سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
تا اشک من ترانه غم ساز میکند
صدها هزار عقده دل باز میکند
سرفصل داغ و درد مرا در کتاب عمر
افسانه نگاه تو آغاز میکند
او در خوشنویسی هم دستی داشت. 16 سال بیشتر نداشت که در انجمن خوشنویسان به فراگیری این هنر پرداخت و از تعالیم برادران میرخانی و استاد کاوه بهره برد. چون خوشنویسی به تنهایی روح تشنه و جویای او را سیراب نمیکرد روی به موسیقی آورد و به آموختن موسیقی و تنبک پرداخت.
فرهنگفر غیر از نوازندگی تنبک در شاخههای مختلف تسلط و تبحر داشت. او سراینده اشعار و ابیات بسیاری در حوزه شعر جدی و طنز و نیز دارای خطی بسیار زیبا بود.
او به ظرایف آوازی و گوشهها و لحنهای ردیف بسیار مسلط بود، در نواختن ضرب زورخانه و نیز آواز به شیوههایی چون هنگامهخوانی و زورخانهخوانی (مرشدی) مهارت زیادی داشت. آثار او از جمله خلوتگزیده شاهد این مدعاست.
وی سالهای 47 و 1348 نزد استاد حسین تهرانی و استاد محمداسماعیل پیکره آموزش نوازندگی تنبک را ادامه داد، اما نوازندگیاش در ساز تنبک، سال 42 همزمان با تاسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی و همکاری با آن شکوفا شد.
سال 50 همکاری با رادیو و تلویزیون ملی را آغاز و در برنامههای مختلفی نظیر گلهای تازه و گلچین هفته شرکت کرد. با تشکیل گروه شیدا در سال 54 به عضویت این گروه درآمد و 2 سال بعد با گروه عارف وارد همکاری شد.
همنوازی او با تار لطفی و آواز شجریان در جشن هنر شیراز قبل از 30 سالگی، از نوازندگیهای به یاد ماندنی او به شمار میآید. سال 1352 با نوازندگی ضرب زورخانه، گروه موریس بژار را در بلژیک همراهی کرد و سال 54 هم به نیویورک سفر کرد و با تئاتر و با گروه رابرت ویلسن به اجرا پرداخت.
او در سالهای پایانی عمر خود گوشهنشینی و انزوا را انتخاب کرده بود و ترجیح میداد از دنیای موسیقی و هنر دور باشد. سازها و آثار موسیقاییاش را از خود دور کرده بود و در تنهایی به سر میبرد. تنها همدم او سرودن شعر بود. فرهنگفر سرانجام مرداد 1376 در 50 سالگی چشم از جهان فروبست.
حمیدرضا عاطفی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد