موضوعی تکراری در ساختاری نو

«بچه مردم» فیلمی در ژانر کمدی فانتزی مدرن با قصه‌ای ساده است؛ موضوعی تکراری که کارگردان در قالب ایده‌ای نو و ساختاری متفاوت در شیوه روایت، اثر قابل قبولی از آن خلق کرده است.
«بچه مردم» فیلمی در ژانر کمدی فانتزی مدرن با قصه‌ای ساده است؛ موضوعی تکراری که کارگردان در قالب ایده‌ای نو و ساختاری متفاوت در شیوه روایت، اثر قابل قبولی از آن خلق کرده است.
کد خبر: ۱۵۳۵۴۷۳
نویسنده معصومه مرادی هما - هنرجوی مدرسه نقد «جام‌جم»

ساختار فیلم به‌گونه‌ای است که مخاطب حس حضور در لحظه را تجربه می‌کند و به دنیای داستان کشیده شده و همراه قهرمان درگیر وقایع می‌گردد. تجربه فیلمساز در مستندسازی باعث شده فیلم به بهترین شکل ممکن ارائه شود. تدوین درخشان، موسیقی فوق العاده و نورپردازی‌های تاثیرگذار همراه با بازی خوب بازیگران نوجوان در کنار چهره‌های مطرح سینما نشانگر توانایی کریمی در خلق اثر است. 

در «بچه مردم» سفر قهرمان علاوه بر مسیر بیرونی رشد و تحول درونی را هم طی می‌کند. در‌واقع اثر نمادی از سیر زندگی انسان است که دوره‌ای تحت مراقبت است تا برای جست‌وجوی معنا و حقیقت آماده شود. 

فیلم شخصیت‌محور است و زندگی چهار بچه پرورشگاهی را روایت می‌کند که در ۱۸ سالگی آنجا (پرورشگاه) را ترک می‌کنند و ورودشان به جامعه نقطه عطف داستان است. فیلمنامه با ساختاری سنجیده، طراحی دراماتیک منسجم و خلق شخصیت‌هایی هدفمند، دنیایی واقعی، باورپذیر و سرشار از احساسات را به تصویر کشیده است. 

«بچه مردم» بیشتر به عمق روان‌شناسی شخصیت‌ها، موضوعات اجتماعی و فرهنگی می‌پردازد و شخصیت‌های فیلم به‌خصوص قهرمان اصلی در مواجهه با موقعیت‌های واقعی و گاهی دشوار دچار چالش می‌شوند که باعث رشد شخصیت همراه با تغییرات اساسی در دیدگاه و نگرش آنهاست. 

موقعیت‌های کمدی فیلم به جذابیت داستان افزوده و به‌دور از هجو و دیالوگ‌های سخیف امروزی است که از ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد قصه محسوب می‌شود. نکته قابل توجه در «بچه مردم» انتقال مستقیم مفاهیم کلیدی با پرهیز از پرگویی و فاصله گرفتن از کلیشه‌هاست. فیلمساز از طریق رنگ و نماد بیشترین تاثیر را بر مخاطب خود می‌گذارد و با طراحی ساده و تئاترگونه صحنه فضایی واقع‌گرایانه و باور‌پذیر از زمان داستان ایجاد می‌کند. در یک‌سوم آغازین با فضایی بسته مواجهیم که در ظاهر محیط پرورشگاه را از دنیای بیرون جدا می‌سازد، اما درواقع نمادی از شکاف طبقاتی و فشار بر اقشار ضعیف جامعه را یادآور می‌شود. 

‌با توجه به فضای فانتزی فیلم موسیقی حجیم و دائمی است. موسیقی نقش روایتگری را ایفا می‌کند که در تمام مدت تماشای فیلم حضور دارد. ریتم موسیقی با شخصیت‌ها و اتفاقات پیرامون آنها همراه است تا حس واقعی هر صحنه را به شکلی زیبا انتقال دهد. موسیقی ابتدای فیلم شاد و کودکانه است و با حس نوستالژی مخاطب پیوند می‌خورد. در صحنه دزدیدن پرونده‌ها از پرورشگاه، موسیقی محکم و طولانی است و حس هیجان و تعلیق ایجاد می‌کند. در سکانسی که قهرمانان فیلم در امامزاده می‌خوابند موسیقی شبیه خوابی کودکانه است و حسی از معصومیت و آرامش دارد. 

در سکانس عکاسی، ابوالفضل در میان عکس‌های زنان ناشناس دنبال عکس مادری است که چهره‌اش را به‌خاطر ندارد و این ساز پیانوست که موسیقی تنهایی را می‌نوازد. زمانی که ابوالفضل به‌عنوان نامه‌رسان در جبهه حضور دارد، موسیقی با حس درونی او هم‌راستاست و حسی از غرور و ارزشمند بودن را تداعی می‌کند. 

از دیگر عناصر تاثیرگذار فیلم استفاده مفهومی از رنگ‌هاست. رنگ زرد پس‌زمینه در آغاز فیلم نشان از شادی امنیت و رضایت دارد و اشاره به دنیای شاد کودکانه بچه‌های پرورشگاه است. در ادامه فیلم با پشت سر گذاشتن دوران کودکی شخصیت‌های اصلی پالت رنگی تغییر می‌کند. رنگ خاکستری معنای بلوغ را در خود دارد و ابوالفضل و دوستانش به نوجوانی رسیده‌اند. پس‌زمینه با رنگ تیره، اندوه و ترس درونی قهرمانان را در مبهم بودن آینده‌شان القا می‌کند. در یک‌سوم پایانی رنگ خاکی غالب است هم‌راستا با خاک و جنگ. 

استفاده بجا از نماد‌های بصری، دیگر ویژگی قابل تأمل «بچه مردم» است. تصویر کتاب رستاخیز تولستوی به دفتر آقای تاجی کات می‌خورد که از پنجره دفترش مشغول تماشای تظاهرات مردم است و بی‌آن‌که در فیلم تصویری از اعتراضات مردم نشان داده شود، تداوم انقلاب‌ها علیه حکومت‌های دیکتاتوری را به‌هم پیوند می‌دهد. البته در همین صحنه شوخی با عکس امام و شاه لبخند بر لب مخاطب می‌نشاند که می‌تواند نشان از حس تردید و بی‌ثباتی باشد. در سکانسی که ابوالفضل و دوستانش پرونده‌ها را می‌دزدند، روی پله‌هایی می‌نشینند که برج آزادی با نمایی درشت پشت سرشان قرار گرفته و نمادی از رهایی و استقلال قهرمانان نوجوان فیلم است. در یک موقعیت کمدی دوربین روی گروه‌های چپ‌گرا زوم می‌شود. در بازداشت نیرو‌های انتظامی دستبند به دستان چپ‌شان بسته شده که می‌تواند جزو زیبایی‌های بصری فیلم محسوب شود. 

در سکانس پایانی ابوالفضل در دشتی پر از لاله قرمز مشغول نوشتن نامه به لیلاست. در فرهنگ دفاع مقدس لاله نماد شهید است و در یک انتقال صحنه به پایان فیلم کات می‌خورد و سرنوشت قهرمان را رقم می‌زند و به غافلگیری شدید مخاطب می‌انجامد. 

سخن پایانی این‌که اگرچه داشتن خانواده برای هر انسانی نعمت بزرگی محسوب می‌شود، اما فقدان آن به‌معنای فقدان هویت نیست. شخصیت و هویت انسان در گرو مفاهیم بسیاری از جمله تاثیر‌گذاری جامعه، نحوه آموزش، تلاش و کسب تجربه است.

newsQrCode
برچسب ها: فیلم بچه مردم
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها