اگر در سدهها و هزارههای گذشته، قرار بود هجمه و حملهای به نقطهای انجام شود، حتما با نشانههایی فیزیکی و ظاهری یا داد و ستد پیغامهایی وگسیل داشتن سربازانی به عنوان فرستاده و قاصد، جنگها و رودرروییها خبررسانی میشد و طرف مقابل، آمادگی نسبی پیدا میکرد، فارغ از مواردی در تاریخ که شبیخونها و تاراجهایی توام با غافلگیری روی داده است و ... شرایط متفاوت امروز به نوعی با توسعه رسانه و بروز و ظهور مدیا و دهها ترفند و پدیده مدرن گره خورده که کاملا فضا و لوازم و اقتضائات جنگ و جنگیدن را تغییر داده است! و نکته جالب توجهش این که قبل از جنگ فیزیکی رودررو یا دست بردن به ماشه و جنگ افزارهای پیشرفته، تنورجنگ نابرابر و برق آسای روانی داغ میشود و دهها و صدها حرف و حدیث با رویکردهایی که از قبل در اتاقهای جنگ روی آنها فکر شده، به عنوان گلولههایی آتشین از شایعات و القائات منفی به سمت ذهنها و نفرات جبهه مقابل اعم از نظامی و غیر نظامی شلیک میشود، اگر ادراک و دانش رسانهای در سطحی قابل قبول نباشد، حتی آتش جنگ فیزیکی هم روشن نشود طرف مهاجم، برنده آن خواهد بود! چرا که قبل از اقدام نظامی، اصطلاحا دل جبهه مقابل را خالی کرده و خلع سلاح روحی و روانی اتفاق افتاده است.
بعد از جنگ هم بدون برنامه نیستند و حتی در صورت شکست و عدم دستیابی به مطامع و اهداف شان از استحاله ملتها و بزرگ نشان دادن خود کوتاه نمیآیند و حسابی پول خرج میکنند، چون بارها و بارها این راه را آزموده اند و کم سوادی رسانهای و زودباوری برخی ملتها و دولت ها، آنها را به نتیجه دلخواه رسانه است، بر همین اساس باز هم دست به دامن "رسانه" میشوند، اما این بار با عمق و ظرافت بیشتری کار را به جلو میبرند.
در این زمینه، نقش سینما و ادبیات و آیتمهای متنوع با ساز و کار هنر و رسانه و ... در پمپاژ "قهرمان سازی" خودشان تا حدی پررنگ است که حتی شاهدان حی و حاضر ماجرای رخ داده را نیز میتواند به اشتباه بیاندازد و باور آنها را تغییر بدهد! قدرتمندی رسانه و سرعت نفوذش در لایههای گوناگون جوامع هدف، میتواند باطل را حق یا عکس آن عمل کند! و عوامل پشت صحنه را به نیت و قصدشان برساند.
اگر نگاهی محققانه داشته باشیم آثار سینمایی و داستانی موفقی را میتوانیم ببینیم که موفقیت شان در القای پیام و ناگفتههای جنگها و رویدادهای مهم و خونبار دنیا، نه تنها ظرفیتی تاریخی پیدا کرده بلکه در مقاطعی حتی گویاتر از تاریخ، در مرحله اول برای برای مردم سرزمین خودشان و بعد برای جهانیان، روایت آفرینی داشته و بر افکار عمومی تاثیرگذاشته اند، "وداع با اسلحه همینگوی" که زبانی رسا برای بیان جنگ جهانی اول دارد یا "پیکار با سرنوشت واسیلی گروسمان" که حتی بعد از زندگی مادی نویسنده، به چاپ رسید و به جنگ استالینگراد در جنگ جهانی دوم پرداخت و آثار شاخص دیگر، از همین دست هستند.
ما ایرانیان در شرایط فعلی و بعد از پشت سرگذاشتن دو جنگ حساس با دفاع مقدس و غیرتمندانه و جانانه مردمی و نظامی، اول از همه باید به درکی واقعی و حقیقی برسیم، البته جنگ تحمیل شده اول با جنگ تحمیلی دوم، به لحاظ مدت، نوع جنگیدن و ... تفاوتهایی با یکدیگر دارند، اما در ماهیت تهاجمی دشمن و دست درازی بیگانگان به خاک پاک وطن و سرزمین و آرمان هایمان در هردویشان، نقاط مشترک زیادی میبینیم، پس تکلیف جدی داریم که مو به مو و لحظه به لحظه اش را صادقانه و با حمیت بالای عقلانی به گستره هنر، ادبیات، کتاب، موسیقی، نقش و طرح و روایت و همه ظرفیتهای ارتباطی و رسانهای به روزشده در دنیا پیوند بدهیم تا "نسخههای جعلی و بزک شده و غیر قابل اعتماد" دروغ پردازی و عوامفریبی نکنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی «جامجم» با هوشنگ توکلی پیرامون تجربه بازی در «مرگ تدریجی یک رویا»
طالقانی معتقد است سینمای ملی داشتن به هر قیمتی افتخار محسوب نمیشود، چون این مقوله تبدیل به یک ابژه شده و طرف غربی هر قدر خودمان را تحقیر کنیم، بیشتر به ما امتیاز میدهد
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد