
او می گوید از دانش جویانمی پرسد چرا صهیونیست ها فلسطین را انتخاب کردند و سپس وانمود می سازد جواب دانشجویان پوچ و فاقد سندیت تاریخی است و علل و اسباب دیگری در میان بوده است . او در این بازی پنهان می کند اولا دلایل مثلا دانشجویان که قسما دلایل اساتید تاریخ هم هست ' آن تفسیری را بر نمی تابد که او بدلخواه به کلام شاننسبت می دهد. و دوم آنکه وجود دلایل دیگر منافاتی با صحت دلایل دانشجویان ندارد بلکه می تواند مکمل آن ها باشد و بدان منضم شود . یعنی در این قسمت هم او دچار سفسطه و شعبده بازی و لفاظی گیج کننده به سود صهیونیسم و نفی ظلم و نقشه انها و سرپوش نهادن بر جنایت شان است . ببینیم عین کلام او چیست ؟
"....من بخش بعدی کار را شروع می کنم .از دانشجویان می پرسم اساسا چرا صهیونیزم این همه خود را به دردیر انداحت طرح و برنامه و نقشه کشید که اسراییل را به وجود آورد ؟ چه نفعی ' چه چیزی ' و چه دستاوردی برای غرب ' استعمار ' صهیدنیزم و استکبار جهانی بود که این همه مصرّ بود تا کشوری به نام اسراییل را ایجاد نماید . در این قسمت دانشجویان دلایل و انگیزه های مختلفی را که در جمهوری اسلامی به آنان آموخته شده ' ارائه می دهند . " ص ۱۸
خواننده منصف و آکاه به روش های ماکیاولیایی و سوفسطایی و شوپنهاوری زیر پا نهادن حقیقت و دروغ را راست معرفی کردن و جراحی ذهن و حک کردن امر غلط چون امر درست در ذهن محاطب دنباله رو و فاقد توان تفکر علمی و مستقل ' بروشنی می بیند زیبا کلام چگونه به زمینه چینی می پردازد تا بدون برهان و پیش کشیدن دلایل و علل خود پنداشته اش پیشداورانه و فرصت طلبانه مخاطبان را تحت تاثیر بگیرد . با تکرار مدام این جمله : " با دلایل و انگیزه های مختلفی که جمهوری اسلامی به آنان آموخته "
در حقیقت تصویری مخرب که او برای بی اعتبار کردن دلایل دانشجویانش که مخالف تفکر صهیونیستی اوست می سازد ' تصویری ناجوانمردانه علیه جمهوری اسلامی و علیه دانشجویان است در ارتباط با جرمتجاوزکار دانستن اسراییل و غرب . دانشجویان ایرانی موجوداتی بی سواد و فاقد دانش و توان تحقیق و اعتراض به تفکر القایی و موجوداتی روباتیک و برنامه ریزی شده بوسیله حکومت هستند و حکومت هم یک نظام توتالیتر استالینی است که کاری به حقیقت و اسناد و علم و واقعیات تاریخی ندارد و بنا به منافع خود خزعبلاتی در باره اسراییل سرهم کرده و همه دانشجویان را بدون استثنا وادار کرده این چرندیات در باره غصب و استعمار و استکبار و پروژه های سلطه و ایده خاورمیانه صهیونی و تصاحب ارض موعود و تحریفات تورات جعلی و دولت کوچک یهود که ۱۸۰۰ سال پیش محو شد و غیره را طوطی وار تکرار کنند . کارکرد محرف و وقیحانه و نامنصفانه و تکرار دروغ گوبلزی زیبا کلام با آن جمله در وهله اول القای ماکیاولیستی و رندانه این ذهنیت منحط است . به کی ؟ کاملا از سیاق زبان پیداست مخاطب او فراتر از هر خواننده کتاب یعنی ایرانیان و غربیان ' قدرت ها ی جهانی امریکا و انگلیس و فرانسه و....است . تصویر ابن دانشگاه برای غرب ساخته می شود . چون ایرانیان و دانشجویان می دانند وجود نظام استالینی در دانشگاه های ایران یک دروغ محض است . ساختار دانشگاه های ایران اساسا وابسته به غرب است . بسیاری از اساتید ' آشکارا غربگرا بوده اند .مشهورترین غرب پرستان ایرانی و مبلغ نوکری غرب و جهانمدرن و جریان روشنفکری ایران غربگرا است و در دانشگاه مروج تفکرات غربی است .ابن استادان ' دانشجویان نخبه را برای مهاجرت از ایران تحریک می کنند و معرفی نامه های خود را مشتاقانه در اختیار انان می گذارند و از مواهب این خوش خدمتی بهره می برند . در خانواده خود صاحب این قلم دست کم ۷ نخبه و نابغه بوده اند که اساتید شان در دانشگاه شریف ' علم و صنعت ' دانشگاه تهران و دانشگاه گیلان با اصرار از آنان می خواستند ترک وطن کنند . و موفق شدند . دانشگاه در ایران به اتاق جنگ و ویران کردن فضای علمی به سود سیاسی کاری غربگرایان ضد جمهوری اسلامی بوسیله اقلیت دانشجویان و اساتید سیاسی بدل شد و تا امروز هم جریانات روشنفکر غربگرا در دانشگاه حضور دارند و تفکر خود را القا می کنند نظیر آقای زیبا کلام . در این فضا ' یک محیط استالینی و القای یک سویه و عدم وجود نگرش دیگر ساختن وعقاید دانش جویان را همان تزریقات حکومتی قلمداد کردن برای خارجی ها ' یک خیانت دیگر روشنفکری بی سرو پای غربگرای ایران است .
مخاطب این سخنان اربابان غربی و شبکه های رسانه ای اناندچون ایران اینتر نشنال است که سریع القلم و زیبا کلام و ....مرجع تغذیه آنان بشمار می آیند و پل نفوذ در اذهان مردم هستند .
پس تکرار و نسبت دادن هر جمله حق دانشجویان به عنوان یک اندیشه سخیف و غیر علمی به القای حکومت ' بدترین خیانت به دانشجویان است . این روش زمینه آن می شود که مخاطب بی طرف ' در فصول بعد چشم بسته از ترس ممهور نشدن به اتهام برده حکومت ' مقهور ترفندهای جعل زیبا کلام شود .
اما در این بخش او چه حقیقت هایی را به اسم القائات حکومتی ' به دانشجویان و نظراتی که انان از جمهوری اسلامی آموخته اند می کوشد بی برهان ' از پیش مطرود و سیاه نمایی و غلط معرفی کند؟ ببینیم زیبا کلامچه عللی را با این نام سعی کرده بی اعتبار سازد ؟ در این قسمت هم او می کوشد همه براهین نگرش ضد نجاوزات استعماری و صهیونیستی و همسویی منافع انان را گرد آورد و یکجا به عنوان آموزش جمهوری اسلام نفی کند . اما خواننده متفکر و هوشمند مرعوب نمی شود و زیبا کلام بد شانسی آورده که پس از مدتی که از نوشتن تولد اسراییل سپری شده ' رخدادهای عینی همه بافته های او را بر باد داده است . امروز بحث متفکران انقلابی و پژوهشگران ضد صهیونیسم ' یک نظریه پردازی محبوس در فضای محدود دانشگاهی نیست بلکه همه جنایات عملی و همه اهداف پنهان نگه داشته و محرمانه در شرایط افول قدرت آمریکا و رسوایی نظام سلطه بالاجبار عریان شده و خود مجریان طرح سرمایه جهانخوار و شیطان بزرگ ' بی پرده از حقایق طرح و برنامه و اهداف تجاوزکارانه خود یخن می گویند و به خشن ترین وجه ممکن با کشتار و با کودک کشی ' و نسل کشی وحشیانه و روش های فاشیستی و ویرانگری محض و زیرپانهادن همه قوانین خود که نقابی قانونمدار بر تجاوز و بی قانونی شان بود ' در پیش چشم همگان همان چیز هایی را اثبات می کنند که زیبا کلام ها عمری با لفاظی و فریب دانشجویان قصد داشتند انکار کنند و موضوع را نه یک سرزمین سازی جعلی و غصب سر زمین و اتحاد منافع سرمایه جهانی یهود و صورتک ایدئولوژیک رویاُی تصاحب فلسطین در خدمت منافع قدرت سرمایه سالار بلکه صرفا تلاشی برای احقاق حق قوم" مظلوم " یهود وانمود سازند .
برباد رفتن همه استدلال های سوبژکتیو تولد اسراییل در عرصه رخدادهای واقعیت عینی جایی برای فریبکاری زیبا کلام ها باقی ننهاده است . مردم هرزشب در صفحه تلویزیون مستقیما جنایت آمریکا اسراییل را تماشا می کنند و مستقیما از زبان ترامپ و نتانیاهو ها اهداف ضد بشری و غاصبانه و خاورمیانه بزرگ و کریدورها و منافع مادی بلعیدن فلسطین و غزه و وحشیگری تلمودی یهود و روُیاهای تجاوزکارانه شان را دریافت می نمایند و در این فضا کلام و کتاب زشت تولد اسراییل زیبا کلام ' یک مضحکه بدبختی روشنفکر برده شیطان و خودباخته را به تماشا می نهد . در این فضای استریپ تیز جنایت آمریکا وداسراییل و اهداف شان هرچه که زیبا کلام کوشیده بنام موهومات ترویج شده جمهوری اسلامی و سخن پوچ دانشجویان معرفی کند جون واقعیت سرزسخت بر سرش کوبیده می شود . و آشکارا همان تصویر ضد صهیونیستی و ضد غرب و ضد استعماری و سلطه گری اثبات می شود . وقتی که خود رئیس جمهور آمریکا عملا پرچم نمایش قانون شکنی و دفاع از تجاوز و مطامع استعماری و کشتار و نسل کشی مردم فلسطین بر می افرازد و اسراییل از غصب سرزمین های دیگران خرف می زند و در راه ان می کوشد ' مشتی تلاش مذبوحانه برای نفی سرشت تجاوز و اشغال سرزمین دیگران و نفی طرح ها و استراتژی های سلطه جویانه سرمایه داری جهانی بوسیله یک خدمتگزار و دست پرورده دانشگاه های انگلیس ' چه ارزشی فراتر از مضحکه و دروغ و قدرت برباد رفته جعل و نوکرمآبی کاسه داغتر از آش دارد؟ در واقع عرصه زندگی نمایش کامل همه آن چیزهای انضمامی است که زیبا کلام در جهان لفاظی و دلیل سازی های ذهنی انگار و انتزاعی اش زیرش را می زند .و به عنوان سخن بی هوده دانشجویان تحت القای جمهوری اسلامی معرفی می کند . آیا شما و من و هرکس که خود را به کوری و کری نزده باشد ' به عینه نمی بیند درست همان چیزهایی که زیبا کلام می کوشد دروغ و عامیانه و تلقیات و تروبج پوچ جمهوری اسلامی معرفی کند ' میش چشم همگان و حهان اتفاق می افتد و میلیونها تن از مردم همان آمریکا و اروپا و دانشمندان و اساتید و دانشجویان مبارز و معترض همان سخنان دانشحویان و جمهوری اسلامی و نویسندگان دانشور و مستقل و شریف ضد صهیونیست جهان را می گویند .
پس باید از زیبا کلامپرسید چرا این سخنان غلط است؟
۱.چرا به زعم او القای جمهوری اسلامی و امری غلط و نه واقعیتی مستند است که :" دشمنی تاریخی و ضدیت غرب با جهان اسلام " در تشکیل اسراییل در سرزمین مسلمین و غصب اسراییل و آواره کردن مردم فلسطین نقش داشت؟ مگر یکبار در جنگهای صلیبی همین غرب قصد غصب فلسطین نکرد ؟ مگر این همانسررمین مورد طنع واقع شده نیست؟ پس چرا این دلیل و انگیزه پوچ و بی ارزش و ناراست وانمود می شود که ساخته پرداخته جمهوری اسلامی و نه یک واقعیت تاریخی است ؟ و همهدعلط های دیگری که زیبا کلام وانمود می کند درست به اندازه همین وانمود نخستین ' یاوه است و برعکس از سندیت تاریخی و عینی و حدا از نظر جمهوری اسلامی برخوردار است و یکایک نی پرسم و اوست که باید به جای نفی بی برهان و دلبخواه ' اول دلیل و دلایل غلط بودن آن ها را ذکر می کرد . و یا از ذکر موهومات فریب آلود و گیج کننده دست می شست .می پرسم :
۲. چرا غلط است که استعمار جدای از آن که کشورهای اسلامی را نستعمره خود نمود ' جلوی پیشرفتو ترقی انان را گرفت ' رهبران ملی و میهن پرست انان را نابود کرد . دین را از سیاست جدا کرد. مذاهب ساختگی ایجاد کرد (برای ضربه زدن به اسلام ) منابع و ثروت کشورهای اسلامی را غارت نمود . دولت و حکومت های دست نشانده را بر مسلمین غالب نمود .فرهنگ بومی و ملی _اسلامی و اصیل این کشورها را سعی کرد کم رنگ نمودخ و به جای آن فرهنگ سکولاریستی ضد دینی و وابسته به غرب را حاکم نمود . امپراطوری عثمانی را که نماد قدرت مسلمین بود نابود و تکه پاره نمود ...."
مگر خاورمیانه ترکیه پس از شکست عثمانی که البته خود حکومتی صالح نبود ولی استعمار در نابودی آن خود هزار بار بدتر بود و مصر و .....و روشن تر از همه ایرانخود نمایشگاه و عرصه همه این ویرانگری از زمان ناصرالدین و حکمرانان بی لیاقت و تسلیم عرب و همدست غارت و امتیاز طلبی اروپایی و در زمان پهلوی شاهد جنایت و مداخلات و کودتا و چپاول آمریکایی نبود ؟ این اسناد وزارت خارجه و گزارشات کنسول و سفرا و وزرای خارجه انگلیس است نه جمهوری اسلامی که پرده از مداخله و کودتا وامتیاز طلبی های عارتگرانه بر می دارد . همان چیزهایی که امثال زیبا کلام به صورت جنون امیزی خود را به کوری می زنند و بدون یک کلمه مستند به نفی نقش استعمار و توطئه های استعماری و جنایات صهیونی می پردازند و در دروغپردازی و نفی واقعیت از ماکیاولی و شوپنهاور و بدتر از گوبلز پیروی می کنند . زندگی ایرانی در دو قرن اخیر سند انکار ناپدیر همه ان جیزی است که زیلا کلتم فقط با چند جمله کلی نفی می کند و روش مستند نمایی ماکیاولیستی او راوفاش خواهم کرد که چگونه با طرح اسباب موازی دیگر که در واقع متقاطع و مکمل این دلایل هستند خواننده و مخاطب رادفریب می دهد .
۳.باز از جمله باید پرسید چرا غلط است که : "غرب با ابجاد اسراییل در قلب اسلام ' آخرین ضربه را به مسلمین وارد ساخت " زیبا کلام می گوید :جدای از این برخی دانشجویان دلایل دیگری نیز برای انگیزه غرب و استعماربرای ایجاد اسراییل ارائه می دهند .از جمله این که کشور فلسطین در یک منطقه بسیار مهمی از نظر ژئوپلیتیک قرار دارد . فلسطین چهار راه اتصال شرق و غرب می باشد .فلسطین همجوار اروپا ' آسیا ' و آفریقاست .در یک کلام ' کمتر نقطه ای را می توان در جهان سراغ گرفت که از نظر سوق الجیشی یا استراتژیک ارزش و اهمیت فلسطین را داشته باشد .دسته دیگر دلایلی که دانشجویاندر توجیه اینکه جز استعمار اسراییل را ایجاد نمود بیانمی نمایند باز می گردد به این که غرب یا ایتعمار بدنبال جای پای محکم ' یکپایگاه استراتژیک ' و یک سرپل در منطقه استراتژیک خاورمیانه بود تا به کمک آن بتواند جنبش های اسلام گرا یا جنبش های ملی گرا که علیه مصالح و منافع غرب در منطقه به وجود آمده بودند را سرکوب نماید . استدلال سوم در برگیرنده ذخایر نفت و گاز خاورمیانه است غرب با توجه به ذخائر غنی نفت و گاز خاورمیانه و اهمیت استراتژیکی که این منابع برای صنایع و زندگی غربی دارند ' نمی توانست خاورمیانه را به حال خود رها کند . لذا اسراییل را ایجاد نمود تا از طریق آن بتواند نفوذ و کنترل خود را بر ذخایر حیاتی نفتی خاورمیانه حفظ کند "
زیبا کلامهمه این موارد رادهمچون غلط های شایع در جمهوری اسلامی مطرح و رد می کند . در جای خود به نقد او خواهم پرداخت اما در این جا که او با طعنه چنین دیدگاه هایی را محصول القای سطحی جمهوری اسلامی معرفی می کند و ناراست وانمود می سازد باید از او سئوال کرد بدیهی ترین عینیت رامی توان به شیوه نفی گرایی منکر شد .
مثلا در قلمرو زبان و لفظ می توان منکر شد اکنون روز است و هرچه بخواهند با ارجاع به واقعیت و دیدن اشیاء و وجود نور خورشید در نیمکره ای که روز است و زمین رو به خورشید قرار گرفته و ....اثبات کنند روز است آدمی که خود رادبه نابینایی زده می گوید نه همه جا سیاه است و شب است .همین طور اگر بخواهند اثبات کنند ناپلئون در ۵ مه ۱۸۲۱ در جزیره سنت هلن مرد ' آدم عنود می تواند بگوید همه اشتباه می کنند و ناپلئون در ۱۸۴۱ در پاریس مرد . وقتی به جای رخداد و شواهد و مدارک' تحلیل دلخواه می نشیند در قلمرو زبان می توان منکر بدیهی ترین واقعیات شد . بحث دلیل تراشانه گاه کار فرد عنود را به مضحکه می کشاند . ببینید برای اثبات موضوع امتیازات غارتگرانه انگلیس و روس در عصر قاجار وغارت ایران و نابودی صنایع بومی و ممانعت از رشد مستقل صنایع بومی هزار مدرک از سویدخود استعمارگران وجود دارد و منتشر شده است .حال شما بیایید منکر این رویداد شوید !!! این مضحک نیست . انکار نقش استعمار انگلیس در ایجاد اسراییل همین قدر جنون آلود است . این که دقیقا مهمترین دلایل و انگیزه های انگلیس و سرمایه داری غرب و سرمایه سالاران یهود و قدرت های یهودی قوی تر از دربار و دولت انگلیس مثل روتچیلد ها چه بود می تواند بین افراد گوناگون اختلاف نظر وجود داشته باشد ' اما سفید شویی اسراییل و نفی بنیادین نقش فعال استعمار انگلیس در ایجاد و تولد اسراییل ' هر دو در حد رفتار مسخره ' حماقت آلود جلوه می کند . آیا دلایل نفی اهمیت وجود اسراییل در منطقه مهم ژئوپلیتیکی ' حماقت بار نیست؟ اسراییل در دل خاورمیانه هست یا نه ؟ کل خاورمیانه یکمنطقه ژئو استراتژیک و از نظر ژئوپلیتیک ' پر اهمیت است . خنده آور نیست بگوییم چون مرز مصر و اسراییل را بیابان و صحرای سینا فاصله انداخته و این صحرای بی آب و علف است پس اسراییل اهمیت ژئواستراتژیکی ندارد!!!
با لفاظی بچه را می توان گول زد ولی افراد متخصص خوب میدانند ولو یک پایگاه نظامی در وسط لبنان و مصر و اردن و در ساحل مدیترانه و کریدور ی برای اتصال به هند و به سوی اروپا چه قدر مهم می تواند باشد . مگر قرن بیستم دوران جنگ با سرنیزه بود که موقعیت جغرافیایی در تناسب با شمشیر و زوبین و دسترسی های مکانیکی اهمیت بیابد . تازه حتی در آن دوران هم بر فرض داشتن پایگاهی چون بخشی از فلسطین مثلا برای روم بی تردید اهمیت حیاتی داشت که داشت .پس صرف دلیل سازی کودکانه در باره بی اهمیتی موقعیت جغرافیای سیاسی فلسطین آن را بی ارزش نمی کند از بیسوادی گوینده و لفاظی و عوامفری او خبر می دهد .لا غیر . در آبنده در باره گیج کردن مخاطب با ادعا ها و دلایل فاسد و تکنیک فریب زیبا کلامی با جزییات یخن می گویم و حالا همین اشاره کافی است که تمام سلسله دلایلی که او در زبان نفی می کند' و بی اعتبار وانمود می سازد ' کاملا معتبر و مهم در ایجاد اسراییل بوده و فقط باید بافته او را تصحیح کرد و گفت دلایل موسوم به علل یابی دانشجویان در ایجاد اسراییل گوشه ای از انگیزه های تاُسیس آن با دخالت قدرت سرمایه یهودی موُثر بر دربار انگلیس ' مثل سرمایه روتچیلد ها بود و وجود دلایل دیگر دلیل عدم عملکرد دلایل مذکور در کنار دلایل دیگر نیست . سایه سیاه و گسترش یابنده موجودیت اسراییل هم همچون ژاندارم منطقه و نیز همچون تهدیدی بر سر شیوخ نفتی تا بی چونوچرا باوجود سلاح های فشار دیگر و ایجاد رعب ' نفت را تقدیم کنند و طوق بردگی را بپذیرند و از ترس سگ هار مسلح به بمب اتم دست از پا خطا نکنند برای غرب فایده داشت . چرا باید این واقعیت های استعمارینفی شود ؟ و با کدام مدرک در دریایی از مدارک مداخلات استعماری در جهان و خاورمیانه از زمانناپلئون تا امروز و انواع نقشه های چپاول باید چنین رفتاری را القائاتی جمهوری اسلامی معرفی کرد ؟ مگر حس بردگی و خضوع برابر تمدن غرب؟ ورنه هرگز چنین موضعی حاصل اسناد تاریخی نیست . و اسناد تجاوزات و ستم های استعماری از دوران پرتغالی ها و هلندی ها و تا غارت فرانسوی ها و انگلیسیها عکس این موضع چاکرانه و ذهنی را اثبات می کند .مداخلات و توطئه های استعماری برای هر فرد مطالعه کننده تاریخ غرب چنان بدیهی است که نفی آن محصول جنون و بیماریدهای مغزی بشمار می اید . زیرا این تاریخی است که آنان خود بدان معترفند !
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت و گو با بهزاد داداش زاده بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی
مدیرعامل «بنیاد ملی پویانمایی» معتقد است فرهنگ «تولید مشترک» و توزیع مسئولیتها تنها راه توسعه بینالمللی است
فریدون جنیدی معتقد است: یادگار فردوسی اثری عمیق است که نباید به شکل سطحی به آن نگاه کرد