با این حال، طرفهای اروپایی با ایجاد شروط غیرمنطقی و افزایش اصطکاک با مسکو، عملا در حال نابودی این فرصت هستند؛ جایی که در روز گذشته هشدارهای دبیرکل ناتو به افزایش تنشها با مسکو در آینده نزدیک، تهدیدهای مقامات لهستانی به آمادگی اروپا برای جنگ تمام عیار با مسکو و برخی اقدامات اقتصادی خصمانه همچون تحریمهای گاز الانجی و نفت لوله روسیه تا پایان سال ۲۰۲۷، همگی بخشی از یک استراتژی آشکار از سوی اروپا برای به شکست رساندن هرگونه مذاکره برای اتمام جنگ و طولانی کردن درگیری و دستیابی به پیروزی ژئوپلیتیک بر روسیه را تشکیل میدهند. در این میان، مردم اوکراین بهعنوان ابزاری در دست جاهطلبیهای بروکسل قربانی شده و ایالات متحده تحت رهبری ترامپ، بهرغم تمایل به پایان درگیری، بهدلیل عدم یک رویکرد منسجم در سیاست خود نسبت به روسیه و اروپا به یک مهره درمانده بدل شده است.
افزایش تنش از سوی اروپا
در روزهای اخیر، فضای دیپلماتیک اروپا با موج جدیدی از اظهارات تند و هشدارهای غیرمعمول آلوده شده. مارک روته، دبیرکل ناتو در کنفرانس مطبوعاتی پیش از نشست وزرای خارجه این سازمان، با لحنی هشداردهنده از «خطر جنگ با روسیه» سخن گفت. او بر لزوم افزایش هزینههای دفاعی ناتو تأکید کرد و مدعی شد بدون سرمایهگذاری بیشتر، صلح قاره در معرض تهدید جدی قرار دارد. این اظهارات که ظاهرا در پاسخ به حملات روسیه به زیرساختهای اوکراین ایراد شده، درواقع بخشی از کمپین رسانهای برای توجیه گسترش نفوذ ناتو به سمت شرق اروپاست؛ نکتهای که یکی از مهمترین دلایل آغاز این درگیری از سوی روسیه در سال ۲۰۲۲ بوده است. روته که پیشتر نگرانیها در مورد تعهد ایالات متحده به این پیمان را رد کرده، اکنون با برجسته کردن «تهدیدهای روسی»، اروپا را به سمت نظامیگری بیشتر سوق میدهد. این رویکرد نهتنها هرگونه صلح در اروپا را تضعیف میکند، بلکه بروکسل را به دام یک چرخه بیپایان تقابل با روسیه میاندازد؛ جایی که هر هشدار، بهانهای برای افزایش بودجههای نظامی میشود.
روز پیش از این، مقامات لهستانی با لحنی تهاجمی، روسیه را به «جنگی تمامعیار» تهدید کردند. وزیرخارجه لهستان خواستار آمادگی کامل کشورهای اروپایی برای تقابل با روسیه در سال ۲۰۳۰ میلادی شد. همچنین رئیس ستادکل ارتش این کشور، در بیانیهای که با واکنشهای گستردهای همراه بود از «آمادگی دشمن برای جنگ» سخن گفت و بر ضرورت تقویت بازدارندگی نظامی اروپا تأکید ورزید. لهستان، بهعنوان یکی از پیشقراولان ناتو در شرق اروپا، با این اظهارات، عملا در حال کشاندن کل قاره به لبه پرتگاه است.
تحلیلگران این اقدامات را بخشی از استراتژی گستردهتر اروپایی، برای حفظ وضعیت موجود میدانند؛ جایی که هر تهدید روسی، میتواند بهانهای برای افزایش حضور نظامی ناتو در مرزهای مسکو باشد. در این میان، اوکراین قربانی اصلی این بازی ژئوپلیتیک سران ائتلاف آتلانتیک شمالی است، در حالی که رهبران کییف، تحت فشار بروکسل، قادر به اتخاذ موضعی مستقل نیستند. آمریکا نیز، بهرغم تمایل ترامپ به مذاکره، در برابر این فشارهای جمعی اروپایی، نقش ناظر منفعلی را ایفا میکند، که این خود نشانهای از ضعف و سرگیجه دیپلماتیک واشنگتن است. این موج تهدیدها و واکنشهای عصبیگونه سران اروپایی، نه از سر نگرانی واقعی برای امنیت قاره، بلکه از ترس از دست دادن نفوذ و برتری استراتژیک اروپا نشأت میگیرد. با نزدیکشدن به مذاکرات پایان جنگ، چنین اظهاراتی تنها بهانهای برای توجیه سیاستهای خصمانه است، که در نهایت اتمام درگیری را دور از دسترس میسازد.
پاسخ روسیه
رئیسجمهور روسیه، پیش از دیدار با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، بیانیهای صادر کرد. پوتین، اروپا را به «مانعتراشی در مسیر صلح» متهم کرد و هشدار داد که اگر طرفهای اروپایی بهدنبال جنگ باشند، روسیه آماده دفاع از منافع خود است. او تأکید کرد مسکو دنبال مذاکره سازنده است اما در برابر تحریکات مداوم، چارهای جز آمادگی نظامی نخواهد داشت. این پاسخ، که پیش از گفتوگوی پنجساعته با ویتکاف و کوشنر ایراد شد، نهتنها رد صریح تهدیدهای لهستانی و هشدارهای ناتو بود، بلکه پیامی روشن به بروکسل ارسال میکرد؛ روسیه حاضر به تسلیم در برابر فشارهای یکجانبه نیست.این دیدار که بدون پیشرفت چشمگیر به پایان رسید، نشاندهنده عمق شکافها طرفین درگیر است. پوتین بر حفظ تمام مناطق الحاق شده تأکید و هرگونه مصالحه بر سر سرزمینهای شرقی اوکراین را رد کرد. در حالی که ترامپ دنبال توافقی سریع است، اروپا با طرحهای متقابل خود، مذاکرات را به بنبست کشانده. پاسخ پوتین که برخی رسانههای غربی آن را «تهدید» توصیف کردهاند، درواقع واکنشی منطقی به سیاستهای تهاجمی ناتوست. مسکو که از سالها تحریم و فشار اقتصادی رنج برده، اکنون با موضعی دفاعی، اروپا رابه چالش میکشد.در این میان،ایالات متحده ترامپ، با تمرکز بر طرح ۲۸ مادهای، در تلاش است نقش میانجی را ایفا کند اما ضعف داخلی واشنگتن در برابر لابیهای داخل کاخ سفید و اروپایی، این تلاشها را ناکام گذاشته. اوکراین نیز، بهعنوان مهرهای در دست بروکسل، از این تقابلها تنها زیان میبیند.
اقتصاد ابزار ادامه جنگ بروکسل
از بارزترین نمونههای مانعتراشی اروپا، اقدامات اقتصادی اخیر علیه روسیه است.کمیسیون اروپا،در اقدامی بحثبرانگیز، طرحی برای استفاده از داراییهای بلوکهشده روسی به ارزش تقریبی ۱۶۵میلیارد یورو را برای تأمین وام به اوکراین پیشنهاد داد. این طرح که ظاهرا برای بازسازی کییف طراحی شده، درواقع ابزاری برای تضعیف اقتصاد مسکوست. بلژیک، بهعنوان یکی از حامیان اصلی، این پیشنهاد را رد کرد اما فشارهای آلمان و دیگر قدرتهای مرکزی اروپا نشاندهنده تمایل بروکسل به ادامه جنگ اقتصادی است. این داراییها که عمدتا در بانکهای اروپایی نگهداری میشوند، میتوانستند پایهای برای مذاکرات صلح باشند اما اروپا ترجیح داد آنها را به سلاحی علیه روسیه تبدیل کند. همزمان، توافق اخیر پارلمان و شورای اروپا برای پایان دائمی واردات گاز روسیه تا پاییز ۲۰۲۷، گام دیگری در این مسیر خصمانه است. براساس این توافق، واردات گاز مایع طبیعی روسی تا پایان ۲۰۲۶ و گاز لولهای تا اواسط ۲۰۲۷ ممنوع خواهد شد. این تحریمها، که بخشی از بسته نوزدهم تحریمهای اتحادیه است، نهفقط اقتصاد اروپا را با بحران انرژی روبهرو میسازد، بلکه روسیه را به سمت بازارهای آسیایی سوق میدهد. تحلیلها نشان میدهد که این اقدامات، بیش از آنکه به نفع اوکراین باشد، برای حفظ برتری استراتژیک اروپا بر منابع انرژی طراحی شده است. رهبران بروکسل، که اوکراین را ابزاری برای پیروزی بر روسیه میدانند، اهمیتی به طول کشیدن جنگ یا تلفات غیرنظامیان نمیدهند. هزاران خانواده اوکراینی قربانی این جاهطلبیها شدهاند، در حالی که کییف، به جای تمرکز بر صلح، به دام سیاستهای ناتو افتاده است. اروپا تنها بهدنبال «پیروزی استراتژیک» بر روسیه است. اقدامات اخیر اروپا، از هشدارهای ناتو تا تحریمهای اقتصادی، نشاندهنده یک استراتژی خطرناک برای طولانی کردن درگیری است.