فرو ریختن برگهای پاییزی و دمیدن بادهای سرد زمستانی و نگاهی به قله های دور دست افقهای پر برف ، خیال آدمی را متوجه مردی میکند
کد خبر: ۱۵۴۵۲۹
که چشمان آبی او یادآور دریای خزر و انبوه ریشها و موهایش نشان از جنگلهای سبز و پر پشت گیلان زمین داشت و قد رشیدش میگفت که اگر می خواهی بمیری مانند سرو آزاده بمیر.
از میرزا کوچک خان جنگلی ملقب به (کاس آقا) فرزند آقا یونس می گوییم.
میرزا کوچک خان برای من و همه آدمهایی که صداقت برایشان کالایی گران سنگ است نامی باشکوه و احترام است.
او فرزند بزرگ گیلان و روح بلند جنگلهای سرسبز و فرزند راستین انقلاب مشروطه و پایهگذار نهضت جنگل بود که هیچگاه اصول مذهب و آزادگی را فراموش نکرد.
میگویند روشنفکرنماهای آن زمان همواره وی را از توسل به استخاره و رجوع به تسبیح ملامت میکردند، امااو که در رجوع به باورهای مذهبی به سترگی عدم تخطی از اصول مذهب پایبند بود، هیچگاه پا پس نکشید.
میرزا هیچگاه به روی فرزند و سرباز ایرانی گلولهای نگشود و در راه حفظ ماندگارترین ارزشهای اخلاقی همواره در حال تلاش و مجاهدت بود.
اما راهسخت وی برای همه طی شدنی نبود. زمانی که وی بر آن شد تا با حرکت بهسمت ارتفاعات خلخال خود را به "عظمت خانم شاهسون" برساند تانیرو جدیدی را سازمان دهد، تنها گاوک (هوشنگ) آلمانی بود که همراهش بود.
سرمای این روزها یادآور شرافت اوست که حاضر نشد تن نیمه جان آن افسر قابل تکریم را در برف و کولاک رها کند و هر چند تنها چند قدم ، اما برای اثبات خیلی از ارزشها بدوش بکشد.
واینک از خود میپرسم رضا اسکستانی که چشمان بیدار او را میدید و خنجر برگلوی یخ زدهاش گذاشته بود تا جیبش را با سکههای سالار شجاع ورضا قلدرها پرکند، به این فکر میکرد که سوی چشمان ملتی را کور میکند که هنوز به آن قد رشید و چشمان سبز آبی امیدها بسته بودند.
میرزا کوچک خان جنگلی "یونس" فرزند میرزا بزرگ در سال هجری قمری در محله استاد سرای رشت متولد شد.
میرزا سال هجری قمری برای مبارزه بااستبداد داخلی و استعمار خارجی کمیتهای را در تالش به نام "اتحاد اسلام" با ماده و فصل نامه تشکیل داد و نهضت جنگل را تاسیس کرد.
نهضت جنگل پس از هفت سال مبارزه به دلیل شهادت ودستگیری یاران و خیانت برخی از نزدیکان میرزا به انتها رسید.
یازدهم آذرماه (هجری شمسی) روز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی است.


ایرنا
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها