در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
تغییر ساختار شبکههای ملی
هفته گذشته اعلام شد که تغییرات اساسی در تولید و پخش شبکههای یک، دو، سه سیما آغاز شده است و مخاطبان این شبکهها بزودی شاهد این تغییرات خواهند بود.
در تعریف جدید، شبکه یک باید مخاطب میانسال به بالا را هدف قرار دهد. اتفاق خوبی که در این تعریف جدید رخ خواهد داد این است که برنامهسازان و کارگردانان باید طیف «کهنسال» جامعه را نیز در گروه مخاطبان خود قرار دهند. طیفی که به جرات میتوان گفت تاکنون نادیده گرفته شدهاند و در کمتر برنامه تلویزیونی و یا فیلم و سریال میتوان نشانی از آنها دید. تلویزیون ما سالهاست کهنسالان، مشکلات، دلخوشیها و ... را نادیده گرفته است، در صورتی که روانشناسان و جامعهشناسان بر این باور هستند که چون جامعه ما جامعه جوانی است باید از هماکنون به آنها آموخت که در کهنسالی چه بکنند و به جوانها یاد داد که با کهنسالان چگونه رفتار نمایند. چون این جامعه جوان یکباره در یک دوره زمانی مشخص شروع به پیر شدن میکند و اگر از اکنون به فکر آن دوران نباشیم، جامعه با مشکل بزرگی روبهرو خواهد شد.
با این اوصاف از اکنون میتوان افق روشنی برای شبکه یک سیما دید. میانسالان جامعه ما که بیشتر پدر، مادر، شاغل و نانآور خانواده هستند، مشکلات و دغدغههای خاص خود را دارند که با توجه به آنها میتوان برنامههای بسیار مفیدی را تولید کرد.
توجه به مهمترین گروه سنی
راهاندازی شبکههای مخصوص کودکان و نوجوانان مدتهاست که در تلویزیونهای جهان آغاز شده است و این شبکهها با تعریف مشخص برای کودکان و نوجوانان کشورهای مختلف برنامهسازی میکنند. کودکان، آیندهسازان جهان هستند، آنها مانند لوح سفیدی هستند که میتوانند اخلاقیات، دوستی، صلح، جنگ، زیادهخواهی، قناعت و ... را در خود ثبت کنند و در آینده آنها را بروز دهند، بنابراین گروه کودک و نوجوان را میتوان مهمترین گروه سنی به شمار آورد. با توجه به همین اهمیت، تلویزیون کشور ما هم تصمیم گرفته است شبکه 2 سیما را به گروه سنی کودک و نوجوان اختصاص دهد. مسلما برنامهسازی برای این گروه سنی حساسیتهای ویژه خود را میطلبد که مدیران شبکه 2 حتما آنها را مدنظر قرار میدهند.
در زمانهای که ارتباطات حرف اول را در دنیا میزند مسلما کودکان و بخصوص نوجوانان علاوه بر برنامههای جذاب سرگرمکننده به برنامههای آموزشی هم نیاز دارند که به صورت غیرمستقیم رفتارها و افکار کودکان و نوجوانان را براساس فرهنگ ایرانی، اسلامی شکل دهد. در زمانهای که تلویزیونهای ماهوارهای و بازیهای رایانهای سرشار از برنامهها، کارتونها و فیلمهای اکشنی هستند که حس جنگجویی و پرخاشگری را در کودکان و نوجوانان تقویت میکنند، تولید و نمایش برنامههای مفید و حساب شده در شبکه 2 سیما میتواند آنقدر جذاب باشد که گروه سنی کودک و نوجوان ایرانی ترجیح دهند به جای استفاده از فیلمهای خارجی به تماشای برنامههای شبکه ایرانی، مخصوص به خود بنشینند. البته مدیران شبکه 2 و برنامهسازانی که قرار است با این شبکه به صورت اختصاصی کار کنند حتما بهتر از ما میدانند که با پیشرفت تکنولوژی دیگر زمان ساخت برنامههای آماتور گذشته است و آنها باید با استفاده از فناوریهای روز، برنامههای کاملا حرفهای بسازند که از تولیدات دیگر کشورهای دنیا چیزی کم نداشته باشد که حس مقایسه را در گروه سنی مخصوص شبکه 2 برانگیزد و آنها را به این فکر وادارد که مثلا برنامههای فلان شبکه خارجی از برنامههای داخلی بهتر است. اگر کودکان و نوجوانان ایرانی بتوانند از همین ابتدای راه و آغاز به کار شبکه کودک و نوجوان به این شبکه اعتماد کنند، تا پایان با آن همراه خواهند بود وگرنه این شبکه برای جذب مخاطب باید تلاش بیشتری از خود نشان دهد.
در ساختار جدید شبکههای ملی، شبکه 3 سیما را مثل سابق شبکه جوان و ورزش تعریف کردهاند. شبکه 3 از ابتدای راهاندازی با هدفگیری مخاطب جوان شروع به کار کرد، اما تاکنون به چه میزان توانسته است جوانان را مشتری پر و پا قرص خود کند، احتیاج به نظر پژوهشگران و کارشناسان دارد.
اما آنچه از ظاهر قضیه برمیآید، شبکه 3 در بخش «ورزش» توانسته است مخاطبان جوان را همراه خود کند اما در بخش فیلمسازی و سریالسازی بیشتر خانوادهها را مد نظر داشته است و برایش چندان تفاوتی نداشته که یک جوان در کنار خانوادهاش به دیدن یک سریال بنشیند یا نه، اما در ساختار جدید، شبکه 3 مقید شده است، سریالهایی تولید کند که با تقویت شخصیتهای جوان آن، مخاطب جوان هم انگیزه پیگیری آن سریال را داشته باشد. یکی از چیزهایی که میتواند این انگیزه را ایجاد کند طراحی شخصیتهایی است که بتوانند حس همذاتپنداری را در مخاطب جوان شبکه 3 ایجاد کنند. جوانان اگر شخصیتهایی همسان خود در سریالهای شبکه 3 پیدا کنند حتما به پیگیری این برنامهها بیشتر راغب میشوند و شبکه 3 نیز بهتر میتواند پیامهای آموزشی خود را به صورت غیرمستقیم به نسل جوان منتقل کند. شبکه 3 البته امتحان خود را در این زمینه با تولید و پخش سریال «ترانه مادری» نشان داد. این سریال با طراحی چند شخصیت جوان و نمایش روحیات مشکلات و سلایق آنها در زندگی در کنار بزرگترها توانسته است جوانها را راغب کند که در پایان شب در کنار پدر و مادر خود به تماشای سریالی بنشینند که به صورت یک بسته آموزشی جوانان را در کنار بزرگسالان گذاشته است و نگاهی جامع به همه ابعاد خانوادههایی دارد که در آنها جوانان دختر و پسر زندگی میکنند.
در کنار این اتفاق خوب که ساختار شبکهها را تخصصیتر میکند، رندی، ناگفته خوبی را مطرح کرد. او میگفت بعد از این یک گیرنده تلویزیون کفاف خانوادههای ایرانی را نخواهد داد چون گروههای مختلف سنی تمایل دارند در ساعات مختلف شبانگاه برنامههای مخصوص خود را تماشا کنند! البته این مشکل هم قابل حل است، خانوادههایی که بضاعت مالی مناسبی دارند حتما تاکنون دست به کار شدهاند و چند تلویزیون برای خانه و اعضای خانواده خود تهیه کردهاند و خانوادههایی که بضاعت مالی کافی ندارند، آنقدر مناعت طبع دارند که برای برآورده کردن خواسته یکی از اعضای خانواده از خواسته خود چشمپوشی میکنند. این را هم بگوییم در روزگار فعلی کودکان و نوجوانان معمولا حرف اول را در خانوادهها میگویند، حالا تصور کنید که با راهاندازی شبکه کودک و نوجوان در خانههایی که یک تلویزیون موجود است، همه باید شاد و خندان از صبح تا غروب به تماشای برنامه کودک بنشینند.
فیلمنامه اصل است
هفته گذشته یک اتفاق نادر دیگر هم در تلویزیون رخ داد. رئیس سازمان صداوسیما تقریبا همه فیلمنامهنویسان فعال کشور را دعوت کرد تا در یک گردهمایی از زبان آنها بشنود که چرا «فیلمنامهها» ضعیف هستند.
نکته جالب در این گردهمایی این است که رئیس سازمان صداوسیما به عنوان شخص اول رسانه ملی به تولیدات نمایشی سیما توجه دارد و به این نکته پی برده است که اگر ضعفی در این تولیدات وجود دارد، مشکل از فیلمنامه است که سنگ بنای یک اثر است.
آنتن تلویزیون، همیشه گرسنه است و برایش فرقی نمیکند که برای سیر کردن خود از چه خوراکی استفاده کند، اما مخاطب تلویزیون در مقابل این خوراکها واکنش نشان میدهد، آنها را میپذیرد و گاهی آنها را قبول نمیکند و شرط بقای رسانه ملی «پذیرش» مخاطب است. مدیران تلویزیون میدانند که فیلمها و سریالها بیشترین مخاطب رسانه ملی را به خود اختصاص میدهند. اگر این گونه تولیدات بتوانند مخاطب را راضی نگه دارند، «برگ برنده» برای همیشه در دست تلویزیون میماند وگرنه «قافیه» را باخته است.
مردم ایران، مردم قصهپسند هستند، اگر داستان یک اثر آنها را راضی کند، مسلما تا پایان اثر به تماشای آن مینشینند و ضعفهای احتمالی موجود را نادیده میگیرند و رئیس سازمان صداوسیما به این نکته واقف است.
بنابراین قصهگوهای تلویزیون (فیلمنامهنویسان) را گردهم جمع کرد تا مشکلات آنها را بشنود، قول رفع آنها را بدهد و در مقابل از آنها بخواهد که داستانهای جذاب، واقعی، آموزنده و... را برای تلویزیون بنویسند.
قرار است تولیدات نمایشی تلویزیون روز به روز بیشتر شود در این بازار کار پررونق مسلما فیلمنامهنویسانی موفق هستند که «کمفروشی» نکنند و مخاطب تلویزیون را دستکم نگیرند. رئیس سازمان صداوسیما قول افزایش دستمزد فیلمنامهنویسان را داده است.
واقعا در این بازار پررونق کار خوش به حال فیلمنامهنویسانی که خوب مینویسند و خوب هم دستمزد تلاش خود را میگیرند.
تلویزیون و بازخوانی
فیلمهای تاریخ سینمای ایران
برنامه صدفیلم که جمعه شبها از شبکه 3 سیما پخش میشود، چند هفتهای است که نمایش فیلمهای خود را به پخش فیلمهای ایرانی اختصاص داده است. فیلمهای ارزشمندی که در زمان خود هم توانستهاند نظر مخاطبان خاص و منتقدان را با خود همسو کنند و هم نظر عموم مخاطبان را. در سه هفته گذشته فیلمهای «مشق شب»، «امیرو» و «خانه دوست کجاست» از این برنامه پخش شد که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. جالب اینجاست که هر سه این فیلمها در ژانر سینمای کودک و نوجوان ساخته شدهاند. تلویزیون همواره نشان داده است که از نمایش فیلمهای ایرانی که مشکل زیادی برای پخش از «رسانه ملی» نداشته باشند، استقبال کرده است. مسلما مخاطب ایرانی از فیلم ایرانی بیشتر استقبال میکند، به همین دلیل هم هست که تلویزیون در شرایط فعلی تمرکز خود را بر تولید «تله فیلمهای ایرانی» گذاشته است اما از قدیم الایام نمایش فیلمهای سینمایی از تلویزیون لطف دیگری داشته است.
از ابتدای تابستان تاکنون شبکههای مختلف سیما بخصوص شبکه 3 و شبکه یک پخش فیلمهای ارزشمند سینمای ایران را در دستور کار خود گذاشتهاند که با استقبال مردم هم روبهرو شده است.
دیدن فیلمهایی مانند شیر سنگی، دو نفر و نصفی، در مسیر تندباد، مومیایی 3 و خیلی دیگر از فیلمهایی که کارگردانان آنها سختی کار را به جان میخریدند و فیلمهایی میساختند که نمایانگر بخشی از فرهنگ ایران بزرگ باشد از شبکههای مختلف تلویزیون، نشان داد که مدیران سیما به سینمای ایران چه نگاهی دارند و توقع دارند، سینمای ایران چگونه آثاری تولید کند، که البته نگاه بیراهی نیست. اکثر کارشناسان متفقالقول بر این باور هستند که سینمای ایران از اصالت و مسیر اصلی خود دور شده است و با تکیه بر فیلمهای ارزانقیمت که تولید راحتی دارند، مردم را از دیدن فیلمهای ارزشمند ایرانی محروم کرده است.
تلویزیون با بازخوانی فیلمهای مطرح تاریخ سینمای ایران در هفتههای گذشته به مردم و کارگردانان یادآور شد که سینمای ایران مسیر نه چندان مطلوبی را طی میکند که اگر در این مسیر بازنگری نکند، تولید فیلمهای ارزشمند در آن از تعداد انگشتان دو دست هم کمتر بود.
سارا بختیاری
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد