شیوع مذهب در جوامع صنعتی‌

با این حال مدیران حزبی فقط در ربع قرن گذشته، پی برده‌اند که می‌توانند انتخابات را به سوی مسائل فرهنگی سوق دهند و علاوه بر این طبقه حاکمه می‌تواند برنامه‌های مورد حمایت بازرگانان و ثروتمندان که مورد مخالفت عموم است را به اجرا درآورد ولی این مسائل را در انتخابات مطرح نکند.

در دهه 1980 بعضی از ناظران نکته‌سنج از جمله دکتر جین لوتر آدامز از دانشکده الهیات هاروارد که با کلیسای ضد نازی و مخفی دیتریش بون هوفر در آلمان مابین سال‌های 36 - 1935 همکاری داشت و با توجه به تجربیات شخصی خود سخن می‌گفت، تشابهاتی مابین تحریک افراط‌گرایی مذهبی در اوان قدرت‌یابی نازی‌ها (کلیسای مسیحی آلمان) و فاشیسم مسیحی بالقوه در ایالات متحده یافته‌اند.

مشاهدات فریتزاسترن از سقوط به سوی بربریت که قبلا ذکر شد، اهمیت فزاینده این هشدار را بازتاب می‌دهد. کریس هجز تاریخ‌نگار امریکایی گزارش می‌دهد که بنیادگران مسیحی هم‌اکنون بخش زیادی از کرسی‌ها در 36 درصد از کمیته‌های ایالتی حزب جمهوری‌خواه یا 18 کرسی از 50 کرسی را در اختیار دارند و نیز بخش اعظمی در 81 درصد از بقیه ایالات که جورج بوش نقش مهمی در برانگیختن آنان ایفا کرده است، اهمیت این پدیده از دیرباز شناخته شده بود، بویژه در اسرائیل که بتازگی روزنامه انگلیسی  ‌زبان جروزالم پست، برنامه ویژه‌ای را خطاب به راستگرایان مسیحی به جریان انداخته است که قدرتمندان جبهه رای‌دهندگانی هستند که از تجاوزگری و توسعه‌طلبی اسرائیل پشتیبانی می‌کنند.

دقیق‌ترین مطالعات انجام گرفته در سال 2004 ثابت کرد که رای‌دهندگان درباره موضوعاتی که برایشان بسیار با اهمیت است، اطلاع چندانی از مواضع نامزدها ندارند.

رای‌دهندگان بوش گرایش داشتند باور کنند که وی درخصوص مسائل مهم با آنان هم‌عقیده است؛ حتی در مواقعی که حزب جمهوریخواه به صراحت دیدگاه آنان را رد می‌کند، به طور مثال همانند مورد پروتکل‌های کیوتو که قبلا اشاره شد.

با بررسی منابع به کار رفته در این مطالعات، به این نتیجه می‌رسیم که مساله مذکور درباره رای‌دهندگان جان کری نیز صدق می‌کند، مگر این که ما از سخنان مبهمی که اغلب رای‌دهندگان شاید هرگز نشنیده باشند، تفاسیر بسیار جانبدارانه‌ای را به عمل آوریم.

اثر: نوام چامسکی‌
مترجم: یعقوب نعمتی  ورو جنی‌