تیغ دولبه کنترل اطلاعات
پروتکلهای رسانهای در زمان جنگ، چیزی فراتر از مجموعهای ساده از قوانین هستند. آنها شامل طیف گستردهای از اقدامات رسمی و غیررسمی میشوند که هدفشان مدیریت نحوه پوشش اخبار جنگ توسط رسانهها است. این پروتکلها میتوانند توسط دولتها، ارتشها، سازمانهای بینالمللی یا حتی خود رسانهها تدوین شوند و اهداف متعددی را دنبال میکنند:
حفاظت از امنیت ملی: جلوگیری از انتشار اطلاعات حساس نظامی که میتواند به دشمن کمک کند.
حفظ نظم عمومی: جلوگیری از ایجاد وحشت و ناآرامی در جامعه با مدیریت روایتها و ارائه اطلاعات کنترل شده.
کنترل روایتهای استراتژیک: شکلدهی به افکار عمومی در داخل و خارج از کشور بهمنظور حمایت از اهداف جنگی و مشروعیت بخشیدن به اقدامات نظامی.
مدیریت روانی: تأثیرگذاری بر روحیه سربازان خودی و تضعیف روحیه دشمن.
این اهداف، مجموعهای از پروتکلها را شکل میدهند که اغلب به دو دسته کلی تقسیم میشوند: پروتکلهای محدودکننده و پروتکلهای هدایتگر.
دو روی یک سکه
پروتکلهای محدودکننده شامل اقداماتی نظیر تعیین خطقرمزهای خبری، ممنوعیت انتشار برخی اطلاعات خاص، همراهی رسانهای خبرنگاران با ارتش (اصطلاحا «خبرنگاران همراه») و نظارت دقیق بر محتوای رسانههاست. هدف اصلی این پروتکلها، جلوگیری از انتشار اطلاعاتی است که میتواند به امنیت ملی آسیب برساند یا به منافع جنگی کشور ضربه بزند.
در مقابل، پروتکلهای هدایتگر تلاش میکنند تا افکار عمومی را به سمت روایتهای خاصی سوق دهند. این پروتکلها شامل ارائه آمار و اطلاعات گزینشی، ترتیبدادن مصاحبههای هدفمند، تولید محتوای تبلیغاتی و سازماندهی کارزارهای اطلاعاتی با هدف مشروعیتبخشیدن به اقدامات نظامی و تقویت حمایت عمومی از جنگ میشوند.
دولتها و ارتشها: معماران پروتکلها
در بسیاری از کشورها، دولتها و ارتشها واحدهای ویژهای را برای مدیریت روابط با رسانهها در زمان جنگ ایجاد میکنند. این واحدها وظیفه دارند با رسانهها هماهنگی کنند، اطلاعات رسمی را منتشر کنند و از اجرای پروتکلهای رسانهای اطمینان حاصل کنند. برای مثال، در ایالات متحده، اداره اطلاعات جنگ
(Office of War Information) در طول جنگ جهانی دوم و تیم تعامل رسانهای سنتکام (CENTCOM Media Engagement Team) در طول جنگ عراق نقش مهمی در مدیریت اطلاعات و هدایت رسانهها ایفا کردند.
قربانیکردن حقیقت پای منافع؟
پروتکلهای رسانهای، چالشهای اخلاقی و حرفهای جدیای را برای رسانهها به وجود میآورند. خبرنگاران در زمان جنگ با یک دوگانگی دشوار روبهرو هستند: از یک سو، آنها موظفند به اصول روزنامهنگاری پایبند باشند و حقیقت را به طور دقیق و بیطرفانه گزارش کنند. از سوی دیگر، آنها تحت فشار قرار دارند تا از منافع ملی، امنیت عمومی و خطوط قرمز اخلاقی (تعریفشده توسط دولت) تبعیت کنند. این فشارها میتواند منجربه ارائه اطلاعات گزینشی شود.
چارچوبهای بینالمللی:وعدههایی ناتمام؟
تلاشهایی برای ایجاد چارچوبهای بینالمللی برای حمایت از خبرنگاران در مناطق جنگی صورت گرفته است. کنوانسیون ژنو، خبرنگاران غیرنظامی را بهعنوان افراد غیرمسلح مورد حمایت قرار میدهد و منشور اخلاقی فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ) بر اهمیت پایبندی به اصول روزنامهنگاری در زمان جنگ تأکید میکند. همچنین، یونسکو راهنماییهایی در مورد ایمنی خبرنگاران منتشر کرده است. با این حال، این چارچوبها اغلب الزامآور نیستند و میزان رعایت آنها به شرایط سیاسی و نظامی خاص هر درگیری بستگی دارد.
رسانههای اجتماعی: تغییر قواعد بازی
ظهور رسانههای اجتماعی، قواعد بازی را در میدان جنگ اطلاعاتی به طور اساسی تغییر داده است. امروزه، شهروند-خبرنگاران میتوانند تصاویر و اطلاعات را به صورت لحظهای از مناطق جنگی منتشر کنند و کنترل سنتی دولتها بر جریان اطلاعات را به چالش بکشند.
این موضوع فرصتهایی را برای آگاهیرسانی مستقل فراهم میکند اما در عین حال، خطراتی نظیر انتشار اطلاعات نادرست، تصاویر خشونتآمیز و تبلیغات دشمن را نیز به همراه دارد. پلتفرمهایی مانند X (توییتر سابق)، تلگرام، یوتیوب و واتساپ به میدانهای نبرد اطلاعاتی تبدیل شدهاند که دولتها، هکرها و عوامل مختلف به دنبال تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند.
گامهایی بهسوی حقیقت
در این فضای پیچیده و پرچالش، رسانههای مستقل میتوانند با رعایت اصول زیر، نقش مهمی در ارائه اطلاعات دقیق و بیطرفانه ایفا کنند. پایبندی به حقیقت و راستیآزمایی: بررسی دقیق اطلاعات و اطمینان از صحت آنها قبل از انتشار.
حفاظت از جان خبرنگاران: اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ امنیت خبرنگاران در مناطق خطرناک.
رعایت خطوط قرمز امنیتی با حفظ استقلال: اجتناب از انتشار اطلاعاتی که میتواند به امنیت ملی آسیب برساند اما در عین حال، عدم تسلیم شدن به سانسور و تبلیغات دولتی.
همکاری با نهادهای حقوق بشری: مستندسازی جنایات جنگی و نقض حقوق بشر برای پاسخگو کردن عاملان آنها.
استفاده آگاهانه از شبکههای اجتماعی: انتشار اطلاعات و تصاویر از طریق رسانههای اجتماعی با احتیاط و مسئولیتپذیری.
پروتکلهای رسانهای در زمان جنگ، ابزاری قدرتمند برای مدیریت اطلاعات هستند اما میتوانند به ابزاری برای سانسور، تحریف و القای روایتهای نادرست تبدیل شوند.
حفظ تعادل میان امنیت ملی، اخلاق حرفهای و حق مردم برای دانستن، مهمترین چالش رسانهها در زمان جنگ است. رسانههای مستقل با رعایت اصول روزنامهنگاری و پایبندی به حقیقت میتوانند نقشی حیاتی در ارائه تصویری دقیق و کامل از واقعیتهای جنگ ایفا کنند و به افکار عمومی کمک کنند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.