6 تریلیون دلار

هزینه واقعی جنگ عراق از نظر اقتصاددان بزرگ امریکایی

جوزف استیگلیتز اقتصاددان بزرگ امریکایی و برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد در کتاب جدید خود می‌گوید چگونه تصمیم‌های کوته‌بینانه دولت امریکا درباره تنظیم بودجه، پوشاندن واقعیات و جنگ بیهوده این کشور در عراق تا دهه‌ها بر سرنوشت مردم امریکا آثار سوء خواهد داشت.
کد خبر: ۱۶۲۳۱۶

استیگلیتز و لیندا بیلمس، که او نیز مشاور اقتصادی دولت بیل کلینتون بود، در سال 2005 متوجه شدند که برآورد رسمی دفتر بودجه کنگره امریکا برای هزینه جنگ تا آن زمان 500 میلیارد دلار است. این رقم از نظر این دو نفر به قدری اندک بود که آن را نپذیرفتند و تصمیم به تحقیق گرفتند. نتیجه تحقیقات آنان که در ژانویه 2006 منتشر شد هزینه جنگ را بین یک تا دو تریلیون دلار تعیین کرده بود. استیگلیتز امروز می‌گوید حتی این ارقام عمدا محافظه‌کارانه بود ما نمی‌خواستیم خیلی افراطی و غیرعادی به نظر بیاید.

ماه آینده 5 سال از حضور امریکا در عراق خواهد گذشت که طولانی‌تر از هر یک از دو جنگ جهانی است. هزینه عملیات نظامی روزانه (بدون محاسبه، مثلا مراقبت از مجروحان در آینده) تاکنون از 13 سال جنگ ویتنام پیشتر بوده و به دو برابر هزینه جنگ کره رسیده است. امریکا فقط برای هزینه‌های جاری جنگ (یعنی هزینه‌های جاری وزارت دفاع خود) در عراق و افغانستان ماهی 16 میلیارد دلار هزینه می‌کند که معادل کل بودجه سالانه سازمان ملل متحد است. مبالغ هنگفتی پول نقد نیز در این راه ناپدید می‌شود از جمله برای مثال 8/8 میلیارد دلار پول صندوق توسعه برای عراق در زمان نهاد موقت ائتلافی؛ و میلیون‌ها دلاری که در چاله‌های فراوان وزارت دفاع ناپدید می‌شود و در هیچ حسابرسی رسمی 10 سال گذشته هیچ اثری از آنها به دست نیامده است.

امور مالی وزارت دفاع امریکا، که برمبنای یک نظام حسابداری استوار است که حتی به درد یک بقالی بزرگ هم نمی‌خورد، به قدری نارسا است که در واقع دانستن این که چه مقداری پول در این تشکیلات خرج می‌شود یا برای چه مصرفی خرج می‌شود، غیرممکن است.

از جمله اطلاعات گمراه‌کننده: در ژانویه 2007 دولت امریکا برآورد کرد که هزینه اعزام نیروهای تازه نفس به عراق 6/5 میلیارد دلار خواهد شد. اما این رقم فقط هزینه 4 ماه سربازان جنگی بود و دولت امریکا به هزینه‌های مربوط به 15 هزار تا 28 هزار نیروی پشتیبانی – که باید به آنان هم پول پرداخت می‌شد – اشاره‌ای نکرده بود. همچنان که در آمار رسمی به هزینه‌های مربوط به مرگ و میر نظامیان، یا مراقبت از مجروحان اشاره نمی‌شود اگرچه نسبت کنونی مجروحان به کشته‌ها یعنی 7 به یک، بالاترین نسبت در تاریخ امریکا است. در موارد دیگر هم وزارت دفاع پنهانکاری می‌کند و اطلاعات غلط می‌دهد: در فهرست رسمی تلفات، فقط مجروحان در عملیات جنگی ذکر می‌شوند. استیگلیتز و بیلمس در کتاب خود می‌نویسند: فهرست جداگانه دیگری وجود دارد که دسترسی به آن آسان نیست و آن فهرست نظامیانی است که در عملیات «غیرجنگی» مجروح شده‌اند یعنی در سقوط بالگردها، حوادث آموزشی، بیماران (دو سوم تخلیه شدگان پزشکی قربانیان بیماری‌ها هستند)، مجروحانی که از طریق بالگردها و هواپیما منتقل نمی‌شوند، یعنی در میدان جنگ مداوا می‌شوند. این افراد جزء مجروحان به حساب نمی‌آیند. استیگلیتز و بیلمس تصادفا به چنین فهرستی برخوردند. سازمان‌های سربازان قدیمی امریکا با استناد به قانون آزادی اطلاعات توانستند به آمار کامل مجروحان دسترسی پیدا کنند (که به استناد آن نسبت مجروحان به کشته‌شدگان به 15 به یک افزایش می‌یابد).

اداره امور سربازان قدیمی که مسوول مراقبت از این مجروحان است، در نخستین سال‌های جنگ مشغول عملیات با بودجه‌های پیش از جنگ بود و حالا دامنه مسوولیت‌های آن به شدت افزایش یافته در حالی که هنوز با انبوه ادعاهای مربوط به جنگ ویتنام مواجه است.

بسیاری از نظامیان قدیمی مجبور شده‌اند به مراقبت‌های بهداشتی بخش خصوصی رو بیاورند و در شرایطی که حتی دولت برای مداوا و مزایای آنان پول می‌دهد فشار اثبات حقانیت دریافت این کمک‌ها به عهده نظامیان است و نه دولت. رقم 3 تریلیون دلار شامل هزینه‌های مزایای مرگ و مراقبت از بعضی از شدیدترین جراحت‌های جنگی، بدترین جراحت‌هایی که جراحان ارتش تاکنون دیده‌اند، در طول 50 سال آینده است.

استیگلیتز در پاسخ خبرنگاری که می‌پرسد از کشف چه چیزی بیشتر از همه ناراحت شد می‌خندد و می‌گوید: «از چیزهای بسیاری که به بعضی از آنها شک می‌کردیم اما چیزهای دیگری بودند که باور کردنی نبودند. این حقیقت که مثلا یک مقاطعه کار که به عنوان گارد امنیتی کار می‌کند سالی حدود چهارصد هزار دلار می‌گیرد در حالی که یک سرباز ممکن است حدود 40 هزار دلار بگیرد."

موضوع دیگر عدم شفافیتی است که شاید وجود آن را حدس می‌زدیم اما نه در ابعادی که دیدیم. یا این حقیقت که چون شرکت‌های بیمه افراد را برای کار در عراق به سختی بیمه می‌کنند، دولت هزینه بیمه را می‌پردازد یا این حقیقت که اگر این مقاطعه‌کاران مجروح یا کشته شوند، دولت حداکثر هزینه جراحت یا مرگ را به آنان می‌پردازد. قابل درک است که این وضع مبلغ پاداش‌ها را بالا برده است و دیگر این که ارتش به قدری برای استخدام افراد تحت فشار است که جنایتکاران محکوم شده را استخدام می‌کند. به این ترتیب ما رقابتی برای خودمان به وجود می آوریم که هیچ آدم و تشکیلات عاقلی چنین کاری نمی‌کند. دولت بوش این کار را کرد... که من نمی‌توانم باور کنم. و این هزینه‌ها در هزینه‌هایی که دولت از آنها حرف می‌زند، گنجانده نشده است.

چند عدد و رقم

- مبلغ مخارج ماهانه امریکا در جنگ‌های عراق و افغانستان که در صدر هزینه‌های جاری قرار دارد: 16 میلیارد دلار

- مبلغی که هر خانواده امریکایی هر ماه برای هزینه‌های عملیاتی جاری جنگ می‌پردازد: 138 دلار

- مبلغی که هالیبرتون (شرکت وابسته به دیک چنی معاون جورج بوش) در مقاطعه کاری‌های کار در عراق به دست آورده: 3/19 میلیارد دلار.

- هزینه سالانه امریکا بابت افزایش قیمت نفت در نتیجه جنگ: 25 میلیارد دلار.

- برآورد محافظه‌کارانه هزینه واقعی که فقط ملت امریکا برای ماجراجویی جورج بوش در عراق می‌پردازد: 3 هزار میلیارد دلار. (بقیه جهان از جمله انگلیس نیز در همین حدود می‌پردازند).

- هزینه 10 روز جنگ در عراق 5 میلیارد دلار.

- بهره‌ای که امریکا مجبور است تا سال 2017 بابت وام دریافتی برای تامین مالی جنگ بپردازد: 1 هزار میلیارد دلار.

- میانگین کاهش درآمد 13 کشور آفریقایی – که نتیجه مستقیم گرانی قیمت نفت است: 3 درصد. این کاهش خیلی بیشتر از افزایش اخیر کمک خارجی به آفریقا است.

مترجم: علی ایثاری کسمایی
منبع: گاردین

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها