صد روز اخیر و پیش از آن در کارنامه ورزش ایران بسیار پربار بود. موفقیت در ورزش قهرمانی دنیا، نشانهای از پیشرفت و توسعه کشورهاست. چیزی که به استعدادیابی، آموزش، توسعه زیرساختها و پشتیبانیهای مالی و تخصصی نیاز دارد. وقتی نسل جدی والیبالیستهای ایران در رتبه هشتم جهان ایستادند پشت سرشان قدرتهای بزرگی مثل فرانسه، برزیل و ژاپن را میدیدند که به آنها خیره شده بودند. درجام جهانی والیبال آمریکا رتبه یازدهم، کانادارتبه سیزدهم، آلمان چهاردهم، ترکیه شانزدهم و هلند هجدهم را به دست آوردند تا نسل آینده والیبال ایران روزهای پرفروغی را پیش رو داشته باشند. کمتر از دو هفته بعد شیربچههای بیشه ایران موفق شدند در اتفاقی کم نظیر، همزمان قهرمان کشتی آزاد و فرنگی جهان شوند. آنها بالاتر از آمریکا و ژاپن، پرچم سه رنگمان را به اهتزاز در آوردند. کمی بعد نوبت به وزنهبرداران افتخارآفرین ایران رسید. تیم ملی وزنهبرداری ایران موفق شد بالاترین امتیاز تیمی را به دست آورد و بر قله جهان بایستد. افتخاری که برای دومین بار در تاریخ و پس از ۸ سال به دست آمد. در این رقابتها ژاپن ششم، کره جنوبی دهم، ایتالیا بیست و چهارم، اسپانیا بیست و پنجم و کانادا سیام شدند.
از درخشش فرنگیکاران و آزادکاران تا قهرمانی وزنهبرداران در نروژ و حضور والیبالیستها در جمع هشت تیم برتر جهان، کلی افتخار فردی دیگر که آخرین آنها انتخاب مرضیه جعفری و سالار آقاپور در مراسم بهترینهای فوتبال آسیا، خبری از فوتبال نبود و نیست، اگر مرضیه جعفری را نداشتیم! برد تانزانیا آخرین افتخار تیمی است که دروازهبان و مهاجم آن از رسانهها و مردم برای بازی بد و ناامیدکنندهشان گلایه دارند! امروز دقیقا همان روزی است که شاید هیچ روزی انقدر برای تلنگر به مسئولان ورزش مناسب نباشد!
صد روز پرافتخار
دهه آخر شهریور ماه بود که پس از مدتها، ایرانیها دوباره یک شادی دستهجمعی ورزشی را تجربه کردند. تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی ایران در مسابقات جهانی زاگرب عملکردی خیرهکننده داشت و هر دو تیم با اقتدار به مقام قهرمانی جهان رسیدند. پس از کشتی همه نگاهها به وزنهبرداری بود. پسران ایران هم بار دیگر نشان دادند که وزنهبرداری همچنان یکی از ستونهای افتخار ورزش کشور است و تیم ملی در رقابتهای جهانی نروژ قهرمان جهان شد. تیم ملی والیبال ایران در جمع هشت تیم برتر دنیا قرار گرفت و از عنوان نایب قهرمانی تیم ملی ووشوی ایران با کسب ۱۰مدال رنگارنگ در رقابتهای جهانی برزیل هم نباید غافل شد، درخشش پارادوومیدانیکاران ایران را نیز باید به این لیست افزود.به این افتخارات البته باید درخشش تیمهای ملی جوانان را هم اضافه کرد. تیم ملی کشتی فرنگی جوانان ایران، اوایل شهریور ماه در مسابقات جهانی بلغارستان ششمین قهرمانی خود را در تاریخ این رقابتها به دست آورد. پس از آن نوبت به درخشش تیم ملی جوانان در والیبال رسید و ۹ شهریورماه جوانان پرافتخار والیبال ایران موفق شدند در مسابقات جهانی به مقام قهرمانی دست یابند. پیش از آن و در تیر هم سینا موحد، نابغه ۱۴ ساله ایران هم با شکست ستارگان مطرح جهان، قهرمان مسابقات جهانی شطرنج شد. این قهرمانان در ماههای اخیر یک بار دیگر موفقیت ایران اسلامی را در صحنههای جهانی ورزش به نمایش گذاشتند تا این پیروزیها نماد توسعه و پیشرفت ایران عزیز باشد. چیزی که برای بدخواهان ایران، خوشایند نباشد و این موفقیتها را نادیده بگیرند.
زنان؛ پرچمدار افتخار
بیراه نیست اگر بگوییم زنان سردمدار بالا نگه داشتن پرچم ایران در روزهای اخیر بودهاند. درخشش مرضیه جعفری که داستانی جداگانه و مفصل دارد، دختران بسکتبالیست زیر۱۶سال ایران مرداد ماه امسال قهرمان غرب آسیاشدندوبرای نخستینبار مجوز حضور در کاپ آسیا را کسب کردند. سارا بهمنیاردرمسابقات جهانی چنگدو چین، نخستین مدال طلای تاریخ کاراته بانوان ایران را بر گردن آویخت وتیم ملی والیبال زنان ایران با پیروزی برابر ازبکستان بدون حتی از دست دادن یک ست برابر رقبا، قهرمان آسیای مرکزی شد.همه این مسائل نشان ازاعتلای ورزش ایران به خصوص درسنین پایه دارد.باید اضافه کرد که مسابقات آسیایی جوانان هم در پیش است و تعداد مدالهای ایران حتماچشمگیر خواهد بود. سوال اما این است که اگر سهم فوتبال ایران در این افتخارآفرینیها ناچیز است،چرا حجم انبوهی از سرمایه و بودجه سهم آنهاست و سهم افتخارآفرینان ناچیز است؟
تبعیض علنی
واضح است که همه ما با درخشش فوتبالیستهای کشورمان در سطوح و میادین مختلف کیفور میشویم و فوتبال سهم بیشتری در شادی دستهجمعی ایران و البته جهان دارد. هیچکس منکر این داستان نیست و اصلا قرار نیست از حقوق یکسان بگوییم اما اگر صحبت از فوتبال است، چرا دختران فوتبالیست ایران که با هدایت مرضیه جعفری برای دومین بار در تاریخ موفق به صعود به جام ملتهای آسیا شدند، با وعده پاداش ۱۰۰۰ دلاری، تنها ۴۵ میلیون تومان از فدراسیون پاداش گرفتند و هیچکس از آنها صحبت نکرد؟ چرا رسانهای نگفت سعید افروز، قهرمان پارادومیدانی ایران در جهان در زمین خاکی تمرین میکند که کمترین امکانات را هم ندارد؟ آیا مرضیه جعفری و سالار آقاپور بیش از پیش قدر دانسته خواهند شد؟ آیا افزایش بودجه و حقوق برای وزنه برداری ایران در راه است؟ در روزهایی که دروازهبان تیم ملی رسانهها را مقصر بازی ضعیف بازیکنان تیم ملی فوتبال میداند و مهاجم تیم، متوقعانه اعلام میکند چون مردم تانزانیا را نمیشناسند، به ما انتقاد میکنند، آیا چیزی برای بالیدن به تیم ملی فوتبال داریم؟ اگرچه بعید، اما شاید روز تربیت بدنی تلنگری برای وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و دیگر فدراسیونها باشد. شاید بتوان عدالت را رواج داد، جلوی دلالیها و هدررفت سرمایه را در فوتبال گرفت و نگاه منصفانه به رشتههایی داشت که پرچم ایران را در میادین بینالمللی بالا و بالاتر میبرند. اگر مسئولان ورزش ایران کمی همت کنند!