارانش خود را پیروان اندیشه‌های اولیه در انقلا‌ب معرفی می‌کنند، نحوه برخورد دیگر انقلا‌بیون نشان می‌دهد که این ادعا چندان جا نیفتاده است، از سوی دیگر حوزه تعارض و تنش و ابهامات در اقدامات و تعامل با دولت، از سوی دیگر ارکان نظام جمهوری اسلا‌می وارد مراحل نوینی شده است.از یک سو رئیس دولت معتقد است که در تمام حوزه‌ها کشور پیشرفت داشته و از دیگرسو منتقدان بر این نظر نیستند. فارغ از تحلیل حوزه عملکرد که نیازمند ارزیابی‌های کمی و کیفی است، دولت نهم با منتقدان سرسختی روبه‌رو است، این در حالی است که حجم وسیعی از نیروهای منتقد دولت نهم که در اردوگاه اصلا‌ح‌طلبان هستند، یا در سکوت کامل به سر می‌برند یا از منظر انتقاد حداقلی با آن برخورد می‌کنند.

اما نکته جالب در این میان تشدید مرزبندی‌ها و اختلا‌فات جدی میان اصولگرایان در داخل و خارج از مجلس با دولت نهم است. در این میان شاید بتوان دولت نهم را در میان دولت‌های پس از انقلا‌ب یک استثنا نامید زیرا همواره دولت‌های مستقر از سوی همفکران سیاسی خود حمایت می‌شده، عمده چالش‌های خود را با مخالفان و رقبای سیاسی خویش داشتند. ‌

موضوع دیگر که به این فضا التهاب بیشتری می‌بخشد، ارائه تصویری از دولت نهم است که آن را در انجام کار کارشناسی و ارائه آمارهای کمی با تردید روبه‌رو می‌سازد. رئیس این دولت و همکارانش هر از گاهی با ارائه آمارهای عجیب و غریب تعجب ناظران و حتی نمایندگان مجلس را نیز برمی‌انگیزند. دولت نهم در مسائلی مانند جلو کشیدن ساعت رسمی کشور، ساعت کار بانک‌ها، کنکور، صندوق ذخیره ارزی، بودجه و... به روش‌هایی متکی شده که مورد انتقادهای جدی نمایندگان مجلس و دیگر ارکان نظام بوده است. ‌

اما در این میان خوب است هر دو طرف ماجرا به عیار نقد و اهمیت آن بیشتر بیندیشند، از یک‌سو بر منتقدان فرض است که در تحلیل و ارزیابی عملکرد دولت از جاده انصاف و معدلت خارج نشوند و از دیگر سو بر دولت نهم حکم است که خود را از معرض داوری و نقد فراری ندهد. مدتی است اینگونه به نظر می‌رسد که رئیس دولت نهم در تلا‌ش است تا اقدامات خود را به مراکز و نهادهای خاصی که مورد احترام و پذیرش همه نیروهای سیاسی و ارکان نظام است، متصل کرده، تلا‌ش می‌نماید از ارزیابی واقعی فرار نماید. دولت نیازمند این روش‌ها نیست. چه امروز و چه فردا، آیندگان و تاریخ درباره عملکرد دولت نهم قضاوت خواهند کرد. اگر این دولت بر این باور است که نتیجه اقداماتش به خیر و صلا‌ح ملک و ملت است، کینه بدخواهان و طعن منتقدان ذره‌ای از اصالتش نمی‌کاهد، اما در مقابل اگر معلوم شود دولت در اقدامات خود تدبیر لا‌زم را مرعی نداشته و هزینه‌های ملی را افزایش داده، با هر لطایف‌الحیلی هم که بخواهد تصویری غیرواقعی از خود ارائه دهد، راه به ناکجاآباد خواهد برد. هم منتقدان باید عیار صداقت را بالا‌ ببرند و هم دولت از عملکرد خود طفره نرود. مطلوب آن است، در آنجا که از اصل مانده‌اند، بیهوده بر اسب نتازند. با مردم و مخاطبان صادق باشند. بگویند در کجا کج رفته‌اند و در کجا توفیق داشته‌اند. این تصویر ماندگارتر از اقدامات مارپیچ و زیگزاگی است که به نظر می‌رسد برخی از دولتمردان در پیش گرفته‌اند.

کارگزاران

«افزایش فقر و شکاف طبقاتی» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی کارگزاران به قلم علی مزروعی است که در ابتدای آن می‌خوانید؛آقای احمدی‌نژاد در ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری نهم بیشترین مانور تبلیغاتی خود را متوجه مسائل اقتصادی و معیشتی مردم به ویژه اقشار فرودست و متوسط اجتماعی کرد و دولت‌های گذشته را از این ناحیه مورد حمله و انتقاد قرار داد و اینکه آن دولت‌ها عدالت اقتصادی و اجتماعی را فدای سازندگی و توسعه سیاسی و فرهنگی کردند و عملکرد آنها باعث فقر و فاقه بخشی قابل توجه از مردم شده است. او گفت: «ما آن توسعه اقتصادی را می‌خواهیم که آثار آن سرسفره همه ملت قابل مشاهده باشد.» یا «حل مشکلات معیشتی مردم از اولویت‌های اصلی دولت آینده است.» عدالت‌گستری، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض از شعارهای اصلی من است. یا «عواید و پول حاصل از توسعه صنعت نفت باید سر سفره‌های مردم قابل مشاهده باشد.» باید جامعه نمونه اسلامی و عاری از فقر و تبعیض در کشور ایجاد کنیم. یا «حفظ کرامت انسان‌ها، جلوگیری از توسعه فقر و فساد و تبعیض و از بین بردن بی‌عدالتی از محورهای مورد تاکید است.» یا «دست مافیای قدرت و قبیله را از سر نفت کوتاه خواهم کرد و حاضرم جانم را پای این قضیه بگذارم» ‌یا «مردم باید اثرات افزایش قیمت نفت را در سر سفره‌های‌شان مشاهده کنند.»

یا... خوب حالا بینیم عملکرد دولت احمدی‌نژاد پس از سه سال مسوولیت در تحقق این گفته‌ها و وعده‌ها چه بوده است؟ اخیرا گزارش نظارتی سال دوم اجرای قانون برنامه چهارم توسعه (سال 85) توسط دولت نهم منتشر شد. هرچند این دولت در اجرا هیچگونه وفاداری و پایبندی به اجرای این قانون نداشت و ازجمله انتشار دیرهنگام همین گزارش شاهدی بر تخطی دولت نهم از انجام تکلیف قانونی خود در این‌باره است اما انتشار این گزارش را باید مغتنم شمرد چراکه دولت ناچار از ارائه گزارشی مستند بوده و مفاد آن نشان می‌دهد که نتایج حاصل از عملکرد اجرایی دولت در دو سال 84 و 85 درست بر خلاف گفته‌ها و وعده‌های رئیس دولت در ایام تبلیغات انتخاباتی بوده است و حاصلی جز «افزایش فقر و شکاف طبقاتی» در کشور به همراه نداشته است.

به این جملات از گزارش توجه فرمایید: «نسبت هزینه دهک بالا (ثروتمندترین) به دهک پایین (فقیرترین) طی دوره (1385- 1383) با داشتن روند افزایش در جامعه شهری از رقم 25/13 در سال 1383 به رقم 46/14 و در جامعه روستایی از رقم 25/17 در سال 1383 به رقم 95/17 افزایش یافت. نسبت سهم 20 درصدی بالا درآمدی به 20 درصد پایین درآمدی دهک پایین در جامعه شهری از رقم 62/7 در سال 1383 به رقم 33/8 و در جامعه روستایی از رقم 01/9 در سال 1383 به رقم 49/9 در 1385 افزایش یافت هرچند در برنامه سوم توسعه این نسبت در مناطق شهری و در مناطق روستایی به ترتیب با نرخ متوسط سالانه 8/0 درصد و 5/2 درصد کاهش یافته است. مقایسه ارقام هزینه ناخالص خانوارهای شهری و روستایی نشان می‌دهد که در دوره 1385- 1383 متوسط رشد هزینه سالانه خانوار شهری به قیمت‌های جاری معادل 3/13 درصد و برای خانوار روستایی معادل 4/11 درصد بوده است، در حالی‌که متوسط رشد هزینه به قیمت ثابت 1383 برای خانوارهای شهری معادل 4/0 درصد و برای خانوارهای روستایی معادل 1/2- درصد بوده است. در واقع اگر مصرف خانوار را تابعی از درآمد او فرض کنیم طی دوره فوق درآمد اسمی خانوارها در مناطق شهری معادل تورم و در مناطق روستایی کمتر از تورم افزایش یافته است.»

به نظرم دیگر نیاز چندانی به تحلیل این جملات نیست چراکه به خوبی روند «افزایش فقر و شکاف طبقاتی» در دولت احمدی‌نژاد را در مقایسه با روند کاهشی همین مقوله در دوره اجرای قانون برنامه سوم توسعه توسط دولت خاتمی نشان می‌دهد و متاسفانه برآوردها حاکی از ادامه این روند مخرب در سال 86 و سال جاری است و البته این واقعه یا فاجعه درست در دوره‌ای اتفاق افتاده است که دولتی با بیشترین شعارها و وعده‌های عدالتخواهانه و اصولگرایانه بر سرکار بوده و همه ارکان و قوای نظام همراه و همسو با آن و با کسب درآمد افسانه‌ای نفت به میزان 198 میلیارد دلار در سه سال و بیشتر از هشت سال دولت خاتمی و هاشمی! البته مشهور است که مردم ایران حافظه تاریخی ندارند اما در دنیای دیجیتال و ارتباطی امروز دستیابی به گفته‌ها و وعده‌ها بسیار آسان است و چقدر خوب می‌شد که رسانه ملی کمکی می‌کرد به این حافظه تاریخی تا همه مردم ما دریابند چه‌ها که گفته شد و وعده داده شد، و امروز چه‌ها می‌بینند و چه می‌کشند؟ آری حاصل دولت عدالت‌محور و اصولگرا که علم نقد و انتقاد را نسبت به عملکرد دولت‌های قبلی بلند کرده بود جز «افزایش فقر و شکاف طبقاتی» نبوده است و این در حالی است که در دولت‌های قبلی نرخ رشد سرمایه‌گذاری و تولید به‌رغم درآمد پایین نفت ارقام قابل قبولی بوده و وضعیت توزیع درآمد و فقر هم بهتر از وضعیت کنونی بود.

لااقل آنها راهبرد تولید ثروت را همراه با توزیع ثروت مدنظر داشتند اما در دولت اصولگرا با تقدم راهبرد توزیع ثروت بر تولید ثروت آحاد جامعه به ویژه اقشار فقیر و متوسط به نوایی که نرسیدند هیچ، بلکه با پس افتادگی در ساخت زیربنا‌ها باید بی‌گازی در زمستان و خاموشی در تابستان و گرانی و تورم را در همه فصول تحمل کنند و به عبارتی هم چوب و هم پیاز را بخورند! با همه اینها آیا شهروندان ایرانی در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری چشم و گوش‌شان را به روی گفته‌ها و وعده‌ها و... نامزدهای ریاست‌جمهوری باز خواهند کرد؟ و آیا باز هم وعده‌های اقتصادی و معیشتی راهگشا خواهد بود؟ و آیا...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها