در دو سده اخیر سرنوشت این سرزمین کهن بارها در ترازوی اراده بیگانگان سنجیده شد و هرگاه فرمانروایان به حمایت بیرونی دل بستند، حاصلی جز تضعیف و واگذاری نبود، اما هرگاه ملت به میدان آمد و اراده ملی مبنای تصمیم شد، ایران بار دیگر بر قله عزت ایستاد.
اکنون که بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است، بازخوانی مسیر تاریخی ایران نشان میدهد جمهوری اسلامی توانسته معادله دو قرن وابستگی را وارونه سازد و با بازتعریف مفهوم حاکمیت ملی، فصلی نو از عزت، استقلال و هویت ایرانی_اسلامی را رقم زند.
دوره قاجار رسما نماد بیتوجهی به منافع ملی و تسلیم در برابر فشار خارجی است. شاهان قاجار بهجای اتکا به ملت، به حمایت قدرتهای بیگانه چشم دوختند و برای بقای سلطنت خود، بخشهای بزرگی از خاک ایران را از دست دادند. در جنگهای ایران و روس، اگرچه مردم و علمای دین تا پای جان ایستادند، اما دربار قاجار با امضای عهدنامههای گلستان و ترکمانچای، استقلال و تمامیت ارضی کشور را در ازای استمرار سلطنت در خاندانی بیلیاقت قربانی کرد.
سیاست اعطای امتیازات اقتصادی و سیاسی به خارجیان_ از امتیاز تنباکو تا قرارداد رویتر_ ایران را به میدان نفوذ بیگانگان بدل کرد و اداره کشور را به اراده سفارتخانهها گره زد. جنبش تحریم تنباکو نخستین نشانه بیداری ملت بود، اما سلطنت پوسیده و فاسد قاجار، توان شنیدن صدای مردم را نداشت.
با فروپاشی نفوذ روسیه در ایران و طراحی بریتانیا، رضاخان از یک چهره نظامی گمنام به پادشاه ایران تبدیل شد؛ پادشاهی که نه از رأی ملت که از اراده سفارتخانه برخاست. او نهاد نوپای مشروطه را زیر چکمه استبداد له کرد و پایههای سلطنتش را بر حمایت خارجی بنا نهاد. رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ با اشغال ایران از سوی متفقین بیهیچ مقاومتی تسلیم شد و استقلال کشور را با واگذاری تاجوتخت به پسرش معامله کرد.
محمدرضا پهلوی نیز مسیر وابستگی پدر را ادامه داد. با تمدید قرارداد کنسرسیوم نفتی، چشمپوشی از بحرین، سرنگونی دولت ملی و مردمی دکتر محمد مصدق و پیوند امنیتی کامل با غرب، سیاست خارجی ایران را تابع منافع قدرتهای بیگانه ساخت. هرچند در ظاهر طرحهایی، چون نوسازی و اصلاحات اداری اجرا شد، اما بنیاد آن اصلاحات بر وابستگی سیاسی و اقتصادی استوار بود. درواقع در دوران پهلوی، بقای سلطنت بر عزت ملی ترجیح یافت و اراده ملت در برابر اراده سفارتخانه رنگ باخت.
جمهوری اسلامی؛ انقلاب در مفهوم حاکمیت
انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ پایان دو قرن تحقیر سیاسی و آغاز فصل نوینی در هویت ایرانی بود. امام خمینی (ره) با سه شعار بنیادین «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» طرحی نو درانداخت که در آن مشروعیت حکومت نه از قدرتهای خارجی بلکه از ایمان و اراده مردم سرچشمه میگرفت.
جمهوری اسلامی از نخستین روزهای استقرار خود راه دشوار، اما پرشکوهی را برگزید؛ راهی که در آن تسلیم جای خود را به مقاومت داد و عزت ملی جایگزین وابستگی شد.
در سال ۱۳۵۹، صدام با پشتیبانی مستقیم بیش از ۳۰ کشور و حمایت مالی و تسلیحاتی قدرتهای شرق و غرب به ایران حمله کرد تا نظام نوپای انقلاب اسلامی را درهم بشکند، اما ملت ایران با دستهای خالی و دلی سرشار از ایمان، هشت سال تمام در برابر ائتلاف جهانی ایستاد و اجازه نداد حتی یک وجب از خاک میهن جدا شود.
دفاع مقدس، مکتب عزت ملی و نماد خوداتکایی ایرانی شد. ایران در این نبرد نابرابر نهتنها استقلال خود را حفظ کرد بلکه مفهوم تازهای از قدرت را به جهان عرضه نمود: قدرت برخاسته از ایمان، وحدت و مقاومت.
پس از جنگ، دشمنان ایران اینبار با تحریمهای اقتصادی کوشیدند ملت را از پای درآورند. دهها قطعنامه، صدها محدودیت و انواع فشارهای سیاسی بر ملت تحمیل شد، اما جمهوری اسلامی در سایه همین فشارها، راه خودکفایی علمی و فناوری را پیمود و امروز در عرصههایی، چون نانوفناوری، انرژی، پزشکی و صنایع دفاعی در شمار کشورهای پیشرو منطقه است.
آنچه نظامهای گذشته با وابستگی از دست دادند، جمهوری اسلامی با مقاومت بهدست آورد. در حالی که حکومتهای پیشین در برابر کوچکترین تهدید تسلیم میشدند، جمهوری اسلامی از دل محاصره، فرصت ساخت و از فشار، قدرت آفرید.
سیاست خارجی مقاومت؛ صدور الگوی عزت ایرانی
سیاست خارجی جمهوری اسلامی برمبنای گفتمان مقاومت و دفاع از مظلومان شکل گرفته است. ایران با پشتیبانی از ملتهای منطقه (فلسطین، لبنان و یمن) نقشه قدرت در خاورمیانه را دگرگون ساخته و الگوی جدیدی از استقلال را به جهان اسلام عرضه کرده است.
جنگ ۱۲روزه اخیر در غزه که در آن هیمنه رژیم صهیونیستی فرو ریخت، نماد بارز کارآمدی این گفتمان است. امروز مقاومت نه فقط راهبردی سیاسی بلکه بخشی از هویت ملی و دینی ایران است؛ هویتی که طی ۴۶سال گذشته ستون استقلال کشور را استوار نگهداشته.
در دو جمله میتوان گفت: قاجار و پهلوی برای بقای سلطنت، از منافع ملت گذشتند، اما جمهوری اسلامی برای حفظ منافع ملت، از رفاه و آسایش خود گذشت.
این تفاوت، جوهر اصلی ماندگاری جمهوری اسلامی است.
در ۴۶سال گذشته هیچگاه ایران برای حفظ نظام خود استقلالش را نفروخته است. برعکس هرگاه در تنگنا بوده، پای اصول خود ایستاده و از دل فشارها قویتر بیرون آمده است. این همان معجزهای است که تاریخ معاصر ایران را از مدار سقوط به مسیر صعود بازگردانده.
اگر در دوران قاجار و پهلوی، بقای حکومت بر منافع ملت مقدم بود، در جمهوری اسلامی بقای نظام در گرو حفظ منافع ملت است. در این نظام، هیچ مصلحتی بالاتر از استقلال و عزت ایران نیست. جمهوری اسلامی برای ماندگاری خویش، از منافع ملی کوتاه نیامده؛ نه در جنگ، نه در تحریم و نه در تهدید.
راز پایداری این نظام در آن است که میان بقا و عزت جدایی نمیبیند. زیرا میداند بقا بدون عزت، مرگی تدریجی است.
ملت ایران در طول تاریخ به جهان آموخته است که هیچ قدرتی قادر به خاموش کردن شعله عزت ایرانی نیست. جمهوری اسلامی در ۴۶سال گذشته ثابت کرده میتوان در اوج فشار جهانی، با تکیه بر ایمان، مردم و خرد جمعی، هم نظام را حفظ کرد و هم منافع ملی را پاس داشت.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام سعید داوودی میگوید عفاف بدون حجاب ناقص است و حجاب بدون رعایت عفاف، بیمعنا
«جامجم» در گفتوگو با رئیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس آسیای غربی و مرکزی یونسکو بررسی کرد