در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
گروه حوادث: زن جوانی که از سوی جاری خود با اسید مورد حمله قرار گرفته است، از مسوولان قضایی خواستار احقاق حق خود شد.
به گزارش «جامجم»، روز هفتم آذر امسال و به دنبال اطلاع ماموران کلانتری طاق بستان کرمانشاه از وقوع یک حادثه اسیدپاشی، آنها با عزیمت به محل متوجه شدند، زن 29 سالهای به نام ناهید از سوی یک زن نقابدار با اسید مورد حمله قرار گرفته و بشدت آسیب دیده است.
با انتقال زن مجروح به بیمارستان و با توجه به ابعاد این حادثه دلخراش، ماموران در اولین گام از تحقیقات خود، متوجه شدند زن نقابدار، جاری زن آسیبدیده بوده است و این متهم پس از اقدام مجرمانه خود، بلافاصله در طبقه دوم محل حادثه محل سکونتش رفته و لباسهای خود را عوض کرده و برای صحنهسازی همراه زن مجروح با فریاد از مردم درخواست کمک کرده است.
با مشخص شدن این موضوع، دستور قضایی لازم صادر و زن متهم دستگیر شد و در تحقیقات مقدماتی به اقدام مجرمانه خود اعتراف و عنوان کرد: به جاری خود ناهید بشدت حسادت میکردم و سرانجام نقشه اسیدپاشی را کشیدم و در غیاب دیگر اعضای خانواده با استفاده از نقاب به سوی او حملهور شدم.
به دنبال این اعترافات دستور قضایی لازم صادر و زن متهم با قرار قانونی روانه زندان شد.
به دنبال این حادثه ناهید زن مجروح برای مداوا به تهران منتقل شد و در اولین مرحله با توجه به سوختگی شدید در ناحیه صورت و دستها، متاسفانه وی بینایی یکی از چشمهای خود را از دست داد.
گفتگو با زن مجروح در بیمارستان
ناهید اکنون در بیمارستان شهید مطهری تهران بستری است و تاکنون چندین عمل جراحی را پشت سر گذاشته است. حضور وی در بیمارستان، این فرصت را برای خبرنگار جامجم فراهم آورد تا با او به گفتگو بنشیند.
حادثه چگونه اتفاق افتاد؟
هنوز حادثه را باور نمیکنم. بهتر است از آن به عنوان یک کابوس وحشتناک یاد شود؛ کابوسی که شب و روز را از من گرفته است. (سکوت میکند)
میدانم، پاسخ به این پرسش سخت است.
(لبخند تلخی میزند و ادامه میدهد) آن روز قرار بود مادرم به خانهمان بیاید. صبح فرزندم از خواب بیدار شد و شروع به گریه کرد. وقتی قصد داشتم به او شیر بدهم صدای چند ضربه به در را شنیدم. به تصور این که مادرم است، فرزندم را در رختخوابش گذاشتم و در را باز کردم. با مشاهده زنی که چهره خود را با پارچه پوشانده بود شوکه شدم. او مرا به عقب هل داد. در حالی که وحشت سراپای وجودم را فراگرفته بود، زن نقابدار مایع ظرفی را که در دستش بود به صورتم پاشید. سوزش شدیدی در چشمانم احساس کردم. بعد او با سرقت یک حلقه انگشتری اتاق را ترک کرد و از پلهها بالا رفت. با فریاد از همسایهها کمک خواستم و در آن حال مطمئن شدم که زن نقابدار جاری خودم است.
تاکنون چند مرحله جراحی انجام دادهای؟
22 مرتبه جراحی شدهام، اما هنوز از ایستادن مقابل آیینه وحشت دارم. هنوز راه زیادی تا بهبود نسبی دارم. در این مدت پدرم که بازنشسته است تنها حامی من بوده است، اما میدانید که یک بازنشسته هم توانایی مالی چندانی ندارد.
دخترت را ملاقات میکنی؟
دخترم اکنون در آستانه 6 ماهگی است. در این مدت فقط یک بار فرزندم را در آغوش گرفتهام که بشدت گریه کرد؛ گویا او نیز از چهرهام وحشت کرده بود.
میزان تحصیلات شما؟
فوقدیپلم بهداشت.
آیا با متهم یعنی جاری خودت ملاقات داشتهای؟
خیر.
اگر او را ببینی؟
از او سوال خواهم کرد، چرا و به کدامین گناه اینچنین زندگی مرا تباه کرد؟
درخواست شما از مسوولان قضایی؟
عاجزانه از آنها درخواست میکنم با مجازات متهم شرایطی را فراهم کنند تا دیگر کسی به خود جرات تکرار این جرم را ندهد؛ زیرا من او را نخواهم بخشید... .
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد