برخی آرام قدم میزنند و نگاهشان در ویترینها میچرخد، عدهای دیگر با شتابی هدفمند میان جمعیت حرکت میکنند، انگار هر چراغ عابر برایشان یک مسابقه است. آنها سریعتر از بقیه راه میروند، نه فقط وقتی عجله دارند یا هوا بارانی است، بلکه تقریبا همیشه.
الگوی مشترک «راهروندههای سریع»
پژوهشهای متعدد نشان میدهد افرادی که بهطور طبیعی سریعتر از میانگین راه میروند، در تستهای شخصیتی نیز الگوهای مشابهی دارند. آنها معمولا امتیاز بالاتری در ویژگیهایی مانند برونگرایی، وظیفهشناسی و مفهومی روانشناختی بهنام «فوریت زمانی» میگیرند. یعنی افرادی که از تلفشدن وقت متنفرند، مدام به ساعت نگاه میکنند و در صفهای کند احساس بیقراری دارند. در بریتانیا، پژوهشگران سرعت راه رفتن افراد را در خیابانهای شلوغ اندازهگیری کردند و سپس نتایج را با پرسشنامههای شخصیتی که جداگانه در آزمایشگاه تکمیل شده بود، تطبیق دادند. الگو بارها تکرار شد: راهرفتن سریع، بازتابی از شخصیت منظم و زمانمحور بود.
وقتی بدن پیش از کلمات حرف میزند
در یکی از مطالعات معروف دانشگاه پرینستون، از شرکتکنندگان فیلمهای کوتاهی از افراد در حال راه رفتن نمایش داده شد؛ بدون صدا، بدون زمینه و فقط حرکت بدن. با همین اطلاعات محدود، مشاهدهگران توانستند ویژگیهایی مثل میزان اجتماعی بودن، ثبات هیجانی و حتی اعتمادبهنفس افراد را بهتر از حد تصادفی حدس بزنند.
پژوهش دیگری در آمریکا که سالمندان را طی چند سال دنبال کرد، نشان داد کسانی که در «خط سریع» راه میروند، نهتنها فعالترند، بلکه خوشبینتر، اجتماعیتر و دارای احساس هدفمندی بیشتری در زندگی هستند.
چرا سرعت قدمها اینقدر گویاست؟
به گفته دانشمندان علوم رفتاری، بخشی از پاسخ ساده است: ذهنی که سریع کار میکند، اغلب بدنی سریع هم دارد. افرادی که وظیفهشناسی بالایی دارند، روز خود را با دقت برنامهریزی میکنند.
این برنامهریزی نوعی فشار درونی ایجاد میکند: سریع رسیدن، اتلاف نکردن ثانیهها و حفظ شتاب. وقتی این ویژگی با برونگرایی ترکیب میشود، نتیجه فردی است که هم رو به بیرون دارد و هم شدیدا زمانمحور است.
در این حالت، راه رفتن به نشانهای قابل مشاهده از ریتم درونی فرد تبدیل میشود. خیابان، آینه ذهن میشود.
آزمایشی ساده برای شناخت خود
رفتارشناسان یک آزمایش ساده را پیشنهاد میکنند: زمان بگیرید که پیمودن ۲۰ متر با سرعت معمولی چقدر طول میکشد. نه با عجله، نه تفریحی. سپس همان مسیر را در موقعیتهای مختلف تکرار کنید: بعد از یک جلسه پراسترس، صبح یک روز تعطیل، یا هنگام راه رفتن با یک دوست. تفاوتها میتوانند معنادار باشند. سرعت راه رفتن، مثل حلقه تغییر رنگ خلقوخو عمل میکند و حال درونیتان را بیکلام نشان میدهد.
سرعت را تنظیم کنید، نه قضاوت
دانشمندان تأکید میکنند هیچ برتری اخلاقی در تند یا کند راه رفتن وجود ندارد. مسأله، تناسب سرعت با موقعیت است. پژوهشها نشان میدهد وقتی تمرکز فرد روی مقصد است، ناخودآگاه تندتر راه میرود اما وقتی توجه به حسها معطوف میشود - نفس، صدای قدمها و محیط - سرعت کاهش مییابد. یک راهکار عملی این است: یک مسیر روزانه را برای حرکت هدفمند و سریع انتخاب کنید و مسیر دیگری را برای قدمزدن آرام و حسی. درواقع، شما دو حالت ذهنی را تمرین میدهید، نه فقط دو سرعت مختلف.
دام اجتماعی سرعت
راه رفتن با دیگران، باعث میشود ناخودآگاه با سرعت آنها هماهنگ شویم. این موضوع میتواند صمیمانه باشد اما گاهی فرساینده است. راهروندههای سریع اگر همیشه مجبور به کند شدن باشند، احساس خستگی و تخلیه انرژی میکنند؛ مثل رانندگی با دنده دو در بزرگراه. در مقابل، افراد کندتر اگر دائما به شتاب وادار شوند، دچار تنش جسمی و روانی میشوند.
سرعت قدمها؛ ریتم زندگی
به گفته یکی از دانشمندان علوم رفتاری اروپا، سرعت راه رفتن یکی از کماهمیت انگاشتهشدهترین نشانههای رفتاری است و اندازهگیریاش آسان است. در موقعیتهای مختلف پایدار است و به شکل عجیبی با شیوه فکر کردن، احساس کردن و حتی پیر شدن افراد ارتباط دارد.با کمی دقت، سرعت قدمهای خود و دیگران به داستانی تبدیل میشود که بیصدا روایت میشود؛ داستانی درباره فشار، وضوح ذهن، خستگی یا شتاب زندگی. نه بهعنوان برچسب تشخیصی، بلکه بهعنوان ریتم پسزمینهای که مسیر زندگی را همراهی میکند.